حرف ما منتشر کرد:
گلدون وبلاگی استان اصفهان شماره 70
پیاده روی اربعین به روایت صداقت رسانه های غربی!
پیاده روی اربعین به روایت صداقت رسانه های غربی!
وبلاگ “دو رکعت وبلاگ” نوشت:
بیست میلیون نفر جمع می شوند در یک نقطه از جهان. این رقم رسمی است و الا آنها که اهل تخمین زدن از روی عکس های ماهواره ای هستند و تخصصی هم در این امر دارند رقم واقعی را بیش از این می دانند. ملیت ها در این جا رنگ می بازند.
با کمی مسامحه می توان گفت ادیان هم آری. یعنی همانطور که ایرانی و عراقی و لبنانی در کنار استرالیائی و اروپائی پیاده رو به سوی کربلا دارد شیعه و سنی در کنار مسیحی و ایزدی و صابئی هم آری. از منظر استرتژیست های دنیا اینجا معادله برعکس است یعنی هرچه قدر تهدیدها و عربده کشی های دشمنان بیشتر شود این قافله سرش درازتر می شود به طوری که مثلا امسال ولو در حد چند ساعت، عملا مرزی میان ایران و عراق از لحاظ سخت افزاری وجود نداشت.
اگر کسی در میان خود زائران قدم بزند آن را حجی دوباره می پندارد که فقیر و غنی و رئیس و مرئوس همه یکسان و هم قدم رو به سوی کعبه رهسپارند. میله های آهنی ای اما به فاصله پنجاه متری شماره گزاری شده اند: یک ،دو ،سه…. وقتی چشم ها به 1452 می رسد خدا راشکر می کنی که رسیده ای کربلا.
*******************************************
ولی فقیه زمان، دلگیر است
وبلاگ “افاضات عقل کل” نوشت:
فقط چند جمله بود اما چنان سوزی در آن نهفته بود که دل را به درد می آورد. آنجا که فرمود: « این سمینار و امثال آن بناست چه معجزه ای بکند؟ مگر وضعیت برای شما مسئولان سه قوه روشن نیست؟…چرا اقدام قاطع و اساسی انجام نمی گیرد که نتیجه را همه به طور ملموس مشاهده کنند. توقع من از آقایان محترم این است که چه با سمینار و چه بدون آن، تصمیمات قاطع و عملی بدون هر گونه ملاحظه ای بگیرند و اجرا کنند.»
سوز این جملات را وقتی بیشتر احساس می کنیم که متوجه شویم معاون اول رئیس جمهور در اوایل ماه جاری با نوشتن نامه ای خدمت مقام معظم رهبری(مدظله العالی) ضمن خبر دادن از برگزاری قریب الوقوع همایشی ملی برای مبارزه با فساد، از معظم له می خواهد که بنا به صلاحدید خویش؛ یا در ابتدای این همایش پیامی داشته باشند یا در پایان آن دیداری انجام شود اما ولی فقیه زمان، تنها به نوشتن چند جمله در حاشیه نامه اکتفا می کنند. جملاتی که حاکی از گلایه و دلگیر بودن رهبر معظم انقلاب است از روند مبارزه با فساد.
*******************************************
یلدای عاشورایی داشته باشیم…
وبلاگ “تا آسمون” نوشت:
دلتون میاد بخاطر جشن, یک دقیقه طولانی تر شدن شب اول زمستان, قلب امام زمان عج الله تعالی فرجه الشریف رو بشکنیم؟
نگید چه ربطی داره؟
زبون دشمن لال, اگه عزیز خودتون هم بمیره, شب یلدا رو جشن میگیرین؟؟؟؟؟؟
خیلی ها تصمیم گرفتن, خوش باشن, فک و فامیل رو جمع کنن, سفره بندازن, شیرینی بخرن, شکلات بخورن, کلی تنقلات بذارن, تخمه بشکنن, دسر و میوه بچینن, ژله و سالاد درست کنن, هوا سرده سوپ هم میچسبه, گل سرسبد مجلس جناب هندوانه رو تزیین کنن, فال از دیوان حافظ شیرین سخن رو نقل مجلس بکنن و خلاصه, ساعت ها بگن و بخندن.
*******************************************
دانشجوی شهیدی که من میشناسم
وبلاگ “حرف شرق” نوشت:
من دانشجوی شهیدی را می شناسم که از کوخ روستا به کاخ بندگی رسید.
