۱۴:۳۵ - شنبه ۲۲ آذر ۱۳۹۳

اولین زائران اربعین امام حسین(ع) را بشناسید

جابر و عطیه که هر دو از بزرگان شیعه بودند، پس از شهادت امام حسین(ع) در نخستین اربعین به زیارت کربلا آمدند.

به گزارش پایگاه خبری“شاهین نا“ اربعین حسینی در تاریخ شیعه با دو شخصیت مهم و تاثیرگذار یعنی جابر بن عبدالله انصاری و عطیه عوفی شناخته شده و در واقع این دو زائر حسینی، نقش مهمی در برپایی قیام هایی داشتند که در دفاع از نهضت کربلا به وسیله توابین و دیگران شکل گرفت.
جابر و عطیه که هر دو از بزرگان شیعه بودند، پس از شهادت امام حسین(ع) در نخستین اربعین به زیارت کربلا آمدند.

جابر بن عبدالله انصاری در واقع فرستاده رسول خدا (ص) به شمار می آمد. چون پیامبر به وی وصیت کرده بود « ای جابر، قبر فرزندم حسین را زیارت کن. چون ثواب زیارتش با ثواب صد حج برابر است.»

جابر بعد از شهادت امام حسین(ع) و یارانش از این فاجعه تاریخی آگاه شده، با چشمان نابینا و دلی روشن و ضمیری پاک، راه کوفه پیش گرفت و خود را به دست پرورده مکتب علوی یعنی عطیه عوفی رساند.

این دو بزرگمرد 40 روز پس از واقعه عاشورا و شهادت امام حسین(ع) و اصحابش، در سرزمین مقدس کربلا حضور یافتند و این افتخار را به دست آوردند که از نخستین زائران حرم حسینی شوند و آنچه به زیارت اربعین جلوه ای خاص از شهامت و شجاعت می دهد، حرکت قهرمانانه این دو زائر در آن موقعیت حساس است.

زیرا بعد از شهادت امام حسین(ع) یزید فردی را مانع ظلم و فساد خود نمی دید و تمام سعی خود را به کار برد تا با خفه کردن صدای هر مخالفی، قیام عاشورا را امری عادی و غیرالهی جلوه دهد.

بدین سبب، نگرش جامعه به نهضت امام حسین (ع) در ابتدا نگرشی همراه با بی تفاوتی و گاه اعتراض آمیز بود. در آن موقعیت، حرکت جابر از مدینه و عطیه از کوفه برای زیارت سیدالشهدا(ع) تاییدی بر قیام آن حضرت بود.

این حرکت انقلابی به شعله ور شدن نهضت حسینی و افشای جنایات دژخیمان بنی امیه انجامید و عطیه و جابر از بنیانگذاران قیام هایی شدند که در دفاع از قیام کربلا بوسیله توابین و دیگران شکل گرفت.

 جابربن عبدالله انصاری

جابربن عبدالله انصاری 15 سال پیش از هجرت در مدینه به دنیا آمد و از طایفه خزرجیان بود. او و پدرش عبدالله بن حرام از پیشتازان اسلام بودند.

جابر که پدرش در جنگ احد به شهادت رسید، جزو مسلمانان پیش از هجرت و از اصحاب با فضیلت رسول خدا بود که در 19 غزوه، از جمله جنگ بدر در رکاب پیامبر(ص) حضور داشت و در جنگ صفین نیز در رکاب حضرت علی(ع) جنگید.

این محدث بزرگ شیعه در اواخر عمر نابینا شده بود و با همان حال، همراه عطیه عوفی به زیارت کربلا آمد، در فرات غسل کرد و خود را معطر ساخت و به طرف قبر سیدالشهدا(ع) رفت و بر تربت آن امام شهید، سخنان سوزناک و شوق انگیزی بر زبان آورد و سپس رو به اطراف قبر کرد و به شهدای دیگر سلام داد و در بازگشت، سخنانی به عطیه گفت و به او سفارش کرد دوستدار آل محمد را دوست بدار و دشمن آل محمد(ص) را تا وقتی که با آل محمد دشمنی می کنند، دشمن بدار، هر چند اهل روزه و نماز باشند.

وی در کوچه های مدینه دنبال امام محمد باقر(ع) می گشت. وقتی خدمت آن حضرت رسید، سلام رسول خدا(ص) را به او رساند.

در زمان حجاج ثقفی، بدن او را به جرم دوستی اهل بیت(س) داغ نهادند. جابر در سال 78 هجری، در ایام عبدالملک مروان و در سن نود و چند سالگی در حالی که نابینا بود از دنیا رفت و در بقیع به خاک سپرده شد.

 عطیه عوفی

عطیه نامی است که امیرالمومنین(ع) برای عطیه عوفی برگزید. در سال های 36 – 40 قمری، روزی سعد بن جناده خدمت امیرالمومنین(ع) رسید و برای نوزاد خود از آن حضرت تقاضای نامگذاری کرد. آن حضرت نوزاد را در آغوش گرفت و فرمود «هذا عطیه الله» یعنی این نوزاد، عطا و موهبت الهی است.

حضرت علی(ع) بعد از مراسم نامگذاری، برای عطیه صد درهم حقوق ماهانه تعیین فرمود و پدرش با دریافت حقوق برای کودک غذا تهیه کرد.

