پارلمان چهارم، ایستگاه140
در باب فیشهای نجومی و اصفهانی که عقب مانده!
آقای ارادتمند بعد از بریدن ترمز، زدن به جاده خاکی که” رییس ما در تهران اخلاق عجیبی دارد ۱۶ میلیون حقوق می گیرد که ۱۰ میلیونش را پس داده و البته اشتباه کرده است!
به گزارش پایگاه خبری شاهین نا؛ فضای خاک بر سری مجازی کار دست مان داده آنقدر که زادهوش جان و رییس بزرگ درباب رعایت اخلاق در این فضا نغمه ها ساز کردند.
کار به جایی رسیده که زادهوش جان به تبلیغات زودرس انتخاباتی عنوان تخریب زودرس داده اند.
رییس سلامت توضیح می دهد که انتقاد حق شوراست و چه معنا دارد که عده ای قلم به دست، تفرقه تایپ می کنند! والا
برادر جان! وقتی ساکتید و ناگهان دومینو وار رگبار انتقاد شلیک می فرمایید شائبه تبلیغاتی ایجاد می شود، آنهم زمانیکه شمارش معکوس انتخابات آغاز شده است و حتی کارمندان بعضی از معاونت ها در سایت های خود بر علیه شورا شهر مطلب منتشر می کنند!
فضای خاک برسری مجازی هم که جان میدهد برای گروکشی سیاسی و همسایه این طرفی و خانه آن طرفی!
شما می فرمایید تقوای قلم، ما همیشه گفته ایم چشم، از بس که ماخوذ به حیاییم!
منکر اقدامات شهرداری چه معنا دارد کلا؟
وقتی که یک هفته درمیان تعریف و دعواست، یک چیزی پیش می آید به نام بلاتکلیفی که سوء استفاده هم پشتش می آید.
شما فرمودید که نقد به معنای کوبیدن و تکذیب خدمات نیست که این شعار ما بوده و هست، چقدر درصد تفاهم بالا رفته.
یکی هست که بدون شعار و جو گیری رفتار می کند، همان که چفیه می اندازد و از منطقه ۱۵ رکاب می زند تا درب بلدیه و تالار نوستالژیک شورا!
دکتر جان، خدا قوت، همان منطقه ۱۵ را که دوچرخه سوار کنی، نصف شهر دعایت می کند.
اجازه دهید نفسی تازه کنیم که خفه شدیم در فضای بی طنزی و برو بریم!
به قول دور همی، دیروز تالار شورا مهمان داشت چه مهمانی!
رییس کم مانده بود سکته کند.
آقای مدیر درمان تامین اجتماعی نطقشان باز شده بود، چه نطقی! آنقدر فصیح و شیوا بود که اعضا زل زده بودند به سقف با چشمهای گرد شده البته!
آقا همین چند لحظه قبل به تقوای قلم و اتحاد و گرو نکشی سیاسی توصیه فرمودند، حالا تشریف آورده اید و از بی مهری سیاسی، سخن فرسایی می فرمایید که چه بشود؟
مثلا اعضا را مقابل هم قرار بدهید و آب گل بشود و شا ماهی دیگه…..!
والا به ما اگر به جای طلب حق بیمه اتوبوسرانی ۳۲ هزار متر زمین هلو وسط سایت کشوری تهاتر فرموده بودند، نطقمان که باز میشد، هیچ، آب را گل نمی کردیم، شاماهی از این درشت تر!
ولی نه مثل اینکه تیشه بند شده، دلمان سوخت برای معاون ابوطیاره که می گفت زمین را گرفته اید چرا بازهم پیامک تهدید میفرستید، چرا دوباره برای دیرکرد، جریمه کرده اید! درک کن عزیزجان، سایت کشوری چند هزار متر دیگر جا دارد.
دیروز جایتان خالی، مسابقه حدس بزن داشتیم.رییس درمان می گفت حدس بزن چند هزار نفر می آیند اورژانس شریعتی؟زمان می گرفت بعد ریسه می رفت که سوختی، آهان روزی سه هزار نفر!
اوووه! حالا دکتر جان شما حدس بزن که چند هزار نفرشان افقی می شوند که چندهزار نفرشان تکریم نمی شوند که چندهزار نفرشان به تور دکتر خسته می افتند و دست ازپا درازتر…
شما حدس بزن که سهم بیمه چند هزار داروخانه، پزشک، بیمارستان را نپرداخته ای، حدس بزن بابت ازکار افتادگی به چند نفر اجحاف شده و چند نفرشان پناهنده روزنامه ها شده اند،حدس بزن بیمه قالیبافان و کارگران ساختمانی چقدرش پوستر شده به دیوار و حدس بزن نمودار جریمه دیرکردکارفرمای ورشکسته چه شکلی است.
والا اگر ما هم “شستا” را داشتیم نطقمان باز میشد به چه سلیسی.
آخ، آخ، آخ! روی صندلی بنشینی کنار رییس بلدیه و بگویی”اصفهانتان عقب افتاده است!” اصفهانتان!
آنهم صندلی که در خاطره اش حک شده القاب اصفهان و شبکه خلاقیت از نوع یونسکو و صنایع دستی و ….!
اقایی که شما باشید، رفتیم جستجو کردیم درباره بریدن ترمز آنهم در سرازیری، فرموده بودند دنده سنگین هم جواب نمی دهد.
یکی بود می گفت” ارادتمند اعتقاد فکری خودم هستم!”چییی شده! اعتماد به سقفت مارا جز مرگ کرد رحممان کن.
بعد همان آقای ارادتمند بعد از بریدن ترمز، زدن به جاده خاکی که” رییس ما در تهران اخلاق عجیبی دارد ۱۶ میلیون حقوق می گیرد که ۱۰ میلیونش را پس داده و البته اشتباه کرده است!”
خوب راست می گه دیگه ما و شستا نداریم یه لقمه نان و باقالی پلو با ماهیچه است دور هم می خوریم دیگه.
آماری هم وسطای گزارش عملکرد درز کرد که “پارسال۱۸۵میلیارد تومان حق بیمه بیکاری پرداخت شده”
در کتاب العاقبه خیرما فی وقع آمده”ولله اعلم!”
دیروز لابلای لوایح آزاد سازی یک چیزی هم آمد که متوجه نشدیم چی بود ولی محتوا داشت.
عرض بشود که حکایت کرایه ابوطیاره و مصوبه افزایش قیمت و فرماندار و… خاطر شریفتان باشد، حل است.
پرونده اش شورای حل اختلاف بود که دیروز خبرآمد مصوبه افزایش قیمت که بدون اجازه فرمانداری اجرا شده بود، رفته هوا!
دوباره شهرداری لایحه بدهد و ….
یکی بیاید وسط خوش ریش و قیچی بلد، کاری بکند که نه سیخ بسوزد و نه کباب.
احسان تیموری
منبع:صاحب نیوز