۱۵:۰۰ - یکشنبه ۱۰ اسفند ۱۳۹۳

بسته گزارشی

آقاجری: آیت‌الله خمینی از شریعتی تأثیر می‌گرفت!

داعش علیه داعش! چرا از شقاوت و درماندگی جامعه ایران می‌گویند؟ و توجیهی برای عدم اجابت درخواست یارانه‌ای روحانی از مردم؛ بخشی از مطالب بسته گزارش تحلیلی امروز شاهین نا هستند.

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی شاهین نا؛ بسته گزارش تحلیلی به تحلیل و بررسی برخی اخبار و مطالب کمتر دیده شده در لابه‌لای رسانه‌های کشور می‌پردازد. در این بسته گزارشی _ تحلیلی علاوه بر خوانش اخبار؛ سوابق و برخی تحلیل‌های موجود پیرامون این مطالب نیز آورده شده است.

***

آقاجری:ناب‌گرایی یک توهم است،آقای خمینی از شریعتی هم تأثیر می‌گرفت!

هاشم آقاجری، فعال سیاسی اصلاح‌طلب، در بخشی از یک میزگرد با ماهنامه ایران فردا که پیرامون افکار مرحوم شریعتی برگزار شده، گفته است:

«بسیاری از جریاناتی که شریعتی را متهم به التقاط کرده‌اند، سودای ناب‌گرایی دارند، اما ناب‌گرایی یک توهم است. بحث بر سر قرائت‌ها از اسلام است…اندیشه‌ها در طول تاریخ با هم داد و ستد می‌کنند و در یک بافت متنوع و متحول شکل می‌یابند که در آن اساسا ناب‌گرایی، ریشه‌گرایی و خاستگاه‌گرایی امکان ندارد… آیت‌الله خمینی در طرح برخی واژگانش مانند مستضعف، مستکبر، جنگ فقر و غنا و … از شریعتی تأثیر گرفته بود چون کتب شریعتی به واسطه حضور برخی افراد مانند آقای دعایی به دست آقای خمینی می‌رسید»

او همچنین گفته است: (شریعتی) باور نداشت که می‌توان با تکرار حرف‌های گذشته فقها و فلاسفه، اسلام را به صحنه آورد و تغییر آفرید…علمای سنتی ما یا به شدت ناگشوده و بسته بودند یا گاه به صورت مخفی از افکار نو بهره می‌بردند.

*علت کنایه‌های همیشگی هاشم آقاجری با اسلام ناب و فقها مشخص نیست.

او نه تنها یکبار در سال 81 به ساحت مراجع تقلید بی‌احترامی کرده و به این واسطه مورد تعقیب قضایی قرار گرفته بود بلکه در سال 87 نیز طی یک سخنرانی گفته بود:‌«در حکومت ما از هیچ فقیهی حکمی پیرامون مسایل اخلاقی و کرامت انسانی ندیدیم و تمامی موارد در جهت خرد کردن انسانیت و سلطه‌پذیری بوده است»!

از جمله صحبت‌های او نیز تأکید بر مسئله «اصلاح اسلام»! است که البته معلوم نیست او همچنان بر این نظر ابراز شده از سوی خود در سال‌های دور، اصرار داشته باشد.

درباره اظهارات اشاره شده در بالا و منهای مسئله مرحوم شریعتی؛ باید بیان کرد که بحث قرائت‌های مختلف از اسلام! و نفی ناب‌گرایی با هدف کوبش اسلام ناب محمدی(ص) و مکتب امام(ره)، گفتمان غلطی است که عبدالکریم سروش بعنوان مروّج آن شناخته می‌شود.

«نفی ناب‌گرایی» به لحاظ اسلامی، منطقی و عقلایی دچار اشکال است زیرا بشر بصورت قابل اثباتی می‌تواند با فهم درست و استفاده از آموزه‌های وحیانی در کنار تعالیم پیامبر خاتم(ص) و ائمه اطهار(س) به فهم حقیقت ناب و مُرّ مطلوب نائل شود و حتی آنچنان بر مبنای آن راه سپارد که فهم اغلاطش برای انسان‌های عادی ناممکن باشد.

به سخن دیگر اینکه اگرچه مقام عصمت جز برای 14 معصوم(علیهم‌السلام) ممکن نیست اما تالی‌تِلو معصوم بودن و حرکت در مسیر تفکر ناب یا همان اسلام ناب محمدی(ص) نه تنها ممکن و میسور که عین فرایندهای حیات معقول در جهان معقولات است.

