هدفمندی یارانه ها به اهدافش نرسید؛
سفره مردم کوچک شد/ قانونی که به بیراهه رفت
قانونی که به اهدافش در برنامه پنجم توسعه نرسید و حالا برای ادامه مسیرش در برنامه ششم، تردیدهای بسیاری وجود دارد.
به گزارش پایگاه خبری”شاهین نا” به نقل از صاحب نیوز,قانون هدفمندی یارانه ها با شانزده ماده و شانزده تبصره درجلسه علنی روز سهشنبه پانزدهم دیماه یکهزار و سیصد و هشتاد و هشت مجلس شورای اسلامی تصویب و در۲۳ دیماه همان سال به تأیید شورای نگهبان رسید.
قانونی که باید فاصله فقیر و غنی را پرمیکرد، امروز مشکلات طبقه متوسط و پایین جامعه را علاوه کرده است.
قانونی که به اهدافش در برنامه پنجم توسعه نرسید و حالا برای ادامه مسیرش در برنامه ششم، تردیدهای بسیاری وجوددارد.
طبق این قانون، دولت پس از پرداخت یارانهها در یک دوره ۵ ساله باید به نقطهای میرسید که اهداف قانون از بُعد اقتصاد خانوار، تولید، هزینههای دولت و قیمت حاملهای انرژی تامین میشد.
در سال اجرا باید حدود ۱۰۰ هزار میلیارد تومان یارانه آشکار و پنهان هدفمند و قیمتها اصلاح و واقعی شود تا هزینه سوخت به ۹۵ درصد فوب خلیج فارس (تحویل روی کشتی) برسد، همچنین هزینه برق و آب باید به قیمت تمامشده برسد و آثار آن در ۳ بخش خانوار، تولید و دولت مشاهده شود.
در بخش خانوار که باید پرداخت نقدی و غیرنقدی برحسب درآمد و همچین همراه با تأمین زیرساخت های مسکن و اشتغال باشد، کل منابع بهصورت پرداخت یارانه نقدی آن هم به شکل مساوی انجام شد.
یکی از اهداف هدفمندی یارانه ها تحریک عرضه و تقاضا بود که محقق نشد.
یکی دیگر از حداقل هایی که باید با اجرای هدفمندی یارانه ها محقق می شد رفع رکود بود که آن هم محقق نشد.
هدفمندی یارانه ها باید سبب تقویت تولید و توزیع عادلانه درآمد در جامعه می شد که به این هدف نیز نرسید.
در عین حال دولت در هیچ دورهای سهم ۲۰ درصدی خود را دریافت نکرده و بنابراین به سختی میتوان نمره قبولی به اجرای قانون هدفمندی یارانهها داد .
در سالهای گذشته نوسان ارزی موجب شد تا تغییر قیمت حاملهای انرژی به سالهای قبل بازگردد و در حقیقت قانون هدفمندی یارانه ها اجرایی نشد.
طی ۳ سال اجرای هدفمندی در دولت دهم ۲ هزار میلیارد تومان سهم تولید پرداخت شد و در دولت فعلی نیز به گفته مسئولان ۴۰۰ میلیارد تومان پرداخت شده و بعید است به هزار میلیارد تومان برسد که در مجموع با بهترین حالت ۳ هزار میلیارد تومان از یارانه ۱۰۰ هزار میلیارد تومانی به تولید رسیده و بدین ترتیب تولیدی که قرار بود در سال پنجم اجرای این قانون در اوج توانمندی و قدرت باشد به خاک سیاه نشست.
*****سفره مردم کوچک شد
یکی از اهداف قانون هدفمندی یارانه ها جلوگیری از اسراف در مصرف برنج و نان و کاهش مصرف کالاهای پرخطر برای سلامت همانند روغن و شکر بود در عین حال باید با سوق دادن پول نفت ناشی از آزاد شدن حاملهای انرژی بر سفره دهکهای پایین جامعه، سفره آنها چرب تر شود.
