جمعه های انتظار/20/حجت الاسلام پناهیان:
بالابردن سطح «اخوت اسلامی» آخرین قدم برای ظهور/ نیاز اول امروز جامعۀ ما بالابردن سطح فرهنگ برادری است/ سیاستمداران ما باید با هم مهربان و نسبت به هم ایثارگر باشند
امروزه نیاز عمدۀ جامعۀ ما بالا بردن سطح فرهنگ برادری است و میتوان گفت که حتّی خوبهای جامعۀ ما نیز در این زمینه مشکل دارند. یعنی خوبهای ما نیز هر یک به تنهایی خوب هستند و به این سادگیها حاضر نیستند با هم خوب زندگی کنند.
به گزارش شاهین پرس، حجت الاسلام پناهیان در گفتاری به بیان تاثیرات استحکام پیمان برادری در جامعه دینی، تاثیر این امر بر مقوله ظهور حضرت حجت(عج) و زوایا و ظرایف برادری در سیاستورزی مومنین پرداخته است که میتواند مناسب حال فضای سیاسی فعلی کشور در باب صف بندیهای سیاسی و اجتماعی باشد.
در ادامه فرازهایی از این سخنرانی را میخوانید:
امام رضا(ع) سهلانگاران در حقوق برادری را 60 روز راه ندادند
گروهی از محبّین اهلبیت و شیعیان امام رضا(ع) جهت ملاقات آن حضرت به در خانۀ ایشان رفتند و به خدمتکار ایشان گفتند: «ما گروهی از شیعیان هستیم و آمدهایم تا حضرت را زیارت کنیم» اما حضرت به آنها اجازۀ ورود ندادند. باز اصرار کردند ولی به آنها اجازه داده نشد و آنها تا شصت روز انتظار کشیدند. بعد از شصت روز پرسیدند: «چه خطایی از ما سر زده است که مورد غضب حضرت قرار گرفتهایم و ایشان با ما اینگونه برخورد میکنند؟» حضرت فرمودند حالا بگذارید داخل شوند و پس از ورود به آنها فرمودند: «شما ادّعای بلندی مطرح کردید که گفتید ما شیعۀ شما هستیم. میدانید شیعۀ علیبن ابیطالب(ع) کیست؟ حسن(ع) و حسین(ع) و بعد از ایشان، سلمان و مقداد و ابوذر. چنین افرادی شیعۀ علی هستند، چرا گفتید ما شیعه هستیم؟! شما باید بگویید ما محبّ اهل بیت هستیم.»(1) حضرت در بخشی از این کلام نورانی میفرمایند: «وَ أَنْتُمْ فِی أَکْثَرِ أَعْمَالِکُمْ لَهُ مُخَالِفُونَ وَ تُقَصِّرُونَ فِی کَثِیرٍ مِنَ الْفَرَائِض» یعنی شیعه کسی است که حتی یکی از اوامر و دستورات را هم روی زمین نمیاندازد و رها نمیکند، شیعه کسی است که به طور کامل از امام خویش اطاعت میکند، در حالی که شما بسیاری از تکالیف را گاهی از اوقات اجرا نمیکنید.
حضرت از بین همۀ خطاها و قصور در انجام تکالیف، یک مورد خاص را ذکر میفرماید و آن حق برادر دینی است: «وَ تَتَهَاوَنُونَ بِعَظِیمِ حُقُوقِ إِخْوَانِکُمْ فِی اللَّه؛ شما بسیاری از حقوق برادران دینی خود را رعایت نمیکنید.» همانطور که در کلام امام رضا(ع) میبینیم، اخوّت اسلامی و رعایت حقوق برادران دینی، امری است که مورد تصریح قرار میگیرد و در کنار تمام علائم شیعه بودن، این ویژگیِ خاص توسط حضرت برجسته میشود. بحث رعایت حقوق برادران دینی بحث بسیار مهمی است، این یک ضرورت اجتماعی است.
خداوند میفرماید: «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَهٌ فَأَصْلِحُوا بَیْنَ أَخَوَیْکُمْ وَ اتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّکُمْ تُرْحَمُون؛ تنها مؤمنین برادر یکدیگرند پس بین برادران خود اصلاح کنید و از خدا پروا کنید، شاید مورد رحمت قرار گیرید»(حجرات/10) در انتهای آیه میفرماید: خداوند را در نظر بگیرید تا خدا به شما رحم کند؛ گویا یک ظرایفی در این باره وجود دارد که واقعاً انسان باید تقوای الهی داشته باشد و خدا را در نظر بگیرد تا بتواند آنها را رعایت کند.
