تاریخچه آیین شبیه خوانی و تعزیه در میمه
نسخه های تعزیه های میمه دارای اشعار گوناگونی از شعرای معاصر و حتی شعرای محلی است.در این مراسم بازیگران نقش خود را که به شعر نوشته شده از روی نسخه ای که در دست دارند با آواز می خوانند و هر نقشی آواز مخصوص و ویژه ای دارد .
نسخه های تعزیه های میمه دارای اشعار گوناگونی از شعرای معاصر و حتی شعرای محلی است.در این مراسم بازیگران نقش خود را که به شعر نوشته شده از روی نسخه ای که در دست دارند با آواز می خوانند و هر نقشی آواز مخصوص و ویژه ای دارد .
پایگاه خبری شاهین نا – جایگاه تعزیه و شبیه خوانی در ادبیات و فرهنگ نمایشی , سنتی , مذهب تشیع
با نگاهی گذرا به تاریخ و تمدن ایران به خوبی می توان دریافت که کشور ما یکی از کهن ترین و سنتی ترین کشورهای جهان است. طبیعتاًٌ در کشوری با این قدمت تاریخی فرهنگی، همه عناصر تشکیل دهنده فرهنگ انسانی در کنار هم و موازی با یکدیگر خلق می شوند البته بالندگی فرهنگی هر ملتی بر مبنای خصوصیات روحی و روانی آن مشخص می گردد . این همان نقطه رمزآمیزی است که فرهنگ و روحیات یک ملت را تشکیل می دهد. بارزترین خصیصه فرهنگی انسان ایرانی که دنیا بر آن صحه گذاشته، روح لطیف شاعرانه از یکسو و ذهنیت مذهبی و روح حماسه خواهی از سوی دیگر است که موجب شده است تا از تلفیق این عناصر با نبوغ انسانی ایرانی اشکال متنوعی و همیشه ماندگاری در فرهنگ ایران و حتی جهان به وجود آید .
در زمینه هنر نمایش می توان ادعا نمود که این روحیه در قبل از اسلام به شکلی روشن در میان ایرانیان پیدا شده بود، همان روحیه حماسی، مذهبی که در قالب شبیه سازی ( کین سیاوش ) و حماسه سازی (یادگار زریران ) خودش را نشان داده بود. این روحیه در بعد از اسلام به دلیل ارادت خاص ایرانیان به اسلام و خاندان اهل بیت، خود زمینه ساز شکل گیری و تکامل شکلی مقدس از هنری، بنام تعزیه شد. هنری که به تدریج پلکان زیبا شناختی را در نور دیده، ضمن ترکیب با عناصری چون نوحه خوان ، نقالی دسته گردانی، موسیقی و … به صورت یک درام انسانی و مذهبی ساختار خاص خودش را پیدا کرد. پس طبیعی است که تعزیه با محتوائی غنی و فرم و قالبی که در دنیا یگانه است، نه تنها از جایگاهی ویژه در فرهنگ نمایشی ما برخوردار باشد، بلکه به عنوان سمبل هنر نمایشی ایرانی به جهانیان معرفی شود. کما اینکه در سراسر دنیا و در در هر کشور، نمایشی مخصوص به آن کشور وجود دارد. به طور مثال میگوئیم هنر نمایشی یونانی، هندی ، چینی و ژاپنی و … که دلیل این نامگذاری هم بر می گردد به روحیه و خصیصه های بارزی که برخاسته از فرهنگ این ملل است.
