۰۹:۰۷ - دوشنبه ۰۳ خرداد ۱۳۹۵

دیپلماسی فرهنگی از منظر امام خامنه ای؛

انقلاب ایران چگونه صادر شد/ چگونه ایران با فرهنگش جهان را تسخیر می کند؟

جمهوری اسلامی ایران، بسته های متنوعی برای ارتباط گیری با جهان داراست، یکی از مهمترین و پربارترین آنها فرهنگ اسلامی – ایرانی است.

به گزارش  پایگاه خبری شاهین نا؛ دیپلماسی را به عنوان فن اداره سیاست خارجی و یا تنظیم روابط بین المللی و همچنین حل و فصل اختلاف های بین المللی از طرق مسالمت آمیز تعریف و توصیف کرده اند. زیرا در بسیاری از مواقع دیپلماسی تنها یکی از ابزارهای اجرای سیاست خارجی در میان دیگر عوامل (اقتصادی، نظامی و فرهنگی) به شمار می رود، در روند   بهره گیری از حربه های اقتصادی، فرهنگی و حتی نظامی نیز کاربرد آن ضرورت می یابد. دیپلماسی فرهنگی از نظر تئوری مفهومی جدید در علم  سیاست و روابط بین الملل به شمار می رود.

اما می توان در تعریفی کلی گفت؛ منظور از دیپلماسی فرهنگی تلاش برای درک، مطلع ساختن، مشارکت دادن و تأثیرگذاردن بر مردم دیگر کشورها است. بر اساس تعریفی دیگر، دیپلماسی فرهنگی تبادل ایده ها ،اطلاعات، هنر و دیگر جنبه های فرهنگ میان ملت ها به منظور تقویت تفاهم متقابل است، دیپلماسی فرهنگی در واقع تأمین منافع ملی با استفاده از ابزارهای فرهنگی است. در این فرایند، فرهنگ یک ملت به جهان بیرون عرضه می‌شود و خصوصیات خاص فرهنگی ملت‌ها در سطوح دوجانبه و چندجانبه تبادل می‌یابند. بنابراین یکی از حساس‌ترین مسائل مدیریت استراتژیک فرهنگی مکانیسم، به کارگیری ابزار و ظرفیت‌های فرهنگی برای تاثیر بر افکار عمومی و دولت‌های سایر کشورها می‌باشد.
عرصه دیپلماسی عمومی فرهنگی باعث می‌شود که فرهنگ و اندیشه فرهنگی نظام، که در عرصه‌های مختلف نظری، سیاست‌گذاری، تصمیم‌گیری و الگوهای رفتاری دولت جلوه‌گر است، به افکار عمومی جهانیان منعکس و جایگاه و منزلت واقعی خود را در نظام بین‌المللی پیدا کند. در غیر این صورت با تصویر ناصحیح، عملا عرصه به نفع تبیین‌های ناصحیح و گاه ناشایست از نظام فرهنگی تغییر یافته و زمینه را برای شکل‌گیری نوع اجماع و توافق جهانی علیه فرهنگ و تمدن غنی کشور فراهم می‌آورد.
با گذشت سه دهه از حضور جمهوری اسلامی ایران به مثابه کنشگری فعال در عرصه نظام بین الملل، بررسی ابعاد مختلف حوزه های فعالیت این بازیگر نسبت به دهه های نخست امکان بیشتری یافته است. عرصه دیپلماسی و خصوصا دیپلماسی فرهنگی یکی از عرصه هایی است که تحلیل و بررسی آن لازمه برنامه ریزی و تصمیم سازی برای تنظیم پویش های رفتاری سیاست خارجی است. شناخت روندها و برآیندهای سی ساله، یکپارچگی و گسست های موجود ، شناخت علل و عوامل موفقیت ها و ناکامی های این عرصه از جمله مسایلی است که  بایستی بدان پرداخته شود تا جمهوری اسلامی ایران برای حضوری پویا در محیط بین الملل بتواند به صورت پیوسته و منسجم به سمت  دست یابی به اهداف و منافع خود حرکت کند. جمهوری اسلامی ایران به عنوان کشوری که ظرفیت های عظیم تمدنی و فرهنگی داشته و با اتکا به همین مؤلفه ها می تواند دیپلماسی فرهنگی فعالی را ایفا کند می بایست به این عرصه توجه بسیار بیشتری داشته باشد.
ایران پس از انقلاب اسلامی، خود را به عنوان الگوی اخلاقی و فرهنگی در جهان معرفی کرد. به عقیده رهبران ایران، انقلاب نه تنها محدود به جغرافیای ایران بلکه به گستره کل جهان است. کشور نه تنها با خصیصه ایرانیت بلکه با فرهنگ اسلامی نیز در دنیا باید معرفی شود. موضوعاتی مانند صدور انقلاب در این دسته بندی قرار می گیرند.
رهبر انقلاب به طور مداوم در سخنرانی های خود بحث اهمیت فعالیت های فرهنگی در سیاست خارجی را متذکر شده اند و فرهنگ را هم متغیر سیاست خارجی و دستگاه دیپلماسی دانسته اند و هم متغیری در جهت صدور ارزش های انقلاب اسلامی. به طور کلی اندیشه رهبر انقلاب پیرامون مقابله با جبهه استکبار سلاح قدرتمند فرهنگ برآمده از اسلام ناب محمدی است.  اندیشه ها، آراء، نظرات و رهنمودهای حضرت رهبر انقلاب در حوزه دیپلماسی فرهنگی را باید از آرا ایشان در حوزه سیاست خارجی و دیپلماسی، صدور انقلاب، فرهنگ و ارتباطات فرهنگی و نیز نرمش قهرمانانه جست و جو کرد.
