کنایههای سیاسی در مداحیهای امسال حسینیه امام خمینی+متن کامل اشعار
پنج شب مراسم عزاداری حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام در حسینیه امام خمینی(ره) برگزار شد.
به گزارش پایگاه خبری”شاهین نا” پنج شب مراسم عزاداری حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام، با حضور حضرت آیتالله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی، جمعی از مسئولان و هزاران نفر از عاشقان حضرت سیدالشهدا علیه السلام در حسینیه امام خمینی(ره) برگزار شد.
یکی از نکات مهم در این مراسم، مرثیه سرایی و اشعار پر محتوا و حماسی مداحان اهل بیت (ع) بود. بخش قابل توجهی از اشعاری که امسال در حسینیه امام خمینی قرائت شد، متأثر از جو سیاسی و اوضاع کشور همچون توافق هستهای و برجام، جنایتهای تکفیریها و کمک فرزندان حماسهآفرین کشورمان به کشورهای مورد تهاجم منطقه است که برخی از آنان همچون سردار حسین همدانی به فیض شهادت نائل آمدهاند، بود که مورد استقبال پرشور حاضرین قرار گرفت، به طوری که کلام مداحان بارها با شعار “لبیک یاحسین”، “مرگ بر آمریکا” و “هیهات منالذله” عزاداران حسینی قطع میشد. برای مرور بیشتر، متن کامل اشعاری که در این پنج شب قرائت شد، تقدیم مخاطبان محترم میشود.
اولین شب عزاداری محرم ۱۴۳۷ در حسینیه امام خمینی برگزار شد. مداحی شب اول این مراسم را که مصادف با شب منتسب به حضرت علی اکبر (ع) است را حاج منصور ارضی برعهده داشت.
گریه آیین ربناییهاست
شرح منظوم نینواییهاست
همه حرفش غم جداییهاست
چاره درد بیدواییهاست
گریه روزی ماوراییهاست
همهی سرپناهمان اشک است
تا ابد تکیهگاهمان اشک است
در مسیریم و راهمان اشک است
شیعهایم و سلاحمان اشک است
اشک سجاده خداییهاست
در ازای دعا دوا کردند
گرهها کور بود، وا کردند
چقدر لطفها به ما کردند
شهر را شهر کربلا کردند
عشق ما هم به این گداییهاست
چه کسی گفته بیکسوکاریم؟
ما گداها حسین را داریم
به نگاهش همه گرفتاریم
این که غم را فقط خریداریم
حسن این تور آشناییهاست
آیه بی غلط حسین حسین
سند خط به خط حسین حسین
اسم اعظم فقط حسین حسین
عشق ما این وسط حسین حسین
دل به او بستن از رهاییهاست
تیر و ترکش؛ مرام داعش نه
اهل حقیم، اهل خواهش نه
حرف داریم، با نوازش نه
مرد جنگیم، میز سازش نه
کار در دست کربلاییهاست
همگی عشق پنجتن داریم
از لباس عزا کفن داریم
پرچم سبز یا حسن داریم
در یمن نیز هموطن داریم
عشق بالاتر از کجاییهاست
آسمان رد پای ما را دید
سند روضههای ما را دید
مقتل کربلای ما را دید
چشم دنیا، منای ما را دید
فاطمه مادر مناییهاست
گریه کردیم بیصدا امروز
مثل جانباز کربلا امروز
سوختیم از دم هوا امروز
گفت آقا: غم منا امروز
قصه تلخ شیمیاییهاست
بار دادند، بار عام حسین