اگر ظهور حضرت را میخواهیم، باید اخوت اسلامی را بین خودمان رعایت کنیم/فضای اخوت اسلامی مقدمۀ لازم برای ظهور/ از نظر اجتماعی آمادۀ ظهور نیستیم
ما که تمنّای ظهور آقا امام زمان را داریم، اگر میخواهیم خداوند به ما رحم کند و حضرت را بهسوی ما بازگرداند و فرج ایشان را محقّق فرماید؛ چه کاری باید انجام دهیم؟ «باید اخوت اسلامی را بین خودمان رعایت کنیم.»
ما از نظر فردی کم و بیش آمادۀ ظهور حضرت هستیم ولی از نظر اجتماعی آمادۀ ظهور نیستیم. یعنی در بین ما، انسانهای خوبِ زیادی وجود دارند و میتوان ادعا کرد که جامعۀ ما انسانهای خوب و جوانان خوب زیادی تربیت کرده است. اما چرا امام زمان به این خوبها نگاه نمیکند و نمیآید؟ طبیعتاً حضرت انتظار ندارد که همۀ مردم خوب شوند تا ایشان تشریف بیاورد؛ همینکه تعدادی آدم خوب در جامعهای باشد، علامت سلامت آن جامعه است. روی حساب همین سلامت جامعه بود که امام خمینی(ره) قیام فرمودند، روی حساب همین سلامت بود که دفاع مقدّس را به زیبایی پشت سر گذاشتیم، روی حساب همین سلامت است که مقام معظم رهبری روی ایمان این مردم حساب میکنند و تا به حال نیز انصافاً این ایمان خوب جواب داده و از این پس هم انشاءالله جواب خواهد داد. علاوه بر این، برخی از شاخصها نشان میدهد که وضعیت این آدمهای خوب در جامعۀ ما به لحاظ کمی و کیفی افزایش هم پیدا کرده است.
ولی ظاهراً این عامل(وجود انسانهای خوب) به تنهایی کافی نیست و ما یک نقص دیگر داریم و آن هم این است که ما باید یک جامعۀ متّحد و دارایِ اخوت اسلامی در مدارج بسیار بالا داشته باشیم. مخاطب اصلی این مطلب، سیاستمداران ما، حزباللهیها و مذهبیها هستند. مخاطب اصلی این کلمه انسانهای باوجدان و باایمان و شیعیان و منتظرین امام زمان(ع) هستند.
اینکه خودت آدم خوبی هستی، مال حرام نمیخوری، بیبند و باری نداری، به کسی ظلم نمیکنی، نماز و عبادتت برقرار است، اینها خیلی خوب است، ولی با همۀ اینها، باز هم برای آمادگی قبل از ظهور یک قدم دیگر هم باید برداریم و آن بالابردن سطح «اخوت اسلامی» در جامعه است. اینکه فقط برای خودت آدم خوبی باشی، کافی نیست. برادری کردن با سایر مؤمنین هم ملاک است. اگر هر کسی فقط گلیم خودش را از آب بکشد و هر کسی فقط مسئولیت کار خودش را به عهده بگیرد و با دیگران کاری نداشته باشد که امام زمان(ع) برای یک چنین آدمهای خوبی نخواهد آمد.
نیاز امروز جامعۀ ما؛ بالابردن سطح فرهنگ برادری / آیا خوبها حاضر هستند خوبیهایشان را به اشتراک بگذارند؟
امروزه نیاز عمدۀ جامعۀ ما بالا بردن سطح فرهنگ برادری است و میتوان گفت که حتّی خوبهای جامعۀ ما نیز در این زمینه مشکل دارند. یعنی خوبهای ما نیز هر یک به تنهایی خوب هستند و به این سادگیها حاضر نیستند با هم خوب زندگی کنند و خوبیهایشان را به اشتراک بگذارند و همافزائی کنند.
