۰۸:۰۹ - یکشنبه ۲۳ اسفند ۱۳۹۴

کدام پرده از زندگی را حیات نورانی فاطمه جهت می دهد

لیک آن مادری که در مکتب فاطمه بزرگ می شود چه فرهنگی در پی دارد… از شب تا صبح دعا می کند برای دیگران فرزند علت را جویا میشود مادر می گوید فرزندم الجار ثم الدار.

به گزارش  پایگاه خبری شاهین نا به نقل از صاحب نیوز؛ شاید اگر گزارشگری در شهر و یا حتی در خیمه ای که به نام حضرت زهرا(س) بر پاشده باشد و بچرخد و سوال کند شما از فاطمه زهرا چه میدانید مخاطبان چه میگویند. اکثر مردم فقط در و دیوار و محسن را به یاد می آورند و کارکرد حضرت را شفاعتش در محشر میدانند.

حال آنچه باید مورد توجه قرار داد آیا زندگی خانمی که ۱۸ سال بیشتر در این دنیا نبود که طبیعتا بخشی به کودکی گذشته و بخشی به مسائل زندگی چگونه می تواند برای انسان معاصر راه گشا باشد و دردی را دوا کند. دوستی مثال می زد و می گفت حضرت زهرا(س) که فرزندانش گرفتار اسمارت فون ها و شبکه های اجتماعی نبودند ما کجا میتوانیم از ایشان برداشتی موثر داشته باشیم.

البته دو جور این مساله را پاسخ داده اند عده ای از سوال فرار کرده و میگویند اصلا قرار نیست کارکرد اجتماعی از زندگی حضرت برداشت کرد بلکه همین که دست به دامان دختر پیامبر می شویم و او که دختر بزرگ مرد روزگار است برای ما محترم است و به یاد او باید روزهایی را خوشحال شویم و روزهایی را اندوهگین.

این گروه گویا که زندگی حضرت زاویه ای را نداشته که بر زن امروز و یاد مرد این جامعه مفید باشد خودش را راحت کرده و مساله محبت به حضرت در مقابل عنایت حضرت مطرح می کنند. البته ممکن است عده ای چنین نگویند ولی در باطن خیلی از شیعیان که نمیتوانند چنین حرفی را قبول کنند در باطن به چنین حرف عاملند و خوشبینانه ترین وجه آن جهل آنان است.

آنچه در ذیل می آید اشاره به سبک زندگی فاطمه زهراست که به نظر می رسد امروز حداقل زنان بسیار بدان محتاج ترند. چراکه اگر می بینیم زنان کمتر خصوصا در کلان شهرها اهل کارِ خانه هستند، اگر زنان جایگاه اقتداری شوهر را خدشه دار می کنند، اگر فرزندانِ خانواده ها نه تنها پدر و مادر خود را احترام نمی کنند بلکه ناهنجاری در جامعه هستند و ناهنجاری هایی از خود بروز می دهند.

اگر مردان از زندگی خود ناراضی هستند، و هزاران اگری که روانشناسان و کارشناسان دلسوز به حل آن و راهکارهای آن پرداخته اند علت اصلی اش نبود جایگاه یک زن نمونه در زندگی زنان هست.

همه می دانید بهترین راه آموزش و عملی ترین و سریع ترین طریق آن طریق محبت است. دانش آموزی که معلمش را دوست دارد و روز به روز علاقه اش به معلمش بیشتر می شود نه تنها سریعتر علم معلم را می آموزد که شبیهش می شود از خنده اش گرفته تا لحن صدا و نشست و برخاستش. زنان جامعه ما فاطمه زهرا(س) دوست دارند در غم او می گریند و فرزندان او را حتی در عصر حاضر که شاید دهها واسطه ایجاد شود دوست دارند.

سادات را گرامی می دارند. غم حسین فرزند زهرا آن ها را می آزارد و دو ماه آن ها را تکیه نشین میکند. زنان جامعه من محبت دارند ولی علم نمی دانند. اینکه کوتاهی از قِبَل کیست بماند ولی واقعا فاطمه زهرا کیست؟

در دو بخش به زندگی فاطمه زهرا اشاره می کنیم و کارکرد حیاتش را در زندگی فردی و اجتماعی بیان خواهیم کرد، البته آنچه در مقال ذیل می آید کوتاه تر و کم گنجایشتر از آن است که بتواند حق مطلب را ادا کند.

و اما کدام پرده از زندگی های فردی ما را حیات نورانی فاطمه می تواند جهت دهد.
فاطمه همسر رزمنده ای بوده که دائما در این ۹ سال همسرش در میدان نبرد بوده است. تربیت فرزند با که می شود، ارتزاق زندگی با که میشود با مادر خانه مادر باید فرزندانی تربیت کند که نسل انسان های آزاده باید به او اقتدا کنند. آن وقت فلسفه برخی صبرهای همسران و مادران شهدا خودش را نشان میدهد.

همسرانی که یک عمر با عشق دوری شوهر خود را تحمل کرده اند.اینها مقتدایشان فاطمه(س) بوده همانطورکه بارها گفته اند. کتاب خاک های نرم کوشک را خوانده اید. این همسر چگونه چند فرزند را در آن شرایط تربیت می کند. به تنهایی جز با دل دادن به زندگی فاطمه زنانی که امروز بدون حضرت زهرا مسیر خود را طی میکنند لانه گم کرده اند.

