۱۶:۱۲ - پنجشنبه ۰۴ تیر ۱۳۹۴

حرف ما منتشر کرد:

گلدون وبلاگی استان اصفهان شماره 89

دوربین صدا و سیما را به منزل تمام مسئولین ببرید

به گزارش پایگاه خبری“شاهین نا، جامعه مجازی وبلاگ نویسان استان اصفهان (حرف ما) به منظور ایجاد فضای گفتمانی و نشر و ترویج تولیدات و نوشته های وبلاگ نویسان استان در فضای مجازی، هر هفته گلچینی از بهترین مطالب وبلاگ‌نویسان استان با عنوان بهترین های وبلاگی را منتشر می نماید.

چه بخوانیم: آن بیست وسه نفر

وبلاگ یک روزبهاری نوشت:

نظر رهبری درباره کتاب «آن بیست و سه نفر»

“در روزهای پایانی ۹۳ و آغازین ۹۴ با شیرینی این نوشته‌ی شیوا و جذاب و هنرمندانه، شیرین‌کام شدم و لحظه‌ها را با این مردان کم سال و پرهمت گذراندم. به این نویسنده‌ی خوش ذوق و به آن بیست و سه نفر و به دست قدرت و حکمتی که همه‌ی این زیبائیها، پرداخته‌ی سرپنجه‌ی معجزه‌گر اوست درود میفرستم و جبهه‌ی سپاس بر خاک میسایم.

یک بار دیگر کرمان را از دریچه‌ی این کتاب، آنچنان که از دیرباز دیده و شناخته‌ام، دیدم و منشور هفت رنگ زیبا و درخشان آن را تحسین کردم.”

۹۴/۱/۵

همه‌ی ماجرای «حماسه‌ی خرمشهر»، آن چیزی نیست که تا به حال شنیده‌ایم. در بطن و متن این ماجرا، وقایع و رخدادهای زیادی مغفول مانده که کمتر به آن‌ها پرداخته شده است. درست در همان روز جمعه‌ی شروع عملیات، یک گردان از لشکر ۴۱ثارالله به فرماندهی «قاسم سلیمانی» در محاصره‌ی دشمن گرفتار شدند و …

در اولین ساعات صبح روز جمعه دهم اردیبهشت ماه ۱۳۶۱، رزمندگان ایرانی پس از دو سه عملیات پیروزمندانه و غرورآفرین، عملیات دیگری را با نام «بیت‌المقدس» آغاز ‌کردند. عملیاتی که پس از بیست‌و‌سه روزِ پر از حادثه و التهاب، بالاخره به ثمر نشست و با خبر خوش «خرمشهر آزاد شد» کام مردم را شیرین ‌کرد.

اما همه‌ی ماجرای «حماسه‌ی خرمشهر»، آن چیزی نیست که تا به حال شنیده‌ایم. در بطن و متن این ماجرا، وقایع و رخدادهای زیادی مغفول مانده که کمتر به آن‌ها پرداخته شده است. درست در همان روز جمعه‌ی شروع عملیات، یک گردان از لشکر ۴۱ثارالله به فرماندهی «قاسم سلیمانی» در محاصره‌ی دشمن گرفتار شدند و نه راه پیش‌روی داشتند و نه عقب‌نشینی. ارتش عراق هم از فرصت استفاده کرد و حملات خود را بر روی این محور افزایش داد. در نتیجه تعدادی از نیروهای ایرانی توسط ارتش عراق به اسارت در آمدند.

از نیروهایی که اسیر شدند، ۲۳ نفر کسانی بودند که سن و سال کمتری داشتند و به اصطلاح ما، هنوز پشت لبشان سبز نشده بود؛ نوجوان‌هایی که پانزده تا هفده سال بیشتر نداشتند. بی‌شک ماجرای اسارت این ۲۳ نفر آن‌قدر مهم و شنیدنی هست که «مرتضی سرهنگی» آن را جزو ده واقعه‌ی مهم دوران دفاع مقدس قلمداد ‌کرده است.

