۱۹:۲۴ - شنبه ۲۴ بهمن ۱۳۹۴

پس از 32 گمنامی؛

دیدار خانواده شهید رضا رضایی دره بیدی با گمشده خود/ پشتیبان رهبر انقلاب و قدردان خون شهدا باشید

امروز شاهین شهر نظاره گر دیدار پدر و مادری خسته سالها دوری از پاره تن خود بود، امروز روز اشک و لبخند روز شوق دیدار و روز پایان سالها حسرت و جدایی بود.

به گزارش  پایگاه خبری شاهین نا؛ حکایت 32 سال دوری و فراق پدر مادر از فرزند دلبندشان حکایت نانوشته ای است سخت دشوار، حکایت چشم انتظاری طولانی و طاقت فرسا برای همسر و فرزندان شهید رضا رضایی که امروز پس از 32 سال دلتنگی جای خود را به وصال داد.

امروز شاهین شهر نظاره گر دیدار پدر و مادری خسته سالها دوری از پاره تن خود بود، امروز روز اشک و لبخند روز شوق دیدار و روز پایان سالها حسرت و جدایی بود.

شهید رضایی متولد سال ۱۳۳۵ روستای دره بید شهرستان تیران و کرون و جمعی لشکر ۸ نجف اشرف همانند جوانان سالهای هشت سال دفاع مقدس در پی تجاوز دشمن بعثی به خاک کشور عزیز ایران برای دفاع از مرزهای شرف و عزت، از پدر و مادر، خواهران، همسر و 4 فرزند خردسال خود دست کشید و به جبهه های حق علیه باطل عزیمت کرد.

در حالی که شهید رضایی سال ۶۲ و در منطقه عملیاتی خیبر(جزیره مجنون و هورالعظیم) به فیض شهادت نائل آمد اما پیکر مطهرش بدون هیچ نشانی در سال 93 توسط کمیته جستجوی مفقودین تفحص شد و این رسم بسیاری از رزمندگان بود که به مادر سادات اقتدا می کردند که در غربت و گمنامی بمانند.

تاسوعای سال 93 پرده دیگری ار روزگار رخ برداشت و شهید رضایی بر دوش مردم ولایتمدار شاهین شهر تشییع و در بوستان انقلاب این شهر به عنوان شهید گمنام تدفین شد و مزار او زیارتگاهی برای عاشقان راه حق شد. اما این پایان حکایت نبود درد فراق و انتظار پدر و مادر و فرزندانی که امروز هر کدام بزرگ مرد و شیر زنانی هستند برای شهید رضایی آرام و قرار گمنام ماندن نگذاشت.

پرده آخر نمایش امروز بود پدر و مادری پیر و خسته اما صبور پسر و دخترانی که گرچه از پدر خاطره چندانی به یاد ندارند اما حس پدر داشتن را پس از سالها تجربه می کردند کسی چه می دانست اشک شوق پدر دار شدن پس از سالها است یا اشک حسرت، این حس را تنها کسی که خود در یتیمی بزرگ شده باشد می تواند درک کند کسی که پدر دارد ولی نشانی از او ندارد کسی که فرزند شهید دارد ولی مزار شهید ندارد.

امروز روزی بود که سروهای استقامت و پایداری در پای این پدر و مادر صبور سر تعظیم فرود می آوردند گلواژه صبر معنای دیگری داشت. براستی چگونه می توان حق پدر و مادر و همسر و فرزندان شهدای عزیز را که عزت و سربلندی، امنیت، آزادی و پایمردی را مدیون خون پاک شهدا هستیم را ادا کرد.

هرچند برخی افرادی که در بعضی مناسب قرار دارند فراموش کرده اند ولی اکثریت بر این باور هستیم که همه آنچه را که امروز بدانها افتخار می کنیم و برخود می بالیم را مدیون خون شهدا هستیم در حقیقت مدیون خانواده های شهدا هستیم خانواده هایی که چنین فرزندان برومندی را تربیت کردند که با شجاعت از جان عزیز خود در دفاع از آرمانهای والای انقلاب اسلامی و عزت و سربلندی کشور بگذرند، خانواده هایی که درد دوری عزیز خود را به جان خریدند و داغ نبودنشان را تحمل کردند آیا به این اندیشیده ایم که چه اندازه مدیون شان هستیم و چگونه باید حق خود را نسبت به انان ادا کنیم.

پدر و مادر شهید رضا رضایی امروز با پاهایی که سالها انتظار و فراق یارای همراهی را از آنها گرفته بود به دیدار و زیارت مزار فرزند شهیدشان امده بودند همسر صبور و فرزندان شهید از جمله دختر کوچک شهید که پس از شهادت پدر متولد شده بود گرچه پدر را ندیده و خاطره ای از او به یاد نداشت با سیل اشک شوق پدردار شدن به پهنای صورت به همراه اهالی روستای دره بید شهرستان تیران و کرون امده بودند در میان اشک و لبخند تبریک و خوش آمد می گفتند.