– الگو شدن انقلاب اسلامی (صدور انقلاب)
یکی از مهم ترین ساز و کارها و ابزار تأمین اهداف فرهنگی در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، مبنی بر گسترش عناصر فرهنگ ایرانی ــ اسلامی و الهام بخشی در جوامع دیگر، تدوین، تنظیم و اجرای دیپلماسی فرهنگی کارآمد و روزآمد است. از این رو یکی از اهداف مهم انقلاب اسلامی که در بدو پیروزی انقلاب مطرح گردید، صدور انقلاب بود.  انقلاب اسلامی ایران از همان ابتدا مسیر خود را از الگوهای متداول جدا کرد و بدون وابستگی به شرق و یا غرب به پیروزی رسید و در پی ارائه الگوی تازه‌ای بود که مبتنی بر آموزه‌های اسلام ناب باشد. اندیشه صدور انقلاب رهبر انقلاب تفاوت ماهوی با اندیشه حضرت امام خمینی(ره) ندارد. ایشان صدور انقلاب را در راستای جهانی بودن نهضت انقلاب و خط روشن امام(ره) می دانند. رهبر انقلاب معتقدند که منظور از صادرکردن انقلاب اسلامی، صدور نحوه و شیوه انقلاب کردن نیست، ایشان در جمع طلاب غیر ایرانی حوزه علمیه قم این موضوع را اینگونه تبیین می کنند:
هدف این نیست که ما انقلاب را به شکل متعارف در عرف سیاسی و قاموس سیاسی به این کشور و آن کشور صادر کنیم؛ انقلاب چیزی نیست که با ابزارهای سیاسی بشود آن را صادر کرد یا با ابزارهای نظامی و امنیتی بشود آن را پیش برد؛ این غلط است؛ ما از اول، این راه را بستیم. مسئله‌ی جمهوری اسلامی، مسئله‌ی بازتولید معارف والای اسلامی است، تا مسلمانها احساس هویت کنند، احساس شخصیت اسلامی کنند، با تعالیم اسلام که نجاتبخش بشریت است، آشنا شوند؛ بدانند این معنایش چیست که خداوند متعال میفرماید: پیغمبر را فرستادیم «و یضع عنهم اصرهم و الأغلال الّتی کانت علیهم»؛ این غلها و زنجیرهائی که در محیط شرک‌آلود به پای انسانها بسته است و اسلام میخواهد اینها را بگشاید، چیست؟ امت اسلامی بر اثر غفلت، مدتهای طولانی این حقایق را از یاد برده بود. امت اسلامی میتواند آزاد باشد، پیشرفته باشد، عالم باشد، عزیز باشد، مقتدر باشد؛ اینها به برکت تعالیم اسلامی به‌دست‌آمدنی است. استکبار و دستگاه‌های استعماری در طول دویست سال سعی کردند این مفاهیم را از یاد مسلمانها ببرند؛ آنها را از هویت خودشان غافل کنند تا بتوانند دست تجاوز را به محیط سیاسی آنها، به محیط اقتصادی آنها، به فرهنگ بومی آنها دراز کنند و تطاول کنند. انقلاب اینها را به یاد امت اسلامی آورد. (۳/۸/۱۳۸۹)
در اصول متعددی از قانون اساسی نیز به صدور انقلاب اسلامی به عنوان یکی از اهداف انقلاب اسلامی اشاره شده است. از جمله در اصل ۱۵۴ قانون اساسی حمایت از ملت‌های محروم و مستضعف بیان شده است: «جمهوری اسلامی ایران سعادت انسان درکل جامعه بشری را آرمان خود می‌داند و استقلال و آزادی و حکومت حق و عدل را حق همه مردم جهان می‌شناسد.  بنابراین در عین خودداری کامل از هرگونه دخالت در امور داخلی ملت‌های دیگر از مبارزه حق‌طلبانه مستضعفین در برابر مستکبرین در هر نقطه از جهان حمایت می‌کند.» رهبر معظم انقلاب نظریه صدور انقلاب را در اندیشه های امام خمینی (ره) بازگو می کنند و می فرمایند که منظور از صدرو انقلاب دخالت در امور کشورها نیست. ایشان در خطبه های نماز جمعه این موضوع را به این صورت بیان می کنند:
یک نقطه‌ی دیگر از نقاط روشن خط امام، جهانی بودن نهضت است. امام نهضت را جهانی میدانست و این انقلاب را متعلق به همه‌ی ملتهای مسلمان، بلکه غیر مسلمان معرفی میکرد. امام از این ابائی نداشت. این غیر از دخالت در امور کشورهاست، که ما نمیکنیم؛ این غیر از صادر کردن انقلاب به سبک استعمارگران دیروز است، که ما این کار را نمیکنیم، اهلش نیستیم؛ این معنایش این است که بوی خوش این پدیده‌ی رحمانی باید در دنیا پراکنده شود، ملتها بفهمند که وظیفه‌شان چیست، ملتهای مسلمان بدانند که هویتشان چگونه است و کجاست. (۱۴/۳/۱۳۸۹)
در واقع می توان گفت پراکنده شدن طبیعی اندیشه و رایحه خوش انقلاب اسلامی از منظر امام خامنه ای همانا صدور انقلاب است. بیداری اسلامی در منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا و جنبش عظیم اسلام خواهی ملت ها خود نشان داد که انقلاب اسلامی ایران، توانسته است به عنوان الهام بخش مناسبی در دنیا عمل کند. ایشان در این زمینه بیانات در دیدار جمعی از کارگران و معلمان عنوان می دارند.