کتاب آن بیست و سه نفر اما به‌جز روایت ماجرای اسارت نوجوانان کرمانی، پرده از فراتر بودن جنگ به آنچه در جبهه‌ها اتفاق می‌افتد نیز برمی‌دارد. یوسف‌زاده وقتی از مهر مادرش می‌نویسد که دل کندن از کوچکترین فرزند برایش دشوار است، وقتی از مادر «اکبر دانشی» می‌نویسد که به واسطه‌ی برادرش به او پیغام داده که بعد از مرگ پدر، تو تنها نان‌آور خانه‌ای و دلخوشی خانواده‌ی شش نفره به توست و ما را به که می‌سپاری، و ده‌ها اتفاق دیگر از این دست، آن‌ها را به‌خوبی به تصویر ‌کشیده و مخاطب، خیلی خوب می‌فهمد که جنگ صرفا «خط مقدم» نیست و تا عمق شهرها و روستاها نیز امتداد پیدا می‌کند.1

در ادامه می تونید چگونگی شکل گیری این جریان تاریخی را پی بگیرید.

ادامه مطلب…

======================================================

از تقویم فرهنگی خوانسار تا دل نوشته ایی از استاد محمودی خوانساری

وبلاگ تاریخ مردم خوانسار نوشت:

در ابتدا تشکر می­کنم از اولین کسانی که تقویم فرهنگی شهرستان را در سالهای گذشته پایه گزاری کردند و سپاسگزاری می­کنم از واحد فرهنگی و اجتماعی شهرداری که نهایت همت خود را در چاپ و انتشار این تقویم به خرج دادند. مدت زیادی از بحث و گفتگوها از ضرورت به تصویب رسیدن تقویم فرهنگی و روز خوانسار و… در شورای فرهنگ عمومی شهرستان و در پی آن تصویب این مهم نمی­گذرد خدا را شکر که این امور به انجام رسید.

یادم است که قبل از سال نو سرکار خانم کامرانی که به حق در حد توان خود زحمت زیادی در امور فرهنگی شهرداری می­کشندــ و البته جای تشکر و سپاسگزاری دارد ـ از شهرداری برای تقویم فرهنگی تماس گرفتند و سوالی در این زمینه داشتند به ایشان گفتم روی تقویم فرهنگی بسیار کار کنید چون تابلوی فرهنگی شهرستان است و برای چاپ آن عجله نکنید و این کار یکی دوماه نیست و در آخر هم پیش نویس آن را خدمت صاحب نظران این عرصه مثل استاد میرمحمدی یا اهالی حوزه و دانشگاه ارایه دهید تا اگر نظری دارند یا اشکالی وارد است رفع نمایند که ظاهرا تصمیم جدی برچاپ آن در سال جدید داشتند، البته به ایشان به شوخی گفتم اگر با عجله چاپ شود قطعا خودم اولین کسی هستم که برآن نقد می زنم.

