چرا روزنامههای اصلاحطلب جرأت انتقاد از فائزه هاشمی را ندارند؟
برخورد روزنامههای اصلاحطلب با آقازاده هاشمی مانند برخورد زیردستان با فرزند نازپروده صاحبخانه است که اگرچه کار زشتی از این بچه سرزده اما توان برخورد با آن را ندارند و با ناز و نوازش با او برخورد و دق و دلی خود را بر سر همسایه خالی میکنند.
به گزارش پایگاه خبری شاهین نا؛ پس از روانه شدن سیل انتقادات نسبت به حضور فرزند هاشمی رفسنجانی در محفل عنصر بهایی، روزنامههای زنجیرهای با عصبانیت دست به کار توجیه اقدام فائزه هاشمی شدند و در حمایت از وی و پدرش قلم فرسایی کردند.
روزنامه آرمان که روزنامه حامی خانواده هاشمی است، عکس یک خود را به فائزه هاشمی اختصاص داد و در موضعی حمایتی از هاشمی رفسنجانی، اقدام وی نسبت به تذکر به فرزندش را ارج نهاد اما از سوی دیگر به جای تقبیح کار فائزه هاشمی معترض شد که چرا عکسهای حضور وی در محفل بهاییها انتشار یافته و آنرا خلاف اخلاق نامید. روزنامه حامی هاشمی انتظار داشت که رسانههای دیگر چون این اقدام از فرزند هاشمی رفسنجانی سر زده از آن چشم پوشی کنند و از کنار آن رد شوند و استاندارد دوگانهای را در این زمینه بهوجود بیاورند. [1]
این درحالی است که عکس مذکور در شبکه اجتماعی تلگرام توسط کاربران این شبکه اجتماعی به طور گسترده انتشار پیدار کرده و موضوع حضور فرزند رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام در خانه یک بهایی مسئلهای نیست که بتوان از دید افکار عمومی آنرا پنهان کرد.
جالب اینجاست که تبعات حضور دختر هاشمی در محفل بهاییها بسیار زیاد است و ابعاد ماجرا آنقدر زیاد بوده که هاشمی رفسنجانی طی مصاحبهای کوتاه و فوری با روزنامه جمهوری اسلامی که نزدیک به وی است این کار فرزند خویش را ناپسند خواند و بیان داشته فائزه باید این کار خود را جبران کند.
اما امروز همین روزنامه در مطلبی جالب توجه که بیشتر به یک نامه دلجویی میمانست خطاب به فائزه هاشمی نوشت: «صاحب این قلم، عمیقاً بر این عقیده است که اینهمه اعتراض و جنجال که به بهانه گفتارها و رفتارهای شما و سایر فرزندان آیتالله هاشمی رفسنجانی علیه ایشان میشود، اعتراض به شما نیست بلکه هدف اینست که این استوانه نظام جمهوری اسلامی خرد شود … با این حال، این واقعیت را نیز نمیتوان نادیده گرفت که اگر شما همواره منضبط رفتار میکردید، آقای هاشمی رفسنجانی در این کارزار نابرابر، پیروزیهای بزرگتری به دست میآوردند. به همین دلیل، انتظار از شما خانم فائزه هاشمی اینست که برای پدرتان بازوئی توانا باشید و با اشتباهاتتان از قدرت بازوهای ایشان نکاهید.» [2]
روزنامه اصلاحطلب شرق نیز با «دردسرساز» نامیدن حضور فائزه هاشمی در محفل بهاییها نوشت: «انتشار یک عکس چنان تأثیری بر فضای سیاسی ایران گذاشت که شاید کسی تصورش را نمیکرد. فائزه هاشمیرفسنجانی به دیدار فریبا کمالآبادی، زندانی بهایی که به مرخصی آمده بود، رفته که زمانی در زندان اوین با او همبند بوده است. پس از این دیدار، تصویر آن در برخی رسانهها منتشر شد که اعتراضات بسیاری را بههمراه داشت.» [3]
این روزنامه البته در ابتدا سعی کرده که مسئله را ناچیز جلوه دهد اما ابعاد ماجرا آنقدر زیاد بوده که در روایت این مسائل این ترفند روزنامه اصلاحطلب نیز ره به جایی نبرده است. در پی اقدام فائزه هاشمی مراجع، رئیس قوه قضائیه حتی حسام الدین آشنا، مشاور رئیسجمهور به این موضوع واکنش منفی نشان دادهاند.
