مسیب نجیمی:
عبرت هایی که از مکتب عاشورا می توان گرفت
درسها و عبرت هایی كه از عاشورا می توان گرفت، در گفتار و کردار امام حسين علیه السلام و يارانش دیده میشود و كسى كه به دقت در مجموعه اين واقعه بنگرد و آن را سرلوحه خود قرار دهد، با اين درسهای انسان ساز آشنا می شود.
به گزارش پایگاه خبری“شاهین نا“ عاشورا، سراسر مدرسه عشق است و آموزگار هدایتگر آن، حسین بن علی علیه السلام. این واقعه سترگ، در تاريخ بشرى موجى پديد آورد و مسلمان و غيرمسلمان را با ارزشهاى متعالى و مفهوم حيات هدفدار آشنا ساخت. هر اندازه كه انسانها با درسهاى نهفته در آن حركت خونين و ژرف آشناتر گردند، به همان ميزان عزّتمند خواهند زیست و پايههاى حكومت طاغوتها را خواهند لرزاند.
درسها و عبرت هایی كه از عاشورا می توان گرفت، در گفتار و کردار امام حسين علیه السلام و يارانش دیده میشود و كسى كه به دقت در مجموعه اين واقعه بنگرد و آن را سرلوحه خود قرار دهد، با اين درسهای انسان ساز آشنا می شود. در این نوشته برآنیم تا برخی از این عبرت ها را برشماریم.
– در عاشورا بعضی ها حق را نشناختند و حق و باطل را تشخیص نمی دادند.
– بعضی ها حق را شناختند و لیکن زمان شناس نبودند، مانند سلیمان بن صرد خزاعی که در جمل نیامد، ولی در صفین و نهروان آمد و با علی جنگید. روز عاشورا با حسین نیامد ولی بعد از عاشورا قیام توابین را تشکیل داد و کشته شد. رفتار او سینوسی بود.
– بعضی حق را شناختند و لیکن از حق چرخش پیدا کردندچرا؟ بدلیل مال اندوزی، زراندوزی، حسادت، قدرت طلبی و … منافع ایجاب نمی کرد.
– عاشورا نشان داد که می توان از درون سپاه دشمن اهل بصیرت شد و امام حق را یاری کرد. مانند حربن یزید ریاحی، که ابتدا در جمع میان دنیا و آخرت اسیر بود و ضعف در محاسبه داشت که نه امام حسین(ع) برمی گردد و نه آنها دست برمی دارند، و جمع میان این دو ممکن نیست. در نهایت و در نیمه را امام حسین(ع) را انتخاب می کند.
– عاشورا نشان داد می توان در سپاه امام حسین (ع) بود و در مقابل تهدید و تطمیع بیگانگان ایستادگی کرد. همانند حضرت ابوالفضل العباس (ع)
– امام حسین (ع) فرمودند مثل من حسینی با مثل یزید هیچگاه بیعت نمی کند تکلیف امام حسین(ع) امتناع از بیعت با یزید بود و مرگ بر زندگی را ترجیح داد.
– در عاشورا تعداد سپاه امام کم بود اما بصیرت بالایی داشتند و هرچند امام حسین(ع) بیعت خود را از آنها برداشت ولی در مقابل انبوه سپاه دشمن ایستادگی کردند، جنگیدند و شهید شدند.
– انجام وظیفه در یک لحظه تاریخی؛ اگر شریح قاضی در یک لحظه تاریخی به مردم می گفت: چه بلایی بر سر هانی ابن عروه آمده؟ مردم کاخ ابن زیاد را ساقط می کردند و سرنوشت تاریخ عوض می شد اما متاسفانه….!
– در عاشورا انسانهای تاثیر گذار یا سکوت کردند یا رفتند طرف دشمن مانند(عمربن سعد).
– بعضی ولایت پذیری را با شرط و شروط داشتند مانند ضحاک که تا عصر عاشورا با امام حسین(ع) ماند ولی سرانجام رفت و امام را تنها گذاشت.
– در کربلا برای فریب مردم بعضی ها را با حکم شرعی جذب می کردند و لذا به سراغ شریح قاضی رفتند و او حکم قتل امام(ع) را صادر کرد. این هم یک عبرت است.
– با حسین بودن و یا حسین گفتن تنها یک نقطه تفاوت دارد، گاهی با شعار یاحسین(ع) روز عاشورای سال 88 در تهران به خیمه های عزاداری حمله ور و آتش زدند. این هم یک عبرت است.
– نقش زنان در حادثه کربلا عبرت آموزاست.( همسر زهیر بن قین مشوق همسرش می شود و در طرف دیگر زنان کوفی، مردان خود را که اطراف مسلم بودند را به خانه برگرداندند و مسلم را تنها گذاشتند).
– کربلا نشان داد که تا امام به کوفه نیامده نائب او (مسلم) را تنها نگذارید. یعنی ولی فقیه را باید تا ظهور امام عصر(عج) یاری و اطاعت کرد.
– بعد از دعوت مردم کوفه امام حسین(ع) می خواست دین و دنیای مردم را آباد کند، وقتی مردم کوفه نیامدند حسین(ع) را یاری کنند ولیکن امام قیام کرد برای دین خداو پیروز شد، اگر امام پیروز نشده بود حالا نماز جمعه را چهارشنبه می خواندند و امام حسین(ع) اسلام را با 72 نفر نجات داد.
– عاشورا نشان می دهد که بصیرت اگر نباشد 30 هزار نفر جمع می شوند(کل یتقربوا الی الله بدم الحسین به کربلا) و امام خود را به شهادت می رسانند تا مورد تقرب خدا قرار بگیرند. بصیرت ابعاد مختلف دارد؛ بصیرت سیاسی، خانوادگی، فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و ….
عاشورا روز بالیدن است نه نالیدن پیامش آموزه است نه موزه، تمرین خوب نگریستن است نه خوب گریستن و نماد شعور مذهب است.
از مجموعه یادداشت های مسیب نجیمی