در سکوت برخی خواص و دولتمردان:
باری که ژنرال سلیمانی نسبت به ظلم های آشکار منطقه، بر دوش کشید
هدف از این نوشتار تاکید بر قدرت، توانایی، بصیرت، ولایت مداری و حرکت سرلشکر قاسم سلیمانی بر مسیر انقلاب و ارزش ها و اصول آن که همانا دفاع از مظلوم در هر کجای جهان و مقابله با ظالم نیست، بلکه گلایه از گُل به خودی های دوستان نادان است.
به گزارش پایگاه خبری شاهین نا؛ در روزهای گذشته برای چندمین بار متوالی شاهد وقاحت و جسارت آل خلیفه در سایه حمایت های بی دریغ آل سعود نسبت به شیعیان و مردم مظلوم بحرین بودیم، خبر سلب تابعیت شیخ عیسی قاسم توسط آل خلیفه در راستای ظلم های مشهود آل خلیفه بعد از ظلم ها و سرکوب های انقلابیون در بحرین، لکه که چه عرض کنیم بلکه جهانی تاریک بر صفحه تاریخ آل خلیفه بود.
در میان انتشار گسترده این خبر که در رسانه های عربی و تحت حمایت آل سعود و هم پیمانه ها و پیاله هایش در منطقه در فضای مجازی و رسانه ای، خبر نامه سردار قاسم سلیمانی به آل خلیفه چون بمبی صدا و رسانه های عربی،عبری را بهت زده کرد.
نامه ای که شاید چند خط بیش نبود، ولی اهمیت آن به نویسنده و مخاطب آن بود، نامه ای که بی شک لرزه را بر اندام حاکمان جور و ستم بحرین و تحت حمایت آل سعود یا بهتر بگویم صهیونیست انداخت.
*دشمن دانا که غم جان بود * بهتر از آن دوست که نادان بود”
نامه سردار سلیمانی که در رسانه ها تحت عنوان بیانیه هشدارآمیز منتشر شد، حاوی این نکته مهم بود، یقینا آنها (آل خلیفه) می دانند تجاوز به حریم آیت الله شیخ عیسی قاسم خط قرمزی است که عبور از آن شعله ای از آتش را در بحرین پدید خواهد آورد.
اما نکته ای که هدف از این نوشتار است تاکید بر قدرت، توانایی، بصیرت، ولایت مداری و حرکت سرلشکر قاسم سلیمانی بر مسیر انقلاب و ارزش ها و اصول آن که همانا دفاع از مظلوم در هر کجای جهان و مقابله با ظالم نیست، چرا که ملت ایران به خوبی به آن آگاه هستند، ولی انتشار نامه ای تحت عنوان پاسخ محمد مهدوی فر به بیانیه سردار سلیمانی و یا پیام تلویح و انتقاد غیرمستقیم «حمید ابوطالبی» معاون سیاسی دفتر رئیس جمهور از سردارمقاومت (قاسم سلیمانی) در توئیتر، به اذهان این فرمایش حضرت امیر المومنین «ایاک و مصادقه الاحمق، فانّه یُریدُ اَن یَنْفَعْکَ فَیَضُرُّکَ؛ از دوستی احمق بپرهیز؛ زیرا او میخواهد به تو سود برساند ولی ضرر میزند و یا شعر” دشمن دانا که غم جان بود * بهتر از آن دوست که نادان بود” را متبادر می کند.
محمد مهدی فر رزمنده دفاع مقدس و شاعر کاشانی که در سابقه او نگارش نامه های جسورانه خطاب به رهبر معظم انقلاب در موضوعات مختلف و یا سرودن شعر معنا دار و کنایه آمیز به نظام تحت عنوان “الفبا” ثبت شده است، این بار در اقدامی وقیحانه پاسخ هایی را به بیانیه سردار سلیمانی داده است، این در حالی است که سردار سلیمانی با منطقی انقلابی به علت سکوت یا واکنش های منفعلانه و نا به هنگام برخی از خواص و دولتمردان و یا به وضوح بگویم، دستگاه دیپلماسی در قبال چنین حوادثی در این ماه ها از جمله اعدام شیخ نمر، دستگیری شیخ زکزاکی و کشتن خانواده آن در نیجریه و جسارت های پی دی پی عربستان با دست به قلم شدن، به عبارتی پا در عرصه دیپلماسی نظامی و سیاسی گذاشت و این بار دفاع از مظلومان بحرین را به دوش کشید.
در این مجال، سعی شده است اشاره ای مختصر به پاسخ های داده شده به نامه محمدمهدوی فر توسط دلسوزان انقلاب و نظام را ذکر کنیم.