امّت اسلامی نسیم بیداری را حس کرده و عطر بازگشت به معارف اسلام را بوییده است. همه‌ی اینها از آن نهضت عظیمی که شما مردم به راه انداختید و از آن مرد بزرگ و آسمانی که توانست این اقیانوس را متلاطم و این دلها را آگاه کند – امام راحل عظیم‌الشّأن – سرچشمه می‌گیرد؛ آنها هم فهمیده‌اند. دشمنی آنها با شما و امام و انقلاب اسلامی و نظام اسلامی به خاطر این است که می‌دانند چشمه‌ای از این‌جا جوشش کرده و به همه‌ی دنیای اسلام سرریز شده است.گفتند انقلاب را صادر نکنید؛ ما گفتیم انقلاب مگر کالاست که انسان آن را صادر کند؟! انقلاب مثل بوى خوش گلهاست؛ خودش صادر مى‌شود. انقلاب مثل باد بهارى است؛ خودش فضاهاى گرفته و متعفّن را عوض و جابه‌جا مى‌کند. انقلاب را کسى نباید صادر کند؛ انقلاب خودش صادر مى‌شود. (۱۰/۲/۱۳۸۲)
ایشان صدور انقلاب را صدور کالا نمی دانند که هر سال و هر روز صورت گیرد، بلکه انقلاب اسلامی ایران صادر شده است و ما همواره شاهد تاثیر آن در جهان هستیم. رهبر انقلاب در خطبه های نماز جمعه می فرمایند:
در حقیقت آنچه که مهم است بازتولید معارف والای اسلامی است مسلمانها بر اساس آن احساس هویت کنند، احساس شخصیت اسلامى کنند، با تعالیم اسلام که نجاتبخش بشریت است، آشنا شوند. صدور یک فکر و یک اندیشه، به معناى آن است که آن اندیشه، صحیح است و دل انسانها را در اکناف عالم، به خود جذب مى‌کند . … دشمن به ما می‌گوید چرا انقلابتان را صادر می‌کنید؟ ما در جواب دشمن می‌گوییم انقلابمان را صادر نمی‌کنیم. انقلاب ما صادر شد و گذشت و تمام شد! شما در مقابل یک عمل انجام شده قرار دارید. صدور انقلاب به معنای صدور یک کالا نیست که به‌طور دائم، آن هم به وسیله‌ی اشخاص بخواهد ادامه داشته باشد. (۱۴/۳/۱۳۷۲)
امام خامنه ای یکی از اصول صدور انقلاب را حمایت های معنوی و ایجاد انگیزه در دیگر کشورها می داند و می فرمایند:
 هرکس، در هر جاى دنیا براى عزّت اسلام قیام کند، ما از او حمایت معنوى و سیاسى مى‌کنیم. دشمن مى‌خواهد بگوید «شما پشتیبانى مادّى مى‌کنید» این، دروغ است. دشمن مى‌خواهد بگوید «شما با نهضت هایى که در کشورهاى اسلامى است، ارتباط دارید.» ما ارتباط سازمانى را، ارتباط رسمى را، ارتباط به آن معنایى را که دشمن در نظر دارد، جدّاً تکذیب مى‌کنیم. (همان)
رهبر انقلاب در جمع مردم سمنان، انقلاب اسلامی و تاثیرگذاری آن  در منطقه و جهان را اتفاقی و تصادفی نمی دانند و آن را فرآیندی منطقی در جریان انقلابی معنوی می دانند:
بیست‌وهفت سال از انقلاب و هفده سال از درگذشت امام گذشته، اما ملت ما این‌طور پُرنشاط و پُرانگیزه شعارهای انقلاب را بر سر دست گرفته و به پیش می‌تازد؛ این یک تصادف است؟! این یک اتفاق است؟! نه، این یک روند است؛ این یک فرایند منطقی و معقول است و ادامه هم خواهد داشت. هم ادامه خواهد داشت، هم بر روی ملتهای دیگر تأثیر خواهد گذاشت. اینها خیال می‌کردند که ما برای صدور انقلاب لشگرکشی خواهیم کرد؛ یا لشگر نظامی یا لشگر امنیتی و اطلاعاتی؛ مثل خودشان که برای مقاصدشان لشگرهای امنیتی می‌فرستند؛ اما غافل از اینکه نه، ما نه لشگر اطلاعاتی می‌خواهیم و نه لشگر نظامی، بلکه حرف ملت ایران و آن طرحی که ملت ما برای اداره‌ی ملتها و جوامع به میان آورده، در دل ملتهای مسلمان می‌نشیند و ملتهای مسلمان به طور طبیعی علاقه‌مند و طرفدار ملت ما می‌شوند، که هستند و شدند و روزبه‌روز هم بیشتر می‌شوند. (۱۷/۸/ ۱۳۸۵)
یکی از سیاست های جمهوری اسلامی ایران این است که حرف حق و الهی را به ملت های مظلوم و مستضعف جهان برساند. در زمانی که جریان رسانه ای دنیا در دست امپراطوری رسانه ای آمریکا و صهیونیسم قرار دارد، جریانی باید بسیار قدرتمند باشد تا بتواند از لایه های تاریک و دروغین جوسازی های رسانه ای عبور کند و پیام خود را به مخاطب اصلی برساند. این امر توانسته با وقوع انقلاب اسلامی در ایران صورت گیرد و بسیاری از ملت های ستمدیده و مستضعف جهان با دریافت پیام انقلاب ایران، دست به تحرکات گسترده ای برای رهایی از جریان ظلم و تزویر در جهان زدند. رهبر انقلاب در بیانات در سالگرد ارتحال حضرت امام خمینی(ره) می فرمایند:
