حسین شریعتمداری در یادداشت امروز کیهان نوشت
تقریباً همهی تحلیلگران و كارشناسان رابطهی ایران و آمریكا در این موضوع اشتراك نظر دارند كه ایرانیها به آمریكاییها اعتماد ندارند.
تسخیر لانه جاسوسی آمریکا تجلی بغضهای فرو خورده ملت مظلوم ایران در طی دهه های قبل بود.
ما فقط وقتی از شعارهای انقلابمان دست میکشیم که عملی شدنش را نظاره کنیم؛ گفتیم «مرگ بر صدام» و صدام را به گور فرستادیم؛ گفتیم «مرگ بر شوروی» و کمونیسم را به موزه فرستادیم؛ گفتیم «مرگ بر منافقین» و منافقین را به ذلت نشاندیم.
غدیر، نام اقیانوس بی کرانی است که افق در افق، با آسمان نسبت دارد ؛ و موج در موج، هم آغوش عرش است.
انتشار یک جوک موهن نسبت به همسران شهدا و انتساب آن به امام خمینی(ره) از صفحه فیسبوک خانم نعیمه اشراقی، وی مدعی شد به صفحه وی دستبرد زده شده و از همین رو آن را غیرفعال کرد.
حتی در آن دوران سخت هم دلم از امید زیارت كعبه و بوسه زدن بر جای پای پیامبر(ص) در مكه و مدینه، خالی نمانده بود … و این امید، اگرچه با حج ده روزهی سال 58 كه به فضل شهید محلاتی قسمتم شد، برآورده گشت، اما آتش آن شوق سوزندهتر و مشتعلتر شد …
آمریکایی ها اهل زدن سیلی محکم پس از کرنش اولیه و تخریب روانی حریف در مذاکرات سرسختانه هستند، این را تاریخ گواهی می کند.
درباره سفر نیویورک و ابعاد و آثار آن، اگرچه هنوز هم گفتنیهایی هست ولی موضوع یادداشت پیش روی، اشاره به ترفندی است که رژیم صهیونیستی و دولتمردان آمریکایی در یک پروژه دو سویه علیه جمهوری اسلامی ایران به صحنه آورده.
نرمش قهرمانانه را کسی بیان داشته است که چندی پیش سخن از اقتصاد مقاومتی گفته بود؛ و اگر افرادی بر این باورند که این دو کلام با هم تناقض دارد باید بدانند که نمیتوان از این دو کلام یکی را بر دیگری ترجیح داد.