۱۳:۳۸ - دوشنبه ۰۷ اردیبهشت ۱۳۹۴

حرف ما منتشر کرد:

گلدون وبلاگی استان اصفهان شماره 86

چه کنیم که دعاهایمان مستجاب شود؟

به گزارش پایگاه خبری“شاهین نا، جامعه مجازی وبلاگ نویسان استان اصفهان (حرف ما) به منظور ایجاد فضای گفتمانی و نشر و ترویج تولیدات و نوشته های وبلاگ نویسان استان در فضای مجازی، هر هفته گلچینی از بهترین مطالب وبلاگ‌نویسان استان با عنوان بهترین های وبلاگی را منتشر می نماید.

چه کنیم که دعاهایمان مستجاب شود؟

IMG10345983_0

وبلاگ گنجینه نوشت:

انسان باید به کمک عقل و فکر خدادادی خود و مشورت با افراد آگاه و متخصص در هر کاری اقدام نماید. همزمان از آغاز هر کار تا پایان آن با دعا و توسل به لطف و عنایتهای خداوند امیدوار باشد.

همواره سؤالهای زیادی وجود دارد که ذهن افراد را به خود مشغول می کند، گروه دین و اندیشه خبرگزاری مهر برخی از پرتعدادترین سؤالاتی که توسط مردم از مرکز ملی پاسخگویی به سؤالات دینی پرسیده می شود را برای آگاهی مخاطبان ارائه می کند.

پرسش: چه کنیم که دعاهایمان مستجاب شود؟

پاسخ: به طور کلی در مورد کیفیت دعا و استجابت آن چند نکته را یادآوری کنیم:

1- برای برآورده شدن حاجت، دعا و توسل به تنهایی کافی نیست زیرا خداوند حکیم نظام هستی را بر پایه اسباب و مسببات قرار داده؛ یعنی برای پیدایش هر پدیده ای، علتی خاص و برای حل هر مشکلی راهکارهای ویژه ای تعیین نموده است.

ادامه مطلب…

*********************************************

صرفا جهت بیداری!

3420_family_0

وبلاگ مقر افسران جنگ سایبری نوشت:

پیرمرد گوشی تلفن همراهش را چند بار خاموش و روشن کرد اما هنوز شک نداشت. پرس‌وجو کرد تا به یک مغازه تعمیرات موبایل رسید.

تعمیرکار گوشی را ورانداز کرد و بعد نگاهی به پیرمرد کرد و گفت: پدر جان این گوشی ایرادی ندارد.

پیرمرد از مغازه بیرون آمد. درحالی‌که اشک‌هایش را آرام پاک می‌کرد با خودش گفت: پس چرا چند وقته این گوشی زنگ نمی‌خوره؟

ادامه مطلب…

*********************************************

دعای استغفاری که شاید زبان حال همه ما باشد

esteghfar_0

وبلاگ عقل کل نوشت:

« پروردگارا! استغفار می کنم برای هر گناهی که بر من نوشته ای به سبب کار نیکی که به خاطر تو آغاز کردم ولی با نیت غیر تو مخلوط گردید و آمیخته شد کار من با چیزی که خالص برای تو نبود و یا با عملی که بر من واجب بود، غیر تو را اراده نمودم و اکثر کارهای من این چنین است.»

« پروردگارا از تو آمرزش خواسته و به سویت توبه می کنم از ظلم ها و حقوق بسیاری که از بندگانت نزد من هست، چون نیستند نمی توانم آن حقوق را به آنان برگردانم و از خود راضی کنم، یا هستند ولی خجالت می کشم از آنان حلیت بگیرم و از آنان طلب بخشش نمایم و آنان را به این حقوقشان آگاه سازم و تو قادری از آنان بخواهی که مرا ببخشند و از من راضی گردند به هر گونه که بخواهی و در مقابل هر چه که بخواهی، ای مهربانترین مهربانان.»

این دو فراز، از دعای استغفاری است که حضرت امیرالمومنین علیه السلام به مردی عرب آموخت.

گاهی دل انسان ،فقط به گفتن چند «ببخشید» و عذرخواهی کوتاه، راضی نمی شود و دوست دارد از تک تک کارهایی که خاطر محبوبش را آزرده است نام ببرد و طلب عفو و بخشش نماید.

این استغفار به ما می آموزد که چگونه حتی از کارهای نیکی که به قصد تقرب خدا آغاز کردیم اما در نهایت باعث دوری ما از پروردگار شد نیز طلب عفو نماییم.

در ماه رجب که ماه استغفار است فرصت را غنیمت شمرده و سعی می کنیم در کنار اذکار دیگری که در این ماه سفارش شده است از جملات این استغفار نیز بهره ببریم.