خوب بودن یک چیز است و «با هم خوب بودن» یک چیز دیگر است، اخوت اسلامی حرفهای فراوانی برای ما دارد. امام زمان(ع) جامعهای میخواهد که خوبان آن جامعه بتوانند «با هم» خوب زندگی کنند نه اینکه فقط خودشان بهتنهایی آدم خوبی باشند. خیلیها خودشان به تنهایی آدم خوبی هستند ولی وقتی در یک جمع یا در یک تشکّل قرار میگیرند، تازه دعواهایشان شروع میشود و این خیلی بد است.
سخن اصلی فرهنگ منحط غرب، فرهنگ «به فکر خود بودن» است/ چرا شعار «مرگ بر آمریکا» سر میدهیم؟/ «مرگ بر آمریکا» یعنی مرگ بر فرهنگ «به فکر خود بودن»
چرا ما شعار «مرگ بر آمریکا» سر میدهیم؟ آیا بهخاطر اقتصاد، ثروتها و داراییها و یا تکنولوژی اوست؟ به خاطر هیچ یک از اینها نیست، بلکه به خاطر فرهنگ منحطی است که آمریکا آن را القاء میکند و موجب نابودی بشریّت و البته نابودی خودش هم میشود. حرف اصلی این فرهنگ چیست؟ حرف اصلی این فرهنگ منحط این است که هر کسی تنها به فکر خودش باشد؛ (اصالت دادن به فردیّت و انانیّت.) در نظام و فرهنگ لیبرالی هر کسی به دنبال منافع شخصی خودش است و آدمها تنها هستند و فقط به فکر خودشان هستند.
کسانی که به کشورهای غربی رفتهاند، حتماً این حرف را از مردم آنجا زیاد شنیدهاند که «اینجا هر کسی تنهاست، اینجا محبّت مرده است، اینجا عاطفه کم است، همه احساس تنهایی میکنند و…» حالا آیا بد نیست که در جامعۀ اسلامی خودمان هم، در انجام عبادتها و اعمال خوب، هر کسی فقط به فکر خودش باشد؟ آیا بد نیست که ما هم نماز بخوانیم ولی تنها باشیم؟ چرا نباید دست دیگران را بگیریم و برای یکدیگر باشیم و فدای هم بشویم؟ حتی این کافی نیست که از کنار صندوق صدقات رد شویم و صدقهای بیاندازیم و بگوییم: «این هم بهخاطر ارتباطات اجتماعی ما»! و یا از کنار انسانهای دیگر رد بشویم و لبخند بزنیم و بگوییم: «من اخلاقم خوب است و دیگر بیشتر از این کاری با کسی ندارم»! اینها اصلاً کافی نیست.
فرهنگ برادری چیزی فراتر از رعایت آداب اجتماعی است
مؤمنین باید با هم و در کنار هم باشند و در جریان این زندگی ایثارگریهای آنها به نمایش گذاشته شود. به عنوان مثال، در روایت داریم که مؤمن عیب برادر دینیاش را به عهده میگیرد(خَیْرُ إِخْوَانِکَ مَنْ نَسَبَ ذَنْبَکَ إِلَیْهِ/بحارالانوار/71/188)، و یا اینکه خوبی خودش را به برادر دینیاش نسبت میدهد و امثال این موارد. نه اینکه هر کسی فقط مواظب خودش باشد و حداکثر کاری که میکند این باشد که فقط آداب اجتماعی را رعایت کند.
فرهنگ برادری چیزی فراتر از رعایت آداب اجتماعی است. اگر بخواهی آداب اجتماعی را رعایت کنی، کافی است که برای کسی دردسر ایجاد نکنی و اگر از کنار کسی عبور کردی یک لبخند بزنی و رد شوی. البته لبخند زدن خوب است ولی اگر لبخند هم نزدی چندان مهم نیست، مهم این است که در کنار برادر دینیات بایستی و به او کمک کنی و حتی پای او بسوزی و ایثار کنی.
