حرف ما منتشر کرد:
گلدون وبلاگی استان اصفهان شماره 53
آیندۀ حجاب در ایران ؛ اندر احوالات ساپورتپوشی
به گزارش پایگاه خبری شهرستان شاهین شهر و میمه “شاهین نا“،
جشن پیروزی مقاومت، مراسم ختم سازش!
وبلاگ افاضات عقل کل نوشت:
سازشکاران ، از این کشور به آن کشور به امید گرفتن امتیاز از اسرائیل در مادرید و آناپولیس و اسلو و واشنگتن و پاریس ،رو در روی صهیونیست ها نشستند و لبخند زدند. می خواستند با سیاست «برد- برد» در ازای دادن امتیازاتی، از اسرائیل امتیاز بگیرند؛ اما نتیجه سال ها مذاکره و وقت کشی ،چیزی جز امتیاز دادن به اسرائیل نبود.
مفت و مجانی اسرائیل را به رسمیت شناختند، راه را برای عادی سازی روابط با اسرائیل هموار کردند، شهرک های صهیونیستی روز به روز توسعه پیدا کردند و چه بسیار فلسطینی هایی که آواره شدند و بی سر و صدا توسط شهرک نشینان و نظامیان صهیونیستی به شهادت رسیدند بدون اینکه حتی یک صهیونیست به درک واصل شود و تاسف بارتر اینکه سازشکاران ،بازیچه ای شدند در دستان اسرائیل تا جلوی مقاومت فلسطینی ها را بگیرد.
این ها بخشی از نتایج سازش بود. برد- بردی که تبدیل شده بود به برد اسرائیل و باخت فلسطین!
************************************
آیندۀ حجاب در ایران ؛ اندر احوالات ساپورتپوشی
وبلاگ مقاومت تا پیروزی نوشت:
پس از راه يافتن ساپورت به سبد خريد پوشش زنان جامعه ما و كشش وصفناپذير درصد بالايی از دختران به اين پوشش، اظهار نظرهای فراوان و فراتر از حد تصور را در ميان مجامع مختلف فرهنگی، دينی و حتی سياسی كشور به همراه داشت و از رسانه ها و نهادهای فرهنگی و دينی گرفته تا تريبون نمازجمعه و صحن علنی مجلس شورای اسلامی، هر كدام به نحوی به اين نوع پوشش و آسيبهای احتمالی ناشی از آن پرداخته اند و البته در اين ميان، توليدكنندگان ساپورت هم از اين فرصت طلايی نهايت بهره را جسته و سودهای هنگفتی به جيب زده اند.
شايد دو سال پيش هيچ طراح و توليدكننده پوشاك، حتی تصوری هم از چنين روزی نداشت كه ساپورت بتواند به يكی از پرطرفدارترين و پرفروشترين نوع پوشاك در ميان بانوان تبديل شود و جامعه چنين اقبالی نسبت به آن از خود نشان دهد.
************************************
برادر من! لطفا نزن تو خاکی!
وبلاگ آدامس شیک نوشت:
بسیجی همیشه نمونه بوده و باید باشد! چرا کاری می کنی که مایه ی آبروریزی شوی اخوی!!؟
چرا در “بعضی” یا شاید هم “خیلی” اوقات، جاها و اذهان، با به میان آوردن کلمه ی بسیج و بسیجی، در ذهن ها، شخصیتی جلوه می کند با پیراهن چروک روی شلوار، نامنظم، باری به هرجهت، تندرو و متعصب، بد خلق و تند، عقب افتاده از اجتماع و روابط، درس نخوان و ول معطل، وووو…
این بسیج، همان بسیجیست که آقا می فرمایند: “حقیقتیست شبیه افسانه ها!!” می فرمایند: ” میقات پابرهنگان عرصه ی جهاد!” بسیجی کسی ست که رهبری معظم به او عشق می ورزد و او را فرزند خود می خواند!
می گویند: “همه بعد از شش سال تحصیل در دانشگاه، فوق لیسانس می گیرند، اما بسیجی بعد از شش سال، فوقش لیسانس می گیره!” آیا این کلام توهین آمیز روی هوا گفته شده و شایع شده یا…!؟ صد البته، تا نباشد چیزکی مردم نگویند چیزها.
************************************
به آخر الزمان خوش آمدیم!.
وبلاگ روزهای دوری از تو نوشت:
جابربن عبدالله انصاری از حضرت رسول نقل میکنند که فرمودند:
از علائم اخرالزمان این است:
–زکات دادن متروک گردد،
–سخن معمولی شما دروغ و غیبت شود ،میوه و نقل مجالس شما غیبت،
–وانچه بدست می اورید حرام،
–و بزرگان به کوچکان رحم نکنند ،وکوچکان احترام بزرگان را حفظ نکنند،
–مرد از همسر خود اطاعت کند،
–درباره همسایه جفا کنند،
–با ارحام قطع ارتباط کنند،
–حیای کوچکان کم ،ساختمانها بلند شود،
************************************
ازدواج اینترنتی
وبلاگ آرامش کجاست نوشت:
از منظر دین نیز اصل چت و گفتگوی اینترنتی، در صورتى که منجر به گناه یا مقدمه آن نشود، اشکالی ندارد؛ امّا با توجه به حساسیت موضوع؛ یعنی انتخاب همسر و شرایط زیادی که احراز آنها برای انتخاب همسر لازم است، به نظر میآید که به دست آوردن فرد مورد نظر از این شیوه، مشکل به نظر مىرسد.