نقش سربند ماست نام حسین
منطق ما شده کلام حسین
شرط برجام ماست جام حسین
فتح ما پشت سر جداییهاست
حرف تحریم درخور ما نیست
چقدر حرف اینکه فردا نیست
گوش ما بر کلام دنیا نیست
بر لب سید خراسانیست
گرچه دوران بیوفاییهاست
در طریقت ادا نباید داشت
سنگری از ریا نباید داشت
وحدتی غیر ما نباید داشت
چشم بر کدخدا نباید داشت
دوره ختم کدخداییهاست
نور داریم و منجلی هستیم
گرچه بی سرصدا، ولی هستیم
پای دین بیمعطلی هستیم
همدانی این علی هستیم
شب هشتم شب فداییهاست
***
قدمی زد، قد حرم خم شد
احمد کربلا معمم شد
خیمهها بی رسول اعظم شد
روزگار حسین درهم شد
وقت معراج مصطفاییهاست
در گلو لشکری صدا انداخت
تن او را جدا جدا انداخت
شاه را داغ او ز پا انداخت
آمد و بر زمین عبا انداخت
این عبا ارث مرتضاییهاست
سلام ای بیکفن
شه دور از وطن
منم نوکر تویی آقای من
میگم با قلب سوزان
دوسِت دارم حسین جان
دوسِت دارم حسین جان
گل لیلا علی
مه دلها علی
سلام الله علیک یا علی
برو خوشقدوبالا
ولی آهسته بابا
ولی آهسته بابا
علی جانم علی جان
علی جانم علی جان
علی جانم علی جان
برو میدان ولی
به آوای جلی
بخوان تو «لا فتی الا علی»
پیمبر داده تعلیم
نه سازش کن نه تسلیم
نه سازش کن نه تسلیم
دومین شب عزاداری محرم ۱۴۳۷ در حسینیه امام خمینی برگزار شد. در دومین شب مراسم عزاداری در بیت رهبری که مصادف با شب تاسوعای حسینی بود، حاج میثم مطیعی اشعار زیبایی در وصف علمدار کربلا قرائت کرد.
دل و دست تو چشمه کرم است
حرمتت مثل کعبه محترم است
شاهدی جز تو کیست در عالم
که به بابالحوائجی علم است
رویت ای ماه هاشمیرخسار
نور مستوحشینفیالظلم است
تا صدای تو در دلم جاری است
نغمههای تو دافعالنقم است
برق شمشیر شبشکاف تو نیز
سایه لطف سابغالنعم است
جهد تو در جهاد عاشورا
جنگ با کفر و قهر با ستم است
تا تویی پاسدار خیمه وحی
اهل بیت رسول را چه غم است
چه بگویم که گفت خیرالناس
رحمالله عمی العباس
ای فدایی راه دین عباس
شاهد مکتب یقین عباس
داشتی در قیام عاشورا
ید بیضا در آستین عباس
تو علمدار فضل اللهی
در سپاه مجاهدین عباس
چه بگویم که گفت خیرالناس
رحمالله عمی العباس
رنگ و بوی علی و احمد و آل
در وجود تو هست در همه حال
ای کتاب مکارم اخلاق
ای حسنسیرت و حسینخصال
میشود در عوالم ملکوت
دستهای بریدهات پر و بال
تو همان عبد صالحی که نماز
با سلام تو می رسد به کمال
سائلم، آب و دانه میخواهم
رحمت مادرانه میخواهم
آی بیبی گدا نمیخواهی؟
پسر بیوفا نمیخواهی؟
کاش میشد ز من سؤال کنی:
پسرم کربلا نمیخواهی؟
شعر فارسی: میلاد عرفان پور
شعر عربی: احمد حسن الحجیری از بحرین
ای سلطان ادب و سالار اهل وفا
ای سوگت عین رجز، سردار کرببلا
در ابرِ خون مرو ای، ماه زیبای حسین
آماج تیر و تبر! سرو رعنای حسین!