مثلاً نمایش یونانی بر مبنای اساطیر و تقدیر فلسفی هلنی شکل گرفته است و یا در کنارش نمایش هندی بر گرفته از تفکر عرفانی و ادبی سانسکریت و بودائی است و یا ژاپن با هنر نمایش ( نو ) کابوکی از اندیشه تاریک بودائی تاثیر گرفته و نمایش چینی بر تفکر مادی و جبرهای اجتماعی و قراردادهای انسانی تاکید دارد . پس نتیجه می گیریم که سه عامل اعتقاد ، مذهب و هنر در به وجود آمدن تعزیه بسیار تاثیر داشتند ، لذا باید تعزیه را هنر نمایش ایرانی نام نهاد که در هیچ یک از کشورهای نه تنها همجوار ، بلکه اسلامی نیز نمی توان مشابه آن را سراغ گرفت . زیرا ملیت ، تمدن و مذهب که از ترکیب آنها روح ملی شکل می گیرد ، ذوق هنری و مذهبی را به وجود می آورد . پس نگاه انسان ایرانی به فلسفه ، ایدئولوژی ، فرهنگ و تمدن نمی تواند شبیه نگاه دیگران باشد. این نگاه در همه زمینه ها وقتی در کنار یک موضوع و اندیشه بسیار زنده ، معاصر و ابدی همانند ، فاجعه کربلا و عدالتخواهی حضرت امام حسین علیه السلام قرار می گیرد . خود رقم زننده یک حرکت متفاوت می شود و حضور شخصیت سید الشهداء علیه السلام اصلی ترین عنصرعام در شکل گیری تعزیه می گردد زیرا هر جریان فرهنگی هنری برای شکل گیری باید به یک عنصر فراگیر متکی باشد و هنگامی که آن عنصر حضور پیدا کرد ، موجب می شود تا همه عناصر ناب و زیبا فرا خوانده شوند. البته بودند چنین شخصیتهائی در مناطق و ملل دیگر که موجب شکل گیری گونه های نمایشی دیگر شدند . اما در کشور ما به خاطر گرایشی که به اهل بیت وجود دارد و نیز نیاز ملی – انسانی به هنر ، تعزیه شکل گرفت که در این میان نباید از تاثیر متفکران شیعی و مراجع غافل شد . چرا که آنها با حضور خود توانستند راه حلهائی مناسب برای برداشتی غیر ارتدوکسی از این مقوله ایجاد کنند . البته قوام و شکل گیری یک جریان هنری که حامل هویت بومی و ملی باشد ، امری ساده نیست . این پدیده باید از کوران بسیاری از آزمونها بگذرد تا بتواند به شکل یک مشروعیت در آیداز آنجائی که روی مرز ظریف مذهب و هنر حرکت می کرد ، می بایستی از آزمون فقه و فلسفه اسلامی عبور کند ، تا بتواند به عنوان یک هنر جامع نمایش مذهبی مورد پذیرش قرار گیرد . در این مسیر تعزیه بعد از تبادل نظر و ارزیابی بی شمار ، غاقبت مورد تائید علما، واقع شد . و آنها به این نتیجه رسیدند که تعزیه یک نمایش کاملاً درونی و معنوی است . چون در تفکر ارتدکسی هر آن کسی که نقش یا شبیه اهل بیت را بازی کند ، نقض غرض اصل را نموده است . در حالی که تفکر آن دسته از علمائی که تعزیه را مقوم جریان دین می دیدند ، عالمی چون ” زمحشری اعتقاد داشت ( هر کس برای امام حسین گریست بدون شک با او در بهشت محشور می شود ) این تفکر بعدها تقویت شد که اگر شخصی موجب شد تا فردی به امام حسین ابراز علاقه و ارادت کنند ، عملی نیک و خیر انجام داده ، لذا او نیز همانند کسی که برای امام گریه می کندو مستوجب پاداش است . بعد از زمخشری در زمان آقا محمد خان قاجار نیز ( آیت الله گیلانی ) تعزیه را مورد تائید قرار داد و کسانی را که آن را انکار می کردند مورد سرزنش قرار داد و از همه عاشقان حسین علیه السلام خواست از این جریان حمایت کنند و هم او بود که موضوع شبیه خوان شدن مرد به جای زن را تائید کرد .