آری او کسی بود که خرداد و هوای ماه آخر بهار قدوم او را به خانه ای رساند که مملو از احساس زحمت کشان روستانشین بود و ذکر یا علی ذکر هر صبح و شامگاهشان لقب می گرفت …
پدر به قدوم مبارکش و اردات به علی بن ابی طالب او را قدمعلی نام نهاد تا قدم را به راهی هدایت کند که قلم را به حرکت درآورد…
پسر آخر خانواده بود ولی دست روزگار نام او را بر سربرگ خاندان شجاعی در ردیف اول مردانگی و ایثار جاداد تا با نهایت ارادت امضای خود را با رنگ خونش تبرک دهیم…
صدای زنگ انقلاب که آمد زودتر از همه برخواست تا مبصر او را در نام خوب های روران 1بنویسد و دانشگاه علوم تربیتی اصفهان برای همیشه در قاب شهدای دانشجو نامش را به ارث ببرد…
*******************************************
امام حسین و قضیه مذاکرات
وبلاگ “عصر خنده” نوشت:
بیش از چهل روز گذشت و ما در این مدت پای منبرهای اباعبدالله(ع) و غیر آن، نیافتیم که بالاخره در قضیه قیام امام حسین علیه السّلام قصّه مذاکره با یزید و احیاناً تعامل با چنین جرثومه فسادی و نیز بازی برد_ بردی که امام در پی آن بود چه بود؟!!!
برای ما روشن نشد که کجا امام حسین علیه السّلام فرمود ای مردم من دارم برای مذاکره و معامله و بازی برد – برد با یزید یا جلوگیری از جنگ از شهر جدم خارج می شوم!
یا کجا امام علیه السّلام به خیال رام شدن و همراهی دشمنش از او تعریف کرد و به دوستانش توهین؟!
یا کجا امام یزید ملعون را فردی با ادب و باهوش و دوستان و برادرانش را هر روز برچسب توهین آمیز تازه ای نسبت داد؟!
یا امام چقدر از داشته هایش را جهت اطمینان یزید و دار و دسته او به حراج گذاشت؟!
*******************************************
یوم الحسرة در دنیا
وبلاگ “افاضات عقل کل” نوشت:
خدایا! در قرآنت فرمودی قیامت روز حسرت است ،اما نفرمودی در دنیا هم یوم الحسرة بر پا خواهی کرد!
یا ابصر الناظرین! یوم الحسرة دنیای ما را بنگر
بنگر حسرت جاماندگان اربعین را!
چگونه حسرت نکشیم وقتی می بینیم آن دختر بچه معلول عراقی را که با چه شوقی خود را به سمت کربلا می کشاند
یا وقتی می بینیم آن پیرمرد معلول عراقی را که از فاصله 300 کیلومتری کربلا بر روی دو زانو به راه افتاده است تا خود را به کربلا برساند.
*******************************************
اربعین امام حسین علیه السلام تموم شد و اما…
وبلاگ “راه روشن” نوشت:
اربعین امام حسین علیه السلام تموم شد و اما … و رکوردهای جهانی شکسته شد:
پرجمعیت ترین گردهمایی در جهان (بیش از 20 میلیون نفر)
طولانی ترین راهپیمایی جهان (400مایل)
بزرگترین اطعام جهان (حدود 700میلیون غذا)
طولانی ترین نماز جماعت جهان اسلام (30 کیلومتر)
بزرگترین حجم خدمات داوطلبانه ورایگان (استراحتگاه رایگان، تلفن رایگان، تامین امنیت،
ماساژ دست و پا، میان وعده رایگان و…)
متکثرترین آیین مذهبی (شیعه،سنی،مسیحی،یهودی،بودایی،زرتشتی؛ همه آمده بودند)
*******************************************
یک راه ساده برای نزدیک شدن به خدا
وبلاگ “من کنت مولاه فهذا علی مولاه” نوشت:
همه تان از امروز تصمیم بگیرید:
هر روز به قدری که برایتان میسّر است قرآن بخوانید، اما به این کیفیت،
یعنی از اول که شروع می کنید نصف جزء، یک جزء، هر چه توانستید.
نیت کنید این قرآن برای امام زمان، و این هر روز ترک نشود، خلاصه خودتان اهل فهمید،
اگر دوره سال هر روز، آن هم قرآن را… چون عزیزتر از قرآن پیش امام زمان گوهری نیست،
این قرآن را که کلام الله است، تلاوت کنید، آن هم هدیه به او کنید،
اینها همه در دفتر شما ثبت می شود، شب قدر که ورق تقدیر من و تو را،
*******************************************
همه مجتهد شده ایم!
وبلاگ المصباح نوشت:
این روزها وقتی یه موضوع یاحکم دینی رابرای بعضی هاشرح بدهی ،یاابتدانمی پذیرند یااگه بخواهندبپذیرندفلسفه وعلت تشریع آن راجویامیشن ویااینقدر (اما واگر)میارن ودرآخرمیگن بنظرمن اگه …
یکی از معضلات تحمیلی به اذهان عمومی جامعه، مقولهی «به نظر من»، آن هم در مقابل احکام روشن خداوند متعال است و اتفاقاً همین امر محل بزرگترین آزمایش است.
شروع انحطاط از صراط بندگی از همین «به نظر من» آغاز میشود. انحراف اولیه نیز همین بود. ابلیس لعین گفت: به نظر من، من برتر از آدم هستم، چون او از خاک و من از آتش خلق شدهام، پس تو را در امر سجده اطاعت نمیکنم …
و خلاصه چرایی اطاعت از هوای نفس خویش را چنین توجیه کرد، که البته پذیرفته نشد. و حال آن که شرط بندگی همین است که انسان حکم خدا را به نظر خودش ترجیح دهد.
*******************************************