گفتنیست که بحث مبارزه با حقیقت اصیل و پراکنش گفتمان نفی ناب‌گرایی! مسئله‌ای است که امروزه حتی توسط متفکرین غربی ضدّ صهیونیسم نیز فهمیده و رصد شده است.

«مانوئل گالیانا روس» نویسنده و محقق اسپانیایی در کتاب خود با عنوان «لابی صهیونیستی در اسپانیا» درباره مفهوم نسبی‌گرایی (دوری از فهم حقیقت ناب و ترویج گفتمان قرائت‌های مختلف) به تلاش لابی‌های یهودی و تشکل‌های فراماسونری در این زمینه اشاره می‌کند و با نام بردن از یک کلوپ یهودی تحت عنوان «کلوپ مادرید» می‌نویسد:

«(هدف این گروه‌ها) بوجود آوردن جوامعی است با نسبی‌گرایی اخلاقی و باورهای الحادی، با مواضع سست و تغییرپذیر که در آنها گفتگو و اجماع حکمفرما باشد و اصول و ارزش‌های اخلاقی تغییرناپذیر و غیر قابل انکاری وجود نداشته باشد چرا که در این صورت این ارزش‌ها به عنوان مصادیق بنیادگرایی قلمداد خواهند شد»!

همچنین درباره این گفته آقاجری مبنی بر اینکه امام راحل از سخنان شریعتی تأثیر می‌پذیرفته است نیز باید گفت که امام خمینی(ره) مقدم بر شریعتی و حتی مقدم بر طرح مباحث کمونی و پرولتری در ایران؛ از مفاهیم فقیر و غنی و استضعاف و غیره یاد کرده است و جدای از آن؛ مسئله فقر و غنا در شریعت مقدس اسلام نیز مفهومی عمیق و مورد توجه است.

جالب آنکه قبل از آقاجری، صادق زیباکلام نیز چندی قبل ادعا کرده بود که شناسنامه غرب‌ستیزی امثال جلال آل احمد و شهید آوینی، در حقیقت صادره از حزب توده ایران(که تفکرات کمونیستی وابسته به شوروی داشت) است!

ادعای پایانی آقاجری مبنی بر اینکه شریعتی معتقد بود نمی‌توان با تکرار حرف‌های گذشته فقها و فلاسفه، اسلام را به صحنه آورد! نیز حرف صحیح و مدللی نیست و ناشی از عدم شناخت صحیح از مفهوم «فقه» و اسلام و تشیّع است.

در واقع منهای اینکه مرحوم شریعتی واقعاً چنین اعتقادی داشته یا این سخن مدعای شخص آقاجری است؛ باید اشاره کرد که اولاً قدیمی بودن یک حرف دلیل غلط بودن آن نیست و ثانیاً ذات حقیقت ناب و به تبع آن اسلام ناب و تفقّه شیعی نیز چیزی غیر از درک حقیقت در هر عرصه‌ای برای رسیدن به حقیقت متعالی نیست.

و واضح آنکه در این راه، تعالیم وحیانی، قرآن کریم، منویات ائمه اطهار(س) و عقل جمعی نیز به کمک تفکر صحیح می‌آیند تا حقیقت ناب شناخته، دیده و لمس شود.

لذا اینکه عده‌ای در این عرصه، چند جلد کتاب متعلق به ماکیاولی و انگلس و پوپر و آمارتیاسن و … را بر سر دست گرفته و اقدام به کوبش دیگران و متهم کردن آنها به بنیادگرایی می‌کنند؛ نشانه عاقل و مدرن بودن آنها و متحجّر بودن بقیه نیست.

اسلام ناب همچنان که از عملکرد ائمه طاهرین(س) نیز قابل لمس و مشاهده است با هر تفکری به محاجّه می‌نشیند و سخن هرکسی ولو کافر را هم می‌شنود و به آنها با دلیل و برهان پاسخ می‌گوید اما اینکه کسی از این شنوندگی، توقع عدم رعایت پیش‌فرض‌ها (مثل ضرورت نفی عقلایی طواغیت) و یا انقیاد از هر سخن باطلی را داشته باشد؛ توقعیست بیجا که رهنمون به حقیقت و روشنایی نخواهد بود.