آیا خوبان حاضرند آبروی خودشان را به اشتراک بگذارند؟
مگر بسیاری از خوبها به این سادگی حاضر میشوند آبروی خودشان را به اشتراک بگذارند؟ مگر به این سادگی پولدارها حاضر میشوند پول خودشان را به اشتراک بگذارند؟ مگر به این سادگی یک آدم ثروتمند حاضر میشود بگوید: «برویم یک شرکت تعاونی بزنیم. استعدادها و توانهایمان را روی همدیگر میگذاریم، اگر ضرر هم کردیم عیبی ندارد، بیشتر سرمایهاش را هم من میآورم و…» مگر کسی به این سادگی پول خود را به اشتراک میگذارد؟ مگر کسی به این سادگی استعداد خود را به اشتراک میگذارد؟ مگر کسی به این سادگی آبروی خود را وسط میگذارد و حاضر میشود کوتاهی یا قصور دیگری را به عهده بگیرد؟ آن اخوت اسلامی که از ما انتظار دارند خیلی گرانبها و قیمتی است، سیاسیون مملکت باید مراقبت باشند، مردم با چشم باز دارند نگاه میکنند، مردم شیعۀ «امام رضا(ع)»یی میخواهند که بتوانند حقوق عظیم برادران دینی خود را رعایت کنند.
ایثار؛ مهمترین ویژگی امت آخرین پیامبر
مهمترین ویژگی در بین همۀ ویژگیهای امّت آخرین پیامبر که ما مسلمانان هستیم چیست؟ آیا صبر است؟ توکّل یا شهادتطلبی است؟ نماز و روزۀ قشنگ است؟ این سؤال را حضرت موسیبن عمران(ع) از خداوند پرسید و گفت: «خدایا! مقام معنوی بلند امّت آخرالزمان را به من نشان بده!» خداوند فرمود: «ای موسی! این مقام، مقام بسیار بالایی است و تو نمیتوانی آن را ببینی!» عرضه داشت: «خدایا! به میزانی که طاقت دارم به من نشان بده!» خداوند متعال هم مقام معنوی امّت آخرین پیامبر را به قدر طاقت موسیبن عمران(ع) نشان داد و از عظمت این مقام به حضرت موسیبن عمران حالت بیهوشی دست داد. وقتی به هوش آمد پرسید: «خدایا! امّت آخرین پیامبر چگونه به این مقام بالا رسیدند؟» خداوند فرمود: «بهخاطر یک ویژگی به اینجا رسیدند و آن «ایثار» است.»(3) ایثار یعنی چیزی را که خودت شایستهاش هستی، نیاز داری و مستحقش هستی به برادرت بدهی.
ایثار از زکات و صدقه خیلی بالاتر است؛ در زکات مازاد درآمدت را میدهی، در صدقه کمی از مالت را میدهی، ولی در ایثار آنچه را که خودت به آن نیاز داری میدهی. ایثار ازخودگذشتگیِ فوق العاده است. شاید ایثار از این معنا هم بالاتر باشد که خداوند فرمود: «لَن تَنَالُواْ الْبِرَّ حَتَّى تُنفِقُواْ مِمَّا تُحِبُّونَ؛ شما به درجۀ نیکوکاری نمیرسید مگر اینکه از چیزهایی که دوست دارید بگذرید»(آلعمران/92) در ایثار، نه فقط از چیزی که دوست دارید، میگذرید بلکه از چیزی که به آن نیاز دارید هم میگذرید: «وَ یُؤْثِرُونَ عَلى أَنْفُسِهِمْ وَ لَوْ کانَ بِهِمْ خَصاصَهٌ؛ و آنان را بر خود ترجیح مىدهند، گرچه خودشان نیاز شدیدى [به آن مال و متاع] داشته باشند»(حشر/9)
اگر بخواهیم از اخوت اسلامی در جامعۀ خودمان مثالی بزنیم، باید به سراغ دوران جبهه و جنگ برویم و از رزمندهها و شهداء مثال بزنیم. آنها واقعاً برای همدیگر میمردند و ایثار در میان آنها موج میزد. جنگ و جهاد ارتباطهای بین برادران دینی را خیلی افزایش داده بود، خیلی راحت برای همدیگر جان میدادند. البته آن دوران یک قله و نقطۀ اوجی بود که پدید آمد تا برای ما راهنما باشد. ما باید سعی کنیم به آن قلۀ دفاع مقدس که خوبان ما به نمایش گذاشتند برسیم.
در روایتی از امام باقر(ع) آمده است که ایشان در ضمن پاسخِ عدهای از شیعیان، که ادعا میکردند منتظر و آماده برای قیام علیه ظلم هستند، فرمودند: «یاران قائم(ع) به قدری با هم صمیمی و برادرند، که وقتی یکی از آنها احتیاج مالی داشته باشد، بدون اینکه نیاز به اجازه گرفتن باشد، از کیف پول رفیقش به اندازۀ احتیاجش برمیدارد.»(2) یعنی تا این حد با هم ندار هستند.
