۱۵:۴۵ - شنبه ۰۴ اردیبهشت ۱۳۹۵

شجاعت بارزترین خصوصیت شخصیتی حضرت زینب(س)

امتحان الهی برای همه٬ اعمّ از پیر و جوان و زن و مرد٬ به شکل های گوناگون وجود دارد. اگر انسان در امتحان٬ خود را نبازد و استقامت کند٬ پیروز می شود و می توان گفت: انسان شجاعی است

به گزارش  پایگاه خبری شاهین نا؛ محمد پورمهدی در بینات نوشته است/ والاترین مرتبه از مراتب شجاعت ٬ آن است که انسان در سختی های روزگار خودش را نبازد و در رویارویی با پیروزی های بزرگ یا هنگام رخ دادن مصیبت و بلا و در مواجهه با بحران٬ شخصیّت خود را حفظ کند و صبر و استقامت داشته باشد. طبق روایتی از رسول خدا(ص)٬ دنیا مانند دریایی متلاطم و عمیق است و مخلوقات بسیاری در آن غرق می شوند :« ادُّنْیَا بَحْرٌ عَمِیقٌ قَدْ غَرِقَ فَیهَا خَلْق کَثِیرٌ»د امیرالمؤمنین(ع) نیز در بیان ویژگی های دنیا ٬ آن را خانه ای پیچیده شده در بلا و مصیبت٬ توصیف می فرمایند:« دَارٌ بِالْبَلاءِ مَحْفُوفَةٌ» اساساً خاصیّت دنیا این است که روزی طبق مراد و خواسته انسان است و روزی هم بر خلاف میل او خواهد چرخید. امیرالمؤمنین (ع) در نامه ای به ابن عباس می نویسند:« وَاعْلَمْ بِأَنَّ الدَّهْرَ یَوْمَانِ یَوْمٌ لَکَ وَ یَوْمً عَلَیْکَ». باید توجه داشت که جزر و مدّ دریای زندگی در بسیاری از موارد ٬‌امتحان بندگان است٬ زیرا اساساٌ نوع بشر حتما امتحان می شود:« أَحَسِبَ النَّاسُ أَنْ يُتْرَكُوا أَنْ يَقُولُوا آمَنَّا وَ هُمْ لا يُفْتَنُونَ وَ لَقَدْ فَتَنَّا الَّذينَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَلَيَعْلَمَنَّ اللَّهُ الَّذينَ صَدَقُوا وَ لَيَعْلَمَنَّ الْكاذِبينَ ؛ آیا مردم پنداشتند که تا گفتند ایمان آوردیم رها می شوند و مورد آزمایش قرار نمی گیرند و به یقین کسانی را که پیش از اینان بودند آزمودیم تا خدا آنان را که راست گفته اند معلوم دارد و دروغگویان را نیز معلوم دارد.»

در این میان٬ انسان شجاع کسی است که در دریای موّاج و متلاطم دنیا٬ خویشتن را نیازد و خود را حفظ کند٬ اما متأسفانه بسیاری از انسان ها چنین نیستند. قرآن کریم٬ انسان را ناشکیبا و کم طاقت توصیف می کند و می فرماید : هرگاه شر و صدمه ای به انسان برسد و در موضع سختی و بلا واقع شود٬ بی تاب می شود و عجز و لابه می کند و اگر خیری نصیب او گردد و در رفاه باشد٬ بخل می ورزد:« إِنَّ الْإِنْسانَ خُلِقَ هَلُوعاً إِذا مَسَّهُ الشَّرُّ جَزُوعاً٬ وَ إِذا مَسَّهُ الْخَيْرُ مَنُوعاً إِلاَّ الْمُصَلِّينَ ؛ به راستی که انسان سخت آزمند و بی تاب خلق شده است٬ چون صدمه ای به او رسد عجز و لابه کند٬ و چون خیری به او رسد بخل ورزد.»

امتحان الهی برای همه٬ اعمّ از پیر و جوان و زن و مرد٬ به شکل های گوناگون وجود دارد. اگر انسان در امتحان٬ خود را نبازد و استقامت کند٬ پیروز می شود و می توان گفت: شجاع است . البته لطف و امداد الهی و هدایت خداوند نیز برای پیروزی در امتحان ٬ لازم است. انسان باید همّت و تلاش خود را ضمیمه عنایت پروردگار کند تا موفق شود.