تشنه از فرات / آمدی برادرم
قلب پاک تو/ خون شد از غم حرم
آمده پی / دیدن تو مادرم
آه از این وداع
(بر غم حسین، شاهدی خدای من)
ای خدای من
***
رویای امّ بنین، تعبیر از علقمه شد
عباسش با لب خشک، مهمان فاطمه شد
فرقش چون فرق پدر، چون مادر خورده زمین
یا حیدر بر لب او، افتاده از روی زین
از غم حسین / چشم نافذش تر است
با ادب هنوز / محضر برادر است
رنگ او پرید / لحظه های اخر است
آه از این وداع
(بر غم حسین، شاهدی خدای من)
ای خدای من
***
صَدیقیَ الأبَدی … وَداعاً یا عَضُدِی
خداحافظ ای دوست همیشگی من و ای یار و یاور من
یا رُکنی فی الشَّدَدِ ..عباسُ یا سَندِی
خداحافظ ای ای تکیه گاه من در سختی ها و ای پشتیبان من
مِن بَعْدِکَ اشْتَعَلَتْ …رُوحی و ما سَکَنَت
بعد از تو روحم پر از غم وغصه شد و آرام نگرفت
و زینبٌ ضُرِبَتْ … و بَعدَها سُبِیَتْ
بعد از تو زینب کتک خورد و به اسارت رفت
یا أخیْ الحَبیبْ / أنتَ أنتَ لی طَبیب
ای برادر عزیزم تو طبیب دردهای منی
أشرقتْ دِماک / ثّمَّ سِرْتَ للمَغِیب
خون تو چون خورشید درخشید و سپس غروب کردی
إنّنَی هُنا / یا أخی هُنا غَریب
ای برادرم! من اینجا غریبم
یا أخی الحَبیب
ای برادر عزیزم
(ساقیُ الحَرمْ .. قمرُ العشیرةِ)
او ساقی حرم و ماه بنی هاشم است
***
القُدسُ رایتُنا …الوَحْدَةُ تَرْفَعُها
قدس پرچم ماست که وحدت آن را بر خواهد افراشت
و الضِّفَّة ُصَرخَتُنا … لِلعالمِ نُسْمِعُها
برای کرانه باختری فریاد می زنیم و صدایمان را به گوش جهان می رسانیم
مِنَ النَّهرِ فَإلى … بَحریْ العَاتیْ وَطنی
مرزهای وطن من از نهر تا بحر است
فِلَسطینُ انْتَفِضی …. هذا هذا کَفنی
ای فلسطین به پا خیز… ما کفن هایمان را نیز آماده کرده ایم
جَهَّزُوا السِّلاح/ فهوَ حلُّنَا الوَحِید
اسلحهها را آماده کنید که این تنها راه ماست
إنتفاضَةٌ/ باللَّهیبِ و الحَدید
انتفاضه ای با آتش و آهن
إنَّ حربَنا/ فی الطَّریقِ من جدید
جنگ ما (با صهیونیست ها) دوباره در راه است
جَهَّزُوا السِّلاح
اسلحهها را آماده کنید
(یُرفَعُ العَلَمْ … عَلمُ البَصِیرةِ)
پرچم بصیرت برافراشته خواهد شد
(یا حسین حسین یا حبیبَ فاطمه)
دلداده حسین و
دلتنگ کربلاییم
بیتاب تشنگیها
قربانی مناییم
از زمزم اشک است
شور مدام ما
احرام خون بستیم
از ظهر عاشورا
لبیک اللهم البیک
لبیک لا شریک لک لبیک
ما و گذشتن از سر
با یک ندای رهبر
تا کربلا رسیدن
یک یاحسین دیگر
سرباز روحالله
همچون شهیدانیم
تا آخرین لبیک
بر عهد و پیمانیم
لبیک اللهم البیک
لبیک لا شریک لک لبیک
مردیم و اهل رزمیم
نه سازش و نشستن
با تیر غیرت ماست
فرجام کار دشمن
در رمی شیطانیم
با مرگ بر آمریکا
در قلب میدان است
