کیهان:
یارانه نقدی دریافت یا انصراف؟
این روزها، دریافت و یا انصراف از دریافت یارانه نقدی به یکی از پردامنهترین مسائل روز تبدیل شده و بخش قابل توجهی از اخبار و گزارشها و دغدغه مسئولان به ویژه دولتمردان را به خود اختصاص داده است.
به گزارش پایگاه خبری شهرستان شاهین شهر و میمه “شاهین نا”، حسین شریعتمداری در سرمقاله امروز کیهان نوشت:
2- امروزه اما، برخی از سردمداران همان جریانی که هجوم تبلیغاتی سنگین علیه طرح هدفمندی یارانهها را در دولت احمدینژاد سامان داده بودند، در یک چرخش یکصد و هشتاد درجهای- شاید به دلیل قانونی بودن طرح و الزام به اجرای آن- از ضرورت اجرای طرح سخن میگویند و با فراموش کردن عمدی سنگاندازیها و تخطئههای قبلی خود علیه همین طرح، از جمله این که حذف یارانه برخی از اقشار – حتی پردرآمد- را پایمال کردن حق آنها میدانستند! مردم را به انصراف از دریافت یارانه تشویق میکنند. این چرخش یکصد و هشتاد درجهای و برخورد متناقض اگر چه درخور ملامت است ولی طرح هدفمندی یارانهها یک طرح ملی است که اجرای آن میتواند نقش تعیینکنندهای در ساماندهی اقتصاد کشور و حمایت نهایی از اقشار محروم و کمدرآمد داشته باشد، از این روی باید همراهی با دولت در پیشبرد و اجرای این طرح را یک وظیفه دینی و ملی تلقی کرد.
3- دولت برای تشویق به انصراف از دریافت یارانه، دست به تبلیغات بسیار گسترده و کمسابقهای زده است که بیشترین حجم این تبلیغات را رسانه ملی و دهها شبکه رادیویی و تلویزیونی آن بر عهده دارد ولی در تنظیم و ارائه این تبلیغات کاستیها و کجسلیقگیهایی دیده میشود که در پارهای از موارد تبلیغات یاد شده را به ضدتبلیغ تبدیل میکند. از جمله آن که؛
الف: حجم انبوه تبلیغات آنهم با سوژههای تکراری در بسیاری از موارد، نقشکاهندهای در پذیرش و اقناع مخاطب دارد و علاوه بر دلزدگی، تردیدآفرین نیز هست. به بیان دیگر، دو، دو تا فقط در ریاضیات است که چهار تا میشود.
ب: در کلیپهای تبلیغاتی صداوسیما- مخصوصا سیما- برخی از کسانی جلوی دوربین آمده و ضمن اعلام انصراف از دریافت یارانه دیگران را هم به انصراف تشویق میکنند که اساسا یارانه گرفتن آنها عجیب و غریب است. مثلا؛ فلان فوتبالیست یا هنرپیشه، یا کارخانهدار و بوتیکدار و در یک مورد، مدیر فلان بانک و… که معمولا از درآمدهای کلان برخوردارند و اعلام انصراف آنها نمیتواند برای دیگران الگو و قابل استناد باشد.
ج: در برنامههای تبلیغاتی سفارش شده به صدا و سیما و نیز مصاحبههای دولتمردان بر ضرورت انصراف خانوارهای بینیاز تاکید میشود که اقدام شایستهای است ولی کمتر به نتیجه و دستاورد این انصراف اشاره میکنند و حال آن که آنچه انگیزهآفرین است، اطلاع مخاطب از نتیجهای است که انصراف وی و امثال او در پی دارد. به عنوان مثال، قرار است درآمد حاصل از هدفمندی یارانهها، صرف ساماندهی بهداشت و درمان و تدارک امکانات مورد نیاز مراکز درمانی باشد. از این روی، اشاره به مشکلات درمانی مردم و مثلا تهیه فیلم از دشواریهای یک بیمار مستضعف میتواند بسیاری از افراد را در مقیاس گستردهای به انصراف از دریافت یارانه تشویق کند.
د: برخی از مفاسد کلان اقتصادی، وجود دهها هزار میلیارد تومان بدهی معوقه بانکی، پرداخت دستمزدهای کلان به شماری از افراد، نظیر تعدادی از فوتبالیستها، ریخت و پاشهای غیرضروری و… باعث شده که طیفی از مردم نسبت به محل هزینه درآمد حاصل از هدفمندی یارانهها دچار تردید شوند. در همین زمینه باید به برخی از هنجارشکنیهای فرهنگی، اقتصادی و سیاسی دولت و بیتوجهی به باورهای دینی و ملی مردم نیز اشاره کرد که امروزه، اعتماد ملت به دولت را با آسیب جدی روبرو کرده است.
مجموعه این موارد اعتمادسوز میتواند در بیرغبتی مردم به همکاری با دولت موثر باشد و هست و جا دارد که دولت محترم، مثلا رئیسجمهور و یا سخنگوی دولت، ضمن محکوم کردن ناهنجاریهای یاد شده قول مقابله جدی با آن را بدهند و یا به مردم اطمینان بدهند که قصد مبارزه با مفاسد اقتصادی، پیشگیری از ریخت و پاشها و اجتناب از هزینه بیتالمال در موارد غیرضروری و… را دارند.
4- بیاعتمادی مورد اشاره به دولت باعث شده است که طیفی از مردم، ضمن اعلام بینیازی از دریافت یارانه و یا به دلیل مناعت طبع- و علیرغم نیاز- تصمیم بگیرند یارانه را دریافت کرده و سپس مبلغ آن را به نفع نیازمندان هزینه کنند! این طیف باید توجه داشته باشند- و برای آنان توضیح داده شود – که اولا؛ کمک به دولت در اجرای طرح هدفمندی یارانهها، یک وظیفه دینی و ملی است که انصراف بینیازان از دریافت یارانه نقش موثری در اجرای موفق آن خواهد داشت و نتیجه این موفقیت مستقیما به سبد منافع ملی – مخصوصا اقشار نیازمند – ریخته میشود و از اتلاف بیتالمال پیشگیری میکند و ثانیا؛ خزانه دولت، با کشوی دخل فلان مغازه بقالی متفاوت است و برداشت از آن در یک چرخه قانونی و تحت نظارت مراکز نظارتی، از جمله مجلس شورای اسلامی صورت میپذیرد . البته گفتنی است بخشی از هزینههای غیرضروری از حساب در اختیار و یا ردیف بودجهای که به برخی مراکز اختصاص داده شده پرداخت میشود که دولت محترم میتواند از آن جلوگیری کند.
5- اساس و مبنای طرح هدفمندی یارانهها، همانگونه که از نام آن پیداست، پرداخت یارانه به کسانی است که نیازمند آن هستند و به طور طبیعی و منطقی افراد بینیاز نمیتوانند و نباید در آن سهمی داشته باشند. به عنوان مثال چرا باید خانواری که در تنگی معیشت به سر میبرد، سهم خود از بیتالمال را برای تأمین بنزین و آب و برق و سایر امکانات عمومی خانوارهای بینیاز هزینه کند و خود از این مواهب که متعلق به همگان و عموم مردم است، غیر از پیآمدهای ناگوار و خسارتبار آن، نظیر هوای آلوده، ترافیک سنگین، تحمل کمآبی و… سهمی نداشته باشد؟!