خلاصه از این قضیه مدتی گذشت و تقویم فرهنگی چاپ شد و”ظاهرا “ً به کارشناسان امر ارائه شده  و نظرات گرفته شد بود(!!) اما متأسفانه تنها اگر نگاهی گذرا و نه نگاهی به چشم اهل تحقیق، به تقویم فرهنگی داشته باشیم به اشتباهاتی بر می­خوریم که در همان نگاه اول به چشم می­آید مثلا سالروز درگذشت یا تولد ادیب خوانساری در تقویم به چشم نمی­خورد، سالروز درگذشت محمودی خوانساری به اشتباه 1336شمسی درج شده است یا مثلا خاندان چهار سوقی در بخشهایی از تقویم به اشتباه خاندان چهارسویی اورده شده و سالروز تولد یا درگذشت بعضی از بزرگان دیگر که می­شد تاریخ آنها را به شمسی استخراج کرد در تقویم آورده نشده است و حوادث مهم تاثیرگزار چون سیل خوانسار، حادثه 13 محرم و… در تقویم جایش خالی است. یوسف بخشی را پدر شعر خوانسار ذکر کرده که باید او را پدر شعر محلی خوانسار دانست یا در مورد محقق خوشنویس آورده است «درگذشت محقق و خوشنویس محمود محقق خوانساری» در حالی که وی خوشنویس بود ولی محقق به معنای اصطلاحی کلمه نبود در این میان از استاد کابلی خوانساری به صورت ساده گذشته و به استاد خط بودن ایشان و چهره­ی ماندگار بودن ایشان در خوشنویسی اشاره نکرده است و… اینها تنها با نگاهی اجمالی به ذهن انسان خطور می­کند قصد نقد موشکافانه ندارم وانشااله نظرات خودم را برای تقویم سال آینده ارایه می­دهم ولی قصدم از این اشاره مختصر این است که گاهی اوقات ما بر سر یک موضوع حسابی مانور می­دهیم، اما اصل موضوع را کسی به دقت توجه نمی­کند.

ادامه مطلب…

======================================================

اگر سپیده بیاید…

وبلاگ امید رهایی نوشت:

اگر سپیده بیاید…

کلیم را چه نیازى که دل به طور دهد

به طور جلوه فروشد دلى که نور دهد

سپهر حلقه به گوش کسى که همچو کلیم

ز نور خویش فروغى به شمع طور دهد

نوشته‏اند به سنگ مزار زنده‏دلان

که حرف مرده‏دلان بوى خاک گور دهد

به جزدعاى قدح ورد ما نمى‏گردد

اگر پیاله صلاى هوالغفور دهد

کجاست پیر صفا مشرب خداجویى

که مثل آینه ما را ز خود عبور دهد

زمانه در تب شب این قدر نمى‏سوزد

به آفتاب اگر فرصت ظهور دهد

صبا به گلنفسیهاى من برد حسرت

اگر به من نفسى رخصت حضور دهد

از آن به دیده نمناک من نمى‏آید

که بوى دربدرى خانه نمور دهد

اگر سپیده بیاید دو چشم منتظرم

به دست  هر مژه آیینه بلور دهد

محمد علی مجاهدی

ادامه مطلب…

======================================================

دوربین صدا و سیما را به منزل تمام مسئولین ببرید

وبلاگ عقل کل نوشت:

آنقدر حائز اهمیت است که اگر از رعایت آن چشم پوشی شود باید فاتحه نظام را بخوانیم! حتی جا دارد که صدا و سیما دوربینش را بردارد و به منزل مسئولین ببرد تا مردم ببینند مسئولینی که خود را امام شناس و در خط امام می دانند آیا وضعیت زندگی آنان، رنگ و بویی از ساده زیستی امام دارد؟

اصلا وقتی بود و نبود نظام مقدس جمهوری اسلامی به رعایت این اصل وابسته است این حق مردم است که از وضعیت زندگی مسئولین باخبر باشند.

این حق مردم است که بدانند آیا امام در نظر مسئولین کشور، یک الگوی تمام عیار برای زندگی است که باید از رفتار و گفتارش درس گرفت یا یک شخصیت محترم است که فقط باید زبانی، او را ستود؟

حضرت امام(ره) بارها و بارها نسبت به اشرافیگری و خوی کاخ نشینی به مسئولین هشدار داده و در صحیفه فرموده اند:

« آن روزی که دولت ما توجه به کاخ پیدا کرد، آن روز است که باید ما فاتحه دولت و ملت را بخوانیم. آن روزی که رئیس جمهور ما خدای نخواسته از آن خوی کوخ نشینی بیرون برود و به کاخ نشینی توجه بکند، آن روز است که انحطاط برای خود و برای کسانی که با او تماس دارند پیدا می شود.آن روزی که مجلسیان خوی کاخ نشینی پیدا کنند خدای نخواسته و از این خوی ارزنده کوخ نشینی بیرون بروند آن روز است که ما برای این کشور باید فاتحه بخوانیم…ان روزی که زرق و برق دنیا پیدا بشود و شیطان در بین ما راه پیدا کند و راهنمای ما شیطان باشد، آن روز است که ابرقدرت ها می توانند در ما تاثیر کنند و کشور ما را به تباهی بکشند.»