سیاستمداران ما باید با هم مهربان و نسبت به هم ایثارگر باشند/ مؤمن بودن نیاز به کار تیمی و گروهی دارد/ امام زمان(ع)، «جامعۀ خوب» میخواهد، نه آدمهای خوبها
ما هنوز با این سطح فاصله داریم، نمیدانم این برادری اول باید در بین مردم به اوج برسد و بعد سیاستمدارها از مردم یاد بگیرند و متأثر شوند یا باید برعکس باشد؟ آیا اول باید این فرهنگ برادری در بین بزرگترهای جامعه اوج بگیرد و بعد جوانترها از آنها یاد بگیرند یا بالعکس؟ اما به هر حال اینها با هم رابطۀ متقابل دارند. یعنی اگر ما در بین خودمان مهربان نباشیم، نباید انتظار داشته باشیم سیاستمدارهایمان با هم مهربان باشند و اگر سیاستمدارهای یک جامعه با هم مهربان نباشند و بالاتر از آن اگر ایثارگر نباشند، جامعه نابود خواهد شد. آنها باید برادری را در حد بالا رعایت کنند و اگر مقداری هم حق آنها خورده شد و به آبرویشان هم لطمه وارد شد، بگذرند.
خداوند در آیۀ دیگری به ارتباط جمعی افراد جامعه صراحتاً اشاره دارد و میفرماید: «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اصْبِرُوا وَ صابِرُوا وَ رابِطُوا وَ اتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ»(آل عمران/200) یعنی ای کسانی که ایمان دارید! صبر کنید، (یعنی تکتک آدمهای خوبی باشید و صبر کنید.) در این صورت طبیعتاً یک جامعۀ صابر خواهیم داشت. ولی بعد از «اصْبِرُوا» میفرماید: «وَ صابِرُوا» حالا با هم صبر کنید؛ یعنی برای صبر کردن به همدیگر کمک کنید. شاید یک معنای «صابروا» همان «وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ» باشد که در سورۀ «والعصر» آمده است؛ یعنی همدیگر را به صبر سفارش کنید، ولی در اینجا فقط سفارش کردن نیست، بلکه یعنی به همدیگر برای صبر کردن کمک کنید، اصلاً باید با هم صبر کنید.
معنای آیۀ فوق این است که اگر به تنهایی آدم خوبی شدی کافی نیست؛ اگر میخواهی برای فرج امام زمان(ع) دعا کنی باید جمع و گروه خودت را جلو بیاوری، هیأت خود را باید بیاوری، تعاونیتان را باید بیاوری، صندوق قرض الحسنۀتان را باید بیاوری، تشکّلتان را باید بیاوری، کدام تشکّل را راه انداختهای؟ اگر اینها نباشد تو یک آدم خوبِ خودخواه خواهی بود! نمیشود که ما مؤمن باشیم و از اسلام و تشیّع و اهلبیت حرف بزنیم، بعد مانند غربیها فردیت و منیّت را تقویت کنیم و به صورت فردی زندگی کنیم.
خداوند متعال در ادامۀ آیه میفرماید: «وَرَابِطُواْ» یعنی نه تنها با هم ارتباط داشته باشید بلکه علاوه بر ارتباط، باید همافزائی نیز داشته باشید، یعنی قدرتهایتان را روی هم بگذارید و همدیگر را تقویت کنید. باز یعنی اگر هر کدامتان به تنهایی آدمهای مفید و خوبی باشید کافی نیست.
مؤمن بودن نیاز به کار تیمی و گروهی دارد. شما اهل کدام مسجد هستید؟ آنجا چه تجمعی با همدیگر دارید و چه کاری انجام میدهید؟ معنا ندارد که ما تنهایی به مسجد برویم و کاری با بقیه نداشته باشیم. بعد تازه باید مواظب باشی همان تجمع خودش به یک فردیت جدید تبدیل نشود و در رقابت با دیگر جمع ها به خودخواهی بپردازد.
امام زمان(ع)، یک «جامعۀ خوب» میخواهد نه یک سری آدمها که هر یک برای خودشان انسانهای خوبی هستند. این یک نقص است که هر کسی تنها خودش یا حداکثر به همراه خانوادهاش خوب باشد و کاری به بقیه مردم نداشته باشد.