( آیت الله یزدی ) هم در این خصوص استفاده از مرد به جای شبیه زن را مورد حمایت قرار می دهد ، بعد از ایشان یک از مراجع بزرگ عصر ناصر الدین شاه و مظفر الدین شاه ( حضرت آیت الله طباطبائی ) در کتاب ( مجلس الحسینیه ) ضمن رجوع به آیات قرآنی درام تعزیه را مثبت ارزیابی کرد . همین تائیدات سبب ساز این شد تا ، مردم تعزیه را به عنوان نمایشی دینی – مذهبی و در یک شکل نو و زیبا شناسانه ببینند ، آخرین تائید هم از جانب حضرت امام ( ره ) بوده است . پس تعزیه در این تطورات به یک مشروعیت اعتقادی هم رسید و با این پوشش زمینه می بینیم که هنرمندان تعزیه به خصوص تعزیه خوانها بیشتر به سبب عشق و ایمان مذهبی به سراغ آن می روند . و همین حضور قلبی باعث شد ه تا تعزیه به عنوان یکی از نادرترین درامهای اعتقادی جهان مطرح شود . در تعزیه در اصل هنرمند به عنوان یک روحانی و حکیم اجتماعی در میان مردم حضور می یابد با چنین تعبیری می توان گفت ، هر اثر هنری برخاسته از یک اعتقاد است و در این اثر هنرمندان بدون هیچ چشم داشت یا پاداش دنیوی ، با یک زیبائی درونی در اثر حضور می یابند به همین دلیل این عمل را باید نوعی عبادت به حساب آورد . و با چنین دیدی است که می توان به تعبیر درام اعتقادی دست پیدا کرد . زیرا دو عنصر حیاتی یعنی تماشاگر و بازیگر در آن حضوری عینی دارند که این حضور خود به صورت آیینی و سنتی است . ولی این باز از یونان به ما رسیده و با درام سنتی آیینی تفاوت دارد . این شیوه از درام متعلق به یک فرد نیست . بلکه پدید آوردندگان آن بی شمارند . از طرفی این اثر در طول زمان شکل گرفته است و نحوه تحول و شکل گیری آن مبتنی بر باورها ، اعتقادات و سنن جمعی است ، پس عناصری که تعزیه را در خود جایگزین نموده اند ، بی شمارند ولی اساسی ترین آنها عبارتند از ، سینه زنی ، مقتل خوانی ، روضه خوانی ، نوحه خوانی ، و … عناصر نمایشی تعزیه. از دید محققین تعزیه به یک جریان هنری همانند طبیعت می ماند که از عناصر گوناگونی تشکیل شده است عناصری که نبود هر یک از آنها هماهنگی لازم را از بین نمی برد ولی ترکیب آنها با هم زیبایی و هماهنگی خاصی را به وجود می آورد هر چند هر یک از آنها تاریخ پیدایش جداگانه ای دارند ، ولی به شکل ماهرانه در کنار یکدیگر قرار گرفته اند .
تعزیه خوانی در ابتدا یک حرکت ساده بود که به مرور پیچیده شد و با عناصر دیگر از قبیل نوحه خوانی، شخصیت سازی، موسیقی و متن داستان همراه شد. اوج این تحول و رشد. روضه خوانی است که شکل کاملاً هنرمندانه دارد. در روضه خوانی یک واعظ نه تنها به تشریح حوادث و وقایع کربلا بر مبنای مقتل می پردازد، بلکه در مونولوگها، دیالوگها، ایجاد جنبه های موسقیائی به شکل کاملاً هنری عمل می کند به دنبال روضه خوانی عناصری چون نسخ تعزیه که بر اساس مقتل توسط محتشم کاشانی سروده شده است توانست به سیر تکاملی خود دست پیدا کند از ویژگیهای دیگر تعزیه این است که تماشاگر هم جزو اجزای تشکیل دهنده نمایش تعزیه به حساب می آید. در تعزیه بخشی از این تحقیقات دقیقاً به تماشاگران تعزیه و نحوه حضور و شرکت آنها در این فضای روحانی توجه کرده است ، که آن هم به دو عامل بستگی دارد . اول اینکه تماشاگر تعزیه یک تماشاگر عادی نیست ، بلکه فردی متدین است که وقتی برای دیدن تعزیه به محل تعزیه خوانی می آید هم بنا به ارادت قلبی به سیدالشهداء و هم برای برآورده شدن حاجتی است .