سعی و صفای ما
لبیک اللهم البیک
لبیک لا شریک لک لبیک
یابنالحسن أغثنا
عالم شده پریشان
افتاده کعبه از نو
در دست بتپرستان
میخواندت کعبه
ای قبله دلها
محرم شو لب وا کن
زیباترین رؤیا
لبیک اللهم البیک
لبیک لا شریک لک لبیک
ای علمدار شه کربوبلا
باوفایی باوفایی باوفا
مروه عشقی، زلال زمزمی
باصفایی باصفایی باصفا
تابش صبح است در پیشانیات
والضحایی والضحایی والضحا
ضربت شمشیر تو لشگرشکن
مرتضایی مرتضایی مرتضی
ماه زیبای بنیهاشم تویی
خوشلقایی خوشلقایی خوشلقا
ای امیر لشگر جانان ما
جان مایی جان مایی جان ما
با همه بیگانهای و با حسین
آشنایی آشنایی آشنا
ریزهخوار خوان احسان توایم
باسخایی باسخایی باسخا
هم خدا را توست، هم تو دمبهدم
باخدایی باخدایی باخدا
جان فدای تو که در راه حسین
سرجدایی سرجدایی سرجدا
هم قیامی هم قیامت یک کلام:
کربلایی کربلایی کربلا
تا ابد چون ماه در شام سیاه
رهنمایی رهنمایی رهنما
در شب عاشورای حسینی و در سومین شب عزاداری محرم امسال که در حسینیه امام خمینی و در محضر رهبر معظم انقلاب برگزار شد، حاج محمود کریمی مدیحهسرایی کرد که بسیار دلنشین بود.
آقا دیگه بیا
الغوث و الأمان
فدای گریههات
یا صاحبالزمان
دلم گرفته ماتم خیمهها
بیا که سینهمون شده کربلا
دل رئوف تو
تحت فشاره و
زخم دل حسین
مرهم نداره و
تو گریه میکنی برا حرم
فدای گریههات پدر مادرم
آقا به ما بگو
کجایی امشبُ
فقط تو میشنوی
صدای زینبُ
صدای گریه همه تشنهها
صدای پای عمه تو خیمهها
آقا اگه بَدم
برای آبروت
دَس رو سرم بکش
به خاطر عموت
به خاطر امیر صاحبعلم
منم ببر برا دفاع از حرم
گرفته خون چشِ
برادر حسین
بال و پر حسین
دلاور حسین
غریبی حسینُ امشب ببین
امون میدن به شیر امالبنین
دلش گرفته که
بهش امون میدن
فرشتهها دارن
تو خیمه جون میدن
میگن دیگه نباش کنار حسین
برو کنار تموم شه کار حسین
میگن تو اون طرف
همیشه سربهزیر
تو این همه سپاه
بیا بشو امیر
تو خیمه شما که قحط آبه
ولی ماها اسبامونم سیرابه
غضب تو چشمایِ
برادر حسین
میگه که زندگیم
فدا سر حسین
من اومدم براش بمیرم فردا
دامن زهرا رُ بگیرم فردا
قرار بود که روز نهم قتال شود
و ختم غائله بی هیچ قیل و قال شود
قرار بود که روز نهم به یک دفعه
فروغ دین به سراپرده زوال شود
قرار بود که بی یک کلام حرف و حدیث
زبان ناطق قرآن همیشه لال شود
قرار بود که کاری کنند تا اسلام
نگشته باور، رؤیا شود خیال شود
قرار بود که با هر بهانهای که شده
بشر بمیرد و محروم از کمال شود
قرار بود که مولای ما حسین، اگر
نکرد سازش با کفر، پس جدال شود
قرار بود بمیرد حسین بی فریاد
بدون آن که برای کسی سؤال شود
قرار بود که خون خدا میان سکوت
به زیر چکمه طاغوت پایمال شود
