روحانی شبیه به کدامیک است؛ احمدینژاد یا هاشمی؟
غیبتهای متوالی روحانی در جلسات مجمع تشخیص مصلحت نظام که یادآور غیبتهای احمدینژاد در مجمع است، نشان میدهد هر دو رییسجمهور ریاست هاشمی بر مجمع تشخیص مصلحت نظام را قبول نداشته و مجمع را جایی برای افراد بیکار قلمداد میکنند.
رسانهها با ارائه تصاویری که بهطور ملموس صندلی خالی و غیبتهای متوالی روحانی را نشان میداد مطرح کردند که رئیسجمهور که «یکی از اعضای حقوقی این مجمع است که بایستی در جلسات حضورداشته باشد، همچون رئیسجمهور پیشین محمود احمدینژاد غیبتهای زیادی در این زمینهدارند و به بهانههای مختلف در جلسات این مجمع مهم شرکت نمیکنند.»
همچنین مطرح شد که «شنیدهها حاکی از آن است که آقای روحانی به دلیل مخالفتهایی که با برنامه ششم توسعه دارند و معتقدند چون دولت مجری این برنامه بوده طبعاً باید با نظر وی این برنامه تدوین شود، به نشانه اعتراض در جلسات اخیر شرکت نکرده است.»[2]
در سابقه چنین رفتاری از روحانی نیز اشاره شد که این اقدام رییسجمهور سال گذشته نیز به دلیل تصمیمگیری مجمع در “حل معضل شرایط عزل رییسکل بانک مرکزی” تکرار شد و به مدت حدوداً 3 ماه از شرکت در جلسات مجمع تشخیص مصلحت نظام خودداری کردند.
این رفتار رییسجمهور شباهت بسیاری با قهر محمود احمدینژاد در زمان ریاستجمهوریاش با مجمع تشخیص مصلحت نظام دارد؛ احمدینژاد، بعد از سه سال غیبت از اولین جلسه مجمع در فرودین 88، روز اول اردیبهشت سال 92 در جلسه مجمع تشخیص مصلحت نظام شرکت کرد.»[3]
این خبر واکنش محمدباقر نوبخت، سخنگوی دولت یازدهم را در پی داشت. آقای سخنگو درباره علت غیبت طولانیمدت رئیسجمهور در جلسات مجمع تشخیص مصلحت نظام گفت: «علت عدم حضور رئیسجمهور در جلسات مجمع تشخیص مصلحت نظام، مشغله کاری است.[4]» شاید بتوانیم، بگوییم مفهوم این اظهار نظر یعنی اینکه دیگرانی که در مجمع شرکت میکنند مشغله دیگری ندارند و به نوعی بیکار هستند!
در همین باب یکی از روزنامههای اصلاحطلب به شباهت روحانی – احمدینژاد واکنش نشان داده و آن را مصداق همسانسازی دو رئیسجمهوری که در مقابل هم قرار دارند قلمداد کرد و نوشت حسن روحانی بیش از اینکه شبیه محمود احمدینژاد باشد، به هاشمی رفسنجانی شباهت دارد.
اگرچه دولت و اصلاحطلبان در این راستا با تاکتیک تبلیغاتی رسانهای علیه دولت گذشته و انتساب آن به جریان اصولگرایی فعالیت کردند اما به نظر میرسد که بسیاری از افعال روحانی و دولتمردان وی به محمود احمدینژاد بیشتر شباهت دارد تا به هاشمی که روزنامه اجارهای آرمان در دفاع از وی و کتمان اختلاف بین این دو بیان داشته که روحانی و وی با یکدیگر عهد نانوشته دارند.[5]
از طرفی این روزها دولت درگیر موضوع دفن سیبزمینیهاست که انتقاد و اعتراض بسیاری را معطوف به آن کرده است که چرا سرمایه ملی که با پول بیتالمال خریداریشده با سوء مدیریت فاسد و حالا دولت مجبور به دفن آنها شده است. اما کارشناسان سیاسی میگویند که دولت اعتراضات را به جان خرید تا انگ و برچسب «دولت سیبزمینی» بهمانند دولت احمدینژاد به آن نچسبد.
