با نگاه به حمله وحشیانه دراویش گنابادی؛
«آلزایمر سیاسی» وحشتناک تر از له شدن زیر چرخ های اتوبوس!
باز هم داعشی های وطنی، جنایتی دیگر رقم زدند، نگذارید این داستان تکرار شود. تا قبل از آنکه به فراموشی سپرده شود با عاملان این جنایت قاطع برخورد کنید و از ابراز نگرانی های مصلحتی و هیاهوی بزدلان سیاسی نترسید.
به گزارش شاهین پرس؛ صحنه بسیار وحشتناکی بود؛ یکی از دراویش گنابادی با وحشی گری تمام، با اتوبوس به جمع یگان ویژه پلیس در منطقه پاسداران تهران حمله می کند و تعدادی را زیر چرخهای ماشین له می کند.
تصاویر و فیلم ها هر لحظه در شبکه های اجتماعی در حال بازنشر است، خون مردم به جوش آمده و برای دستگیری و مجازات قاتل و عاملان این فاجعه خونین لحظه شماری می کنند، اما به نظرم قضیه ای وحشتناک تر هم وجود دارد، آن هم نوعی آلزایمر سیاسی است!
۵۰ روز پیش بود که عده ای اندک در تعدادی از شهرها چند روزی فرصت پیدا کردند برای جولان دادن و به بازی گرفتن امنیت مردم، تعدادی را مظلومانه کشتند، بعضی را به شدت مجروح کردند، خسارت های بسیاری وارد کردند و پرچم ایران و عکس شهدا را آتش زدند. همه ناراحت بودند و طبیعتا عده ای هم دستگیر شدند.
منتظر برخورد قاطع مسئولان بودیم، اما چند روزی که از تب و تاب قضیه گذشت، شروع شد:
یکی از لزوم پیگیری وضعیت زندانیان می گفت! نماینده ای طرح بازدید از اوین را مطرح می کرد! رئیس جمهور افتخار می کرد که از روز اول نگذاشتیم که پلیس با اسلحه وارد صحنه شود! دیگری در عزای دانشجویان در بند، گریبان چاک می داد.
پس خون های به ناحق ریخته شده چه شد؟ پیگیری اهانت ها و خسارات، لزومی نداشت؟ انگار همه فراموش کردند که آشوبی در این کشور به پا بوده است.
قوه قضائیه هم در اقدامی قاطع شروع کرد به توضیح که به خدا حال آشوبگران دستگیر شده خوب است! تعدادی آزاد شدند، بقیه را هم قول می دهیم به زودی با سلام و صلوات آزاد کنیم!!
این داستان، تکراری است؛
در فتنه ۸۸ هم، هشت ماه مملکت را دچار هزینه کردند و نظام را در معرض خطر قرار دادند، بعد برای کشته های خیالیشان مراسم هفتم و چهلم گرفتند.
همان زمان، همه دلسوزان، نگران کشور و انقلاب بودند، اما انگار گذر زمان، خیلی خاطرات را از ذهن ها پاک می کند. الان با قیافه صلح طلبی تقاضای رفع حصر (یعنی حداقل مجازات ممکن برای سران فتنه) را دارند.
ما برای بسیجی ها و نیروهای پلیس که جانشان را کف خیابان ها فدای امنیت کشور کردند چه کردیم؟ مصلحت سنجی ها حتی نگذاشت تعداد و اسامی آنها منتشر شود.
انگار مهر مظلومیت بر پیشانی مطهر مدافعان خورده است؛ مظلومیتی که از مدافعان حرم شروع شد و تا این مدافعان وطن ادامه پیدا کرده است.
کسی منکر وجود بعض اشتباهات از طرف نهادهای مربوط به نظام نیست اما خون دل خوردیم از بس که اشتباه یک مامور یگان ویژه در وسط بحران خیابانی مرتب جلوی چشم ها قرار گرفت اما توطئه بر علیه اصل انقلاب و کودتای فتنه گران بر علیه نظام را از یادها بردند. خون دل خوردیم از بس که گرد مرگبار فراموشی بر چشمها نشست و جای جلاد و شهید را عوض کردند.
آقایان مسئول!
باز هم داعشی های وطنی، جنایتی دیگر رقم زدند، نگذارید این داستان تکرار شود. تا قبل از آنکه به فراموشی سپرده شود با عاملین این جنایت برخورد قاطع کنید و از ابراز نگرانی های مصلحتی و هیاهوی بزدلان سیاسی نترسید.
انتهای پیام/ صاحب نیوز