خاطره بازی به سبک مردم ایران؛
از قطعنامه ۵۹۸ تا برجام
مطابق آنچه که در سال های گذشته اتفاق افتاده، فضای پسا تحریم و بازشدن دروازه بازارهای جهانی، چوب معجزه اقتصاد ایران نیست. چرا که باید در فضای بعد از این تحریم ها بسیار محتاط تر و سنجیده تر قدم برداشت تا بازار کشور به دلالان و واسطه های بازارهای داخلی و بین المللی تقدیم نشود.
به گزارش شاهین نا؛ به نقل از صاحب نیوز، قطعنامه ۵۹۸ که امضا شد تعداد دلالانی که به واسطه سنکوپ حاد در بیمارستان ها بستری شده بودند، به صورت لحظه ای افزایش می یافت.
سقوط یک شبه قیمت سکه، خاطرات مشترک همه مردم ایران است، مردمی که تورم ناشی از تحریم و جنگ را همزمان تجربه کرده بودند، با سقوط دلار و سکه در انتظار کاهش قیمت ها بودند اما به جای آن، تورم ۴۰ تا ۵۰ درصدی دوران سازندگی و نوسان لحظه ای قیمت کالاها زندگیشان را متاثر کرد.
در حالیکه قرار است هفته جاری، برجام اجرایی و بخشی از تحریم ها تعلیق شود، اتحادیه اروپا تعلیق برخی از تحریمهای مرتبط با برنامه هستهای علیه ایران را بهمدت دو هفته تمدید کرد.
این شیوه رفتار اروپا و آمریکا در هفته های اخیر سخنان رهبر معظم انقلاب را تایید می کند، ایشان در زمانیکه برجام به نتیجه رسید و در ماههای پس از آن نه تنها بر اقتصاد مقاومتی تاکید کردند که برای آن قرارگاه تشکیل دادند و این امر موید آن است که اقتصاد ایران با تکیه بر توان داخل، رشد می کند که در غیر این صورت نقطه ضعف اقتصاد ایران که همان تکیه بر پول نفت است به پاشنه آشیل کشور تبدیل خواهد شد.
در سال های گذشته هر چند که قیمت نفت مناسب بود اما سوءمدیریت در استفاده از درآمدهای نفتی، عامل اصلی چالش ها و مشکلات امروز کشور است.
این رویه باعث شد تا بعداز گذشت ۳ دهه شعار خودکفایی و استقلال نه تنها در مواردی استقلال حاصل نشده که امروز باید دست به دامان برجام برای حل مشکلات شد.
با عدم سرمایه گذاری صحیح پول نفت در سال های گذشته، مشکلات بسیاری برای کشور رقم خورد که واردات بی رویه وغیرضروری اقلامی مثل میخ و زین اسب و … مؤید این مطلب است.
مطابق آنچه که در سال های گذشته اتفاق افتاده، فضای پسا تحریم و بازشدن دروازه بازارهای جهانی، چوب معجزه اقتصاد ایران نیست. چرا که باید در فضای بعد از این تحریم ها بسیار محتاط تر و سنجیده تر قدم برداشت تا بازار کشور به دلالان و واسطه های بازارهای داخلی و بین المللی تقدیم نشود.
با بررسی روند شاخص های اقتصادی، بازارهای سهام و ارز شاید بتوان دوران پسابرجام را شوک مثبت بر رشد اقتصادی، سرمایه گذاری و صادرات تلقی کرد ولی این مسئله از فردای روز لغو تحریم ها اتفاق نخواهد افتاد برای سرمایه گذاران خارجی، بانک جهانی و مؤسسات مالی بزرگ تغییر سیاست سخت است.
در حوزه نفت که این روزها به نقطه امید مسوولان تبدیل شده است، بدلیل مستهلک شدن تکنولوژی ها و عدم سرمایه گذاری مناسب در سال های گذشته، بهره برداری فوری و حراج ارزان نفت سخت به نظر می رسد.
وضعیت نرخ مبادله ارز در واردات و صادرات و همچنین محدودیت های پیچیده بانک داری و حمل و نقل قدرت کسب و کار و رقابت را از تجار و بازرگانان و تولیدکنندگان داخلی گرفته و این در حالیست که در پسا برجام تنها می توان از بخش خصوصی برای توسعه کشور کمک گرفت.
در هیاهوی واردات و هجوم دلالان و واسطه ها و تجار خارجی، باید مواظب بود که واردات و سرمایه گداری هایی انجام شود که مورد نیاز تولید نبوده و تنها به منظور جذب مشتری ایرانی و بازار مصرف اروپا انجام می شود.
باید گفت که برداشته شدن تحریم ها و فضای پساتحریم نمی تواند تهدید یا فرصت محسوب شود بلکه تدابیر، سیاست ها و برنامه ها بهره برداری حداکثری را ممکن می سازند.
صادرات غیرنفتی و اصولی نقطه قوت اقتصاد وگام مهمی در جهت کمک به اقتصاد کشور محسوب می شود و این امر محقق نمی شود مگر با ایجاد زیرساخت های لازم و حمایت کامل از حوزه تولید و صنعت.
در سال های گذشته، تورم با بحران ارزی رخ داد و بنابراین در پسابرجام بسیار مهم است که این شیوه تکرار نشود.
اقتصاد وابسته به نفت، به نرخ دلار نیز وابسته است و بنابراین با محکم شدن پایه های اقتصاد مقاومتی و حذف دلار از معاملات کشور که با ایجاد شبکه شرکای تجاری و منطقه ای حاصل می شود، می توان بر این مشکل نیز غلبه کرد.
از سوی دیگر اعتماد به حاکمیت و سیاستگذاران پولی کشور، تک نرخی کردن ارز، اعطای استقلال نسبی به بانک مرکزی، تعادل مالی بخش عمومی و تحول نظام بانکی باید شکل بگیرد که در ثبات نرخ ارز و حفظ ارزش ریال بسیار موثر است.
عامل مهم دیگر در مبارزه با تورم، سیاست نرخ سود است که در این راستا باید نرخ سود رسمی با سود حاشیه بازار و غیر رسمی و تورم هم راستا باشد که در غیر این صورت نه تنها نمی توان از تولید حمایت کرد که امکان کاهش نرخ تورم وجود ندارد چرا که تورم و نرخ سود غیر رسمی از یکدیگر تبعیت می کنند.