البته اوج اخوت و برادری چنانچه در روایات آمده است پس از ظهور خواهد بود. وقتی گروهی به خدمت امام باقر ع و ابراز نگرانی کردند که ما نمیتوانیم آن ایثاری که علامت ایمان است داشته باشیم پس نکند ما مومن نباشیم حضرت فرمودند: «شما مومن هستید ولی ایمان شیعیان ما پس از ظهور کامل میشود»(4) لذا آن زمان است که پس از کامل شدن ایمان به اوج ایثار و برادری خواهیم رسید.
عقد اخوت در روز عید غدیر
یکی از اعمال روز عید غدیر، عقد اخوت است. اگر این عقد اخوت را با کسی بخوانی، حقوقی به گردن تو خواهد آمد. مثلاً: هر جا زیارت رفتی باید دعایش کنی، باید عهد کنی که روز قیامت او را شفاعت کنی، هیچوقت نباید او را در دعاهای خودت فراموش کنی و… آدم دربارۀ برادر خود مسئولیتهایی دارد. انشاءالله طرح اخوت اسلامی در جامعۀ ما رونق بگیرد.
داستان عقد اخوت از این قرار است که رسول گرامی اسلام(ص) دستور دادند: بیایید با هم عقد اخوت بخوانیم؛ به این صورت که بین مهاجرین و انصار یک به یک، هر کسی تناسب با هر کسی داشت، دست آنها را به دست هم داد و عقد اخوت را بینشان اجرا کرد. در این میان علیبن ابیطالب(ع) (که بغض گلویش را گرفته و اشک در چشمانش جمع شده بود)، صدا زد «یارسولالله! برای هر کسی برادری تعیین کردی ولی برای من برادری تعیین نکردی؟» آنجا بود که رسول خدا(ص) فرمود: «علیجانم! من تو را برای خودم نگه داشتهام.» وقتی بنا شد هر کسی دست به دست برادرش بگذارد، رسول خدا ص دست به دست امیرالمؤمنین علیبن ابیطالب ع گذاشت و در واقع فریاد زد: «ای مردم! شما همه شاهد باشید من با علی فقط پسرعمو نیستم، علی فقط داماد من نیست، برادر من هم هست.»
باید از خدا بخواهیم که فرهنگ اخوت و برادری در جامعۀ ما ارتقاء پیدا کند. از خدا میخواهیم که سیاستمداران جامعۀ ما را اهل اخوت و برادری قرار دهد. البته مبنای این اخوت و برادری چیزی جز ولایت اهلبیت عصمت و طهارت نیست. ولایتمداران و شیعیان، خیلی خوب با همدیگر میتوانند رفیق شوند. اصلاً علامت شیعهگری همین است. خدایا! قدرت و توان ما را در ایثارگری بالا ببر. خدایا! ما را اهل اخوت و برادری قرار بده. پیمان اخوت را هر روز در جامعۀ ما مستحکمتر بگردان. توفیق احیائ سنّت ویژۀ عقد اخوت را در جامعۀ ما را عنایت بفرما. هر چه سریعتر دست مجروح رهبر عزیز انقلابمان را به دستان بابرکت مهدی فاطمه متّصل فرما.