حسامالدین آشنا، در این باره در صفحه فیسبوک خود نوشت: «ایکاش آنانی که نام بزرگشان بر نام کوچکشان غلبه دارد بهجای انتشار تصاویر عیددیدنیهای پسانوروزی، کمی هم در عواقب امور اندیشه و نصیحت پدر را آویزه گوش میکردند. کاش میدانستند که با این کار نه کمکی به میزبان کردهاند و نه باری از ایران برداشتهاند.»
روزنامه اصلاحطلب اعتماد اما کمی از این موضوع عصبانی بود. البته عصبانیت این روزنامه از اقدام فائزه هاشمی نیز مانند دیگر روزنامههای اصلاحات و حامی هاشمی از این مساله بود که چرا آقازاده حاشیهساز برای این جریان و پدرش بازهم دردسرساز شده است.
« تحمل هزینه از سر بیتدبیری» عنوان مطلبی بود که علی شکوهی در این روزنامه به نگارش در آورده بود. ستوننویس روزنامه اعتماد که با قلمی عصبانی منتقدان را نیز نواخته درباره اقدام آقازاده هاشمی نوشت: « در این وضعیت که کلیت نظام هرگونه ارتباط تشکیلاتی میان فرقه بهاییت در ایران با سازمان اصلی آن در اسراییل را جرم تلقی میکند و برخی از این عناصر تشکیلاتی را به دلیل ارتباط با دشمن، مجرم میشناسد، یک چهره سیاسی شناخته شده به این دلیل که مدتی را با چند بهایی در زندان بوده، به ملاقات آنان میرود و اساسا لحاظ نمیکند که پیشینه خودش چیست، به کدام جریان سیاسی تعلق دارد، فرزند چه کسی است، نتیجه این اقدامش چقدر به زیان رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام تمام میشود و مخالفانش چگونه از این ماجرا علیه نیروهای اصلاحطلب و پدر بزرگوارش بهره خواهند برد. این بیتدبیری را چگونه میتوان توجیه کرد؟ طبیعی است که این تصمیم فائزه هاشمی کاملا اقدام شخصی و فردی اوست و بدون مشورت با دیگران صورت گرفته است. اما مگر میشود پیامدهای منفی چنین اقدامی را در نظر نگرفت و صرفا بر اساس ظاهر دین و مبانی اخلاق اقدام کرد؟»[4]
البته دیگر روزنامههای اصلاحطلب نیز سعی در کتمان و پنهانکاری ابعاد ماجرا داشتند و در مورد اقدام اشتباه فائزه هاشمی روزه سکوت گرفتند یا اینکه در چند بند خبر موضع پدر در مقابل کار غلط فرزند را لابهلای اخبار خود منتشر کردند. اما آنچه از مطالب روزنامههای زنجیرهای دریافت میشود عصبانیت از اقدام اشتباهی است که قابل توجیه نیست و بیدفاعی این موضوع و عدم توانایی در پاسخ دادن به انتقادات باعث شده که رسانههای اصلاحطلب بیشتر عصبانی شوند و طرف مقابل را به سبب انتقاد به این موضوع ملامت کنند که از این فرصت برای تخریب هاشمی بهرهبرداری میکنند. اما در این میان برخورد آنان با آقازاده هاشمی رفسنجانی مانند برخورد زیردستان با فرزند نازپروده صاحبخانه است که اگرچه کار زشتی از این بچه سرزده اما توان برخورد با آن را ندارند و با ناز و نوازش با او برخورد و دق و دلی خود را بر سر همسایه خالی میکنند.
هیچ یک از روزنامههای اصلاح طلب درباره این رفتار زشت و به تعبیر دیگر مجرمانه فائزه هاشمی حرفی نزدند و هیچ یک خواستار مجازات این دختر خانم نشدند، حال باید از رسانه های اصلاح طلب پرسید که برای آنها منافع ملی، دین اسلام، تشیع، خیانت به جمهوری اسلامی ایران، همکاری با دشمن قسم خورده ملت و …. معنایی دارد یا همه اصول به دلیل منافع حزبی، قابل چشم پوشی است؟
منبع: دانا