قرار بود که روز نهم به دست نفاق
هرآنچه ماتَرَک انبیاست، چال شود
ولی قرار خدا و حسین، عاشوراست
فقط به خاطر امشب حسین مهلت خواست
میان لشگر مولا ثبات، عباس است
مطیع امر ولایت به ذات، عباس است
نماز امشب مولا نجات عالم بود
در این سفینه طناب نجات، عباس است
گرفت مهلت راز و نیاز را عباس
گزافه نیست بگویم برات، عباس است
حسین گفت که من عاشق نمازم، پس
بنای باقیةالصالحات، عباس است
مراقب است کسی نشکند نماز حسین
که سرّ امشب حفظالصلاة، عباس است
نماد عشق نماز و کسی که حق دارد
به گردن همه واجبات، عباس است
نماز امشب مولاست این که دین باقیست
و جلوهگر شده در این حیات، عباس است
خوشاند جمله عشاق در کنار حسین
خلاصه بانی شور و نشاط، عباس است
گمان کنم که اباالفضل میدرد جامه
امان ز غیرت جوشان و از اماننامه
بتاب ای مه شام نهم، بتاب امشب
که در نماز حسین است فتح باب امشب
چه فتح باب عظیمی که بعد نافلهاش
به روی شیعه او بسته شد عذاب امشب
چنان ز باده موعود عاشقان مستاند
که نیست فاصلهای بین شیخ و شاه امشب
هر آن که ماندنی و مرد بود باقی ماند
و رفت هر کسی آمد پی ثواب امشب
کسی که عشق طلب کرد پس جواب شنید
کسی که نام طلب کرد شد جواب امشب
به صوت قاری قرآن کربلا اکبر
شدهست در دل اصحاب، قند، آب امشب
میان خیمهای از خیمههای آل علی
گرفته تاب، علیاصغر از رباب امشب
فتاده ولوله بر جان دختر زهرا
دلش ز ماتم فردا شده مذاب امشب
به لحن فاطمی و مادرانه گفت: حسین!
سرت به دامن من نه، کمی بخواب امشب
بیا عزیز دلم سر به دامنم بگذار
حسین! خسته شدی، چشم روی هم بگذار
مگیر از من ِخواهر، نگاه آخر را
بخوان برای من «أمن یجیب و مضطر» را
منم که دیده به طفلی عزای پیغمبر
شکستن در و پهلو و دست مادر را
نرفته از نظرم داغ مسجد کوفه
میان تشت، دل پاره برادر را
چو داغ بر روی داغ آمد این دعا کردم:
«خدا! مگیر ز من این امید آخر را»
به دست رحمت خود قلبم التیام ببخش
بخواه بین مناجات مرگ خواهر را
که من به چشم نبینم غروب فردا را
به روی حنجر خشک تو رنگ خنجر را
بمیرم این که نبینم به خاک افتادی
بمیرم این که نبینم بریدن سر را
بمیرم این که نبینم خیام میسوزد
گرفته آتش، دامان چند دختر را
بمیرم آن که نبینم شروع غارت را
بمیرم این که نبینم عزای معجر را
بمیرم این که نبینم برادر زینب
سری به نیزه شده در برابر زینب
الا نوحوا و ضجوا بالبکاء
علی السبط الشهید بکربلاء
الا نوحوا علی من قد بکاء
رسول الله خیر الانبیاء
الا نوحوا، الا نوحوا، الا نوحوا، الا نوحوا
الا نوحوا، الا نوحوا، الا نوحوا، الا نوحوا…
امشب دوباره تا سحر بالاست
دست دعای حضرت زینب
همه سر سجاده عشقن
آماده شهادتن امشب
