اربعین، تجلی عشق و ارادت به امام حسین(ع) است
اربعین تجلی عشق و ارادت به امام حسین(ع) است، عشق عاشق به معشوق با تمام وجود و با همه توانایی. عشق و محبت امام حسین(ع) چنان در رگهای وجود میزبان ریشه دوانده است که فرزندان خود را نیز با آن پرورش دادهاند
به گزارش شاهین پرس؛ خداوند در قرآن خطاب به رسول گرامی اسلام فرموده است: «قُل لا اَسئَلُکُم عَلَیهِ اَجراً اِلَّا المَوَدَّةَ فِی القُربَی» بگو از شما (در برابر ابلاغ رسالتم) هیچ پاداشی جز مودت نزدیکانم (اهل بیتم) نمیخواهم. (شوری، 23). اربعین تجلی عشق و محبت به اهل بیت (ع) است، زیرا هرکس با هرآنچه دارد به میدان میآید. عدّهای پای پیاده قدم برمیدارند تا شوریدگی و اشتیاق خود را برای وصال به معشوق اظهار کنند و برخی نهتنها پای پیاده، بلکه با پای برهنه به سمت او قدم برمیدارند تا اینگونه ثابت کنند، حسین جان، ما دل از همه چیز بریدهایم، طاقت از کف دادهایم و برای وصال تو سر از پا نمیشناسیم. چنان که خداوند به حضرت موسی (ع) برای وارد شدن به وادی مقدس طوی، امر فرمود: «اِخلَع نَعلَیک» (طه، 12)، کفشهایت را از پایت بیرون بیاور (و وارد وادی مقدس طوی شو).
ما نیز برای قدم نهادن به وادی مقدس کربلا و رسیدن به حرم مطهر شما پای برهنه حرکت میکنیم و نهتنها پای جسم را برهنه کرده، بلکه دل از دنیا بریدهایم و به سوی تو روان گشتهایم. اینان مسافرند و میهمان، اما عدّهای عاشقتر از اینها در این راه، میزبانی میکنند و چه تماشایی است میزبانی آنانی که با همهی آنچه که در بساط دارند به میدان آمدهاند. دخترکی با پارچ آبی و لیوانی، آن دیگری با یک جعبهی دستمال کاغذی و آن طرفتر پسرکی با یک شیشهی عطری کوچک که بر لباس زائران میکشد تا آنها را معطر کند. میگوید: «این عطر مادربزرگم است که خواسته است در زیارت شما شریک باشد».
اینجاست که متوجه میشوی که چرا وقتی حضرت یوسف (ع) را برای فروش به بازار بردهفروشها بردند، آن پیرزن با یک کلاف نخ، در صف خریداران او قرار گرفت. اینان می خواهند بگویند: حسین(ع) ما خریدار تو هستیم و با هرچه در بساط داریم به خریداری تو آمدهایم. تو هم خریدار ما باش و ما را به غلامی بپذیر و در روز حشر شفاعت نما.
آری اربعین تجلی عشق به امام حسین(ع) است. عشق عاشق به معشوق با تمام وجود و با همهی توانایی. عشق و محبت امام حسین(ع) چنان در رگهای وجود میزبان ریشه دوانده است که فرزندان خود را نیز با آن پرورش دادهاند و این از رفتار آن دخترک خردسال نمایان میشود، وقتی که میبیند زائری خسته بر روی نیمکتی نشسته و پاهای خود را دراز کرده است، جلو میآید و با لهجهی عربی خود میگوید: ماساج؟ یعنی میخواهی پاهایت را ماساژ بدهم. زائر ناباورانه به او مینگرد و با خود میاندیشد که مگر میشود دختری 5-6 ساله با این جثه و اندام ظریف بتواند پاهای مرا ماساژ بدهد. وقتی شروع به ماساژ دادن میکند، میبیند که چطور با تمام قدرت و توان خود و با تمام وجود به واسطهی عشقی که در رگهایش جاری است مانند یک فرد بزرگسال حرفهای این کار را انجام میدهد، اینجاست اشک از دیدگان زائر سرازیر میشود و خستگی راه را فراموش میکند.
اینان چه زیبا مودت و دوستی خود به امام حسین(ع) را ابراز میکنند. عاشقان عالم باید رسم عاشقی و دلداگی را از اینان بیاموزند که چگونه جان و مالشان را در راه معشوق فدا میکنند. به راستی این همه دلداگی از کجا سرچشمه میگیرد؟ آیا جز این است که این دلدادگی را از مولایشان آموختند که خود با تمام وجود به میدان آمد و جان و مال و عزیزان خود را فدا کرد و اینگونه درس عاشقی به پیروانش داد. اکنون عاشقان او نیز راه او را در پیش گرفتهاند و با تمام وجود و دارایی خود به میدان آمدهاند.
اما دریغا که اکنون ما ماندهایم و حسرت تماشای این عاشق، اما میدانیم که نشانهی محبت، تبعیت است. محب، تابع محبوب است. زمانی ما با رفتن به پیادهروی اربعین عشق و مودت خود را به مولایمان ابرازمیکردیم ولی اکنون با ماندن و تبعیت از دستور ولی امر مسلمین، محبت خود را اثبات کنیم و از جان خود و دیگران محافظت مینماییم.
انتهای پیام/