بصیرتی نافذ، دینداری متقن و ایمانی محکم در راه خدا؛
عباس می داند مذاکره در محاصره معنا ندارد
وقتی می گویند عباس بن علی علیهما السلام در راه دین خدا محکم بود، دینداری متقن و محکم، یعنی حتی حاضر نیست با دشمن امام خودش صحبت کند. شمری که بارها نسبت های فامیلی عباس را متذکر می شود عباس حتی رو بر نمی گرداند. تا وقتی که امامش دستور به شنیدن حرف دشمن می دهد.
به گزارش پایگاه خبری شاهین نا به نقل از صاحب نیوز؛ امام صادق علیه السلام می فرماید: عمویم؛ عباس، بصیرتی نافذ و ایمانی محکم داشت. او به همراه برادرش حسین علیه السلام جهاد کرد و به افتخار شهادت رسید.
این کلام شریف امام صادق علیه السلام بیان آن دارد که عباس بن علی علیهما السلام ویژگی داشت که او را منحصر کرده بود. اصلا وقتی امام صادق علیه السلام در صدد بیان ویژگی عباسی هستند که در روز عاشورا به مقام پاک و مقدس شهادت نائل آمد از مساله ی مهمی یاد می کنند که عبارت است از بصیرت و ایمان. این دو هر کدام از قبیله احساسات به شمار می روند. و نشان از گرایشات و باور فعال حضرت بوده است.
مساله بصیرت را خیلی ها در موردش صحبت کرده اند خاصه رهبر عزیز در مساله فتنه ها و مسائل جاری کلان خواسته اند مردم و مسئولین بصیرت داشته باشند. اما آنچه جای صحبت دارد قسمت دوم ویژگی حضرت عباس علیه السلام در کلام امام صادق علیه السلام است. که آن ویژگی عبارت است دینداری متقن و محکم در راه خدا. قطعا نقطه افتراق حضرت عباس با خیلی از خویشان امام حسین علیه السلام در مساله کربلا همین دین داری قاطع و محکم است اما براستی منظور از دینداری محکم چیست؟
اول آنکه دین یعنی مسیر یعنی راه. کسی که دین دارد راه خود را یافته است. کسی که دین ندارد یا شبه دین دارد دچار بی راهه ها و کج راهه ها می شود. دین صراط است و کسانی که صراط را نمی فهمند دچار بن بستند. دین به انسان کمک می کند انسان تمام نیازها و باورهای خود را فعال کند و آن ها را تجلی بخشد. انسان را که مرور میکنیم حیاتش را لذت خواهی گرفته است.
و گویا این نیز با فطرت انسانی کاملا منطبق است، اما این لذت خواهی گاهی راه افراط میگیرد و گاه تفریط. لذت خواهی انسان اگر کانالیزه نشود انسان را به قهقرا خواهد بود. و دین یکی از مهمترین کارکردهایش نمایش والاترین و بهترین لذت های انسانی است. برای همین است که اولیای الهی هر چه در مقام خود بیشتر اکتساب میکنند از نماز و عبادت خود بیشتر لذت می برند.
دوم آنکه برخی در راه دین و اهداف دین قوی و شدید هستند. این گروه گاهی به تندرو و افراطی متهم میشوند. گروهی اهدافشان دینشان است و زندگی شان را باورشان در برگرفته است. گروهی که حاضر نیستند از عزت شان، ناموسشان، حیثیتشان و باورهای دینی شان ذره ای کوتاه بیایند. این گروه دین را برای خود نمیخواهند بلکه خود و جان و مال خود را برای دین میخواهند. این گروه همواره در موقعیت های مختلف حضور دارند.
این گروه پای انقلاب و ارزشها می ایستند و اگر تهاجمی شود پای آن می ایستند و اگر ارزشی را خدشه دار کنند خواب و خوراکش حیثیت آن میشود. البته در این منزل احمق هایی هم هستند که رنگ افرادی که در دین خود شدید هستند را سیاه کرده اند. افرادی که کورکورانه پای قدرت طلبی ها سینه میزنند و منافع خود را در این حماقت می یابند.
حال یا با آگاهی یا با ساده لوحی پیاده نظام میشوند. قطعا این گروه با دینداران مستحکم تفاوت جدی دارند بگونه ای که راه خود را جدا می دانند اما دشمنان میتوانند هر دو گروه را یکسان نشان دهند. مومن با عزت تن به ذلت و وعده دشمن نمی دهد. دلبستگی او امداد الهی است نه رحمت اروپایی و غربی. او حیثیت خود را دین می داند نه حرف مردم و سیاستمداران دنیا. این گروه حاضرند در راه فهم مردم نیز ایثار گری کنند. و البته واقعیت آن است که اگر کسی با دشمن دین خدا شدید و محکم نباشد در راه دین خدا سستی کرده است. و به یقین نمیتواند خود را دیندار واقعی بداند.
وقتی میگویند عباس بن علی علیهما السلام در راه دین خدا محکم بود یعنی حتی حاضر نیست با دشمن امام خودش صحبت کند. شمری که بارها نسبتهای فامیلی عباس را متذکر می شود عباس حتی رو بر نمی گرداند. تا وقتی که امامش دستور به شنیدن حرف دشمن می دهد.
عباس حرف شمر را گوش میکند اما چنان آب پاکی را بر دل شمر می ریزد که شمر می ترسد و می لرزد و دستور می دهد سپاهش را تقویت کنند. مگر عباس نمیتوانست مذاکره ای کند و لااقل جان بچه ها و عده ای را بخرد. عباس میداند با دشمن مذاکره معنا ندارد. دشمنی که خانواده و وجود امام حسین علیه السلام را محاصره کرده است اگر میخواهد با یکی از سران خاندان حسین علیه السلام مذاکره کند اولین کاری که باید بکند آن است که محاصره را بشکند.
در محاصره که مذاکره بی معنی است. البته عباس در عین حال امید و مهربان خیمه است. همه او را دلبند خود کرده اند ولی وقتی پای دین به میان می آید عباس از همه محکمتر خواهد بود. شاید منظور از ۳۱۳ یار که گفته اند تا مهیا نشوند ظهور محقق نمیشوند منظور ۳۱۳ نفری است که ضمن بصیرت در دینداری خود محکم باشند یک روز نماز خود را خوب بخواند و یکروز بی حالی کند. یک روز چون حالش را ندارد برای تثیبت اعتقادهای خود کاری نکند.
مومن قوی است در دینداری و خوشبحال کسی که تا پای جان و آبرو و مال پای دین می ایستد.
سید محمد حسین اخوان