در انتقاد از برپایی سفره های پرزرق و برق افطار از جیب بیت المال؛
عثمان بن حنیف های امروز و سفره های آنچنانی افطار!
متاسفانه چند سالی است که در عرصه سیاست و در جمع مدیران شاهد ولخرجی ها از جیب بیت المال در برپایی مراسم های افطاری آنچنانی هستیم که نمونه اخیرش در مراسم افطاری رییس جمهور و اعتراض ارزشمند رییس سازمان بسیج مستضعفین به آن، جلوه رسانه ای پیدا کرد.
دیرزمانی نیست که افطاری دادن های ساده و بی شیله و پیله ، رسمی مألوف در جامعه ما به شمار می رفته و به خصوص یکی از شیرینیهای ماه رمضان همین مهمانی ها، دعوت شدنها و رفت و آمدهای صمیمی اما ساده و بدون تشریفات بوده است.
این روزها اما همچون خیلی چیزهای دیگر، افطاری دادن نیز گویا تغییر ماهیت داده است؛ حالا بگذریم از برخی چشم و هم چشمی های فامیلی در برگزاری محافل افطاری، متاسفانه چند سالی است که در عرصه سیاست و در جمع مدیران نیز شاهد چنین وضعی هستیم که نمونه اش در مراسم افطاری رییس جمهور و اعتراض ارزشمند رییس سازمان بسیج مستضعفین به آن، جلوه رسانه ای پیدا کرد.
در این میان برخی از نهادها و ارگانها و سازمانهای خصوصی و دولتی هم به جای آن که در این ایام پرفضیلت به دور از ریا و تظاهر به فکر محرومان و ایتام و فقرا باشند ، برای افطاری دادن از همدیگر سبقت میگیرند؛ آن هم افطاری دادن به مسئولان و شخصیت های هنری و ورزشی که در تمول بسیاری از آن ها شک و تردیدی نداریم!
البته نباید از حق گذشت که هنوز هم برخی ادارات و نهادها بر تداوم برپایی سفره افطاری ساده برای کارکنان و مردم عادی اصرار دارند که خود جای تقدیر دارد اما یک معضلی که در سال های اخیر به شکل اپیدمی وار در حال رشد و توسعه است همین ولخرجی ها به اسم افطاری دادن آن هم از جیب و خزانه بیت المال است.
این مساله وقتی در سال انتخاباتی باشد ، پررنگ تر از قبل هم می شود و امسال هم که می دانیم انتخابات مجلس دهم در پیش است و از نظر برخی این جور برنامه ها طبیعی و بلکه لازم است!
خوشبختانه در بین مسئولان نیز هنوز هستند افرادی که نسبت به این رویه های خطرناک برای انقلاب اسلامی ، دغدغه مندی خاص دلسوزانه دارند و هر از گاهی با انتقاد و گلایه از این مسایل ، خواستار اصلاح وضع موجود می گردند.
القصه آن که چند روز پیش احمد امیرآبادی ، نماینده قم در مجلس شورای اسلامی طی سخنانی در صحن علنی از «افطاری های آنچنانی » که با حضور مسئولان و برخی سرمایهداران برگزار می شود، به شدت انتقاد کرد و از رییس جمهور خواست جلوی اینگونه افطاریها را بگیرد؛ رییس جمهوری که به نظر می رسد خودش بانی یا دست کم مطلع در برگزاری برخی از همین محافل پرزرق و برق بوده است.
ختم سخن آن که ماه ، ماه نزول قرآن است و ماه علی(ع) و مظلومیت تمام ناشدنی اش ؛ همان علی(ع) که همه را به رسیدگی به حال و روز ایتام سفارش می فرمود و البته وقتی اطلاع یافت که حاکم منصوبش در مجلسی شرکت کرده که نباید می رفته ، فریاد برآورد:«ای پسر حنیف به من گزارش دادند، مردی از سرمایهداران بصره تو را به مهمانی خویش فرا خواند و تو به سرعت به سوی آن شتافتی، خوردنیهای رنگارنگ برای تو آوردند و کاسههای پر از غذا پی در پی جلوی تو نهادند، گمان نمیکردم مهمانی مردمی را بپذیری که نیازمندانشان بواسطه ستم محروم شده و ثروتمندانشان بر سر سفره دعوت شدند. اندیشه کن در کجایی و بر سر کدام سفره میخوری!
سوگند به خدا! من از دنیای شما طلا و نقرهای نیندوخته و از غنیمتهای آن چیزی ذخیره نکردهام، بر دو جامه کهنهام جامهای نیفزودم، و از زمین دنیا حتی یک وجب در اختیار نگرفتم، و دنیای شما در چشم من از دانه درخت بلوط ناچیز تراست.
من اگر می خواستم، می توانستم از عسل پاک و از مغز گندم و بافتههای ابریشم برای خود غذا و لباس فراهم آورم، اما هیهات که هوای نفس بر من چیره شود.
آیا به همین رضایت دهم که مرا امیرالمومنین خوانند و در تلخیهای روزگار با مردم شریک نباشم و در سختیهای زندگی الگوی آنان نشوم!
از خدا بترس ای پسر حنیف! و به قرصهای نان خودت قناعت کن، تا تو را از آتش جهنم رهایی بخشد.»