نمی‌توانند این نظام را در چارچوب مرزهای ایران محبوس کنند. مسلمانان دنیا، این نظام را از خود می‌دانند و این همان چیزی است که استکبار را به‌شدّت خشمگین می‌کند. اسم این را صدور انقلاب می‌گذارند؛ یعنی همان تعبیری که انقلابیّون مارکسیست، در دهه‌های میانه‌ی قرن بیستم، به آن افتخار می‌کردند؛ در حالی که ما به آن معنا و به آن صورت، معتقد به صدور انقلاب نیستیم. وقتی که این انقلاب، اسلامی است، پس همه‌ی مسلمانان عالم، به آن علاقه‌مند و معتقدند و آن را از خود می‌دانند. (۱۴/۳/۱۳۷۶)
الگو بودن و ایجاد یک جامعه نمونه(اسوه) یکی دیگر از اصول صدور انقلاب از دید امام خامنه ای (مدظله) است. ایشان صدور انقلاب را صدور فرهنگ انسان‌ساز اسلام و صدور صفا و خلوص و تکیه و اصرار بر ارزشهاى انسانى می دانند. و این کار و انجام این وظیفه را یک افتخار می دانند. ( ۱۹/۴/۱۳۶۸ بیانات در مراسم بیعت اقشار مختلف مردم)
اگر صدور انقلاب به معناى صدور فرهنگ قرآنى و انسان‌ساز اسلام است، این درست است و به آن نیز افتخار مى‌کنیم. ما وظیفه‌ى خود مى‌دانیم که با صداى بلند و توان بالا، مفاهیم و ارزشها و احکام و معارف اسلامى را که مایه‌ى نجات ملت ها و مستضعفان و مظلومان است، اشاعه دهیم. (۲۲/۴/۱۳۶۸ بیانات در دیدار میهمانان خارجی مراسم اربعین امام خمینی)
 روابط فرهنگی 
از دیدگاه رهبر معظم انقلاب اقتدار حقیقی برای یک کشور اقتدار فرهنگی است و انزوای حقیقی نیز انزوای فرهنگی است و اگر کار فرهنگی بدرستی انجام شود، هیچ عاملی نمی تواند کشور را منزوی کند. ایشان بر این نظر هستند که اگر کار فرهنگی بدرستی انجام شود و بر ذهن و فکر و عاطفه افراد تأثیرگذار باشد، قطعاً برخی خلأهای احتمالی در عرصه دیپلماسی و یا ارتباطات تجاری و اقتصادی، پُر خواهد شد. از این منظر باید گفت که دیپلماسی و ارتباطات فرهنگی از منظر امام خامنه‌ای(مدظله) از اهیمت بالاتری نسبت به ارتباطات تجاری، اقتصادی و سیاسی است.
اصول و سیاست های فرهنگی کشور از منظر امام خامنه ای شامل، تاسی به مفاهیم قرانی، تاسی به سیره معصومان، اعتقاد به درگیری تاریخی جبهه اسلام و کفر، اتکا بر فرهنگ انتظار، ترویج فرهنگ ایثار و شهادت، اهتمام به اصل امر به معروف و نهی از منکر، ایجاد روحیه و فرهنگ عدالت خواهی، تبادل فرهنگی، تقویت و بسط ازادی های مشروع، ارتقا سبک زندگی، توسعه روحیه عزت مداری، تحکیم همبستگی ملی، ایجاد حس، مشارکت اجتماعی، تقویت وجدان کاری و انضباط اجتماعی می باشد.
 مقام معظم رهبری گسترش فرهنگ و ارتباطات فرهنگی جمهوری اسلامی ایران را سدی در برابر نفوذ تهاجم فرهنگی و عنصری در جهت مقابله با نظام سلطه است:
اگر کار فرهنگی بدرستی انجام شود و بر ذهن و فکر و عاطفه افراد تأثیرگذار باشد، قطعاً برخی خلأهای احتمالی در عرصه دیپلماسی و یا ارتباطات تجاری و اقتصادی، پُر خواهد شد. سفیران فرهنگی جمهوری اسلامی ایران خط مقدم جبهه فرهنگی در عرصه بین المللی هستند و سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی نیز مرکز اصلی این جبهه فرهنگی است. این کشورها با حرکت فرهنگی، اهداف غیرانسانی خود را دنبال می کنند در حالیکه در نظام اسلامی که برخاسته از سخن حق و تفکرات ناب الهی است، باید از روشها و ابزار فرهنگی استفاده بهتر و شایسته تری شود. (۱۱/۱۲/۱۳۸۸)
 ایشان بر این نظر هستند که جبهه استکبار قصد دارد با ارائه یک چهره مخدوش از نظام جمهوری اسلامی، مردم دنیا و علاقه مندان به این نظام را بدبین کنند و از تأثیر معنوی و روحی انقلاب اسلامی بکاهند، بر همین اساس مهمترین وظیفه نمایندگان فرهنگی، ارائه یک تصویر درست از انقلاب اسلامی است. و لازمه ارائه این تصویر درست، تعریف صحیح از اسلام است:
ارائه تصویر درست از انقلاب و نظام جمهوری اسلامی برای مردم دنیا و همچنین مسئولان کشورها یکی از وظایف مهم و کارهای بزرگ سفیران فرهنگی است. بدخواهان و مستکبران تلاش دارند تا اسلامی را به جهانیان معرفی کنند که یا اسلام متحجر و یا اسلام بی خاصیت لیبرالی باشد در حالیکه اسلام واقعی و ناب مورد نظر نظام اسلامی، دارای مفاهیم والا، عمیق و روشن از انسان، خدا، جهان آینده، و نیازهای مادی و معنوی بشریت است. (همان)