در محل تعزیه جایگاه مخصوص وجود ندارد . فضا ، جائی است بنام میدان تعزیه خوانی یا تکیه که هر انسانی از هر طبقه و با هر پایگاه اجتماعی می آید و هر جا خواست می نشیند . حتی اگر یک فرد با نفوذ سیاسی ، مادی ، اجتماعی در مکانی بنشیند این دال بر آن نیست که او از این امکان می تواند بهتر ببیند ، یا این مکان بهترین جایگاه است . خیر در تعزیه همه به طور برابر خوب می بینند . پس همه تماشاگران برابرند . نکته دیگر ارتباط تماشاگر با صحنه است . بین تعزیه خوانان و تماشاگران در همه لحظات تعزیه ارتباط روحی ، عاطفی برقرار است ، تماشاگر به تعزیه می رود که نذر کند ، صدقه بدهد و … یا تعزیه خوانان با تماشاگران حرف می زنند و در بین آنها می نشینند ، تمامی این شاخصها موجب می شود که تماشاگر فضای تعزیه مورد توجه محققین قرار گیرد . و در پژوهشها از آن بهره ببرند . علاوه بر این تماشاگران اخلاق نیکو ، نکته سنجیها ، لطیفه گوئیها ، حریت فکر و اراده را پای همین اجتماعات می آموزند به عبارت دیگر این مجالس روح دموکراسی اسلامی را بروز و ظهور می دهد که نتیجه آن خواهد بود که مردمان جامعه با ایمان ، با ادب و مهربان تربیت شوند . اما همین تعزیه در کنار فواید در صورتی که با تجملات و تحریفات برگزار شود مضرات بسیار زیادی خواهد داشت چون در عصر تسخیر فضا و قرن کامپیوتر و اتم دیگر حنای تعزیه های تحریف شده با ویژگیهای ارتجاعی و تجملاتی نزد افراد تحصیل کرده بخصوص نسل جوان روشنفکر رنگی نخواهد داشت و تعزیه از روح معنوی خالی و تعزیه به یک نمایشنامه بی احساس و غیر پویا تبدیل خواهد شد .
نقش موسیقی در تعزیه
تعزیه یک درام موسیقیائی است که با آمیختن این عنصر ، تعزیه به جامعیت مطلوب خود دست می یابد و می تواند مفاهیم ظریف خود را به نحو مطلب منتقل کند . تعزیه خود حافظ و نگهدار موسیقی ایرانی بوده است و این مطلب را استادان بزرگی همانند استاد ابوالحسن صبا نیز مورد تایید قرار دادند . ایشان اشاره ای جالب در این مورد دارد مبنی بر این که تعزیه ، موسیقی ما را حفظ کرده است . گر چه ایشان با بدبینی از آینده موسیقی ایرانی یاد می کند که آن هم معلول ممنوعیت اجرای تعزیه در زمان آن مرحوم بوده و ایشان هراس داشته که همین دستاوردها نیز از بین برود . ایشان می گویند ، جوانانی که از صدای خوشی برخوردار بودند نذر می کردند تا در تعزیه شرکت کنند و شعر بخوانند ، تا بدین صورت پی به تواناییهای آوازی خود ببرند از طرفی اهمیت موسیقی در بافت تعزیه را از دید زیبا شناختی نباید نادیده گرفت چون تعزیه بدون موسیقی به طور حتم از بار عاطفی کمتری برخوردار است . برای اینکه موسیقی عاملی موثر در ضبط و ربط صحنه ها و تشریح و بیان حالتهای خاص و عام است .
با موسیقی ، تماشاگر به مفاهیمی از قبیل رزم ، میدان جنگ، حزن خوانی ، عو ض شدن صحنه ها ، رجز خوانی ، حریف خوانی ، و … پی می برد . از طرفی موسیقی است که ذهنیت تماشاگر را از نظر روانی مهیای صحنه ها می کند . یعنی وقتی طبل شهادت نواخته شود ، طبیعتاً تماشاگر خبر شهادت را دریافت می کند . از اصلی تعزیه طبل است برای مثال طبل جنگ ، طبل ظفر ، طبل کوچ ، طبل بشارت ، طبل شکست و از آلات موسیقی دیگر که در تعزیه استفاده می شود می توان دهل ، سنج ، ، قره نی و ….را نام برد که به تناسب امکانات گروهها و موقعیت آنها در تعزیه بکار می رود .
نقش لباس و رنگ در تعزیه
نماد و نشانه های تعزیه در لباس و ابزار تجلی پیدا می کند و شخصیتها بر مبنای جایگاه و اعتبار از آنها استفاده می کنند در نتیجه به صورت یک کد و علامت غیر گفتاری در بیان تفهیم و بیشتر اجراها به کار می رود . رنگها معرف روحیات و کردار اشخاص تعزیه هستند و این ترکیب پر معنی رنگ ، از علم گرفته تا خیمه گاه و لباسها وجود دارد . برای مثال ، ( الم ) و خیمه گاه لشکر اولیاها به رنگ سبز و اشقیا به رنگ سرخ است و یا لباسهای قرمز با رنگ تند و اسب سیاه از آن اشقیا است و اسبهای سفید و لباسهای سبز از آن اولیا .