——————————–
(1) «… لِدَعْوَاکُمْ «أَنَّکُمْ شِیعَهُ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ» وَیْحَکُمْ إِنَّ شِیعَتَهُ، الْحَسَنُ وَ الْحُسَیْنُ وَ سَلْمَانُ وَ أَبُوذَرٍّ وَ الْمِقْدَادُ وَ عَمَّارٌ وَ مُحَمَّدُ بْنُ أَبِی بَکْرٍ الَّذِینَ لَمْ یُخَالِفُوا شَیْئاً مِنْ أَوَامِرِهِ- وَ أَنْتُمْ فِی أَکْثَرِ أَعْمَالِکُمْ لَهُ مُخَالِفُونَ وَ تُقَصِّرُونَ فِی کَثِیرٍ مِنَ الْفَرَائِضِ وَ تَتَهَاوَنُونَ بِعَظِیمِ حُقُوقِ إِخْوَانِکُمْ فِی اللَّه…» (احتجاج علی اهل اللجاج/2/441)
(2) قِیلَ لِأَبِی جَعْفَرٍ ع: إِنَّ أَصْحَابَنَا بِالْکُوفَهِ لَجَمَاعَهٌ کَثِیرَهٌ فَلَوْ أَمَرْتَهُمْ لَأَطَاعُوکَ وَ اتَّبَعُوکَ. قَالَ یَجِیءُ أَحَدُکُمْ إِلَى کِیسِ أَخِیهِ فَیَأْخُذُ مِنْهُ حَاجَتَهُ؟ فَقَالَ: لَا. فَقَالَ: هُمْ بِدِمَائِهِمْ أَبْخَلُ. ثُمَّ قَالَ:… إِذَا قَامَ الْقَائِمُ جَاءَتِ الْمُزَامَلَهُ وَ أَتَى الرَّجُلُ إِلَى کِیسِ أَخِیهِ فَیَأْخُذُ حَاجَتَهُ فَلَا یَمْنَعُهُ. (اختصاص شیخ مفید، ص24)
(3) قالَ موسى علیه السلام: یا رَبِّ، أرِنی دَرَجاتِ مُحَمَّدٍ و اُمَّتِهِ. قالَ: یا موسى، إنَّکَ لَن تُطیقَ ذلِکَ، و لکِن اُریکَ مَنزِلَهً مِن مَنازِلِهِ جَلیلَهً عَظیمَهً فَضَّلتُهُ بِها عَلَیکَ و عَلى جَمیعِ خَلقی. قالَ: فَکَشَفَ لَهُ عَن مَلَکوتِ السَّماءِ فَنَظَرَ إلى مَنزِلَهٍ کادَت تَتلَفُ نَفسُهُ مِن أنوارِها و قُربِها مِنَ اللّه ِ عز و جل، قالَ: یا رَبِّ، بِما ذا بَلَّغتَهُ إلى هذِهِ الکَرامَهِ؟! قالَ: بِخُلُقٍ اِختَصَصتُهُ بِهِ مِن بَینِهِم و هُوَ الإِیثارُ. یا موسى، لا یَأتینی أحَدٌ مِنهُم قَد عَمِلَ بِهِ وَقتا مِن عُمُرِهِ إلاَّ استَحیَیتُ مِن مُحاسَبَتِهِ، وَ بوَّأتُهُ مِن جَنَّتی حَیثُ یَشاءُ. (مجموعۀ ورام/1/173 و میزان الحکمه/حدیث50)
(4) قُلتُ لِأَبی عَبدِ اللّه ِ علیه السلام: نَخشى ألاّ نَکونَ مُؤمِنینَ! قالَ: و لِمَ ذاکَ؟ فَقُلتُ: و ذلِکَ أنّا لا نَجِدُ فینا مَن یَکونُ أخوهُ عِندَهُ آثَرَ مِن دِرهَمِهِ و دینارِهِ، و نَجِدُ الدّینارَ وَ الدِّرهَمَ آثَرَ عِندَنا مِن أخٍ قَد جَمَعَ بَینَنا و بَینَهُ مُوالاهُ أمیرِ المُؤمِنینَ علیه السلام! فَقالَ: کَلاّ، إنَّکُم مُؤمِنونَ، و لکِن لا تُکمِلونَ إیمانَکُم حَتّى یَخرُجَ قائِمُنا، فَعِندَها یَجمَعُ اللّهُ أحلامَکُم فَتَکونونَ مُؤمِنینَ کامِلینَ، و لَو لَم یَکُن فِی الأَرضِ مُؤمِنونَ کامِلونَ إذا لَرَفَعَنَا اللّهُ إلَیهِ و أنکَرتُمُ الأَرضَ و أنکَرتُمُ السَّماءَ؛ زید زرّاد میگوید: به امام صادق(ع) گفتم: بیم آن داریم که مؤمن نباشیم! فرمود: «چرا؟». گفتم: چون در میان خود، کسى را نمى یابیم که برادرش را بر درهم و دینارش ترجیح دهد، بلکه دینار و درهم در نزد ما مقدّم بر برادرى است که «ولایت امیر مؤمنان» ما و او را گِرد هم آورده است! فرمود: «نه! شما مؤمن هستید؛ لیکن ایمانتان کامل نمى گردد، مگر آنگاه که قائم ما ظهور کند. در آن هنگام است که خداوند، خِرَدهاى شما را به کمال مىرساند و مؤمنِ کامل مى شوید. (مستدرک الوسائل، ج7، ص213)
انتهای پیام/صاحب نیوز