سرمایه های سرگردان رکود را دور می زنند؛
آتش زیر خاکستر در اقتصاد ایران
وقتی بیش از ۸۰درصد سرمایه یک کشور در بانک ها بلوکه شده باشد، طبیعی است که اعلام کاهش نرخ سود سپرده های مردم می تواند نرخ دلار و طلا را جابجا کند و اینجاست که باید گفت، رکود بازار دلار، طلا و مسکن آتش زیر خاکستر است.
به گزارش پایگاه خبری”شاهین نا” به نقل از صاحب نیوز, حجم نقدینگی در ایران نه تنها کنترل نشده که به شدت در حال افزایش بوده که میزان سپرده ها و یا خروج گاه و بیگاه سرمایه ها از ایران، این ادعا را تایید می کند.
طی هفته اخیر همزمان با اعلام خبر کاهش نرخ سپرده های بانکی، نرخ ارز مرز ۳ هزار و ۵۰۰ را پشت سر گذاشت تا دوباره فاصله اش را با ارز مبادله ای افزایش داده و رویای ارز تک نرخی را غیر قابل تعبیر نشان دهد.
همزمان با این اتفاق، قیمت طلا نیز افرایش یافت. شاید بتوان گفت یکی از دلایل پاپس کشیدن بانک مرکزی برای کاهش نرخ سود و تسهیلات بانکی، همین مساله باشد.
این اتفاق نشان داد که سرمایه سرگردان مترصد فرصت است برای برهم زدن پایه های سست اقتصاد ایران که این سرمایه ها رکود را هیچوقت معنا نکرده است.
نبود جذابیت سرمایه گذاری در حوزه تولید، صنعت و کشاورزی باعث شده تا دلالان، سوداگران و واسطه گران مترصد فرصت برای بازگشت به مشاغل غیر مولد خود باشند.
وجود سرمایه های سرگردان و عدم توانایی کنترل آن، نشان می دهد که شعارهایی همانند کنترل تورم، خروج از رکود و رشد اقتصادی بی معناست.
چگونه رشد اقتصادی اتفاق می افتد وقتیکه ۸۰درصد نقدینگی کشور در گاو صندوق بانک ها انباشته شده است؟
از سوی دیگر نباید از نظر دور داشت که افزایش قیمت دلار در شرایط فعلی به نفع دولت نیز هست.
کاهش قیمت نفت را میتوان در رشد قیمت دلار جبران کرد، چرا که در ایران دولت تنها توزیع کننده دلار در بازار است و با افزایش قیمت دلار در واقع درآمد دولت از فروش نرخ ارز حاصل از صادرات نفت افزایش یافته و می تواند تا حدی کسری بودجه دولت را جبران کند.
روی دیگر این سکه برجام ایستاده است. برجامی که به شرط اجرا شدنش باید دلارهای بلوکه شده ایران، آزاد و به کشور بازگردد.
تغییر و نوسان دلارهای آزاد شده در تغییر نرخ ارز موثر است و آنچه که باعث شده تا نوسان دلار در حد ۳۰تا۵۰تومان باشد، انتظار برای نتیجه اجرای برجام است که اگر نتیجه نهایی مشخص شود بدون شک، نوسان ها شدیدتر خواهد بود.
تغییر و تک نرخی شدن قیمت ارز، سخن دیگریست، بدون شک قرار نیست نرخ دلار آزاد به دلار مبادله ای نزدیک شود.
سخنان وزاری اقتصاد و صنعت در سال گذشته، نشان می دهد که افزایش قیمت دلار که به رشد صادرات و افزایش درآمد دولت می انجامد، باب تبع مسوولان کلان کشور است و حتی با حذف تحریم ها نیز این نظر تغییرناپذیر است.
اگر دولت بخواهد قیمت دلار آزاد را به ارز مبادله ای نزدیک کند باید دلار بیشتری وارد بازار کند که این مساله با کاهش درآمدهای ارزی که به ریال تبدیل میشوند باعث کسری بودجه دولت خواهد شد.
اما برای افزایش قیمت دلار مبادله ای دولت باید بخشی از دلار را از بازار جمع کند در عین حال که اگر نرخ ارز افزایش یابد هزینههای ارزی دولت نیز افزایش خواهد یافت و به تبع آن تورم بیشتری در کشور ایجاد خواهد شد.
از آنجا که فروش نفت تامینکننده درآمدهای ارزی کشور است کاهش قیمت نفت نیز روی نرخ دلار تاثیرگذار است به نحوی که با کاهش درآمدهای ارزی، دولت مجبور میشود کسری بودجه خود را با افزایش نرخ ارز جبران کند.
این تزلزل در اقتصاد کشور با سرمایه های سرگردان و نقدینگی کنترل نشده، متزلزل تر میشود.
وقتی نرخ سپردهها به ۱۸ درصد کاهش یابد، وحشتی در سیستم بانکی ایجاد میشود که باعث خروج سپردهها از بانکها میشود. چراکه کاهش نرخ سود سپرده به تنهایی رغبت مردم برای سپردهگذاری در بانکها را کاهش میدهد.
اقتصاد ایران تغییر یک جانبه نرخ سود بدون سایر تغییرات و ثبات سازی ها در مولفه های کلان اقتصادی را تاب نمی آورد.