***

توجیهی برای عدم اجابت درخواست یارانه‌ای روحانی از مردم

الهه کولایی، فعال سیاسی اصلاح‌طلب در بخشی از گفت‌وگو با روزنامه اعتماد و در پاسخ به این سؤال که «در بحث هدفمندی یارانه‌ها شاهد بودیم که بعد از پیروزی روحانی در انتخابات، هنگامی که موضوع انصراف از دریافت یارانه ها مطرح شد، حتی اغلب کسانی هم که به ایشان رای داده بودند حاضر به انصراف نشدند. شما دلیل این امر را چه می‌دانید؟ آیا این دلیلی بر سیاست زدایی شدن جامعه ما نیست؟» پاسخ می‌دهد:

«نه تصور من این نیست…در شرایطی که خبرهایی در مورد سوءاستفاده های گوناگون به گوش مردم می‌رسد، این ساده‌انگاری است که انتظار داشته باشیم آنها از سهم خود از منابع عمومی چشم پوشی کنند و در واقع شکاف به وجود آمده را نادیده بگیرند. در این زمینه به نظر می‌رسد شکل‌گیری رفتارهایی که این اعتماد را بازسازی کند و مردم و دولت و نهادهای قدرت را در یک مسیر به حرکت درآورد کاری نیست که به سرعت شکل بگیرد و نتیجه بخش باشد. در واقع روندی است از سیاست‌ها و برنامه‌هایی که کمک می‌کند تا این اعتماد ترمیم شود. (اگر)مردم حس کنند که منابع عمومی به گونه‌ای عادلانه، غیر تبعیض‌آمیز و در خدمت همگان مصرف می‌شود. آنگاه بدون شک آنها رضایت خواهند داد تا منابع عمومی در خدمت همگان به کار گرفته شود»

*ماجرای فراخوان رئیس جمهور روحانی برای درخواست انصراف پردرآمدها از دریافت یارانه و بی‌نتیجگی آن، یکی از مناقشات جدی در مباحث پیرامون دولت یازدهم است.

ماجرایی که اسحاق جهانگیری، معاون اول رئیس جمهور بعدها درباره آن اظهار داشت: «عده‌ای در داخل و خارج در این زمینه اخلال کردند و با جوّ سازی مردم را به عدم انصراف تشویق کردند!»

او البته به این سؤال هم پاسخ نداد که اگر این عده‌ی توانا به جوّسازی، واقعاً توانایی منصرف کردن مردم را داشته‌اند و ایضاً مخالف رئیس جمهور روحانی هم بوده‌اند؛ پس چرا در انتخابات ریاست جمهوری سال 92 هیچ کاری نکردند و گذاشتند تا روحانی برنده انتخابات باشد؟!

در عین حال اما چهره‌های مدعی حمایت از دولت و به دنبال آنها، جریان سیاسی خاص نیز هیچگاه حاضر نشدند در این زمینه واقعیت را به افکار عمومی بگویند و از علل واقعی منصرف نشدن مردم از دریافت یارانه حرف بزنند.

صحبت‌های کولایی نیز باب جدیدی در همین فصل انکارها ارزیابی می‌شود که البته در چارچوب پروژه مفسدنمایی از ایران اظهار شده‌اند.

پروژه‌‌ای که خواص کشور پیش از این نسبت به آن هشدار داده و عنوان کرده‌اند که عده‌ای قصد دارند تا به بهانه مفسدنمایی از نظام اسلامی، مردم را به سمت نارضایتی از نظام اسلامی سوق بدهند.

همچنین عدم اجابت درخواست روحانی از سوی مردم نیز می‌تواند هر دلیلی داشته باشد به‌جز پاسخ مطرح شده در سخنان الهه کولایی.

مثالی که در همین زمینه و در نقض ادعای کولایی باید بیان کرد اینست که حلقه موسوم به انحرافی نیز در دولت قبلی، چندین مرتبه طی یادداشت‌هایی در روزنامه ایران، ادعا کرده بود که مردم حاضرند برای ابقای احمدی‌نژاد در قدرت به خیابان‌ها بیایند و به قول جریان سیاسی خاص، «قدرت اجتماعی خود را به نمایش بگذارند»!

اما این اتفاق هم همانند فراخوان انصراف از دریافت یارانه هیچگاه روی نداد و البته از آنجا که در آن مقاطع بحث مفسدنمایی از نظام اسلامی! هنوز در دستور کار برخی جریانات خاص قرار نداشت؛ کسی هم به مسئله فساد! بعنوان علت رخداد اشاره‌ای نکرد.

***

پس از اصرار بر خشونت و بحران‌زدگی «شقاوت» هم رسید

چرا از شقاوت و درماندگی جامعه ایران می‌گویند؟!

شخصی به نام حمیدزاده در مراسم ختم مرحوم صادق طباطبایی در سخنانی گفته است: چقدر جامعه ما درمانده است که از شخصیت‌ها و سرمایه‌های بزرگ انسانی خود به تناسب ظرفیت آنها استفاده نمی کند و گاهی پس از مرگ متوجه نمی شود که چه سرمایه‌ای را از دست داده است!