ادامه مطلب…

======================================================

نسل جدید رباتهای خانه‌دار برای ایرانی‌ها!

وبلاگ طنزهای یک م ر سیخونکی نوشت:

نتایج یک پژوهش 10 ساله درباره پرخورها

پژوهشگران یک مرکز علمی، تحقیقاتی، بازرگانی با انجام تحقیقاتی به مدت ده سال بر روی صد انسان پرخور به نتایج جالبی دست پیدا کردند. پژوهشگران موسسه «United Shekam» در بررسی‌های خود به این نتیجه رسیدند که این افراد بطور متوسط بیش از افراد عادی غذا می‌خورند و بنابراین آنها پرخور هستند!

بر اساس نتایج بدست آمده از این تحقیق ده ساله که هزینه انجام آن بیش از ده میلیون دلار برآورد شده است، این افراد در میان خانواده و بستگان خود هم بعنوان فردی پرخور شناخته می‌شوند.

سرگروه این تیم تحقیقاتی که در کنفرانس خبری که با حضور نمایندگان 153 رسانه مهم جهانی برگزار شد، اعلام کرد که یکی از نتایج جالبی که آنها به آن رسیده‌اند نشان می‌دهد افراد پرخور معمولا چاق هستند و پراهن‌هایی با سایز XXL یا بالاتر را مصرف می‌کنند! او اعلام کرد که یک شرکت تولید کننده پیراهن تترون حاضر شده است نتایج این تحقیق را به قیمت سه میلیون دلار خریداری کند. رییس این شرکت گفته بود که او تا حالا فکر میکرده که انسانهای چاق پیراهن‌های مدیوم استفاده میکنند و به همین خاطر تا مرز ورشکستگی پیش رفته است!

گزاره‌هایی چون «افراد پرخور خیلی غذا می‌خورند»، «افراد پرخور معملا غذا را دوست می‌دارند»، «افراد پرخور با بقیه افراد فرق دارند» و… از جمله نتایج این تحقیق ده ساله بوده است.

گفتنی است پیش از این یک دانشجوی سال دوم روانشناسی بالینی در ایران با پخش کردن صد عدد پرسشنامه بین صد فرد بالای صد کیلو به نتایجی مشابه دست پیدا کرده بود. این دانشجو هزینه تحقیق خود را 30 هزار تومان اعلام کرده بود که همان را هم به اتاقک کپی داخل دانشکده بدهکار است! این دانشجو مدت زمانی را که برای انجام این تحقیق صرف کرده بود سه ساعت و 22 دقیقه اعلام کرد.

2

نسل جدید رباتهای خانه‌دار برای ایرانی‌ها

شرکت سونی به تازگی از آخرین ربات ساخته‌ی خود رونمایی کرد.

این ربات که «خاتوناره» نام دارد در دسته ربات‌های خانه‌دار جای می‌گیرد. مدیر روابط عمومی شرکت سونی در مراسم رونمایی از این ربات «خانواده‌های ایرانی» را بعنوان جامعه هدف در نظر گرفته شده برای آن اعلام کرد.

«ریدرو باموشا» اظهار امیدواری کرد این ربات به زودی بتواند به خانه تک تک ایرانی‌ها راه پیدا کند چرا که طوری طراحی شده تا بتواند همه وظایف یک بانوی خانه‌دار ایرانی دهه نود را انجام دهد.

