پایان زنگ انشاء و آغاز زنگ حساب برای دولت/مردم در انتظار گشایش در امور اقتصادی هستند
آیا گذاشتن تمام وقت و توان کشور بر سیاست مذاکره با کدخدا درست بود؟ به عبارتی همه مشکلات اقتصادی کشور به امضای توافق مربوط بود؟ یعنی به فرض اینکه اگر طرف مقابل قبول کرده باشد بدون زیرپا گذاشتن عزت و حقوق ملت ایران، تحریم ها را لغو و یا تعلیق کند تمام مشکلات معیشتی مردم حل می شود؟
بدلیل طولانی شدن مذاکرات و تمدید های پی در پی گفتگوها و البته فعالیت های زیاد رسانه ای دولت برای انجام توافق، جو داخلی کشور را بیش از حدطبیعی برای پایان مذاکرات آماده ساخته بود. به طوری که مردم در اخبار بیش از شنیدن هر خبری بدنبال شنیدن خبر مذاکرات بودند. اما سوال مهمی که در همین راستا مطرح می شود این است که چرا اذهان عمومی جامعه تا این حد در انتظار به نتیجه رسیدن و اتمام مذاکرات بودند؟
ـ اولین دلیلی که برای این احساس همگانی ایجاد شده در جامعه می توان آورد این است که بحث مذاکرات هسته ای ۱۲ سال است که جزء مهمترین اخبار کشور است و به طوری که در دو سال اخیر به اوج خود رسیده بود. دیدار ها و جلسات متعدد، نگارش توافقنامه ها و پیش نویس ها، نقد و بررسی های متوالی در حین این مذاکرات و… همه و همه باعث شده بود که فضای اگر نگوییم نگرانی بلکه فضای سنگینی را در جامعه ایجاد کرده بود. شاید یکی از دلایلی که مردم شوق و استقبال خوبی از اتمام مذاکرات داشتند اتمام این تنش ها و خروج از این فضاها بوده باشد.
ـ دلیل دومی که بر این مهم می توان برشمرد ایجاد فضای تبلیغاتی و بهره گیری زیاد از رسانه ها مخصوصاً رسانه ملی برای این فضای تبلیغاتی بوده است. به طوری که در روز های پایانی مذاکرات محوریت تمام اخبار و بحث های کارشناسی موضوع مذاکرات بود. حتی در روزهای پایانی سیمای جمهوری اسلامی پوشش لحظه به لحظه از اخبار و جریانات هتل کوبورگ را در دستور کار خود قرار داده بود. این فعالیت ها به هیچ عنوان بد نیست بلکه از وظایف رسانه خصوصاً رسانه ملی است که برای مرم از مهمترین اتفاقی که در کشور در حال رقم خوردن است اطلاع رسنای و آگاهی بخشی داشته باشد. اما ازآنجایی که هر اقدامی همیشه ابعاد غیر قابل کنترل هم دارد، ایجاد فضای اینچنینی از روند مذاکرات، درجه بالای اهمیت مذاکرات برای زندگی آینده مردم را به آنان القا می کرد. به نحوی که اگر مذاکرات مجددا تمدید می شد و یا به نتیجه نمی رسید مردم احساس شکست داشتند و ایجادمشکلات شدید در آینده را پیش بینی می کردند. به همین دلیل در این ایام پیگیری اخبار به نتیجه رسیدن یا نرسیدن مذاکرات دغدغه اصلی مردم بدل گشته بود و این حس را به آنان القا می کرد که اعلام اتمام مذاکرات به معنی پیروزی ملی خواهد بود. البته ناگفته نماند به غیر از فعالیت های رسانه ای، اظهارات برخی مسئولان عالی رتبه کشور برای برگزاری جشن ملی و… نیز در ایجاد و حتی تشدید چنین فضایی در جامعه بسیار اثرگذار بود.
ـ دلیل دیگری که مهمتر از دلایل قبلی است و شاید خود زمینه بروز دلیل اول و دوم نیز باشد نحوه برخورد و مواجه دولت با مذاکرات بوده است. دولت یازدهم از زمان آغاز بکار خود علی رغم تمام بحث ها و انتقاداتی که کارشناسان و اساتید کشور بر این سیاست وارد می دانستند، تمام مسائل کشور مخصوصا اوضاع نابه سامان اقتصادی را به مذاکرات گره زد و همواره این قول را به مردم داد طوری با قدرت های جهانی مذاکره خواهد کردکه هم چرخ صنعت هسته ای کشور بگردد و هم مشکلات زندگی و معیشت مردم مثل بیکاری و گرانی و بی انضباطی های اقتصادی را حل شود. در طی دو سال گذشته نیز دولت با اتکا به فضای رسانه ای، با سخنرانی های متعدد و… بیشتر این سیاست را در ذهن مردم ته نشین کرد. به طوری که همین اواخر رئیس جمهور مشکل کم آبی کشور را نیز یکی از پیامد های تحریم ها برای مردم تشریح کرد!
همین اتفاقات باعث شد که مردم باور کنند که برای حل مشکلات و مسائل راهی جز مذاکره وجود ندارد. به همین دلیل بی صبرانه در انتظار اتمام مذاکرات بودند. که البته با وجود شرایط ترسیم شده می باید هم همین برخورد صورت می گرفت. وقتی قرار است توافقی امضا شود که توسط آن تمام گره ها و مشکلاتی که مخصوصاً سالیان اخیر زندگی مردم را با مضیقه و مشکل مواجه کرده است، حل شود و البته اینکه در ورای این توافق جواب زیاده خواهی های دشمنانی که مسبب این مشکلات و تحریم ها بودند نیز داده شود، مسلماً این دستاورد بزرگی است.
اما باید توجه داشت که آیا پیگیری این عقیده و گذاشتن تمام وقت و توان کشور بر سیاست مذاکره با کدخدا درست بود؟ به عبارتی همه مشکلات اقتصادی کشور به امضای توافق مربوط بود؟ یعنی به فرض اینکه اگر طرف مقابل قبول کرده باشد بدون زیرپا گذاشتن عزت و حقوق ملت ایران، تحریم ها را لغو و یا تعلیق کند تمام مشکلات معیشتی مردم حل می شود؟
در هر صورت این انتظاری است که خود دولت در اذهان عمومی ایجاد کرده است و همانطور که مردم بی صبرانه منتظر اتمام و به نتیجه رسیدن مذاکرات بودند، امروز منتظر بهبود اوضاع هستند. به این معنی که امروز با اتمام مذاکرات دیگر برخی مدیران و مسئولان اجازه نخواهند داشت همچون گذشته دست روی دست گذاشته و به بهانه مذاکرات و تحریم ها، انجام بسیاری از امور داخلی کشور را به تأخیرانداخته یا از مسئولیت آن شانه خالی کنند چرا که دیگر از این پس مردم منتظر عمل و گشایش های اقتصادی وعده داده شده هستند.