مثلاً لباس امام خوان شامل قبای راسته سبز ، شال و عمامه سبز و عبای ابریشمی شانه زری که در کتب و داستانها آورده شده است می باشد . لباس زنها پیراهن عربی سیاهی است که تا پشت پا می رسد و پارچه سیاه دیگری را بر سر می اندازند . امیرهای مخالفین ( اشقیا ) مانند یزید – ابن زیاد – ابن سعد یا خلفای جور مانند هارون – مامون – معاویه راجبه ترمه و عمامه شال رضائی با شال کشمیری می پوشانند . لباس ملائکه جبه ترمه و تاج است . برای اینکه جنبه نامرئی بودن به ملائکه داده شود ( پارچه تور سفید یا گلی بهی یا آبی روی صورت آنها می اندازند ) شبیه خوانها در این منطقه گریم و چهره آرائی ندارند بایستی شمایل و سن افراد با نقشی که بازی می کنند متناسب باشد . گذشته از شمایل تعزیه خوانهاباید آواز هم داشته باشند تا بتوانند نقش خود را در هنگام محاوره و مبارزه و خواندن اشعار خوب ادا کنند .
تعزیه گردان یا معین البکاء
معین البکاء ضمن اینکه نقش کارگردان را با تعابیر امروزی به عهده دارد وظیفه ای فراتر از آن را نیز بدوش می کشد . او پخته ترین و آگاه ترین فرد در تعزیه است ، به همه زیر و بم ها نه تنها اجرائی بلکه روحی و معنوی اثر و شرایط مکانی آن آگاه است . تعزیه گردان بعد از شروع تعزیه ، در همه جا حضور دارد . حرکت بازیگران ، نوازندگان و حتی تماشاگران را نیز تنظیم می کند .
پس معین البکاء انسانی است آگاه به امور تعزیه و مهمتر از همه متدین ، و صاحب اعتبار اجتماعی – انسانی و شیفته خاندان نبوت و عاشق و دلسوخته امام حسین علیه السلام .
تاریخچه تعزیه و شبیه خوانی
شبیه خوانی یا تعزیه خوانی نمایش و تجسم شهادت جانسوز سید الشهدا و یاران و خاندان آن بزرگوار یا یکی از حوادث واقعه کربلا یا شرح شهادت یکی از ائمه علیه السلام است . عزاداری برای شهدای کربلا پس از شهادت امام حسین علیه السلام و ۷۲ تن از یارانش مرسوم شد . اولین مراسم عزاداری را جابر ابن عبدالله برپا نمود و در سر تربت شهدای کربلا به ندبه و نوحه پرداخت . در زمان حکومت سلسله ایرانی آل بویه در بغداد مراسم عزاداری رسمیت یافت . بعد از سقوط حکومت خلفای عباسی بدست هلاکوخان مغول شیعیان فرصت و آزادی بیشتری یافتند تا به عزاداری شهدای کربلا بنشینند .
زمان پیدایش تعزیه یا شبیه خوانی روشن و مشخص نیست در زمان صفویه دو سیاح خارجی بنامهای سالامون انگلیسی و وان گوگ هلندی در سفر نامه های خویش از تعزیه خوانی بر روی ارابه در شهر اصفهان یاد کرده اند . در زمان کریمخان زند هم ویلیام فرانگلین در سفرنامه خود ( از بنگال تا ایران ) از اجرای دو تعزیه آب فرات و عروسی قاسم یاد کرده است .
تعزیه در آغاز بصورت ساده برگذار می شد و منظور آن بیان احوال و مصایب خاندان ابا عبدالله و واقعه غم انگیز کربلا بود و شیعیان هم شرکت در این مراسم را از تکالیف دینی خود می شمردند . کم کم گروههائی پیدا شدند که صرفاً تعزیه داری و تعزیه خوانی حرفه اصلی آنها شمرده می شد . رونق و رواج تعزیه باعث شد که سادگی و بی پیراگی جای خود را به تحمل و تحریف بدهد . ناصر الدین شاه قاجار در کار تعزیه سعی فراوانی به خرج داد و شبیه خوانی و تعزیه را وسیله اظهار تجمل و نمایش و شکوه و جلال سلطنتش کرد .