ماجرای سیبزمینیهای مازاد در دولت احمدینژاد هم پیش آمد و در زمان دولت وی در برخی از شهرهای کشور سیبزمینی بهطور رایگان به مردم تحویل داده شد و اصلاحطلبان وی را در این زمینه متهم به کار پوپولیستی و تبلیغاتی کردند اما باوجود تجربه کشت مازاد سیبزمینی در دولت احمدینژاد که با انتقادات زیادی درزمینهٔ عدم رعایت آیش محصولات کشاورزی همراه بود، دولت روحانی نیز این موضوع را بهخوبی مدیریت نکرد و دولت با مازاد محصول سیبزمینی روبرو شد و چاره را بر دفن 1700 تن سیبزمینی دید.[6]
از سوی دیگر، جالب اینجاست که پاسخ سخنگوی دولت به سؤال علت عدم حضور روحانی در جلسات مجمع تشخیص مصلحت شباهت زیادی به پاسخی که مسئولان دولت احمدینژاد به این سؤال دادند، دارد.
غلامحسین الهام در آن زمان که نقش مشاور و بهنوعی سخنگویی دولت احمدینژاد را بازی میکرد در گفتوگویی درباره علت عدم حضور رئیس دولت دهم در جلسات مجمع گفت: «به نظرم مقام معظم رهبری میخواهند از همه چهرههای سیاسی موجود جامعه، بهخصوص افرادی که احتمال میرود به مجلس نتوانند ورود کنند، استفاده کنند. بیکاری برای سیستم، مزاحمت ایجاد میکند. در مجمع تشخیص مصلحت، انتصاب خود افرادش هم یکجور مصلحت است. هم مصلحت است و هم باید از اطلاعات آنها در یکجایی در نظام استفاده شود که میشود. تثبیت آقای هاشمی را هم رهبری بر تغییر وی ارجح میبینند، ولی معلوم است که مجمع کار آیی خود را ازدستداده است. شاید اینطور تلقی شود که این عدم کار آیی به دلیل نسبت مجمع با دولت و رفتارهای تند و کینهورزانه آن با دولت است و دولت که عوض شود، این کاراییها برمیگردد و رفتارها تغییر میکنند.»[7]
این سخنان که حاوی دو پیام بود بسیار به سخنان محمدباقر نوبخت شباهت دارد. اولین شباهت این اظهارنظر که جنجال زیادی در آن زمان ایجاد کرد، این بود که مجمع جای بیکارهاست و ازاینرو احمدینژاد به خاطر مشغله کاری وقت ندارد در نهادی حضور یابد که کارایی لازم ندارد. پاسخ نوبخت نیز بسیار به پاسخ الهام ازلحاظ مفهومی نزدیک است که مشغله رئیسجمهور را بهانه نرفتن به جلسات مجمع قرار میدهد. پیام دوم اعتقاد به عدم کارایی لازم مجمع از سوی دو رئیسجمهور است که به نظر میرسد باید بهعنوان دلیل واقعی و مشترک روحانی و احمدینژاد به مجمع که با توجه به ریاست هاشمی به سیاست ورزی وی بازمیگردد اشاره کرد که نشان از نوعی رفتار انتقادی نسبت به عملکرد وی دارد. ازاینرو باید گفت که افعال روحانی برخلاف ادعای روزنامه اجارهای خانواده هاشمی (آرمان هاشمی) بسیار نزدیک به احمدینژاد است تا رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام.
به هر جهت از این واکنش اصلاحطلبان حائز دو نکته مهم است. اول پوشاندن اختلافات میان هاشمی و روحانی و دوم ترس از عمومیت یافتن شباهتهای کاری روحانی و احمدینژاد که به نظر رفتهرفته با گذشت بیشتری از عمر دولت یازدهم بیشتر نمایان میشود.
[1] http://www.fardanews.com/fa/news/465090
[2] http://www.mashreghnews.ir/fa/news/499205
[3] http://www.fardanews.com/fa/news/465090
[4] http://www.mehrnews.com/news/2977297
[5] http://www.armandaily.ir/Default.aspx?NPN_Id=1046&pageno=1
[6] http://www.mashreghnews.ir/fa/news/499828
[7] http://www.rajanews.com/news/106370
منبع:مشرق