هرچند این استغفار برای فزونی رزق و روزی بیان شده است اما جملاتش به گونه ای جامع و کامل است که شاید زبان حال همه ما باشد. لذا بدون توجه به اثرات آن، فقط برای عرض پوزش و طلب عفو ازساحت باری تعالی آن را می خوانیم.

تو بندگی چو گدایان به شرط مزد مکن

که دوست خود روش بنده پروری داند.

ادامه مطلب…

*********************************************

چرا علامه طباطبایی میهمان دعوت نمی‌کرد

IMG14201791

وبلاگ گنجینه نوشت:

مدّتها زندگی ایشان از حّق التّالیف کتاب هایشان اداره می ‌شد و سال ها مبالغ‌ هنگفتی بدهکار بودند و حتی دامادشان آقای قدّوسی از این ‌موضوع اطلاع نداشت‌.

حضرت آیت الله نوری همدانی خاطره خود از زندگی زاهدانه علامه طباطبایی (ره) را این گونه نقل می‌کنند.

علامه طباطبایی (ره) وقتی به قم‌ آمدند با اینکه فیلسوف معروف جهان اسلام، ‌محقّق نامی روزگار و یک استاد متبحّر مشهور تفسیر و کلام و حکمت بودند، اما با یک عمامه بسیار کوچک از کرباس آبی رنگ و قبای ساده و بدون جوراب با لباس کمتر از حدّ معمول در کوچه ‌های قم‌ تردّد داشت و اگر کسی ایشان را نمی شناخت وی را یک طلبه عادی تصور می‌کرد.

خانه او اجاره‌ای بود و به خاطر دارم چند بار خانه خود را عوض‌کرد و از خانه دیگر به خانه ‌ای منتقل شدند، منزلش بسیار کوچک و محقر بود حتّی نمی ‌توانستن از دوستان پذیرائی کند چون از نظر امکانات ‌بسیار محدود بود.

گاهی به خاطر پرسیدن برخی سئوالات علمی مجبور بودم خدمت استاد در منزل شرفیاب شوم؛ ‌ایشان در حالی که جلو دَرِ منزل آمده، دو دست خود را بر دو طرف دَر گذاشته، سرشان را بیرون می ‌آوردند و به سؤال من گوش داده و پاسخ ‌می ‌گفتند. در این هنگام این سؤال برای من مطرح ‌شد؛ چرا استاد تعارف نمی‌کند منزل بروم. بعدها که آشنائی من با ایشان بیشتر شد، متوجّه شدم منزل به اندازه‌ ای محدود و محقّر است که ‌نمی ‌توانند از میهمان پذیرائی کنند

مدّتها اندگی ایشان از حّق التّالیف کتاب هایشان اداره می ‌شد و سال ها مبالغ‌ هنگفتی بدهکار بودند و حتی دامادشان آقای قدّوسی از این ‌موضوع اطلاع نداشت‌.

علامه با وجود کسالت قلبی و کسالت اعصاب و کهولت سن‌ّ فقط و فقط برای‌ِ حمایت از دین و نشر فرهنگ اسلام برای ملاقات و مصاحبه با مستشرق‌ فرانسوی (دکتر کُرْبَن‌ُ) هر دو هفته یک بار با زحمت و تحمل رنج فراوان به ‌تهران می ‌رفتند و این رفت و آمد با ماشین عمومی مستلزم ‌رنج های فراوان بود.

ادامه مطلب…

*********************************************

من یک کوهنوردم !

tsivas-tsveri-12-575_0

وبلاگ فریدونشهر سوییس ایران نوشت:

! فرق طبیعت را با زباله دان می دانم. می دانم که رودخانه وسیله ایاب و ذهاب زباله های من نیست. می دانم که رودخانه شاهرگ حیات بخش کوهستان است. من هنگام ترک طبیعت به پشت سر خود نگاه می کنم، مبادا زباله ای بر جای گذاشته باشم. من به دوستان و همنوردانم که نسبت به پاک نگه داشتن طبیعت بی تفاوت اند، با لبخند تذکر می دهم.

من یک کوهنوردم ، دوستدار طبیعتم. وقتی آن را ترک می کنم، نه چیزی به آن اضافه کرده ام و نه چیزی از آن کاسته ام. من و همنوردانم در طبیعت به ستون یک و در یک راستا حرکت می کنیم تا کمتر خاک و گیاهان را لگدکوب کرده باشیم. من سخاوت طبیعت را می فهمم، آنچه از او می خواهم به من خواهد داد: لذت، آرامش، شادی، زیبایی، سکوت …

من طبیعت را میراث پدران و سهم فرزندانم می دانم.

