حرف ما منتشر کرد:
گلدون وبلاگی استان اصفهان شماره 72
سرطان طلاق
ظریف در نامه خود چه چیزی را افشا کرد؟!
وبلاگ طنزهای یک م.ر. سیخونکچی نوشت:
محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه کشورمان با نوشتن نامهای به کشورهای 5+1 اعلام کرد: «تعلق خاطر شدید به تحریمها برای رسیدن به توافق جامع مانع ایجاد کرده است».
از قرار معلوم وزریر امور خارجه آمریکا تعلق خاطر شدیدی به تحریمها دارند که ظریف بدین وسیله نسبت به این امر هشدار داده است. در ادامه مکالمه صورت گرفته میان جان کری، وزیر امور خارجه آمریکا و یک عدد تحریم را میخوانید:
کری: انقدر ناز نکن دیگه!
تحریم: …
*****************************************
داروی رفع نگرانی ها
وبلاگ آرامش کجاست نوشت:
وقتی بچهی ما به سنین نوجوانی که می رسه نگرانی های ما هم بیشتر میشه؛ نگران این هستیم که دوست ناباب پیدا نکنه، نگران این هستیم که دچار انحرافات جنسی و عاطفی نشه، نگران این هستیم که مبادا سمت اعتیاد بره، نگرانی نسبت به آینده، تحصیلات، ازدواج، اقتصاد و … هم وجود داره.
بعلاوه که این سنین نوجوانی برای خود نوجوان هم یه سری نگرانی ها، ترس ها، اضطراب ها، استرس ها رو به ارمغان آورده.
خود به خود نگرانی ها آرامش و امنیت رو از ما سلب می کنه و غالب خانواده ها دنبال راه چاره ای برای نگرانی های خود هستند و می خواهند فرزندشان از آسیبهای اجتماعی، انحرافات جنسی، روابط حرام و … در امان باشد و مدام از خود می پرسند راه چاره چیست؟
*****************************************
جزییات درگیری خونین گلپایگان از زبان شاهدان عینی
وبلاگ معبر سایبری ایران اسلامی نوشت:
خبری دسته اول که تا به حال فقط معبر سایبری ایران اسلامی به انتشار آن پرداخته است.
توجه:این ماجرا عصر شنبه در تاریخ 1393/10/06 اتفاق افتاد که به کشته شدن 3 مامور نیروی انتظامی در شهرستان گلپایگان انجامید و بنده دیروز در این صحنه بودم. و بیشتر اخبار این مطلب به گفته اهالی گلپایگان و حاضران در آنجا بوده است.
در پی سرقت مسلحانه سارقان از بانک صادرات در شهرستان خمین استان مرکزی، آن سارقان در روستای مرغ با ماموران نیروی انتظامی گلپایگان درگیر شده و پس از تعقیب و گریز،درگیری ها به سمت گلپایگان کشیده شده و ماموران نیروی انتظامی پس از ورود سارقان به گلپایگان با آنها درگیر می شوند.
*****************************************
اینجا همه عزادارند…
وبلاگ شهر من؛ شهر ورزنه نوشت:
مدتهاست از شیوع عجیب سرطان در منطقه بن رود (ورزنه) شرق اصفهان می گذرد، امیدوارم خوانندگان گرامی تصمیم به دست گرفتن قلم این حقیر و این نوشتار را ناشی از تعصب و حس ناسیونالیستی تلقی نکرده باشند و صرفا با این عبارت که سرطان در همه جا زیاد شده است وجدان خود را قانع نکنند(!) که اگر ناشی از آن حس هم باشد ایرادی ندارد.
مدتها بود که به جهت همدردی و حسی که هنگام از دست دادن فردی از همشهریان به حقیر دست می داد تصمیم گرفته بودم که اگر زود و به موقع اطلاع پیدا کردم حتما در این پایگاه عرض تسلیتی داشته باشم.