همین که اعیانیت در تعزیه وارد شد نسخه های تعزیه عوض شد و پاره ای چیزها که هیچ ارتباطی به عزاداری نداشت با تحریف زیاد به تعزیه چسبانیده شد . مانند تعزیه امیر تیمور ، تعزیه حضرت یوسف ، تعزیه عروسی قاسم ، تعزیه عروسی دختر قریش ، ماجرای سلطان قیص ، قیصر روم و …
در زمان ناصر الدین شاه تعزیه با توجه به مضمون و موضوع انواع مختلف پیدا نمود . بعضی تاریخی مثل تعزیه امیر تیمور ، برخی اخلاقی مثل عاق والدین ، بعضی شادی بخش مثل عروسی دختر قریش ، بعضی کمدی مثل تعزیه شست بستن دیو ، تعزیه ابن ملجم ، تعزیه حارث و بعضی طنز آمیز شد که در این تعزیه ها دشمنان پیغمبر و خاندان او مورد استهزاء و تمسخر و لعن و طعن قرار می گرفتند مثل تعزیه ابن ملجم و پسر فروختن ، در تعزیه های هجو آمیز دشمنان اهل بیت علیه السلام حتی از حیث لباس و قیافه و غذاخوردن مورد خنده و تمسخر بیننده واقع می شدند .
تعزیه و شبیه خوانی در میمه
زمان پیدایش شبیه خوانی در میمه روشن نیست. مرحوم صدر السلام شهیدی در حاشیه نسخه ای از کتاب اسرار الشهاده تاریخچه تعزیه در میمه را اینگونه نوشته است: ( نسخه های تعزیه در زمان صفویه توسط نوادگان شیخ زین العابدین جبل عاملی از اصفهان به میمه آورده شد و برای اولین بار توسط مرحوم میرزا عبد الوهاب بازنویسی گردید ). نسخه های باز نویسی شده بعد از گذشت زمان فرسوده و تعدادی از آنها نابود گردید تا اینکه برای دومین بار توسط اینجانب ( میرزا حسن شهیدی ) بازنویسی گردید .
نسخه های تعزیه های میمه دارای اشعار گوناگونی از شعرای معاصر و حتی شعرای محلی است. برای مثال در آغاز شروع تعزیه در میمه اشعار مرحوم علی آقا مسافری خوانده می شود در شهر میمه و منطقه میمه تعزیه های گوناگونی خوانده می شود در این مراسم بازیگران نقش خود را که به شعر نوشته شده از روی نسخه ای که در دست دارند با آواز می خوانند و هر نقشی آواز مخصوص و ویژه ای دارد . فقط مخالف خوانها اعم از امراء و اتباع و لشگریان با صدای بلند و بدون تحریر شعرهای خود را با آهنگ اشتلم و پرخاش ادا می کنند . اشعار سوال و جواب از لحاظ بحر و قافیه یکسان و در سایر موارد با هم متفاوت است . کار های تحقیق در تعزیه با توجه به توانمیدیهای تعزیه از یکطرف و قابلیتهای نخبگان ما از طرف دیگر می توانست پر بارتر از این باشد . ولی نکته ابهامی وجود دارد که مشخص نمی کند چرا این بزرگان عنایت اندکی به این هنر ملی و مذهبی کرده اند . در حالی که تعزیه ذره ذره در حال حذف شدن و به طرف حاشیه رفتن است . هیچ کسی حساسیت نشان نداده و نمی دهد . اگر غیر از این باشد ما نمی توانیم در آینده به جوانان و نسل تشنه دانستن درباره فرهنگ خودی چیزی عرضه کنیم و حساسیت جوانان را نسبت به این هنر مقدس بر انگیزیم .
اما اینکه اکنون چه بکنیم باید برگردیم و قراردادها ، قوانین نوشتاری ، ارزشهای زیبا شناختی ، مضامین و اشعار مذهبی و … تعزیه را بازشناسی کرده و به آنها سر و شکلی مدون بدهیم و تحریفات وارده شده در آن را حذف و تجملات و ساز و برگهای جدید که دستاورد مد و تمدن است را تا حد امکان از آن حذف و نسخه های تعزیه مطابق با واقعیات ماجرای صحرای کربلاء بازنویسی شود و از هر گونه تحمیل سلیقه های فردی و گروهی دور نگاه داشته شود .