دلنگرون عمه سادات
تو خیمهگاه حضرت ارباب
با حرفای حسین دلش گرمه
با بیعت مردونه اصحاب
شب شوقه، شب یاره، نگهبان حرم امشب علمداره
الا نوحوا، الا نوحوا، الا نوحوا، الا نوحوا…
دعا میخونن بین هر خیمه
مخدرات آل پیغمبر
عالم شده محو عبادات
عباس و قاسم و علیاکبر
اینا محاله رو بگردونن
از عهد بسته با ثارالله
شیعه واقعی وفاداره
به بیرق علی ولیالله
سلامالله، صلواتالله، علی مولانا حسین ذبیحالله
الا نوحوا، الا نوحوا، الا نوحوا، الا نوحوا…
میاد پیش برادرش زینب
یه کهنه پیراهن تو دستاشه
برادرش غریبه و تنها
دلنگرون عصر فرداشه
بیتابه و گریونه با یادِ
وصیتای مادرش زهرا
دلشوره داره که برادر رُ
ببینه بیکفن تو این صحرا
چشم زینب، شده دریا، امان از حال غروب عاشورا
الا نوحوا، الا نوحوا، الا نوحوا، الا نوحوا…
ای کشته فتاده به دشت بلا حسین
لبیک یا حسین، لبیک یا حسین
خون گلو ضمانت عهد است با حسین
لبیک یا حسین، لبیک یا حسین
ای مصحف ورقورق ای روح پیکرم
آیا تویی برادر من؟ نیست باورم
ای عزیز فاطمه بیدار شو بیدار شو
افتادی تو علقمه بیدار شو بیدار شو
من دارم میرم سفر بیدار شو بیدار شو
همسفر نامحرمه بیدار شو بیدار شو
چهارمین شب عزاداری محرم ۱۴۳۷ و در شب شام غریبان در حسینیه امام خمینی حاج محمد طاهری به مدیحهسرایی پرداخت. اشعار قرائت شده توسط این مداح اهل بیت به قرار زیر است:
باید که تن از راحت ایام گرفتن
دل را ز هوسخانه اوهام گرفتن
ناکام شد آن کس که به یک عمر ندانست
از ساغر دنیا نتوان کام گرفتن
از تیر و کمان اجلت نیست رهایی
هر گور نشانیست ز بهرام گرفتن
از صائب تبریز بخوانیم که بر ماست
از شعر ترش خواندن و الهام گرفتن
صائب! ز فلک کام گرفتن به تملق
از مردم نوکیسه بُود وام گرفتن
ای مرغک عاشق! پر پرواز طلب کن
تا چند چنین لانه به هر بام گرفتن
تا چند سرا از قفس دام گزیدن؟
تا چند سراغ هوس خام گرفتن
ای دل بطلب وعده دیدار که زیباست
آرام دل از یار دلارام گرفتن
فرمود که باید دل از این دام گرفتن
عبرت ز دغلکاری ایام گرفتن
فرمود بترسید که رایج شود این بار
مردان شدن و مرد خدا نام گرفتن
از مثل یزید آیه تطهیر شنیدن
از آل امیه خط اسلام گرفتن
ماییم که از دست علی جام گرفتیم
ما را چه نیاز است به برجام گرفتن
از خدعه دشمن بهراسیم؟ روا نیست
پیغام به او دادن و پیغام گرفتن
باید به شب میکده شوق، رسیدن
از جام شهادت می گلفام گرفتن
قربانی جان را به منا بدرقه گفتن
اینگونه ز تن جامه احرام گرفتن
یا مثل حبیب و وهب و عابس و عباس
با سوختن جان و تن آرام گرفتن
یا همره سردار حسین همدانی
امضای بهشت از سفر شام گرفتن
پروانه علیاکبر مولاست که آموخت
با شمع سحر بال سرانجام گرفتن