رهبر معظم انقلاب بازسازی کشور را بعد از جنگ یکی از ضروریات اصلی نظام می دانند که باید با استفاده از دستاوردهای بشری صورت گیرد و یکی از راه های دستیابی به این دستاوردها ارتباط با دیگران است. ایشان در دیدار با مسئولان وزارت امورخارجه این موضوع را به این صورت بیان می کنند:
یک عده مجرم، با سوءاستفاده از دستاوردهای بشری، کشور ما را ویران کردند؛ ولی ما میخواهیم خانه‌ی خودمان را با استفاده از همان دستاوردهای بشری آباد کنیم. این کار، جز با ارتباطات جهانی، جز با دیپلماسی فعال، جز با نشست و برخاستها و سخن‌گفتنهای حکیمانه و فعالیت و ابتکار و دادوستد و اعلام و درخواست همکاری در آن ضابطه و چارچوب خاص، امکانپذیر نیست. پس، امروز وزارت خارجه پیشاهنگ ارتباطاتی است که برای دوران بازسازی ضروری است؛ چه سیاسیش، چه اقتصادیش، چه حتّی فرهنگیش. آن نوک پیکان حرکت دیپلماسی، نماینده‌ی وزارت امور خارجه است؛ بقیه در کنار او وارد میشوند و باید بشوند. (۱۸/۴/۱۳۷۰)
ایشان همچنین ایران را دارای ذخایر عظیمی از لحاظ فرهنگی می داند که این امر باعث عزت کشور در سطح جهان است:
هر ملتی ذخیره‌یی دارد. ملت ما هم ذخایر خیلی فراوانی دارد؛ ذخایر فرهنگی، پرونده‌ی بسیار درخشان در صحنه‌ی علم جهانی، در صحنه‌ی سیاست جهانی، در صحنه‌های گوناگون. ما بنای فخرفروشی نداریم. اگر خوبی، برای خودت هستی؛ اگر پولداری، برای خودت هستی؛ اگر قدرتمندی، برای خودت هستی؛ ارتباطاتت با ما، ارتباطات و علایق انسان با انسان است. بنابراین، عزت یعنی تحمیل هیچ‌کس را قبول نکردن. (همان)
رهبر معظم انقلاب در توصیه های خود به کارکنان و مسئولان دستگاه دیپلماسی و سیاست خارجی کشور، پشتوانه ایران را نهضت جهانی اسلام می دانند که از آن به عنوان پدیده فرهنگی یاد می کنند که باید خوب مراقبت و معرفی شود:
شتوانه‌ی شما اسلام است؛ این را بدانید. بعضی میگویند ما میخواهیم اسلام را حفظ کنیم؛ نه، اسلام ما را حفظ میکند. پشتوانه‌ی شما همین ایمان و همین نهضت جهانىِ اسلام است .نهضت جهانی اسلام یک شخص نیست که ترورش کنند، یک سازمان نیست که منحلش کنند، یک دولت نیست که منزویاش کنند، بلکه یک پدیده‌ی فرهنگی و توده‌یی و عمومی است. ما باید هوایش را داشته باشیم و باید مراقب باشیم. نفس اعلامِ مواضع اسلامی در دنیای اسلام، اعتبار ما را افزایش میدهد و برای ما امتیاز است و نشاندهنده‌ی عمق استراتژیک ما و کمککننده‌ی به ماست. (۲۵/۵/۱۳۸۳)
گسترش ارزش های اسلامی و ملی
گسترش ارزشهای ملی یکی از اهداف اصلی دیپلماسی فرهنگی است. یکی از راههای پیشبرد ارزشها، یافتن ارزشهای مشابه در دیگر فرهنگها و پیوند زدن میان آنها است. برای مثال جامعه ژاپن یک جامعه صلحگرا ، با مردم آرام و در عین حال احساساتی است در این جامعه ارزشها که به تفاهم و گفت وگو و مدارا مرتبط است راحت تر قابل گسترش است. روشی که ایران با استفاده از آن باید خود را در ارتباطات جهانی معرفی کند از دیدگا مقام معظم رهبری بسیار مهم و حائز اهمیت است. ایشان در جمع اعضای هیئت دولت این امر را اینگونه بیان می دارند:
در زمینه سیاست خارجی باید سعی کنید که همه در دنیا بدانند که ملت و دولت ایران، انگیزه و هدفش این است که میخواهد با فکر خود، با نیروی خود، با اراده خود، در راه سعادت خود قدم بردارد. این آن چیزی است که ما به عنوان یک ملت دنبالش هستیم. حقّ ملت ما هم هست که در فکر این باشد که با ذهنیّت خودش، با فکر خودش، با فلسفه خودش، با دین و ارزشهای خودش، راههای سعادت و تکامل را بپیماید. البته کسانی که سعی دارند فرهنگ و روش خودشان را تحمیل کنند، این را نمیپسندند؛ لیکن مردم بیغرض و بینظر دنیا، این را میپسندند. در ارتباطات دیپلماسی ما، باید بر این استقلال و بر این عزّت اجتماعی تکیه شود، که بحمداللَّه میشود و این روش درستی است. ما با ملتهای دنیا و با دولتهای گوناگون عالم، بنای همکاری و تفاهم داریم؛ البته نه با زورگویان و کسانی که میخواهند همه مسائل را با تکیه بر قدرت خودشان حل کنند؛ مثل امریکا. با اینها آبمان در یک جوی نمیرود. (۲/۶/۱۳۷۷)