تعزیه هائی که درحال حاضر در شهر میمه خوانده می شوند عبارت است از :
۱ – تعزیه مسلم ابن عقیل و طفلان وی
۲ – تعزیه حر
۳ – تعزیه وهب و مادر وهب
۴ – تعزیه حضرت قاسم و عروسی حضرت قاسم
۵ – تعزیه حضرت علی اکبر علیه السلام
۶ – تعزیه حضرت اباالفضل ( حضرت عباس علیه السلام )
۷ – تعزیه شهادت سیدالشهدا علیه السلام و فرزند خردسالش علی اصغر
۸ – تعزیه شهادت امام حسن ( مجتبی علیه السلام )
۹– تعزیه شهادت حضرت( علی علیه السلام )
۱۰ – تعزیه پسر فروختن
۱۱ – تعزیه حجت الوداع
در بعضی از روستاها بخصوص در روستای ازون علاوه بر تعزیه هائی که در میمه خوانده می شود تعزیه های درگذشت حضرت فاطمه علیه السلام – وداع امام حسین علیه السلام با مردم مدینه ، تعزیه امیر تیمور و درگذشت حضرت زینب علیه السلام – تعزیه امام رضا علیه السلام – تعزیه پسر فروختن ، تعزینه بازار شام ، تعزیه عاق والدین ، تعزیه حارث – تعزیه خولی – تعزیه مختار – تعزیه شست بستن دیو توسط حضرت علی علیه السلام – تعزیه امام زین العابدین علیه السلام – تعزیه امام حسن عسگری علیه السلام – و تعزیه سید صالحه خاتون نیز خوانده می شود .
لازم به ذکر است که تعزیه خوانی و امور تدارکات آن در شهر میمه ارثی بوده و هر طایفه ای اجراء یکی از نقشهای تعزیه یا امور تدارکات را ارث خود می دانند و بصورت ارثی نسخه های تعزیه رد و بدل می شود. در سالهای اخیر بخاطر نبودن تعزیه خوانهای جوان بناچار بعضی از نسخه ها به افراد غیر وارث که دارای آواز خوشایند باشند داده می شود .
تعزیه خوانان معروف شهر میمه
از تعزیه خوانا معروف چند دهه اخیر شهر میمه می توان از مرحومین میرزا بزرگ خردمند، صدر خردمند، ملا غلامعلی معینیان، ملا احمد آقا مختاری، ملا حمزه ذاکریان، و عباسعلی زاهدی در نقش اولیا و ملاعباسعلی شهیدی و علیجان مصلح درنقش اشقیا را نام برد. در حال حاضر نیز می توان از آقایان حاج محمد بیکیان و حاج احمد ذاکران در نقش اولیا و سهراب مقصودی در نقش اشقیا نام برد که از تعزیه خوانان بزرگ و معروف منطقه محسوب می شوند.
نطق میان دستور آقای حاجی
آبان. ۱۵ تذكرات و نطق ها, صحن علني و كميسيون بدون دیدگاه
السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین و رحمه الله و برکاته
اللهم عجل لولیک الفرج
با درود به روح ملکوتی امام شهیدان و با درود به روح شهدای انقلاب اسلامی و دفاع مقدس و با آرزوی طول عمر و سلامتی ولی امر مسلمین جهان حضرت آیه الله العظمی امام خامنه ای و تشکر از امت اسلامی ایران به جهت حماسه آفرینی سالروز پیروزی انقلاب دوم ، ۱۳ آبان به ویژه حضور پر شکوه مردم شهر ها و روستاهای دو شهرستان شاهین شهر و میمه و برخوار.
از دولت محترم انتظار است حالا که مجلس شورای اسلامی با اکثریت پیشنهادات اصلاحی دولت در بودجه سال ۹۲ موافقت کرد اولاً در جهت تحقق آن فعالتر برخورد کند دوماً به نیاز های شهر ها و روستاها ی محروم ما عنایت ویژه داشته باشد .
لذا در این راستا :
۱- وزیر محترم نیرو نسبت به اتمام پروژه های طراحی شده و نیمه کاره فاضلاب در نقاط جمعیتی گز ، گرگاب ، دستگرد ، خورزوق،سین ، دولت آباد ، محسن آباد ، شاپور آباد ، حبیب آباد ، کمشچه ، علی آباد ، میمه ، وزوان ، زیاد آباد ، اذان ، ونداده و خسرو آباد که بسیاری از مردم ۱۵ سال است پول گرفته شده اقدام عاجل به عمل آورد .
۲- وزیر محترم نیرو ، نسبت به تأمین آب شرب شهر گز و روستاهای مورچه خورت و دهلر توجه ویژه نماید .
۳- وزیر محترم نیرو ، نسبت به تأمین آب سهم اشتراک کشاورزان اقدام کند .