البته اگر شناخت دو طرف، تنها در همان سطح چت و گفتگوی اینترنتی باشد، به نظر نمىرسد براى چنین تصمیم سرنوشت سازى، این مقدار شناخت کافى باشد؛ زیرا معمولا خطا و انحراف و غیر واقعى بودن اطلاعات در این روش بسیار بالاست.
به عنوان نمونه مىتوان به ارائه اطلاعات غلط و نادرست توسط یکى از طرفین به دیگرى به هنگام آشنایى و خواستگارى، اشاره کرد؛ لذا چگونه در اینگونه روابط، افراد مىتوانند به اطلاعات طرف مقابل اعتماد کنند؟
************************************
آقا اجازه ؟؟ما انتقاد داریم
وبلاگ معبر سایبری بی سنگر نوشت:
طبق حرف زیبای رهبری نسبت به انتقاد منصفانه واجب دونستم انتقادی بکنم از وزارت ارشاد بخاطر عملکرد ضعیفش آقای رئیس جمهور اجازه هست حرف بزنم؟؟ میدانم بی منطقم میدانم بی سوادم میدانم من جهنمی هستم اصلا همین الان من از جهنم دارم این مطلب رو مینویسم اما میگویم تا بشنوند همانانی که خود را به کوچه علی چپ که بن بستم هست زده اند لطفا کمی چشم هایتان را بازتر کنید تا ببنید چه خیانتی به فرهنگ و مذهب ما میشود همه چیز تعصبی و احساسی نیست… همه چیز لج و لجبازی نیست.
************************************
بسیج مدرسه خوبیهاست…
وبلاگ نگاهی به نطنز نوشت:
بسیج را میتوان حرکتی اجتماعی نامید که در هر جامعه ای با توجه به فرهنگ آن جامعه و به اشکال مختلفی در اثر شرایط خاص بوجود میآید و به تعبیر امام راحل: «قضیه بسیج ، همان مسالهای است که در صدر اسلام بوده است این مساله جدید نیست، در اسلام سابقه داشته است و چون مقصد ما اسلام است ، باید هر جوانی یک نیرو باشد برای دفاع از اسلام و همه مردم و هر کسی در هر شغلی که هست مهیا باشد برای جلوگیری از کفر و هجوم بیگانگان»
هجمه ای که اگر چه موارد نظامیش نیز قابل بحث است و نیروهای بسیجی باید نیروهای رزمی همیشه آماده برای مقابله با دشمنان باشند لیکن یک نیروی بسیجی ضمن آمادگی نظامی و آموزش تاکتیک های آن باید در عرصه های مختلف فعال باشد. یک نیروی بسیجی خود را باید سرباز امام زمان و در عصر غیبت پیرو نائب بر حق امام زمان و گوش به فرمان ولی زمان خویش بداند.
تلقی ازیک نیروی بسیجی، یک نیروی آماده است که برای جانفشانی در راه اسلام، هر جا که نیاز باشد (دقت کنید:هرجا که نیاز باشد) وارد صحنه خواهد شد و بدون چشمداشت به معیارهای مادّی و بر اساس یک انگیزهی آسمانی تلاش خواهد کرد، که قرار دادن مشوّقهای دنیایی برای این چنین نیرویی باعث انگیزه بیشتر ایشان خواهد بود.
************************************
آغاز غیبت و داستان سرداب
وبلاگ ناقو رسید نوشت:
پس از در گذشت و یا شهادت امام حسن(ع)، ماموران خلیفه عباسى حرکت گسترده اى را آغاز کردند و به جست و جوى فرزند و جانشین آن حضرت پرداختند(1). در هر جا که احتمال وجود امام زمان(ع) را مى دادند، حضور مى یافتند. هدف آنان از هجوم به منزل امام حسن(ع) و اذیت و آزار بنى هاشم، دستگیرى و قتل فرزند امام حسن(ع) بود. این پیگیرى خطرى بزرگ براى آینده امامت بود، که با قدرت و حکمت پروردگار، مهدى(ع) از نظرها پنهان گردید و از خطرها به دور ماند.
در آغاز غیبت، میان علما و دانشمندان اختلاف است. سه نظر در آن وجود دارد.
گروهى مانند شیخ مفید(ره) آغاز غیبت صغرا را از هنگام ولادت حضرت مهدى(ع) به شمار آورده اند(2)؛ زیرا از همان سالهاى آغازین ولادت، آن حضرت غیبت نسبى داشت و شمارى اندک از یاران، وى را مشاهده کردند.
************************************