می دانم یک کیسه پلاستیکی ِ کمتر در روز یعنی چه!

می دانم خرید در پاکت های کاغذی و چند بار مصرف یعنی چه.

می دانم کاغذ و پلاستیک و شیشه و فلز زباله نیستند.

می دانم که کاغذ ِ بیشتر یعنی درخت ِ کمتر.

می دانم که درخت کمتر یعنی پرنده کمتر ، و می دانم آسمان بی پرنده یعنی چه!

من درس حفاظت از طبیعت را در مدرسه کوهنوردی آموخته ام.

ادامه مطلب…

*********************************************

«دمپایی خیس نباشه چک کن»؛ پست جدید در ریاست جمهوری!

608184-62-b_0

وبلاگ طنزهای یک م.ر.سیخونکچی نوشت:

آقای حسن کامران، نماینده مجلس و عضو هیئت نظارت بر سفرهای خارجی کارکنان دولت در سخنانی ضمن انتقاد از سفرهای غیرضروری مسئولان به خارج از کشور، از حضور یک نفر برای تست کردن غذای رییس جمهور و حصول اطمینان نسبت به مسموم نبودن آن در همراهان رییس جمهور خبر داده است.(اینجا)

در همین راستا بنده تعداد دیگری از پستهایی که می‌تواند در نهاد ریاست جمهوری تعبیه شود را پیشنهاد می‌دهم. با مرور این پستها خواهید دید که نهاد ریاست جمهوری چقدر ساده زیست و متواضع است که تنها به رسم «پیشمرگ» داشتن حکومتهای پادشاهی اکتفا کرده است و از این قبیل پستها هنوز ندارد!

«دمپایی خیس نباشه» چک کن

وظیفه این شخص این است که قبول از ورود رییس جمهور به دستشویی، پاهای خود را درون دمپایی‌های دستشویی کند تا اطمینان حاصل شود نفر قبلی داخل دمپایی‌ها را خیس نکرده است! مسئولیت این فرد وقتی رییس جمهور بخواهند با جوراب به دستشویی بروند دوچندان اهمیت پیدا می‌کند!

ادامه مطلب…

*********************************************

افکار عمومی دنیا

-حسین-سلامی-سرب-داغ-1024x759

وبلاگ کفتربازی در فضای مجازی نوشت:

آنچه که همیشه در باب مساله هسته ای برایم مهم بوده این که ما نمیتوانیم و نباید در مورد حقوقمون با هیچ کس مذاکره کنیم و لیکن پس معنای مذاکره چیست؟! جواب این که با توجه به فضای رسانه ای موجود در دنیا نتوانند بیشتر از این به افکار عمومی دنیا آنچه را که به ناحق در موردش حرف میزنند بقبولانند(با توجه به این که در دنیای کنونی جنگ مورد مذمت همگان است).و ما با استفاده از فرصت به دست آمده (مذاکره)با منطق حرف هایمان را بزنیم و افکار عمومی دنیا را از آنچه در موردش می گویند مطلع سازیم(طرف مقابل هم به این دلیل مذاکره می کند!!)/و البته سوالی پیش می آید و آن این که با توجه به همان رسانه ها که در دستشان است برایمان چنین موضوعی را درست کرده اند و به غلط در اذهان مردم دنیا جور دیگر نشر میدهند و بهمان مثلا انگ ضد حقوق بشر؛تروریسم و…می زنند!پس با این اوصاف در ورای همین مذاکرات هم می توانند جور دیگر آنچه را باید نشر دهند وارونه جلوه دهند و….!

ادامه مطلب…

*********************************************

آدم ها و جلسه ها و آمد و رفت ها …

f14f04

وبلاگ الّا هوس قماری دیگر نوشت:

شما تا حالا به ساعت های اولّیه بعداز مرگ خود فکر کرده اید ؟

من زیاد فکر کرده ام .

در ساعت های اولیّه مرگ که هنوز جنازه آدم وسط اتاق خونه ش یا روی تخت بیمارستان یا وسط جاده یا زیر آوار یا پشت میز کار و… قرار دارد ، صورت آدم شکل یک هندونه کدو و کال است که روی پوستش با خودکار بیک عکس دوتا چشم کشیده باشند .

اتزجار عجیبی حتّی در دل نزدیک ترین افراد مُرده از دیدن این چهره ایجاد می شود .

ادامه مطلب….

*********************************************

 

همچنین بخوانید:

دیدگاهتان را بنویسید

توجه: از انتشار نظرات توهین آمیز معذوریم.