بررسی آمارها نشان میدهد که در سال۱۳۸۹یعنی سال آغاز این قانون، هر خانواده سالیانه،۲هزارو۳۱۸کیلوگرم مواد خوراکی مصرف میکرد که این رقم در سال گذشته به هزارو۸۷۴کیلوگرم رسید که کاهش۱۹٫۱۵درصدی را نشان میدهد.
در جدول کاهش مصرف کالاهای اساسی خانوار هرچند مصرف نان ظرف پنج سال گذشته۱۳٫۱۶درصد کاهش یافته اما مصرف گوشت۱۲٫۷۶درصد،شیر۴۲٫۷۳درصدو تخم مرغ۱۲٫۱۹درصد کاهش یافته و در مجموع۱۱قلم کالای اساسی در ۵سال اجرای قانون هدفمندی یارانه ها۲۱٫۳۷درصد کاهش داشته که نشان میدهد یارانه نقدی نه تنها سفره مردم را پرنکرده که آنها را دچار سوء تغذیه مفرط نیز کرده است.
***دستاوردهای عجیب
و امروز پس از پنج سال تنها میراثی که برای مردم فقیر و متوسط جامعه از این قانون برجای مانده است، یارانه ایست که امروز ارزش آن از نصف هم گذشته و هر ماه باید تحت عنوان”مصیبت بزرگ دولتمردان” آن را دریافت کنند، یارانه ای که دولت با زیرکی به جای ۱۲ماه حدود۱۰ماه آن را میپردازد.
اما مصیبت بزرگتر برای مردمی است که باید هر ماه در انتظار رشد قیمت آب، برق، گاز و سایر حاملهای انرژی باشند آنهم با این منت و دلیل که ” قانون به سال پنجم رسید اما هنوز دولت برای حاملهای انرژی یارانه میپردازد در حالیکه امروز باید قیمت این حاملها آزاد شده باشد!”
مردمی که در تابستان برای مصرف گاز باید حداقل ماهیانه ۳۰هزار تومان و برای برق ۵۰هزار تومان بپردازند در حالیکه آمارها نشان میدهد که بسیاری از خانوارها در پایتخت، در صرفه جویی کامل زندگی میکنند اما بازهم توان پرداخت قبوض خود را ندارند.
آنچه که از افزایش قیمت بی ضابطه حاملهای انرژی برجای مانده، دزدی برق، تقلب و دستکاری در کنتور گاز و برق برای کاهش میزان مصرف بوده است.
گزارش سازمان محیطزیست نشان میدهد میزان مصرف چوب برای گرمایش در پایان سال٩١، ۵٠درصد و میزان استفاده از بوته برای گرمایش صددرصد افزایش یافته است.
طی این مدت، بسیاری از خانوادههای فقیر برای گرمکردن خانههای خود از سوختهای غیرمتعارف همانندکپسولهای گاز استفاده کرده اند.
همه این مشکلات و فشارها به قشر محروم جامعه در حالی شکل میگیرد که هیچ سرمایهگذاریای در زیرساختهای تولید و توزیع حاملهای انرژی برای افزایش بهره وری و کاهش قیمت تولید صورت نگرفته که هزینههای آن به مردم فشار میآورد.
تولیدکنندگان برق، آب، گاز و … را تولید میکند که بسیار گرانتر از قیمت تولید در سطح منطقه است و هزینه آن را مصرفکننده بایدبپردازد.
به بیان دیگر او هزینه ناکارآمدی دولتها را پرداخت میکند، به عبارت دیگر دولت هزینه ناتواناییهای خود را از مردم دریافت میکند و این در حالیست که دولت بایدبخشی از یارانهها را به تولیدکننده برای کاهش هزینه تمامشده اختصاص دهد، نه اینکه این یارانه را از محل افزایش قیمت حاملها گرفته و آن را مجدد بین مردم بهصورت نقدی توزیع کند.
مردم امروز بیش از هر چیز نگران تورم هستند. هر روز قدرت خرید مردم در حال کاهش است. بخشی از این اتفاق بهدلیل سیاستهای دولتی است. دولت است که تورم را خلق میکند و بعد به افراد دیگر مجوز میدهد که آنها هم قیمتها را افزایش دهند.