به گزارش جماران، وی با اشاره به مرحوم طباطبایی اظهار کرده است: این یکی از علل بدبختی و شقاوت در یک جامعه و کشور است که نتواند از نخبگان خود استفاده کند.

*قبل از این فرد نیز یک مجری مشهور تلویزیونی، در یکی از برنامه‌های خود به ذکر نشانه‌هایی از «کودنی فرهنگی ما»! پرداخته بود.

جامعه ایرانی خشن است، ایران در بحران قرار دارد، بی‌اخلاقی رواج یافته است و … از جمله سایر عبارات کلیدی است که در ماه‌های اخیر توسط برخی چهره‌ها در وادی رسانه ترویج شده است.

سوگمندانه باید گفت که برخی چهره‌ها، اصرار خواسته یا ناخواسته فراوانی مبنی بر سیاه‌نمایی از اوضاع ایران اسلامی دارند و فی‌الواقع، مشخص هم نیست که این تلاش برای سیاه‌نمایی چه زمانی تمام خواهد شد؟!

اصرار بر سیاه‌نمایی، استبدادنمایی و مفسدنمایی از نظام اسلامی که طی ماه‌های اخیر مورد هشدار و رصد خواص کشور نیز قرار گرفته است، اهداف خاصی را دنبال می‌کند که مهمترین آن پیشبرد توطئه ناراضی‌سازی مردم و به خیابان کشاندن آنها علیه نظام اسلامی است.

***

داعش علیه داعش!

خبرگزاری رویترز، این چند تصویر را از کسانی که ملیت اروپایی و آمریکایی دارند و هم‌اکنون نیز در کشور عراق بصورت داوطلبانه در حال مبارزه با داعش هستند، منتشر کرده است!

رویترز درباره ملیت دقیق این افراد اطلاع دقیقی نداده و صرفاً اعلام کرده است که آنها کسانی با اسامی اسکات، ولف و … و با ملیّت غربی هستند که برای جنگ با داعش به صفوف گروه‌های کرد و مسیحی در عراق پیوسته‌اند.

البته باید اذعان کرد که نبرد در راه مبارزه با تروریسم یک کار پسندیده است اما علامت سؤال از آنجا هویدا می‌شود که این افراد بدون هیچ مخالفتی با سیاست‌های موافق تروریسم و از کشورهایی به عراق آمده‌اند که حتی در حال حاضر نیز در حال حمایت تسلیحاتی، لجستیکی، نظامی و اطلاعاتی از داعش و سایر گروه‌های تروریستی هستند و بی‌هیچ پروایی هم نسبت به این حمایت‌ها اعتراف دارند.

اکنون شاید این تئاتر اندکی گویاتر به نظر برسد…

آمریکا مدتی است که عنوان می‌کند به همراه جمعی از متحدان عربی و اروپایی‌اش در حال جنگ با داعش در کشور عراق است اما این اعلام او در نزد سیاسیون مبرّز و تحلیلگران منطقه‌ای به عنوان یک طنز سیاسی مطرح است.

زیرا همه می‌دانند که آمریکا و متحدانش حتی هم‌اکنون نیز در حال ارائه تسلیحات و اطلاعات به سربازان داعشی خود هستند، با عملیات‌های ظاهراً ضدّ داعشی اقدام به کشتن مبارزان و مدافعان عراقی و سوری می‌کنند و فی‌الواقع تنها کاری که ائتلاف مذکور در کشور عراق انجام نمی‌دهد؛ مبارزه با داعش است.

پر واضح است که در این میان آمریکا دست به تئاترهای رسانه‌ای خواهد زد تا به افکار عمومی بقبولاند که اهل مبارزه با داعش است.

و این شبه نظامیان که گویا گروه‌های سنی و مسیحی عراقی را با شرکت‌های پیمانکاری نظامی مثل بلک‌واتر! اشتباه گرفته‌اند؛ بعنوان کاراکترهای آگاه یا شاید ناآگاه تئاتر اشاره شده باید به ایفای نقش در این راه بپردازند.

لازم به ذکر است که ائتلاف آمریکایی ضد داعش مدتیست که در حال زمزمه حضور نیروهای پیاده خود در کشور عراق است.

اقدامی که با مخالفت شدید گروه‌های عراقی و نیروهای حشد‌الشعبی مواجه شده است.

انتشار تصاویر مبارزان اروپایی و آمریکایی در عراق و علیه داعش می‌تواند در راستای قوت بخشی به زمزمه آمریکایی اشاره شده نیز ارزیابی شود.

منبع: فارس
دیدگاهتان را بنویسید

توجه: از انتشار نظرات توهین آمیز معذوریم.