رهبر معظم انقلاب، مشکل نظام سلطه جهانی را ذات و ماهیت انقلاب اسلامی ایران می داند که دارای پیام های روشن در عرصه های مختلف برای جهان است. دین مبین اسلام، ریشه تمام برنامه های انقلاب اسلامی است که نظام ظالمانه سلطه هرگز با این روش و برنامه کنار نخواهد آمد. ایشان در دیدار مسئولان وزارت امور خارجه و سفرای جمهوری اسلامی ایران در دیگر کشورها با رهبر انقلاب می فرمایند:
انقلاب اسلامی برای تحقق برنامه‌ی سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی اسلام در ایران برپا شده و در عرصه‌ی روابط جهانی نیز با تکیه بر آموزه‌های اسلامی، نظام ظالمانه‌ی سلطه را رد و صلح و امنیت و سعادت همه‌ی ملت‌ها را پیگیری می‌کند و به همین علت نظام سلطه‌ی جهانی ذاتاً با نظام اسلامی دچار چالش است که این واقعیت را هیچ‌گاه نباید از یاد برد. (۳۰/۵/۱۳۸۶)
ایران‌، مرکز جبهه‌ پایداری‌ اسلامی‌ در جهان‌ است‌ و نظام‌ اسلامی‌ با اقتدار در مواضع‌ خود ایستاده‌ است‌. بنا بر این‌ نمایندگان‌ سیاسی‌ جمهوری‌ اسلامی‌ ایران‌ نیز در عرصه‌ دیپلماسی باید بر ایستادگی‌ و استقامت‌ در آرمانهای‌ خود و تمجید از نظام‌ مترقی‌ و پیشرفته‌ اسلامی‌ تصریح‌ کنند. (بیانات در دیدار مسئولان وزارت خارجه با رهبر انقلاب: ۲/۵/۱۳۷۴)
گسترش و تعمیق زبان فارسی
زبان از جمله ابزارهای مهم دیپلماسی فرهنگی است، هر چه این ابزار در اختیار افراد بیشتری قرار گیرد امکان بیشتری برای افزایش تفاهم و گفتوگو فراهم می آید. به همین دلیل گسترش زبان فارسی در جهان امری ضروری است، با گسترش زبان فارسی شرایط ذیل حاصل خواهد شد:
۱. دسترسی به تعداد بیشتری از افراد به منابع خبری ایرانی امکان پذیر است و وابستگی تعداد بیشتری مخاطب به منابع خبری غیر فارسی در مورد ایران کاهش می یابد.
۲. بسیاری از متون ادبی و تاریخی ایران به زبانهای دیگر ترجمه نشده و شاید اساسا ترجمه آن به زبان های دیگر دشوار باشد با گسترش زبان فارسی امکان استفاده از منابع غنی فرهنگی و تاریخی ایران برای تعداد بیشتری میسر می گردد.
رهبر معظم انقلاب زبان فارسی را یکی از گنجینه های بزرگ ایران می دانند که در زمان های گذشته زبان رسمی برخی از دربارها در دوران عثمانی و غیره بوده است. ایشان در دیدار اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی پیرامون اهمیت زبان فارسی می فرمایند:
زبان فارسی یک روزی از قسطنطنیه‌ی آن روز، از استانبولِ آن روز، زبان علمی بوده تا شبه قاره‌ی هند؛ اینکه عرض میکنم از روی اطلاع است. در آستانه- مرکز حکومت عثمانی – زبان رسمی در یک برهه‌ی طولانیای از زمان، زبان فارسی بوده. در شبه قاره‌ی هند برجسته‌ترین شخصیت‌ها با زبان فارسی حرف میزدند و انگلیس‌ها اولی که آمدند شبه قاره‌ی هند، یکی از کارهایی که کردند این بود که زبان فارسی را متوقف کنند؛ جلو زبان فارسی را با انواع حیَل و مکرهایی که مخصوص انگلیس‌ها است گرفتند. البته هنوز هم زبان فارسی آنجا رواج دارد و عاشق دارد؛ کسانی هستند در هند – که بنده رفته‌ام دیده‌ام، بعضیهایشان اینجا آمدند آنها را دیدیم – عاشق زبان فارسی اند؛ اما ما در کانون زبان فارسی، داریم زبان فارسی را فراموش میکنیم؛ برای تحکیم آن، برای تعمیق آن، برای گسترش آن، برای جلوگیری از دخیلهای خارجی هیچ اقدامی نمیکنیم.(۱۹/۹/۱۳۹۲)
امام خامنه ای زبان فارسی را پیام رسان فرهنگ اسلامی می داند که از طریق زبان فارسی به شبه قاره هند نفوذ کرده است. ایشان در این مورد می فرمایند:
علت دیگر نفوذ زبان فارسی، آن بار معنایی است که این زبان با خودش حمل میکند. زبان فارسی، فرهنگ غنییی را با خودش می برده است؛ این فرهنگ امروز در اختیار ماست؛ عمدتاً هم فرهنگ اسلامی است؛ یعنی اسلام در این منطقه‌ی شرق عالم، از شبه قاره گرفته تا چین و تا هر جای دیگر که رفته، با زبان فارسی رفته است. خیلی نزدیک به نظر می آید که یکی از عوامل گسترش زبان فارسی در دنیا – و لااقل در این ناحیه – همراهی آن با دین و پیام دین و معارف دینی باشد؛ یعنی آن کسی که این دین و این معارف را میپذیرد، زبانی را هم که حامل آن است، میپذیرد. من دیده‌ام که قوالها در هند در آن مقبره‌ی شاه ولی اللَّه می نشینند و اشعاری را به زبان فارسی هم میخوانند. البته فارسی را هم خیلی بد میخوانند؛ یعنی صدایشان خوب است، لیکن خواندنشان خیلی غلط دارد؛ درعین‌حال اشعار، همان اشعار عرفانی و معنوی فارسی است؛ که یا از اشعار خود شاه ولیاللَّه و یا از اشعار دیگران میخوانند. بنابراین، ما میتوانیم آن محتوای عرفانی و آن فرهنگ اسلامی را که شکل لطیف و زیبای خودش را در ایران داشته، عامل گسترش زبان بدانیم. (همان)
وقوع انقلاب اسلامی در ایران و رسیدن پیام این انقلاب به مردم مستضعف جهان نیز باعث شده تا زبان فارسی به گوش بسیاری از افراد علاقمند امام خمینی (ره) و نهضت جهانی ایشان آشنا به نظر آید. رهبر انقلاب نیز انقلاب اسلامی و پیام جهان امام خمینی (ره) را عاملی برای فراگیری زبان فارسی می دانند:
امروز هم حقیقتاً زبان فارسی در دنیا جاذبه‌ی جدیدی پیدا کرده است. من کسانی را از کشورهای عربی و غیرعربی دیده‌ام که اینها زبان فارسی را از طریق رادیوی جمهوری اسلامی یاد گرفته بودند. جاذبه‌ی سخنان امام و حقایق انقلاب و مفاهیم انقلابی، اینها را با زبان فارسی مأنوس کرده بود و این زبان را میفهمیدند. هم در منطقه‌ی شرقی عربستان که صدای ما به آن‌جا میرسد، هم در پاکستان و بخصوص در هند، و هم در آفریقا ما این را دیدیم. من سال ۵۹ هند بودم؛ در آن‌جا دیدم که کسانی به خاطر سرودهای انقلابی، زبان فارسی را میفهمند؛ مطمئناً در جاهای دیگر هم این معنا وجود دارد. بنابراین، هر جا که جاذبه‌ی این فرهنگ و این تفکر بتواند راهی باز کند و نفوذی بکند، زبان فارسی هم هست.(همان)
زبان فارسی در دیدگاه رهبر معظم انقلاب تا بدان جا حائز اهمیت است که ایشان در رویکردی آینده نگر، این زبان را زبان علمی جهان می بینند به صورتیکه زمانی ایران در قله علم و دانش جهان قرار گرفت، جویندگان علم زبان فارسی را ابتدا فرا بگیرند. امام خامنه ای در این باره در دیدار کارگران در گروه صنعتی مپنا در این مورد عنوان می کنند:
اگر ملّت ایران بخواهد جایگاه شایسته خود را پیدا بکند، این جایگاه تعریف شده است. من مکرّر گفتهام، ملّت ما باید به جایی برسد که دانشپژوهان عالَم، برای اینکه به قلّههای علم دست پیدا کنند، مجبور باشند زبان فارسی یاد بگیرند؛ این یک جایگاه تعریفشده است. (۱۰/۲/۱۳۹۳)
در تاریخ ایران دانشمندان بزرگی چون ابوریحان بیرونی یا ابن سینا وجود داشتند که آثار علمی بسیار ارزشمندی را خلق کردند و دانشمندان برای دستیابی به محتوای این آثار امر ترجمه آنها را به زبان مقصد انجام می دادند. رهبر انقلاب جهانی شدن زبان فارسی و فراگیری آن توسط نخبگان جهانی را امری می دانند که در تاریخ محقق شده است و می تواند این موضوع بار دیگر نیز صورت گیرد. ایشان در دیدار نخبگان جوان می فرمایند:
شما کاری کنید که در یک دوره‌ای – حالا این دوره ممکن است پنجاه‌سال دیگر یا چهل سال دیگر باشد – هر دانشمندی اگر بخواهد به آخرین فراورده‌های علمی دست پیدا کند، ناچار باشد زبان فارسی را که شما اثرتان را به زبان فارسی نوشته‌اید، یاد بگیرد؛ همچنانیکه امروز شما برای دستیابی به فلان علم، مجبورید فلان زبان را یاد بگیرید تا بتوانید کتاب مرجع را پیدا کنید و بخوانید. شما کاری کنید که در آینده، کشور شما یک چنین وضعی پیدا کند؛ و میتوانید. یک روز اینجور بوده است؛ کتابهای دانشمندان ایرانی را به زبانهای خودشان ترجمه میکردند، یا آن زبان را فرا میگرفتند برای اینکه بتوانند بفهمند. این هم بد نیست شما بدانید که کتاب «قانون» ابن‌سینا که در پزشکی است، همین ده پانزده سال پیش – زمان ریاست‌جمهوری من – به فارسی ترجمه شد! بنده دنبال کردم؛ افرادی را مأمور کردم، بعد هم شنیدم یک مترجم خوش‌قلمِ بسیار خوش ذوق کُرد، این را به فارسی ترجمه کرده که امروز ترجمه‌ی فارسیاش هست. تا آن وقت، قانون به زبان عربی نوشته شده بود – ابن‌سینا کتاب را به زبان عربی نوشته است – و به فارسی ترجمه نشده بود؛ در حالیکه چند صد سال قبل به زبان فرانسه ترجمه شده! یعنی آنها که این کتاب را لازم داشتند، برده‌بودند و ترجمه کرده بودند. ببینید، مرجعیت علمی این است؛ مجبورند کتاب شما را ترجمه کنند یا زبان شما را یاد بگیرند. هدفتان را این قرار بدهید. همتتان را این قرار بدهید. همتتان را پیشرفت در زمینه‌ی دانش و شکستن مرزهای علم قرار بدهید، که البته در این زمینه، من مطالب دیگری هم دارم که وقت تمام شده و ناچارم آخرین نکته را بگویم. (۱۲/۶/۱۳۸۶)