محمود کیانی بخشدار مرکزی و مسئول امور ایثارگران فرمانداری شهرستان در مراسم تجلیل از خانواده شهید رضایی ایران را جزیره امنی در میان همه کشورهای ناامن و متلاطم دنیا و منطقه دانست و گفت: امنیت و آرامش امروز را مدیون خون شهدا و سایه با برکت رهبر معظم انقلاب که در این اوضاع آشفته کشورهای دنیا به خوبی کشور را هدایت و رهبری می کند هستیم.

وی ضمن تبریک به پدر و مادر شهید برای داشتن فرزندانی که موجب سربلندی و افتخار خود و کشور هستند افزود: خانواده های شهدا که چنین فرزندانی را تربیت کرده و تقدیم انقلاب اسلامی کردند قطعا مورد شفاعت هستند.

پدر شهید رضایی نیز در این مراسم ضمن قدردانی از مردم و مسئولان شهر شاهین شهر در تشییع و به خاکسپاری شهید و همچنین احداث یادمان شهدا به ذکر خاطره ای از فرزند شهیدش پرداخت و گفت: شهدا تنها به خانواده های خود تعلق ندارند بلکه به همه و در دل تک تک ملت ایران جای دارند و قدردان خوبی برای شهدا هستند.

وی در ادامه افزود: از اینکه پس از 32 سال فرزندم رضا از خاک های گرم منطقه جنوب پیدا شده و در این شهر که خودش دوست داشت به خاک سپرده شده است خوشحالم و از اینکه در میان مردم شاهین شهر آرام گرفته غبطه می خورم که ای کاش من نیز در این شهر بودم.

پدر شهید رضایی با یادآوری روزهایی را که به همراه رضا و اسدالله دو فرزند گرانقدرش که یکی به درجه رفیع شهادت نائل آمد و دیگری به مقام جانبازی، در عملیات آزاد سازی خرمشهر مشغول سنگر سازی بود ادامه می دهد: تنها درخواست و تقاضایم از مردم و مسئولان این است که رهبر عزیزمان را تنها نگذارند و همواره ایشان را یاری و پشتیبانی نمایند.

مادر شهید که غم و درد روزگار او را بر چرخ های ویلچر نشانده با چشمانی پر از اشک حسرت 32 سال فراق، حمد الهی را به جای می آورد و به داشتن چنین فرزندی که روزی در لبیک به ندای رهبرش و حمایت و پشتیبانی از امام و انقلاب و اسلام پای در رکاب گذاشت و برای دفاع از کشور به جنگ رفت و امروز نیز که پس از 32 سال بازگشته مزارش مامن و ماوای عاشقان در شاهین شهر شده است افتخار می کند، از همه مردم و مسئولان درخواست دارد که پشتیبان رهبر و قدردان خون شهدا باشند.

امروز همزمان با دیدار و زیارت خانواده شهید رضارضایی دره بیدی، پروژه بنای یادمان شهدا که با اعتباری بالغ بر 7 میلیارد و 500 میلیون ریال در زمینی به مساخت پنج هزار و 500 متر مربع احداث شده بود با حضور زرگرپور استاندار اصفهان و سردار شیروانیان مدیرکل حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس استان بدست پدر شهید رضایی به بهره برداری رسید.

احداث بنای یادمان شهدا که از تیرماه سال جاری توسط شهرداری شاهین شهر عملیاتی شده بود امروز با حضور استاندار اصفهان، مدیرکل حفظ آثار و ارزشهای دفاع مقدس، خانواده شهید رضایی، فرماندار شهرستان، امام جمعه، فرمانده و کارکنان سپاه ناحیه شاهین شهر و میمه، فرمانده انتظامی شهرستان، جمعی از مدیران و مسئولان و خانواده های معظم شهدا و ایثارگران و اقشار مختلف مردم افتتاح و به بهره برداری رسید.

One Response to “دیدار خانواده شهید رضا رضایی دره بیدی با گمشده خود/ پشتیبان رهبر انقلاب و قدردان خون شهدا باشید”

  1. خانم عباسی خواهرزاده شهیدرضا رضایی گفت:

    سلام بر آنهایی که رفتند تا بمانند و نماندند تا بمیرند ! . . و تا ابد به آنانکه پلاکشان را از گردن خویش درآوردند تا مانند مادرشان گمنام و بی مزار بمانند مدیونیم … . . به مادر قول داده بود بر می گردد … چشم مادر که به استخوان های بی جمجمه افتاد لبخند تلخی زد و گفت : بچه م سرش می رفت ولی قولش نمی رفت

    بعداز32سال چشم به راه بودن بعداز32سال رنج بی خبری همه دلهایمان آرام گرفت آرامشی از جنس بغض از32سال حرفهای ناگفته….
    خبری که چیزی بین خوشحالی وبغض وناباوری بود بین اشکهای خانواده اش
    ازطرف خانواده شهید از تمام مسئولین برای برگزاری مراسم شهید عزیزمان تشکرو قدردانی میکنم
    روح شهید عزیزپشتیبان لحظه لحظه زندگی همه ما
    یاحق

دیدگاهتان را بنویسید

توجه: از انتشار نظرات توهین آمیز معذوریم.