چه حالی دارد آن باغی که داغ باغبان دارد
که هر گلبرگ آن از شبنم اشکی نشان دارد
خدایا شمر با خنجر، سنان با نیزه، خولی سر
گروهی سنگ در کف، حرمله تیر و کمان دارد
بگو از خیمه تا گودال راهی نیست، میدانی
ز روی تل ببیند سر، مگر خواهر توان دارد؟
نفس تازه نکرده خصم نعل تازه زد بر اسب
بر اجساد شهیدان خصم ده اسب دوان دارد
جدا کردند از جسم پدر آنگونه دختر را
مگر غیر از پدر دختر کسی را همزبان دارد؟
یکی از خولی آزرده، یکی خونینجگر از شمر
یکی از حرمله دلخون، یکی زخم از سنان دارد
یکی آزرده از سیلی، یکی آتش به دامانش
یکی تاول زده پایش، یکی اشک روان دارد
مپرسید از رباب و درد دلهای غروب او
که دارد شیر اما ماتم شیرینزبان دارد
زینبم! قدکمان و پریشان
در پی تو به شام غریبان
میزند خواهر تو
بوسه بر حنجر تو
پیش چشمم به نیزه سر تو
روی خاک زمین پیکر تو
تا که رفتی شد قیامت
آتش افتاد در خیامت
ای حسین جان ای حسین جان
ای حسین جان ای حسین جان
امشب است اولین شام دوری
تا سحر میهمان تنوری
جز غم تو غمی نیست
این که داغ کمی نیست
زخم جسم تو را مرهمی نیست
بی تو این جا مرا محرمی نیست
میشوم من راهی شام
تا که بر جا باشد اسلام
ای حسین جان ای حسین جان
ای حسین جان ای حسین جان
میروم بی تو منزل به منزل
تا که گردد قیام تو کامل
راوی ماجرایم
با صدای رسایم
من پیامآور کربلایم
تیغ من میشود خطبههایم
ای تو قربانا قلیلا
ما رأیت إلا جمیلا
ای حسین جان ای حسین جان
ای حسین جان ای حسین جان
کربلا شهری است ای دل شهریارش زینب است
اعتبارش از حسین و اعتبارش زینب است
نام زینب با حسین حک گشته در ایوان دل
دل که شد بیتالحسین، نقش و نگارش زینب است
شیعه دارد در دلش یکتا کتاب قیمتی
ناشرش باشد حسین، آموزگارش زینب است
هر که نازد بر کسی زینب بنازد بر حسین
جان زهرا این حسین دار و ندارش زینب است
بشکن سکوتُ
وقت قیامه
راه شهادت
دارد ادامه
کربلاییام و جمکرانیام
أنا یمانی أنا یمانی
چون که عهد خون بستیم
عهد خویش نشکستیم
لشکر دفاعِ از
حُرمت حرم هستیم
حسین حسین حسین آرام جانم
حسین حسین حسین روح و روانم
میرسد این شعار جهانی
أنا یمانی أنا یمانی
دیدهام شهادت را
شورش قیامت را
ای دلا تو میبینی
روز انتقامت را
حسین حسین حسین آرام جانم
حسین حسین حسین روح و روانم
در جبههها بود
شور حسینی
پاینده بادا
راه خمینی
شیعه با غیرت و همزبانی:
أنا یمانی أنا یمانی
میکنم رجزخوانی
در کلام پایانی
غم ندارد ایران با
سید خراسانی
حسین حسین حسین آرام جانم
حسین حسین حسین روح و روانم
آخرین شب عزاداری محرم ۱۴۳۷ در حسینیه امام خمینی برگزار شد. در این مراسم آقای مرتضی طاهری پیش از سخنرانی به مدیحهسرایی پرداخت.