شجاعتی که برای رسیدن به این هدف نیاز است از دو مرتبه خارج نیست؛

مرتبهٔ اول : شجاعت؛

به خوبی در شخصیت حضرت زینب(س) ظهور و بروز داشت٬ به گونه ای که در دوران اسارت و پس از آن٬ هیچ گاه از افرادِ زورگویی چون ابن زیاد و حتی یزید نترسید و در برابر سخنان ناحق و بی منطق آنان با عزّت و اقتدار تمام و با قاطعیت ایستادگی کرد. در مجلس ابن زیاد٬ وقتی اُسرا وارد مجلس شدند٬ حضرت زینب (س) در گوشه ای از قصر نشستند که در دید نامحرم نباشند. ابن زیاد رو به سوی ایشان کرد و گفت : دیدی خدا با شما چه کرد؟ حضرت زینب(س) برخاست و با شدت فراوان فرمود:« مَا رَأَیْتُ إِلّا جَمِیلاً هَؤُلَاءِ قَوْمٌ کَتَبَ اللهُ عَلَیْهِمُ الْقَتْلَ فَبَرَزُوا أِلَی مَضَاجِعِهِمْ وَ سَیَجْمَعُ اللهُ بَیْنَکَ وَ بَیْنَهُمْ فَتُحَاجُّ وَ تُخَاصَمُ فَانْظُرْ لِمَنِ الْفَلْجُ یَوْمَئِذٍ ثَکِلَتْکَ أُمُّکَ یَابنَ مَرْجَانَة» ایشان به بیان ساده فرمود: تو نمی فهمی! ما در این مسافرت٬ چیزی جز خوبی ندیدیم. اگر شهادت برادرم و اسارت ما و صحنه های توهین آمیز توست ٬ به جز خوبی چیزی نیست٬ زیرا شهادت و اسارت٬ سرنوشت ما بود و ریشه شما را خواهد سوزاند . تشیّع برای همیشه احیاء خواهد شد٬ امّا تو به زودی خواهی مُرد. پس٬ منتظر باش ببین چه کسی رسوا می شود؟ مادرت به عزایت بنشیند.

مرتبهٔ دوّم: تقوای حضرت زینب(س)؛

غلبه بر هوای نفس نیز در شخصیّت حضرت زینب(س) تجلّی  بارزی داشت. پیامبر اکرم(ص) می فرمایند: شجاع ترین مردم کسی است که متّقی باشد: « أَشْجَعُ النَّاسِ مَنْ غَلَبَ هَوَاه». به تعبیر آن نبیّ گرامی٬ شجاع ترین مردم کسی است که بر نفس خود مسلّط  باشد. چنین کسی با مداومت بر عبادت٬ به مقام عبودیّت نائل خواهد شد. حضرت زینب(س) به مقام عبودیّت رسیده بود و چنان در آن مقام پیش رفته بود که امام حسین(ع) هنگام خداحافظی٬ از او خواستند که در نماز شب های خود٬ به آن حضرت دعا کند. حضرت زینب(س) با ریاضت های دینی  به مقام عبودیّت رسیده بود و در آن مقام٬‌از نماز لذّت می برد. زیرا بهترین لذت در مقام عبودیت٬ نماز٬ به خصوص نماز شب است . به تعبیر قرآن٬ نماز شب انسان را مقام محمود می رساند٬‌ مقامی که حضرت زینب(س) از آن برخوردار بود.

نمازشب حضرت زینب(س) هیچ گاه٬ حتی در این مسافرت و در شام عاشورا٬ ترک نشد. شام عاشورا٬ برای حضرت زینب(س) شب سختی بود٬ ایشان علاوه بر مصیبت از دست دادن نزدیکان٬ دچار لشکری درنده خو شده بود و سرپرستی عیال و اهل حرم را نیز بر عهده داشت. امّا همین زینب(س) ٬ بعد از نماز مغرب و عشاء٬ با کمک امّ کلثوم خیمه نیم سوخته ای را علم کردند٬ امام سجاد(ع) را در آن خیمه آوردند و به دنبال جمع کردن بچّه ها از بیابان رفتند٬ بالاخره تا نیمه های شب٬ همه زنان و کودکان را جمع کردند و سپس کسی را فرستادند  از عمرسعد٬ مشک آبی گرفتند و بچه ها را سیراب کردند. وقتی از سر وسامان دادن امور کودکان و زنان فارغ شدند٬ نزد امام سجاد(ع) آمدند و نشسته  نماز شب خواندند. امام سجاد(ع) به حضرت زینب(س) فرمودند: عمه جان! ندیده بودم که نماز شب را نشسته بخوانید!

دیدگاهتان را بنویسید

توجه: از انتشار نظرات توهین آمیز معذوریم.