اعمال مومن چه شکلی است؟
اگر انسان راه حقّ را طیّ ننمود و سرپوش روی رسول باطن گذارد و رسول ظاهر را هم ردّ کرد، تقصیر خود اوست
به گزارش پایگاه خبری شهرستان شاهین شهر و میمه “شاهین نا“در برزخ گرچه عمل نیست ولی مانعی ندارد كه محل معرفت و آگاهی بیشتر باشد بر این اساس امام كاظمعلیه السلام فرمود: هر كس از دوستان و پیروان ما بمیرد و هنوز قرآن را به طور كامل فرا نگرفته باشد در قبرش به او تعلیم میدهند تا خداوند به این وسیله درجات او را بالا برد.
انسان می گوید: بار پروردگارا چرا جزای مرا این چنین مقرَّر داشتی؟ در پاسخ میگوید: این اعمال خود شماست که قبلاً فرستاده اید و در دستگاه منظّم و دقیق ما ثبت و ضبط شده؛ این واکنش و عکس العمل خود شماست، نفسِ عمل شماست که در این عالم بدین صورت در آمده است، نه آنکه من ظلم نمودم و شما را به عقوبتی بیش از عمل شما مبتلا ساختم؛ نفسِ عمل شما در دنیا خراب بود حالا آن خرابی ظهور کرده؛ و اعمال صالحه مۆمن در دنیا خوب بود حالا آن خوبی ظهور نموده است.
وقتی چیزی بسیار کوچک است انسان با این چشم های عادی نمی تواند آنرا ببیند؛ میکروب را با چشم غیر مسلّح به سلاح میکروسکوپ نمی توان دید، ولی وقتی که در زیر ذرّه بین های قوی آن را یک هزار برابر یا بیشتر بزرگ می نمایند قابل رۆیت میشود. در این عالم مادّه و طبع، اعمال انسان از نقطه نظر صحّت و فساد، ریا و خودنمائی و خودآرائی و شخصیّت طلبی و حبّ نفس، یا برای تقرّب به خدا و وصول به مقام لقاء و رضوان، مختفی است. این جهات در شکم اعمال و در بطون اعمال است و مختفی است. ظاهر عمل بروز و ظهور دارد ولی جان و روح آن پنهان است؛
اگر انسان راه حقّ را طیّ ننمود و سرپوش روی رسول باطن گذارد و رسول ظاهر را هم ردّ کرد، تقصیر خود اوست
در کتاب «محاسن » برقی با سند خود از أبوبصیر نقل می کند از یکی از صادقین علیهما السّلام (امام باقر علیه السلام و امام صادق علیه السلام) که چون بنده مۆمن بمیرد در قبر او با او شش صورت داخل می شوند که یکی از آنها از همه سیمایش نیکوتر و هیئتش جمیل تر و بویش پاکیزه تر و صورتش نظیف تر می باشد. یکی از آن صورت ها در طرف راست او می ایستد، و دیگری در طرف چپ، و دیگری در مقابل او، و دیگری پشت سر او، و دیگری در نزد پای او، و آن صورتی که از همه نیکوتر است در بالای سر او می ایستد. در این حال اگر از جانب راست مانعی برای او رسد آن صورتی که در طرف راست است آن مانع را دفع میکند؛ و همینطور در هر یک از جهات ششگانه اگر مانعی برسد آن صورتی که در آن جهت است دفع می نماید. آن صورتی که از همه نیکوتر است به آن صورت های دیگر می گوید: کیستید شما؟ خدا شما را جزای خیر دهد از من.
آن صورتی که در طرف راست است در پاسخ می گوید: من نماز هستم، و صورتی که در طرف چپ است می گوید: من زکات هستم، و صورتی که در مقابل و روبروی اوست می گوید: من روزه هستم، و صورتی که در پشت سر اوست می گوید: من حجّ و عمره هستم، و صورتی که در نزد دو پای اوست می گوید: من بِرّ و نیکوئی هستم که از طرف تو به برادرانت رسیده است. و سپس این صورت ها به آن صورت نیکوتر می گویند تو کیستی؟ تو که از همه ما صورتت زیباتر، و بویت پاکیزه تر، و هیئت و شکلت جالب تر است. در پاسخ آنها می گوید: من ولایت آل محمّد صلواتُ الله علیهم أجمَعین هستم.(محاسن، ج 1، ص 288)
بهشت و دوزخ برزخی در آیات و روایات
از جمله آیاتی که بر وجود بهشت و جهنم و ثواب و عقاب در دوزخ اشاره دارد، آیات یکصد و پنجم تا یکصد و هشتم، از سوره هود می باشد که می فرماید: «روزی میرسد که هیچ صاحب نفس و جانداری بدون اذن خدا نمیتواند تکلم کند؛ و در آن روز مردم به دو گروه سعید و شقی قسمت میشوند.
در این عالم مادّه و طبع، اعمال انسان از نقطه نظر صحّت و فساد، ریا و خودنمائی و خودآرائی و شخصیّت طلبی و حبّ نفس، یا برای تقرّب به خدا و وصول به مقام لقاء و رضوان، مختفی است. این جهات در شکم اعمال و در بطون اعمال است و مختفی است. ظاهر عمل بروز و ظهور دارد ولی جان و روح آن پنهان است
اما آن کسانی که شقی و بد عاقبتند، آنان در آتش خواهند بود و زفیر و شهیق آتش که همان شعلههای فروزان و لهیب و زبانههای افروخته آنست آنانرا فرا خواهد گرفت. (و ممکن است گفته شود که زفیر و شهیق جهنم، از خود جهنمیان است چنانکه لفظ لهم بر آن دلالت دارد) آنان در میان آتش تا هنگامی که آسمان و زمین بر پاست جاودانه زیست خواهند نمود مگر اینکه پروردگار تو بخواهد؛ و حقاً که پروردگار تو به هر کاری که اراده کند تواناست. و اما آن کسانیکه سعید و پیروزند، آنان در بهشت خواهند بود و در آنجا تا هنگامی که آسمان و زمین بر پاست مخلد و جاوید خواهند بود مگر آنکه پروردگار تو بخواهد؛ و این عطای غیر مقطوعی است که به آنان خواهد رسید».
علی بن ابراهیم قمی در تفسیرش گوید: این آیات راجع به برزخ است یعنی قبل از بر پا شدن قیامت. خلود در آتش، خلود در آتش دنیاست تا وقتیکه آسمانها و زمین هستند؛ و خلود در بهشت، یعنی بهشت دنیوی که ارواح مۆمنان بدانجا انتقال مییابند و مراد از غیر مقطوع بودن عطای بهشتیان، آنست که این بهشت برزخی متصل می شود به بهشت قیامتی. و این آیات رد کسانی است که عذاب قبر را منکرند، و عقاب و ثواب را در برزخ دنیا قبل از قیام قیامت قبول ندارند (تفسیر علی بن ابراهیم، طبع سنگی 1313، ص 315-314).
همانطور که در کلام این مرد بزرگ ظاهر است مراد از بهشت و جهنم دنیوی، بهشت و جهنم برزخی است؛ و چون عالم برزخ از تتمه عالم دنیاست و در آنجا از صورت و کم و کیف وجود دارد لذا از آن به دنیا نیز تعبیر کنند. و نیز علی بن إبراهیم قمی در مقدمه تفسیرش در رد کسانیکه انکار ثواب و عقاب را مینمایند، می افزاید که این آیات دلالت دارد بر آنکه عذاب آنها مقرون به دوام آسمانها و زمین است، و این راجع به برزخ دنیاست چون وقتی قیامت برپا گردد آسمانها و زمین دگرگون میشوند.