دیپلماسی به سبک اصفان!

به گزارش  پایگاه خبری شاهین نا؛ آخرین جلسه قبل از ماه رمضان پارلمان به کلوخ اندازان گذشت با هندوانه اضافه!

نهضت آزاد سازی به شیوه معامله پایاپای وسط صحن علنی برقرار بود.

نه که ملت پول ندارند به جای پول هنگفت بروکراسی و کاغذبازی پروانه ساخت، ملک می دهند به شهرداری.

حالا اینکه ملک کجای شهر قرار دارد و چند کیلومتر زیر نرخ واقعی بازار قیمت گذاری می شود، بماند اما جالب آنجاست که صدای اهالی شورا بلند شد به اعتراض که این چه بلاست!

ظاهرا قانونی وجود دارد که تنها می توان تا۶۰درصد مبلغ یک قرارداد را ملک معوض گرفت یا تهاتر کرد و مابقی باید نقد باشد اما این بار ظاهرا آنقدر معامله شیرین بوده که بلدیه هول شده و ۱۰۰درصد مبلغ را تهاتر کرده!

چقدر هم که ضرر می کند بلدیه، همین حالا که رکود است ملک و ساختمان واسه خودش نرخ تورم را دور می زند، اعتراض می کنید ریا نشود؟

مجید جان دلبندم وقتی نطق می کنی و کلی خلاقیت به خرج می دهی که به جای دستگاه تصفیه هوا ملت بروند خرید تخصصی گل و گیاه بکنند، حداقل چند بار از روی اسامی آلاینده های هوا به سبک تصمیم کبری بخوان.

اعضای پارلمان وسط نسکافه نباتشان میز و صندلیها را گاز زدند از خنده، ثقل سرد می کردند خونشان پای تو بود.

عمل و عکس العمل حاج رسولیها و زادهوش جان هم سرجای خودش بود و حساب تک و پاتک را یک سره فرمودند دوستان، باشد تا وقتش بگوییم این کل کل ها به کجا کشیده.

مرد کشتی گیر شورا این روزها دلش هوای رییس سابق بلدیه را کرده، از خدماتش تجلیل می کند و تازه بغض هم می کند!

اون برگه استیضاح را بیاورید تا امضاهایش را بشماریم حساب کتابمان خوب شود.

دیروز بهارستانیهای دهم اکران شدند و این بهانه ای شد تا رییس سر درد دلش باز شود که ای فغان که حق شوراها را خورده اند و برنامه های توسعه آمده و رفته ولی دریغ از مدیریت واحد دهکده که ندادند تازه همین نیمچه اختیارات را هم می خواهند در برنامه ششم بگیرند.

وا مصیتا که مشارکت مردم در اداره شهر کم می شود و تازه درآمدهای شهرداری هم قرار است حساب کتاب دار شود.

بح بح، حساب، کتاب که حلقه گم شده است فکر کن  احکام مربوط به در آمد های شهردارای ها و مالیات بر ارزش افزوده قرار است  به خزانه داری کل واریز شود و در صورتیکه آنجا … نشود!؟ کارگروهی در وزارت کشور برای تعیین میزان و نحوه پرداخت مبالغ واریزی به حساب شهرداری ها تشکیل خواهد شد و بازهم اگر وسط راه جیب مامور را نرنند، بودجه برسد به دست بلدیه.

دوست نداریم اختیار مردم در اداره شهرها کم شود ولی کدام اختیار، مگه داریم!

شورای فلان جا که هنوز ماجرای بگیر و ببندش داغ است و حکایت استیضاح اصفهان و مباحثی که آخرش نفهمیدیم چی شد هم که پشت درها ماند.

بماند که هنوز هم می گویند سفره پهن است و کو بازرس و ناظر و کو….

کل کل های اعضای پارلمان و لنگ ماندن کار ملت هم خاص اصفهان نیست، حالا بگویید مشارکت چند بخشه؟

انگار که ملت عارض شده اند بهارستان که هم تعداد اعضای پارلمان شهرها را کم کرده اند و هم بیخ خزانه را سه قفله.

حرفهای در گوشی شنیده ایم از ریخت و پاشهای تشریفاتی به سبک اقتصاد مقاومتی در بلدیه ای که اون هفته مهمون داشته.

خدا خیر بدهد اون کسی که مدتی قبل تذکر داد که حساب و کتاب تشریفات بلدیه، به مصوبه شورا گفته زرشک!

اصلا هلاک آن تشکیلات شتابزده اقتصاد مقاومتی در نوروز شدیم!

مهمانی، دوست داریم به خصوص که آنقدر ریخت و پاش باشد که مهمان مبهوت شود و دیگر نگوید اصفهانیها خسیسند و بعد برود شهرش و مهر برخورداری را بکوبد وسط فرق مردم فلک زده حاشیه شهر اصفهان!

البته کارت هدیه درشت رقم هم برای لارج نمایی معرکه است به خصوص که معرفی شوند فلان جا برای خرید لباس برند اون ور آبی!.

اینجور مواقع تازه می فهمی اقدام و عمل و اقتصاد مقاومتی چقدر با معناست.

تازه بزن و بکوب اصفهانیها را می بریم وسط شبکه های تی وی تا همه بدانند اصفهانیها وسط رکود نه تنها دقیقه ای شونصد چوق میدهند برای اطلاع رسانی لبخندشان که وسط رکود، یه عالمه هم برخوردارند بعد دست به دامن نمایندگان می شویم که بودجه را برسانید.

به این وووی گولنسج، دیپلماسی به سبک اصفان!

صاحب نیوز