۴- وزیر محترم نیرو! گران شدن اشتراک برق فشار زیادی بر مردم خصوصاً جوانان وارد کرده ، نسبت به کاهش آن اقدام کنید .
۵- از دولت محترم انتظار است قانون جامع ایثار گران را اجرایی کند .
۶- وزیر محترم کشور نسبت به نوسازی ناوگان فرسوده جهت رفاه مردم اقدام کند .
۷ – وزیر محترم کشور برای جلوگیری مهاجرت شتابنده از بخش میمه اقدام عاجل و فوری بنماید .
۸- از وزیر محترم راه و شهر سازی خواستارم با رفع موانع و مشکلات بر سر راه هشت هزار واحد مسکونی مهر حوزه انتخابیه اینجانب که ۹۰% پیشرفت داشته است اقدام فوری نماید و در خصوص وام خود مالکی نیز رفع مانع کند .
۹- از وزیر محترم راه و شهر سازی می خواهم پروژه آثار باستانی شده ی کنار گذر شرق و جاده ی دسترسی به دولت آباد و دستگرد و فعال سازی قطار سریع السیر تهران به اصفهان و اصلاح محل ایستگاه آن را اقدام نماید .
۱۰- از وزرای بهداشت و درمان ، جهاد کشاورزی و رئیس محترم سازمان محیط زیست خواستارم با اعزام هیأت های کارشناسی میزان و تأثیر آلاینده های رها شده توسط نیروگاه برق ، پالایشگاه ها و دیگر واحد های آلاینده بر جسم و جان شهروندان و عدم محصول دهی زمین های زراعی و باغات را تعیین و اقدامات لازم را جهت پیشگیری از روند آلایندگی و جبران خسارات وارده انجام دهند .
۱۱- از وزیر محترم جهاد کشاورزی در خصوص استمهال وام کشاورزان که بنا نبوده دولت آب لازم را برای آن ها تأمین کند و این ها بر اساس آن آب تعهد شده رفته و وام گرفته اند و طرح های آبیاری مکانیزه انجام داده اند و الان اقساط وام آن ها عقب افتاده ، اقدام کند .
۱۲- از وزیر محترم اقتصاد و رئیس محترم بانک مرکزی می خواهم که تدبیر کنند که شهروندان در روستا ها و محلات پیرامونی شهرها و همچنین شهر های کوچک هم از خدمات بانکی و از جمله (و خصوصاً) نصب خودپرداز بهره مند شوند .
۱۳- از وزارت ورزش و جوانان خواهانم در خصوص تکمیل پروژه های نیمه کاره در شهر ها و روستاها اقدام نماید .
۱۴- از دولت محترم انتظاراست در خصوص رفع تبعیض های ناروایی که الان از جهت حقوق و دستمزد و همچنین عضویت نیروهای خدماتی و شرکتی و موقت در دستگاه های اجرایی به آن ها روا داشته می شود و همچنین در موسسات عمومی و غیره و در جهت رفع نابرابری ها قدم بردارد که موجبات ذهنیت نامطلوبی را در ذهن این گونه افراد به وجود آورده است .
۱۵- از رئیس محترم سازمان تأمین اجتماعی تقاضا دارم که در خصوص راه اندازی درمانگاه برخوار ، شروع ساخت درمانگاه گز و توسعه درمانگاه شاهین شهر و رفع اشکالات میمه اقدامات مؤثر و مستمری را داشته باشد .
۱۶- از فرماندهی محترم انتظامی جمهوری اسلامی انتظار داریم که در خصوص ارتقاء امنیت مردم شهر ها و خصوصاً روستاها از جهت سرقت هایی که خصوصاً انجام می شود از اموالشان، از دامشان و از سیم برق ودیگر تجهیزات برق که مردم را دچار مشکل می کند اقدامات مؤثری را انجام دهد .
۱۷ – از وزیر محترم بهداشت و درمان تقاضا دارم در خصوص راه اندازی پایگاه اورژانس جاده ای بلوار معلم در شهر خورزوق و همچنین پایگاه اورژانس جاده ای در منطقه شهر لای بید و روستا های موته ، حسن رباط و لوشاب اقدام بکند و همچنین به وضعیت بیمارستان گلدیس و همچنین بیمارستان حضرت محمد رسول الله (صلی الله علیه وآله ) بخش میمه که باعث از دست دادن جان افراد و خصوصاً جوان های حادثه دیده میشود اقدام ویژه ای را به عمل آورند .
والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته