آمریکا در مقابله با راهبردهای سپاه ناتوان است/ بلوف زنی، جدیدترین استراتژی ترامپ برای محدودسازی دست برتر ایران در منطقه
تجربه اخیر آمریکا در سوریه و عراق و شکست های پی در پی تروریست های مورد حمایت آمریکا از محور مقاومت به رهبری سپاه، به خوبی بر روی نظریه ضعف نظامی آمریکا در مقابله با ایران صحه گذاشته و این کشور را به واکنش های عجولانه واداشته است.
به گزارش شاهین پرس، عارف نصری/ انقلاب شکوهمند اسلامی در سال 57 با تفکرات و اندیشه های ناب اسلامی در عرصه های مختلف به وجود آمد و از همان ابتدا تمام تقسیم بندی های قدرت های روز منطقه ای، شیوه های مورد نظر و وثوق آن ها و ابزارها و حتی متد پیشرفت آن ها را در عرصه های مختلف در هم شکست و مدرنیته غربی را به مبارزه طلبید.
اولین قدم پس از پیروزی انقلاب اسلامی، استقرار نظام حاکمیتی سیاسی مبتنی بر خواست مردم و دین کشور یعنی اسلام بود که نمونه جدیدی از مردم سالاری خارج از اومانیست غربی را به جهان عرصه کرد که به سبب این که حرف تازه و متد جدیدی برای بالغ بر یک میلیارد مسلمان و ملت های بیش از 50 کشور مسلمان جهان بود، حساسیت نظام سلطه را برانگیخت، به ویژه آن که ابتدای شروع کار این نظام با شعار راهبردی نه شرقی و نه غربی بود و از همان ابتدا استقلال سیاسی کشور ایران را به اثبات می رساند.
با شروع جنگ تحمیلی آزمایشی جدی پیش پای انقلاب اسلامی قرار گرفت و چالش قدرت نظامی و تعریف آن در نظام اسلامی را به مهم ترین چالش جمهوری اسلامی ایران تبدیل کرد؛ امام خمینی(ره) در این زمینه همانند سایر زمینه ها ابتکار عمل بسیار جالبی را به کار برده و با دستور تشکیل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و بسیج مردمی در کنار حفظ ارتش نیروهای نظامی ایران را به سمت و سوی جدیدی سوق دادند.
سپاه پاسداران از همان ابتدای شروع کار خود به سبب وجود درگیری های مرزی و مبارزه با ضد انقلاب به سمت مدیریت جنگ های نامتوازن پیش رفت و در این زمینه به خوبی توانست با استفاده از تجربه افرادی که پیش از این در لبنان و جنش امل در کنار امام موسی صدر و دیگر انقلابیون لبنانی و افراد با سابقه در عرصه های نظامی در جنگ های نامنظم، به پیشرفت خوبی دست پیدا کند.
این تجربه با ادامه جنگ و استفاده از توان نیروهای جوان انقلابی به سرعت رشد کرد و با ورود این نیروی پویای نظامی به عرصه های جدید و بر هم زدن تکتیک ها و تاکتیک های روز دنیا برتری جنگ را به خوبی به سمت ایران کشاند و موجب شد عراق با وجود دارا بودن توان نظامی در مقابل نیروهای نظامی ایران که متشکل از ارتش، سپاه و نیروهای مردمی و بسیج بودند دچار ضعف شود.
این تجربه قوی از همان دوران، غرب را به ایران و توانمندی ها و نقشی که می تواند در دنیا بازی کند حساس کرد به نحوی که کنت دومارانش، رئیس وقت سازمان جاسوسی فرانسه خود به شخصه در خط مقدم جیهه عراق حاضر شده و به سراغ اسرای نوجوان ایرانی می رود تا دلایل عدم موفقیت ارتش عراق با وجود کمک های بی حد و اندازه نظامی غرب و شرق را آن ها جویا شود.
پس از پایان جنگ تحمیلی، ارتش و سپاه با قدرت پروژه های بومی سازی توان دفاعی کشور را با کمک وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح پیگیری کرده و در این زمینه تا آن جا پیش رفتند که با وجود تحریم های تسلیحاتی کامل ایران، امروز جمهوری اسلامی ایران در بیشتر رتبه بندی های معتبر نظامی جهان، جز 20 کشور و بعضا 10 کشور برتر جهان قرار می گیرد؛ این رتبه بندی ها در حالی است که برخی از این موسسه ها تنها به توان ارتش ایران برای رتبه بندی خود استناد کرده و اگر توان سپاه پاسداران نیز به آن اضافه شود، به طور حتم جز 10 کشور برتر در عرصه نظامی قرار می گیرد.
