گاو را سر بُریدند یا سَر فرهنگمان را بریدند!
حال در این شلوغی و ازدحام و آویزان کردن لاشه گاو و گوساله یتیم شده اش درست روبروی استانداری اصفهان تصور کنید یک توریست خارجی از راه برسد و این صحنه های ناآشنا و نامانوس با فرهنگ خودش را ببیند.
به گزارش پایگاه خبری“شاهین نا، به نقل از صاحب نیوز، همین چند روز قبل و به بهانه یازدهم خرداد ماه روز شیر بود که تجمع دامداران و گاوداران استان اصفهان به دلائلی همچون واردات بی رویه و خرید ارزان شیر و فرآوردهایش، روبروی استانداری این استان برگزار شد. جدای از همه حاشیه های کمرنگ، این تجمع یک حاشیه پررنگ و از نظر نگارنده نابجا و نامیمون داشت.
این حاشیه هم چیزی نبود به جز ذبح یک گاو آبستن، آن هم درست روبروی در اصلی مهمترین نهاد سیاسی پایتخت فرهنگ و تمدن ایران اسلامی یعنی استان اصفهان که خون بسیاری را را روانه حاشیه خیابان کرد و دوربین به دست های بیشتری را هم به سمت خود کشاند.
اما بعد از این سربریدن ناگهانی صحنه ای دیگر خلق می شود و قصّاب به جان شکم گاو بی سر می افتد تا گوساله نورس را از شکم مادر خارج کند.
گوساله ای که به بهای یک اعتراض و تجمعی که می توانست شکیل تر و رئوفانه تر برپا شود، بی مادر شده و تنها این دوربین و موبایل به دست ها هستند که باز هم با دست درازی های تکراری و بی ارزشف فقط فیلم و عکس می گیرند.
حال در این شلوغی و ازدحام و آویزان کردن لاشه گاو و گوساله یتیم شده اش درست روبروی استانداری اصفهان تصور کنید یک توریست خارجی از راه برسد و این صحنه های ناآشنا و نامانوس با فرهنگ خودش را ببیند.
تازه شانس بیاوریم که تصویر و فیلمی از این سربریدن و جاری شدن خون و پاره کردن شکم ماده گاو زبان بسته نگیرد و برای دوستانش ارسال نکند.
حالا فرضیه ای دیگر مشابه همین فرضیه نه چندان مَحال را مرور کنیم. اینکه بجای همین توریست خارجی اروپایی یک مقام بلندپایه خارجی در همان روز تجمع بخواهد وارد استانداری شود و باز این صحنه های خون اندود را مشاهده کند. در کنار این صحنه کشتار گاو سر و صدای زیاد، عبور خودروها، فریاد ها و شعارهای سخنگوی دامداران و ماموران زحمت کش نیروی انتظامی با لباس و درجه نظامی را تصور کنید و همه را در کنار همین توریست و ذهنیتش بگذارید!
صحنه هایی که هر چند شاید برای من و شمای ایرانی عادی به نظر برسد اما برای فردی با فرهنگ و تمدنی متفاوت نه اینکه عجیب و شوک آور است بلکه با این وضعیت منطقه و تخریب وجهه ایران و سایر شرایط فوق حاد در برخی کشورهای حاشیه و ربط دادنش به چیزهای دیگر، چندان جالب و شایسته ایران و اصفهان نیست.
اگر هم اعتراضی هست باید فکر همه جوانبش بود و سنجید این اعتراض، با چه روشی، چه سخنان و شعارهایی و در چه مکانی باید برپا شود تا از این دست حواشی که شاید به چشم هم نیایند و در مصداق نهان کافی است یک بار عیان شوند، نداشته باشند که اگر گرفتارش شوند جمع کردنش کار من و شما نیست!
تفاوت ها و اقتضائات فرهنگی حتی در یک شهر با چند محله، یک استان با چند شهرستان و یک کشور با چند قومیت و زبان مختلف هم وجود دارد چه برسد تفاوت ایران و ایرانی با دیگر کشورها. نمونه این تفاوت مسافرانی بودند که از کویر آران و بیدگل به سمیرم هزار چشمه آمدند و صبح که از خواب بیدار شدند وقتی از آنان پرسیدم شب را خوب و آرام سپری کردید در جواب گفتند: خیر! تا صبح نخوابیدیم. و زمانی که علت را جویا شدم گفتند: دیشب صدای تیراندازی آمد و ما از ترس تا صبح خوابمان نبرد! تیرانداری که رسم مراسمات شادی و عروسی عشایر قشقایی سمیرم است.