۲۳:۵۸ - یکشنبه ۱۸ اسفند ۱۳۹۲

آیا تاریخ در حال تکرار است؟

متین مسلم در مطلبی با عنوان «پراگ، کابل، کی‌یف! آیا تاریخ در حال تکرار است؟»، تحولات اوکراین را مورد تحلیل قرار داده است.

 

به گزارش پایگاه خبری شهرستان شاهین شهر و میمه “شاهین نا” به نقل از خبرآنلاین، مسلم می‌نویسد: «آیا مسکو حاضر به قبول تبعات حمله به اوکراین خواهد بود؟ بعید می‌دانم. گرچه و به حسب عادت نمی‌توان رفتار کرملین را پیش‌بینی کرد. نمی‌دانم بنای قرمزرنگ کرملین!! چه خاصیتی دارد که ساکنانش را غیر قابل پیش‌بینی و عجیب و غریب می‌کند!! اینکه باورکنیم کرملین به هر بهانه‌ای مترصد دست زدن به اقدامی از جنس رفتارهای دوران شوروی است، تا حد زیادی امری غیر قابل تصور است.

اختلاف میان روسیه و غرب خصوصا ایالات متحده بر سر بحران اوکراین واقعی است. شک نکنید. اما از آن بوی آغاز جنگ سرد هم استشمام نمی‌شود. در این هم شک نکنید. این قابل توجه کسانی که در آرزوی آغاز دورانی بحرانی از نوع سرد یا گرم میان بلوک شرق و غرب به سر می‌برند.

اینکه باورکنیم کرملین به هر بهانه‌ای مترصد دست زدن به اقدامی تمام‌عیار و نظامی از جنس رفتارهای دوران اتحاد جماهیر شوروی مانند اشغال پراگ یا حمله به افغانستان است، تا حد زیادی امری غیر ممکن و بعید به نظر می‌رسد. بیشتر به این دلیل که هم پوتین و هم استراتژیست‌های نظامی روسی خوب می‌دانند چنین مداخله‌ای نه حمایت افکار عمومی داخلی و جهانی را به دنبال دارد، نه مشکلات اقتصادی روسیه اجازه چنین مداخله تمام‌عیاری را می‌دهد، نه افسران نظامی روس خاطره اینگونه مداخلات در دیگر سرزمین‌ها را به این زودی‌ها فراموش خواهند کرد و نه موقعیت استرتژیکی اوکراین اجازه چنین مداخله بی‌محابایی را خواهد داد. تازه همه این شاخص‌های منفی به جز 3 شاخص دیگر در برابر کرملین است.

Российский государственный флаг в Александровском саду

 

1- تمام سرمایه‌گذاری‌ها و همکاری‌های مشترک استرتژیک و بلندمدت روس‌ها در تعامل با غرب و به‌ویژه ایالات متحده از بین خواهد رفت. این را هر دو طرف به خوبی می‌دانند.

2- اعتبارکرملین پس تشکیل فدراتیو روسیه در نزد دولت‌های جهان به عنوان کشوری که نگاه توسعه‌طلبانه جماهیری شوروی را کنار گذاشته، از بین خواهد رفت.

3- هر گونه اقدام رسمی نظامی علیه اوکراین منجر به شروع یک جنگ تمام‌عیار چریکی در منطقه خواهد شد. با این تفاوت که بازیگران این جنگ نه صرفا ملی‌گرایان اوکراینی که تمامی ظرفیت‌های باانگیزه، بالقوه و متراکم چریکی مناطق چچن، اینگوش، آبخازی و کل منطقه شمال قفقاز خواهند بود. (البته بنا به دلایل خودشان). اما گزینه‌های مسکو برای مدیریت بازی چه خواهند بود؟

نخست، ادامه کشمکش سیاسی با رهبران اروپا در بالا و فشار نظامی محدود و حساب‌شده به نیرو های محلی در پایین، تا زمان حصول یک توافق سیاسی مثلا کنار رفتن دولت فعلی کی‌یف و بازگشت یاکونویچ. این تقریبا محال است.

دوم، پرهزینه کردن اقدامات رهبران فعلی اوکراین برای آنها و مردم اوکراین با جدا کردن رسمی منطقه کریمه از سرزمین مادری با استفاده از نیروهای شبه نظامی و میلیتسیای منطقه‌ای مورد حمایت ارتش روسیه. این کار شاید شدنی باشد اما برخلاف تصور، هزینه آن تنها متوجه مسکو نیست بلکه برای رهبران کنونی اوکراین نیز در آینده مسئله‌ساز و پرهزینه خواهد شد. شک نکنید. آنها باید روزی پاسخگوی جدایی این سرزمین و عدم توافق با روس‌ها باشند.

سوم، پوتین علی‌رغم فشارهای کنونی، بی‌میل به توافقی با آمریکا نیست. او فشار را در بالا افزایش خواهد داد تا زمان یک توافق سیاسی. مثلا انجام انتخابات. نوعی توافق برای برگزاری انتخاباتی آزاد طی دو تا سه ماه آینده که در آن هر دو طرف با مدل روسی با سهم مساوی نیروهای خود را وارد انتخابات می‌کنند. به تصور من روس‌ها انتخابات را به نفع خود تمام خواهند کرد اما با یک توازن استراتژیک قابل قبول برای همه طرف‌های سیاسی. پوتین صرفا مترصد است هزینه‌های طرف مقابل را به شدت افزایش دهد. همین.

حال کرملین کدامیک از 3 راه را انتخاب می‌کند؟ فکر می‌کنم اگر بخشی از اقدامات بیشتر تبلیغاتی جناب پطر پوتین و رومانف مدودیف را نادیده بگیریم، مسلما راه سوم را انتخاب خواهد کرد. جناب پوتین بیشتر مایل است چهره یک قهرمان سیاسی را داشته باشد. خب ایرادی ندارد! اما اهل جنگ تمام‌عیار نیست. منطقی هم نیست. هیچ دلیلی برای مقاومت سیاسی بلندمدت و مقابله نظامی کوتاه‌مدت برای او وجود ندارد.

حال چگونه است عده‌ای خوشحال مترصدند چهره‌ای ضد امپریالیستی از پوتین به صرف مخالفت با غرب ترسیم کنند!!؟ و بیش از روسیه مدافع سر و صداهای کرملین شده‌اند؟ این برای من سوال‌برانگیزتر شده تا اقدامات مسکو! جنگ سرد سال‌هاست تمام شده. این را باورکنیم.»

همچنین بخوانید:

دیدگاهتان را بنویسید

توجه: از انتشار نظرات توهین آمیز معذوریم.