مهدوی فر در اعتراض خود به سردار سلیمانی گفته است که مگر کشور رهبر و رئیس جمهور و… ندارد که سردار دخالت کرده است و حال این که اگر این منطق صحیح باشد باید به خود مهدوی فر گفت: مگر کشور مسئول ندارد که شما به سخنان سردار اعتراض میکنید؟! اگر لازم بدانند خودشان معترض خواهند شد! و مگر قرار است چون کشور مسئول دارد هیچ کسی درباره هیچ چیزی موضع نگیرد؟!
مهدوی فر میگوید مگر بحرینی ها از حصر سران فتنه اعلام انزجار کردند که سردار سلیمانی در خصوص شیخ عیسی قاسم موضع گرفته است!؟ و حال این که گویا مهدوی فر اینقدر غرق حمایت از فتنه بود که فراموش کرده است بارها سعودی ها و نوچه هایشان درکنار آمریکا و انگلیس از فتنه و فتنه گران حمایت های مختلف کردند! کاش مهدوی فر اینقدر که برای آل خلیفه غیرت دارد برای ایران هم غیرت داشت.
مهدوی فر، سردار را بازخواست میکند که چرا قرار است برود با جنگ و خونریزی کشوری را اسقاط کند! و حال این که حاج قاسم اصلا چنین چیزی نگفته است بلکه به این رژیم بابت مقاومت درونی مردم بحرین هشدار داده است، جالب است که او با این فرض دروغ، کلی هم مرثیه سرایی میکند و رسما در چند بند او را به جنگ طلبی متهم میکند!
وی میگوید تجربه اعدام شیخ نمر ثابت کرد که دخالت افراطیون (حمله به سفارت عربستان۹ به ضرر مظلومان است و حال این که این حمله پس از اعدام بود و تا قبل از اعدام نیز خود دولت و شخص هاشمی تلاش کردند با مذاکره و خواهش عربستان را راضی کنند از اعدام وی چشم بپوشد و این نشان میدهد که تزلزل و تذبذب نه تنها فایده ندارد بلکه موجب ناامیدی ملتهای مظلوم است.
مهدوی فر نه تنها برای رژیم بحرین بلکه برای رژیم سعودی هم مظلوم نمایی میکند و حمله به سفارت عربستان را که از سوی مسئولان نظام و شخص رهبری محکوم شد را عامل تعطیلی حج قلمداد میکند و حال این که اساسا دولت از همان موقع که قضیه سهل انگاری رژیم سعودی درخصوص محاکمه و مجازات عاملان تجاوز به دو نوجوان ایرانی مشاهده شد باید حج و رابطه با عربستان را محدود میکرد نه این که منتظر فاجعه منا، عدم صدور روادید برای ظریف، کاهش خصمانه قیمت نفت، حمایت از داعش و ناامن کردن منطقه هم بماند و با تذبذبشان موجب هیجانی شدن فضا و هجمه به سفارت عربستان شود.
مهدوی فر در ادامه می کوشد جنگ تحمیلی را مثال بزند تا اثبات کند جنگ طلبی کار خوبی نیست، جالب این که او خود را رزمنده و جانباز هم معرفی میکند و با این وجود واقعیت جنگ تحمیلی را به نوعی تحریف میکند که انگار نه انگار ایران مدافع و مظلوم در برابر بسیاری از کشورهای متخاصم بود!
مهدوی فر در ادامه بیش از پیش کینه اش نسبت به انقلاب را نشان میدهد و رژیم مستبد و منحوس بحرین را با انقلاب اسلامی ایران که برخاسته از رأی مردم و باقی بر اعتماد ایشان است مقایسه میکند و برای این امر، برخورد رژیم مستبد آل خلیفه با مردمش را که هیچ احترامی برای آرایشان قائل نیست را با ایستادگی نظام به پای آرای مردم در برابر بازندگان بی ظرفیت انتخاباتی مقایسه میکند!
مهدوی فر در ادامه سوال می کند «شما در کشور سوریه از حرم دفاع میکنید یا از حکومت بشار اسد؟» گویا او نمی فهمد که در صورت تسلط داعش بر سوریه و عراق، هجمه به حرمهای مطهر معصومین در اولویت ایشان خواهد بود! و نمی فهمد که دفاع از محور مقاومت در برابر رژیم صهیونیستی، مقابله با غاصبان اولین حرم امن الهی و قبله مسلمین نیز هست و بازهم نمی فهمد که داعش اگر بر منطقه مسلط شود، نه تنها حرم ائمه، بلکه حرم خانه مهدوی فرها هم در معرض تعدی قرار خواهد گرفت.
مهدوی فر برای تخریب وجهه سپاه از حقوق سردار سلیمانی می پرسد! او میکوشد رشادت های سردار سلیمانی و امثال او را به مسائل مالی پیوند بزند که البته اینقدر این اتهام رذیلانه است که بعید میدانم هیچ ایرانی غیوری برای رد آن نیاز به توضیح داشته باشد.
منبع:صاحب نیوز