در مقابل ایالات متحده آمریکا به عنوان بزرگ ترین غول نظامی و تولیدکننده سلاح در جهان هر روز هزینه های هنگفتی نه تنها برای توان دفاعی و نظامی خود در نظر می گیرد، بلکه کمک های تسلیحاتی زیادی به متحدان خود به ویژه در منطقه آسیای غربی انجام می دهد.
برطبق نظر کارشناسان موسسه های نظامی برتر جهان، آمریکا به سبب همین هزینه کردها و نیز نوسازی روزانه تجهیزات خود توانسته است تا حدودی برتری خود را نسبت به چین و روسیه و هند در عرصه نظامی حفظ کند و در صورت جنگ رودررو با این هر یک از این کشورها حداقل بر روی کاغذ به برتری برسد، اما نکته نگران کننده برای سران نظامی و سیاستمداران این کشور توان نظامی ایران است.
ایران علی رغم این که از نظر تعداد تجهیزات و ادوات نظامی رقمی پایین تر نسبت به کشورهایی مانند آمریکا، چین و روسیه دارد، اما به سبب نوع تکنیک و تاکتیک بومی که به کار می برد و استفاده حداکثری از جغرافیای منطقه و اصول جنگ های نوین به حریفی سرسخت برای آمریکا تبدیل شده است.
به گفته مقامات آمریکایی ایران در سال های اخیر با استفاده از گروه های نظامی متحد خود که دست های نظامی این کشور در منطقه محسوب می شوند، نفوذ خود را در خاورمیانه گسترش داده و توانسته در تمام جنگ های نیابتی در مقابل آمریکا به پیروزی دست پیدا کند؛ به زعم آمریکایی ها ارتش ایران امروز محدود در مرزهای این کشور و نظامیان این کشور نیست و گروهک های نظامی و شبه نظامی زیادی حامی این کشور هستند که کار رویارویی با این کشور را بسیار سخت کرده است.
تجربه اخیر آمریکا در سوریه و عراق و شکست های پی در پی تروریست های مورد حمایت آمریکا از محور مقاومت به رهبری سپاه به خوبی بر روی این ضعف آمریکا در مقابله با ایران صحه گذاشته است.
آمریکا در نبردهای چند سال گذشته در منطقه این پیام را دریافت کرد که حمایت ایران از هر محور در منطقه وزنه آن محور را به شدت تغییر می دهد و مدیریت قوی و اصولی سپاه موجب شده است که تقریبا کار داعش در منطقه به پایان برسد و این درحالی ست که عملا ایران در جنگ های منطقه حضور فیزیکی صددرصدی نداشته و تنها به عملیات های مستشاری پرداخته است؛ به عبارت دیگر محور مورد حمایت ایران در منطفه در حال حاضر به حدی از توانمندی رسیده است که بدون حضور سلف خود ایران نیز می تواند برای آمریکا و متحد همیشگی اش اسرائیل در منطقه دردسرهای بزرگی ایجا کند.
این عمق شکست، آمریکا را به سمت اقدام های عجولانه و شتاب زده در عرصه استراتژیک سوق داده و آن را وادار کرده که حتی به بهای تخریب وجهه خود در عرصه بین الملل هم که شده ایران و بالاخص سپاه پاسداران را برای حفظ اسرائیل محدود کند.
مذاکرات هسته ای تا رسیدن به برجام، تحریم های بعد از برجام و به ویژه طرح تحریم سپاه پاسداران و امروز صحبت های تازه و بلوف های ترامپ پیرامون ایران و سپاه پاسداران و عدم پایبندی ایران همه در پازل محدود کردن ایران حال از طریق ادامه برجام ها و تعلیق موشکی و یا افزایش تحریم ها و کاهش قدرت مانوردهی ایران قرار می گیرد، غافل از آنکه زمان حضور یک قرنی آمریکا در منطقه به پایان رسیده است و این کشور باید به همان خلیج خوک ها بازگردد.
انتهای پیام/