با وجود همسر خود به خاطر برخی مشکلات تن به فرزند و تربیتش نمی دهند.مگر مساله کم فرزندی که رهبر گوشزدها کردند از کجا اتفاق می افتد زنی که مقتدایش فاطمه است در آن سالها گوشش به آن حرفهای فرزند کمتر بدهکار نبوده. گوشش به موسیقی زندگی فاطمه دلخوش میکند.

خیلی از مردان از زندگی خویش نارضایتی هایی دارند و آن را به همسران خود نسبت می دهند. این روزها که زوج ها در همان اوائل پرخاشهایی را از هم می بینند و ناراحتی ها شکل میدهد و شاید خیلی از مردان ایجاد ناراحتی همسرانشان برایشان عادی شده است . در چنین شرایطی علی(ع) مباهات میکند که این زن یکبار مرا به خشم نیاورد.

خب زندگی است بالا وپایین دارد ولی فاطمه از همین ها محافظت می کند علی که غلو نمیکند و دروغ نمی گوید می فرماید حتی فاطمه یکبار از حرفم طفره نرفت. اگر مردان میخواستند زندگی خود را آسیب شناسی کنند تا مشکلاتش زندگی را فلج می کند و آن شور زندگی را می برد. کاری می کردند همسرشان با فاطمه مانوس شود او را به تکیه های فاطمیه می بردند تا بلکه از زندگی اوکه محبتش را دارد چیزی بشنود وزندگی اش را متحول کند. آن وقت دیگر کسی نمی گفت چرا دو فاطمیه؟ میگفت کاش از این فرصت ها بیشتر بود تا همسر من با فاطمه آشنا گردد زندگی ام متحول شود.

فاطمه زهرا(س) در همه مشکلات و بچه داری و شوهرداری از خدای خودش هم کم نمی گذارد. شاید همان عبادتهاست که فاطمه را به شور زندگی وامیدارد. زنانی که امروز در اوج رفاه در کارهای خانه نماز خود را به تاخیر می خوانند یا کوتاهی هایی در عبادات و خلوت ها دارند. فاطمه زهرا را باید نگاه کنند که چگونه با چند فرزند و کارهای سخت خانه عبادتش را کم نمیگذارد. رابطه اش با خدا کمرنگ نمی شود.

این زندگی آن قدر درست توسط زن خانه طراحی میگردد که در رفتارهای اجتماعی وقتی فاطمه از قوتی که به خانه خودشان بیشتر رواست را به یتیمی می بخشند فرزندان هم این ایثار را تحسین و همراهی میکنند. کجا زیان اعتراض! نقطه مقابل این موضوع بسیار فجیع است. آن خانه هایی که در مکتب فاطمه تربیت شده اند تن به ایثار فرزندان خود را مقابل رذل ترین آدم ها را میدهند و الا کسی که مفهوم ایثار را نفهمیده به راحتی علیه مدافع حرم موضع می گیرد. مشکلش فهم اجتماعی است و الا کدام عاقلی به خود اجازه می دهد ایثار را نقد کند.

اومانیسم بر ما شیعیان مکتبی هم سایه انداخته نمونه اش در صف غذای نذری است که می دانیم به ما می رسد. با این وجود شتاب می کنیم. من مهم شده است و همسایه نه .انسان ها خودشان را می بینید و نه دیگری را. این موضوع سر آغاز اختلافات، افسردگیها، تنهایی ها و مشکلات افراد شده است. آن قدر که در یکی از شهرهای مذهبی در شهربازی دیدم وقتی مسئول گیت ماشین بازی اجازه نداد دختر که قدش کمی کوتاه بود بازی کند. مادر رفت و از اول تا آخر دختر گریه می کرد و مادر از شوق سواری می خندید.

کار ِما از این فجیع تر هم می شود و انسان ها از حیوان بی رحم تر خواهند شد لیک آن مادری که در مکتب فاطمه بزرگ می شود چه فرهنگی در پی دارد… از شب تا صبح دعا می کند برای دیگران فرزند علت را جویا میشود مادر می گوید فرزندم الجار ثم الدار.

دیگر بحث سبک زندگی ساده و مهریه سبک و عروسی ساده مساله جزئی میشود. کدام دختر حاضر میشود حرف مردم را به جان بخرد و مهریه سبک و عروسی ساده را طلیعه زندگی خود قرار دهد زنی که خود را کنیز فاطمه می داند.

ولی زنی که الگوی او غربی هست چه جای این حرفهاست. زنی که فاطمه زهرا را فقط محض شفاعت میخواهد چه کار به این حرفها دارد. زندگی را نابود می کند که بتواند جلو دوستان خود سربلند کند که من مجلسم فلان و مهرم فلان.

نکته زیاد ولی با همین چند نکته جزئی که البته با نگاه کارکردش در بعد فردی و با نگاه مخاطب زن بود اگر رعایت شود جامعه ما متحول میشود. احساس میکنم قطعا آن ۳۱۳ نفری که گفته اند یار حضرت می باشند میتوان آنها را درخانه ای که زن از مرد اطاعت کند و مرد به زن محبت کند قطعا تربیت شود.

یادمان نرود همه اینها با محبت به فاطمه ایجاد میشود. با اشک و با فاطمیه و با تکیه. محبتی که در آن اشک نیست محبت نیست.چه رسد به عشق.

سید محمد حسین اخوان/

 

همچنین بخوانید:

دیدگاهتان را بنویسید

توجه: از انتشار نظرات توهین آمیز معذوریم.