عطیه از قبیله بنی عوف بود و به همین دلیل او را عطیه عوفی نامیدند. وی جزو «تابعین» بود. یعنی از کسانی بود که اصحاب پیامبر(ص) را درک کرده بود. او از اصحاب حضرت علی(ع) و امامان بعد از او تا امام محمدباقر(ع) به شمار می آید و همچنین از دانشمندان بزرگ و اسلام شناس عصر خویش شمرده می شد و از چنان مقام علمی برخوردار بود که حتی دانشمندان اهل سنت نیز او را مورد اعتماد می دانستند و دانش تفسیری و حدیثی او را تایید می کردند.

در بیان مقام علمی این یار امیرمومنان(ع) می توان به تفسیر قرآن وی اشاره کرد که در پنج جلد نوشته است.

چون وی دست پرورده استادی بزرگ چون ابن عباس بود و دانشمندان اهل تسنن نیز از این تفسیر بهره های فراوان برده اند. عطیه آنچنان عاشق علوم قرآنی و انس با قرآن بود که خودش می گوید «من سه دوره تفسیر کامل قرآن را نزد ابن عباس آموختم و قرآن را نیز 70 بار در کنارش خواندم.»

دومین اثر جاودان عطیه، خطبه فدک حضرت زهرا(س) است. حضرت، این خطبه را در مسجد النبی ایراد فرمود و عطیه آن را برای عبدالله بن حسن مثنی پسر امام حسن مجتبی(ع) نقل کرد و در تاریخ به یادگار نهاد.

زیارت اربعین امام حسین(ع) یادگار دیگر عطیه است. او همراه جابر بن عبدالله انصاری صحابی بزرگ پیامبر اکرم(ص) در اربعین شهادت امام حسین (ع) کنار تربت مطهر آن حضرت حضور یافت، اشک ماتم ریخت و نامش را به عنوان نخستین زائر کوی حسین جاودانه ساخت. جایگاه زیارت اربعین چنان والاست که امام حسن عسکری(ع) فرمود: «یکی از علامت های مومن زیارت اربعین سیدالشهدا(ع) است.»

عطیه همچنین دارای یک شخصیت سیاسی در زمان خود بود. او زبان گویای ولایت علوی بود و به شیوه ای زیبا، از حریم ولایت علوی دفاع می کرد. به همین دلیل نام او در سند بسیاری از روایاتی که منزلت و فضایل حضرت علی(ع) را بیان می کند، دیده می شود.

عطیه از کسانی است که حدیث غدیر خم را به دورترین نقاط بلاد اسلامی رساند. زیارت اربعین و اقدام انقلابی زیارت اربعین عطیه و جابربن عبدالله در آن زمان حساس از نظر سیاسی اهمیت بسیار دارد.

زمانی که یزید بن معاویه ریختن خون سیدالشهدا(ع) و اصحابش را افتخار می دانست و شیعیان آن حضرت در خفقان شدید به سر می بردند، بازمانده یاران پیامبر اکرم(ص) به زیارت تربت امام حسین(ع) شتافت.

همچنین باید یادآور شد مبارزه سیاسی عطیه در زمان حکومت پنجمین خلیفه اموی یعنی عبدالملک مروان و در مقابل حجاج بن یوسف ثقفی که دستانش به خون شیعیان علوی آغشته بود، جاودانه ماند.

در زمان فرمانروایی این ستمگر اموی در کوفه، قیام های متعددی شگل گرفت که یکی از آنها قیام عبدالرحمن بن محمد بن اشعث در سال 80 هجری قمری بود.

این نهضت از خراسان آغاز شد و عبدالرحمن بعد از چندین بار درگیری با لشکر حجاج، سرانجام در سال 83 در بصره دستگیر شد.

نکته جالب توجه در این قیام آن است که عده ای از بزرگان، دانشمندان شیعه و قاریان عراق مانند سعید بن جبیر، ابراهیم نخعی و عطیه عوفی در رکاب عبدالرحمن بودند. هنگامی که عبدالرحمن شکست خورد، عطیه به سمت فارس رفت و حجاج در فرمانی به محمد بن قاسم ثقفی فرماندار فارس نوشت تا عطیه را دستگیر کرده، او را وادار سازد به حضرت علی (ع) ناسزا بگوید و اگر امتناع کرد به او 400 ضربه تازیانه بزنند و موی سر و محاسنش را بتراشند.

فرماندار فارس عطیه را فراخواند و فرمان حجاج را برایش خواند. عطیه زیر بار چنین ننگی نرفت و با کمال شهامت چون کوهی استوار ماند و سخت ترین شکنجه ها و تازیانه های امویان را تحمل کرد. این تابعی قهرمان مدتی در فارس اقامت گزید و چون قتیبه بن مسلم بر مسند استانداری خراسان جای گرفت به آنجا رفت و چندی در آن دیار به سر برد.

زمانی که فرمانروایی عراق در دست عمر بن هبیره قرار گرفت، عطیه نامه ای به وی نوشت و خواستار پناهندگی و بازگشت به کوفه شد. عمر بن هبیره اجازه داد و عطیه به کوفه باز گشت. سرانجام این یاور مخلص اهل بیت(ع) در سال 111 هجری قمری به سرای جاودانگی شتافت.

منبع: جام نیوز

همچنین بخوانید:

دیدگاهتان را بنویسید

توجه: از انتشار نظرات توهین آمیز معذوریم.