یزدان که تو را بنده خود کرده حسین
با یاد تو هرچه هست پرورده حسین
در مکتب جانبازی و عشق و ایثار
غیر از تو کسی بیست نیاورده حسین
السلام علی حسین شهید
السلام علی الحسین غریب
السلام علی اسیر ستم
همسفر با سپاه مکر و فریب
السلام علی صبوری که
داد هستی به راه رب جلیل
گفت پاسخ به پرسش دشمن
هرچه دیدم نبود غیر جمیل
آن زلال آیت الهی که
آیه صبر زیر لب میخواند
با همه داغهای عاشورا
باز آن شب نماز شب میخواند
انقلاب حسین را زینب
با صبوری پیمبری میکرد
کاروان حماسهسازان را
وه چه مردانه رهبری میکرد
هست از همت تو بیبی جان
انقلاب حسین اگر باقیست
ثمر آن مجاهده امروز
به یقین انقلاب اسلامیست
انقلابی که همچنان سازد
خفتگان را ز خواب خود بیدار
انقلابی که در مقابل آن
چاره رفته ز دست استکبار
این جنایات در عراق و یمن
هست با ساز و برگ آمریکا
آنچه میآید از دمشق به گوش
نیست جز بانگ مرگ آمریکا
از تو آموختیم یا زینب
درس ایثار و استقامت را
مکتبت میدهد به درس ِ
رهروی در خط امامت را
خون پاک مدافعان حرم
میکند دشمنان تو نابود
به حق جانسپردگان منا
کن دعا بهر محو آل سعود
همدانی که بود پیر جهان
غرق خون رفت خانه ابدی
هست این وصف عاشقان حسین
چون حبیب مظاهر اسدی
خواست گوید به بیبیاش زینب
این سخن را به بهترین احساس
حرمت را نگاه میداریم
در رگ ماست غیرت عباس
ای جنایتگران تکفیری
کوهتان پیش ما کم از کاه است
میفرستیمتان به سوی جحیم
چون که عباس غیرتالله است
در این مراسم حاج سعید حدادیان نیز به به عنوان مداح اصلی مراسم با تأسی از حال و هوای این روزهای کشور به نوحهسرایی وصف خاندان سیدالشهدا (ع) پرداخت.
ما از تبار آب و آفتابیم
امواج اقیانوس انقلابیم
خورشید را همواره در رکابیم
دلدادگان عترت وکتابیم
نهر زمین و نور آسمانیم
چشم انتظارصاحب الزمانیم(عج)
*****
تو وعده دیرینه خدایی
اوج بشارت های انبیایی
مولای عزت بخش اولیایی
فرزند مکه، زاده منایی
یابن الحسن(عج) تعجیل کن، خدارا
دریاب اینک مکه و منا را
*****
وقتی منا ازفتنه کربلاشد
آل ابی سفیان چو مبتلا شد
رسوایی حکام برملاشد
وقت ظهور قدرت ولا شد
لات وهبل را پیر ما تبر زد
لرزید دشمن تا علی تشر زد
****
شام و یمن، لبنان، عراق و ایران
باشد همیشه بیشه زار شیران
مردان، زنان و کودکان و پیران
شوریدگان، دلدادگان، دلیران
ازنهضت موعودشان نشانند
آیات سرخ آخرالزمانند
*****
ما روشنیم از مهر و ماه زینب(س)
از پرتو نور نگاه زینب(س)
سردارهای ما سپاه زینب(س)
عالم فدای بارگاه زینب(س)
با قدرت ماخصم آشنا نیست
«قاسم سلیمانی» یکی دوتا نیست
*****
عاشق، هراسی ازخطر ندارد
تهدید بر جانش اثر ندارد
سودا به سر، جز ترک سر ندارد
دست از امام خویش برندارد
دست بریده، بازوان بسته
درکربلا و کوفه بت شکسته
*****
معیار در عشق خدا حسین(ع)است
عشق خدا و عشق ما حسین(ع)است
فرمانروای قلبها حسین(ع)است
بمب اتم، فریاد یا حسین(ع)است
اصل غنی سازی ما همین است
رزمایش ما روز اربعین است
*****
هرکس که درفرمان رهبری نیست
هرگزحسینی نیست، حیدری نیست
این سرزمین ملک ستمگری نیست
جای ابوموسای اشعری نیست
نیرنگ دشمن گر هزار رنگ است
یارخراسانی ما زرنگ است
****
هان ای شیوخ شب زده، کجایید؟
بازیچه های شعبده، کجایید؟
پوسیده های بتکده، کجایید؟
زینب(س) به کوفه آمده، کجایید؟
باید عزا باید عزا بگیرید
باید همه در ننگ خود بمیرید
*****
وقتی که گرددمحمل اسارت
یک منبر پرنور، با جسارت
دارد به مرگ ظالمان اشارت
پیروزی حق را دهد بشارت
باید ببینیم از سربریده
کوفه کدامین آیه را شنیده