*****************************************
لقمه های بنزینی
وبلاگ دلنوشته های یک بازنشسته جهانمردی شهرضا نوشت:
در حین مسافرت ها در یکی از شهر های شمال قصد بنزین زدن داشتیم وقتی خواستیم وارد آن بشویم ماموری در یک گیشه نشسته بود و به وسیله کامپیوتری جلوی او بود از رانندگان مقدار بنزین درخواستی آنها را سؤال و مبلغش را محاسبه میکرد و پولش را میگرفت و میگفت مثلا به تلمبه شماره 3 رجوع کنید شما وقتی بنزین میزدید به میزان درخواستیتون که می رسید تلمبه اتوماتیک قطع می کرد.
من در آنجا پیش خود می گفتم این کارها چه لزومی دارد تا اینکه چند روز قبل با ماجرای دیگری در یکی از پمپ بنزینهای شهرمان شهرضا روبرو شدم .
*****************************************
سرطان طلاق
یکی از بحثهای جدی رایج در بین جوونای شهر امار طلاق وطلاق کاریه! انگار وسه خودش شده یه کلاس!
تازگیا شنیدم که برتری در نداشتن بچه و البته افزایش تعداد ازدواج و طلاق فوری! خب در مقایسه با افزایش سرطان وانواع اقسام ان که علتش راتقصیرات دولتی میدانند، چرا که در زمینه واردات مواد خوراکی وهمینطور درمورد عدم رعایت بهداشت در بخش تولیدات غذائی داخل کشور دست اندرکاران مربوطه بی توجهی میکند، ولی ایا در مورد طلاق رایج بین مردم نیز باید دولت را مقصر دانست یاخانواده!
*****************************************
به بهانه دیدن فیلم شیار 143
وبلاگ نورالدین فرزند شهرضای ایران نوشت:
امروز دوباره فیلم شیار 143 رادیدم دفعه اول احساساتی دیدم وبیشتر اشک ریختم ولی اینبار فیلم را از زاویه های دیگر دیدم هر چند دوست عزیزم (اقای امیری) خیلی زیبا به آن پرداخته بود ولی من هم حسودی کردم و مطالبی در رابطه با آن مینویسم امیدوارم اگر کسانی فیلم را دیدند نقد کنند و بقیه دوستان فیلم را ببینند.
فیلم یک روایت جدید از جنگ بود، نه بازمانده های جنگ و نه دوران بعد از اون روایت انتظار برای خیلی ها جنگ تمام شد ولی برای این مادر 15 سال بعد از جنگ هم همچنان زندگی پر مشقت بود. هرکسی به جایی رسید و مادر اندر خم یک کوچه بود از دانشگاه و ادامه تحصیل و ازدواج و نوه به دیدن و بغل کردن یک تکه استخوان از پسرش راضی شد و خانم ابیار این رو به زیبایی به تصویر کشید طوری که ما هم آخر فیلم منتظر دیدن حتی یک پلاک از یوسف بودیم و وقتی چند تیکه استخوان رو مادر در آغوش کشید ماهم آروم شدیم.
*****************************************
پای لنگ نظارت و استاندارد در ساختمانها
وبلاگ روزهای جانبازی نوشت:
این صدای یک کلنگ برقی است که در حال تخریب یک ساختمان بتونی است. چه اشکالی دارد؟ کار کلنگ خراب کردن است. از قدیم و ندیم گفته اند:«تا خراب نشه، آباد نمی شه. باید ساختمانهای قدیمی را در بافتهای فرسوده خراب کرد تا بشود به جای آن یک ساختمان شیک و جدید بنا کرد.» من هم اینقدر سواد دارم که بفهمم تا خراب نشه آباد نمی شه؛ اما سؤال این است که:
– چرا ساختمانی که هنوز تمام نشده و به بهره برداری نرسیده را دارند خراب می کنند؟
– جواب: «مهندسین تشخیص داده اند که بتون ریزی، فونداسیون و آهن بندی ساختمان استاندارد نیست و باید تخریب بشه.