وی در توضیح قابلیت‌های این ربات گفت: در این ربات یک حافظه سه ترابایتی تعبیه شده است که می‌تواند شماره تلفن و فهرست منوی 500 رستوران مختلف را جای داده و بصورت هوشمند از میان آنها غذاهای متنوعی را با توجه به سطح درآمد همسر خود برای وعده‌های غذایی سفارش دهد! این حافظه همچنین امکان به یاد سپاری مسیر رفت و آمد به 2000 مرکز خرید را دارد و علاوه بر این می‌توان با عکس گرفتن از ویترین مغازه‌ها با یک دوربین 50 مگا پیکسلی، برای مناسبتهای خاص، میهمانی‌های مختلف و همچنین فصلهای مختلف سال یک لباسی را که خیلی وقت پیش دیده بود به یاد بیاورد!

باموشا در توضیح سایر قابلیت‌های این ربات خانه‌دار ایرانی گفت: برای ستون فقرات این ربات از نوعی آلیاژخاص که از ترکیب پوست خربزه و تیتانیوم حاصل شده استفاده شده است. این آلیاژ این امکان رابرای ربات فراهم می‌آورد که بدون کوچکترین احساس خستگی یا فرسودگی تا هشت ساهت بصورت مداوم روی تبلت یا گوشی تلفن همراه خم بوده با شبکه‌های اجتماعی ور برود!

استفاده از بانک واژگان 150 هزار کلمه‌ای با قدرت پردازش هزار کلمه در ثانیه برای پاسخ دادن به گوشه و کنایه‌های مادر شوهر و خواهر شوهر، تعبیه چیپ‌ست‌های شش وجهی در گوش‌های ربات برای گوش دادن به سخنان شش نفر بصورت همزمان و… از دیگر امکانات این ربات است.

ریدرو باموشا در پایان اعلام کرد که شرکت سونی این ربات را با چک کارمندی بصورت اقساطی نیز بفروش می‌رساند.

ادامه مطلب…

======================================================

اتل متل توتوله، گاو حسن چه جوره؟

وبلاگ افاضات نوشت:

اتل متل توتوله، گاو حسن چه جوره؟ … نه شیر داره…

چرا شیر نداره؟

چون تحریم هستیم! باید تحریم های ظالمانه از بین برود تا سرمایه بیاید، تا بانک ها احیا شوند، تا منابع آبی زیاد شوند ،تا مشکل محیط زیست حل شود ، تا مشکل اشتغال و صنعت و آب خوردن هم حل شود.

وقتی می گوییم باید تحریم های ظالمانه رفع شود تا گاو حسن شیر بدهد بعضی ها چشمانشان زیاد نچرخد!

این فقط خاصیت گاو حسن است که تا تحریم ها برداشته نشود و آب و یونجه اش را از واشنگتن نیاورند شیر نمی دهد، وگرنه هر گاوی حتی گاو زینت و طینت و نعمت هم ، شیردادنش ربطی به تحریم ها ندارد!

ادامه مطلب…

======================================================

مباد این بگذارم به مکر و آن بشوم

وبلاگ جهاد فرهنگی نوشت:

مباد این بگذارم به مکر و آن بشوم

در این معامله­‌ها مفت رایگان بشوم

اگرچه بزم­‌نشینم، به رزم شهره‌­ترم

سکوت کرده‌­ام، اما به عزم شهره‌­ترم

به شام بزم ظریفم، به روز رزم حریف

به روز رزم حریفم، به شام بزم ظریف

شکوه پنجه رزم حریف ایمانی

به خاکریز ظفر قاسم سلیمانی

دلی مقدس چون تیغ خون­چکان علی

و یا نه تیغ بلیغی است چون زبان علی

ز شور زندگی است این که مرگ می‌­جوید

مگر به اذن ولی جمله‌­ای نمی‌گوید

علی به معرکه هم تیغ در هوا نزده است

به یک فراری هم زخم نابجا نزده است

نه کشته است کسی را که زخم، کافیِ اوست

نه زخم کرده تنی را که اخم، نافیِ اوست

چنین حریفِ ظریفی خدا نصیب کند!