ما باید برای رواج زبان فارسی در دنیا و گسترش جغرافیایی آن تلاش کنیم تا این زبان در موضع قدرت قرار گیرد و بتواند بخش عظیمی از مدنیت گذشته عالم را که با خود همراه دارد به دنیا ارائه دهد… در چنین میدانی که قدرتهای جهان برای سلطه‌طلبیهای فرهنگی خود انواع سیاستها را بکار می‌برند و مجال برای تبادل فرهنگی میان فرهنگهای اصیل، کهن، غنی و پرظرفیت تنگ می‌آید و متأسفانه روح و توجه در میان ملتها غالبا به فرهنگها و زبانهایی است که امکانات مادی فراوانی در اختیار دارند… ارتباط و تبادل این فرهنگها با یکدیگر برای ملتهای صاحب فرهنگ، بسیار ارزشمند و گرانبهاست و این همه ایجاب می‌کند که فارسی‌زبانان و همه کسانی که ارزش و اهمیت تاریخی و فرهنگی زبان فارسی را می‌دانند، برای ترویج و گسترش آن تلاش کنند. (بیانات در دیدار اعضای دومین مجمع بین‌‌المللی زبان فارسی با رهبر انقلاب: ۱۲/۱۲/ ۱۳۷۷)
بنابراین رهبر معظم انقلاب، زبان فارسی را به خاطر حلاوت و شیرینی آن، ابزاری بسیار مناسب برای انتقال ارزش های اسلامی و انقلابی، فرهنگ، اندیشه و آثار ایرانی و اسلامی می دانند که باید توسط دست اندرکاران این امر و نخبگان کشور جهت بسط و گسترش جهانی آن تلاش شود.
– سخن پایانی
آنچه که در این باب پیرامون اندیشه های رهبری پیرامون فرهنگ و دیپلماسی فرهنگی آورده شد، نشان از اهمیت امر فرهنگ در دیدگاه کلان ایشان دارد. بر اساس این اندیشه ها، ایران دارای غنای فرهنگی بسیار گرانبهایی می باشد که نه تنها مختص جغرافیای ایران بلکه دارای ابعاد جهانشمول نیز می باشد. ارزش های اسلامی و انقلابی ایران و تاثیرات شگرفی که بر روی قلب های ملت های مستضعف و آزاده جهان گذاشته است، خود جنبه های فرهنگی کشور ایران را می رساند. گسترش فرهنگ غنی و شناساندن ایران ابزارهای خاص خود را می خواهد که کارگزاران سیاست خارجی، صدا و سیما و دستگاه های بخش فرهنگی با استفاده از این ابزارها باید فرهنگ اسلامی – ایرانی را در جهان گسترش دهند.
‌از این روی دیپلماسی فرهنگی از آن جهت که به یک کشور امکان می دهد که فرهنگ، جامعه و مردمش را به دیگران معرفی کند و همچنین از طریق فزونی بخشیدن به ارتباطات خصوصی بین مردم کشورهای گوناگون، کشورها را قادر می سازد که ایده آل های سیاسی و سیاست هایشان را در انظار افکار عمومی بسیار جذاب سازند. وقتی فرهنگ کشوری شامل ارزش های جهانشمول شود، کسب نتایج دلخواه برای آن کشور افزایش می یابد.
باید این نکته را نیز مدنظر قرار داد که جهان در حال عبور از دوران گذاری است که نظم جدید جهانی در پی آن شکل خواهد گرفت.  در این دوران انتقالی، ایران برخوردار از خودباوری برخاسته از انقلاب اسلامی خود یکی از منابع و موضوعات اصلی در شکل دادن به نظام آینده جهانی است؛ لذا درصورت ارزیابی دقیق و ایفای نقش حساب‌شده، می‌تواند قدرت خود را نهادینه و اثرگذار کند. با توجه به این واقعیت که منابع غیرنظامی قدرت و به‌ویژه قدرت اقناعی و گفتمان‌های تأثیرگذار در شکل‌گیری ساختار آتی روابط بین‌الملل نقش برجسته‌ای دارند، می‌توان دریافت که جمهوری اسلامی ایران می‌تواند نقش برجسته‌ای در مناسبات درحال تکوین جهانی ایفا نماید. درواقع، سابقه غنی فرهنگی و تمدنی و عمق و گسترده خاستگاه فرهنگی ایران در کنار استقلال و اعتماد به نفس ناشی از گفتمان اصیل انقلاب اسلامی توان عملی برای نقش‌آفرینی جهانی در حوزه نظام معنایی را برای ایران فراهم کرده است.
فرهنگ
دیدگاهتان را بنویسید

توجه: از انتشار نظرات توهین آمیز معذوریم.