چنین ظریف حریفی خدا نصیب کند!

ز خیمه دل به یکی لانه کبوتر کند

علی که خیمه ابلیس را ز بُن برکند

گذشت و خیمه و خرگاه را به صحرا ماند

پرید و خیمه دنیا ز بال او جا ماند

دلم علی ست، علی ذکر لحظه های من است

چه باک هر چه؟ خدای علی خدای من است

ز بندگان علی پیر ما یکی علی است

به بندگان علی، بنده علی ولی است

منم که بیرق ایثار روی دوش من است

جهان پر از خبر غیرت و خروش من است

به خوان نشسته‌­ام اما ز هفت خوان رَسته

فریب نان نخورد کاو ز بند جان رَسته

به خوان نشسته‌­ام اما به چشم و دل سیرم

نه قورباغه­‌ام از هر چه آب و گل سیرم

به غیر لقمه عزت، مرا صلا مزنید

تعارفم به مگر خاک کربلا مزنید

که کربلایی ام و از بلا نپرهیزم

اگرچه راه ببندد یزید و چنگیزم

به  جنگ و حیله و تحریم، من نمی­‌شکنم

به هیچ قیمت، قدر وطن نمی­‌شکنم

زبان تیغ مرا هوش­تان شنیده بسی

ز دست غیرت من گوش تان کشیده بسی

شما کرید و سخن با شما اشاره بس است

برای کور همین سوسوی ستاره بس است

وگرنه سینه من شعله شعله خورشید است

تمام عمر بهارم، که هر دمم عید است

به شوق جلوه آن صبح لایزال خوشم

به بوی آمدنش با همین خیال خوشم

چه بیمِ تیغ شما، آن سوار آمدنی است

سوار آمدنی، غمگسار آمدنی است

مگر نه دستِ تهی، خیمه‌­های کِی کندم؟

مگر نَه­تان چو مگس از وطن پراکندم

به بانگ وزوزتان باز دل نخواهم باخت

گُلی که یافته­‌ام را به گِل نخواهم باخت

بهشت مردم شرقم، به غرب کی نگرم؟

دخیل کرببلایم، کجا به ری نگرم؟

چرا که مشق کنم، خط تیغ حرمله را ؟

چرا به گندم ری بازم این معامله را ؟

هزار بار اویسم، یمن یمن عشقم

خیانت و من؟ آخر چگونه؟ من عشقم!

منم که بیرق این مردمان شیفته‌­ام

مباد این­که ببیند کسی فریفته‌­ام

منم که بیرق این خیل منتظر شده‌­ام

کجا به بند شوم؟ عطر منتشر شده‌­ام!

مرا که شیشه عطرم ز سنگ باکی نیست

هزار نام خدا را ز ننگ باکی نیست

طنین نام خدایم، اذان بندگی‌­ام

به هر کجا که دلی هست شور زندگی­‌ام

من آن نیم که از این عشق­بازی آیم باز

چه شکر گویمت ای کارساز بنده‌­نواز

به چشم بستن از این خوان عبور خواهم کرد

به پایداری و ایمان عبور خواهم کرد

که دیده مردم جان­باز، دل به نان بازند؟

که شیرهای خطر، نرد استخوان بازند؟

مرا به وعده این، آن شدن محال بود

به یک دو وسوسه شیطان شدن محال بود

به موج­‌های شهیدان قسم که می‌­مانم

در این خروش خروشان همیشه می­خوانم

اگر چه دور، ندارم گمان که دیر شوند

مرا به لطف شهیدانه دستگیر شوند

به ورطه­‌ای که سکون جز هلاک چیزی نیست

به غیر سجده، نصیبم ز خاک چیزی نیست

ادامه مطلب…

======================================================

همچنین بخوانید:

دیدگاهتان را بنویسید

توجه: از انتشار نظرات توهین آمیز معذوریم.