بررسی افکار انحرافی شعور کیهانی؛
حیله های شیطانی عرفان حلقه/ قسمت دوم
گرچه انحرافات فکری عرفان کاذب حلقه، بسیار زیاد است اما این انحراف های افکاری به دو بخش؛ انحرافات در اصول و انحرافات در فروع دین تقسیم می شود.
به گزارش شاهین پرس، وقتی در اواسط دهه هفتاد شمسی، شخصی ناشناس مدعی فرادرمانی شد، کمتر کسی به او توجهی نشان داد. همین موجب شد تا وی کمی بعدتر، مدعی راهاندازی گونهای عرفان شود که این روزها با نام «حلقه» یا کیهانی میشناسیم.
مؤسس این فرقه شخصی به نام«محمدعلی طاهری»است که با ادعای فرادرمانی کار خود را آغاز کرد و به خاطر ادعاهایی که مبنی بر درمان بیماران داشت، افراد بسیاری جذب این فرقه انحرافی شدند.
سرکرده فرقه انحرافی عرفان حلقه 14 اردیبهشت سال 90 بازداشت و از سوی دادگاه انقلاب بهاتهام توهین به مقدسات، مداخله غیرقانونی در امور پزشکی و درمان بیماران، ارتکاب فعل حرام و رابطه نامشروع، استفاده غیرمجاز از عناوین علمی (دکتر و مهندس)، ضالّه بودن کتب و آثار، به 5 سال حبس، پرداخت 900 میلیون تومان جزای نقدی و 74 ضربه شلاق محکوم شد.
افساد فیالارض از طریق منحرف کردن افراد، دیگر اتهام طاهری بود که دادگاه به تحقیقات صورت گرفته در این بخش اشکال نقص گرفت و پرونده برای تکمیل تحقیقات به دادسرا ارسال شد. در نهایت، دادسرا پس از رفع نواقص، پرونده را مجدداً به دادگاه ارسال کرد و ششم اسفند سال 93 برای رسیدگی به این اتهام تعیین شد اما با درخواست استمهال متهم، دادگاه برگزاری جلسه محاکمه را به تاریخ دیگری موکول کرد تا اینکه دادگاه اوایل اردیبهشت امسال به این بخش از پرونده طاهری رسیدگی کرد.
شعبه بدوی دادگاه انقلاب حکم بدوی را در خصوص طاهری صادر و به وکیل مدافع وی ابلاغ کرده اما پرونده با اعتراض متهم به حکم صادره، برای رسیدگی در مرحله تجدید نظر به دیوان عالی کشور ارسال شده است.
برای آشنایی بیشتر با انحرافات افکار انحرافی فرقه عرفان حلقه مطالب ذیل را به دقت مطالعه فرمایید
مهمترین انحرافات عرفان حلقه چیست؟
انحراف های افکاری عرفان حلقه به دو بخش تقسیم میشود؛ انحرافات در اصول و انحرافات در فروع دین. البته بدلیل حجم بالای مطالب نمی توان به همه موارد اشاره کنیم زیرا انحرافات فکری این عرفان کاذب، بسیار زیاد است.
در ارتباط با انحراف در اصول دین باید گفت که ایشان در بحث توحید و وحدانیت، مباحثی را مطرح میکند مبنی بر اینکه ما پسر خدا هستیم؛ همان مباحثی که در تثلیث مسیحیت نیز مطرح میشود و انسان خدایی و مقام رب را برای انسان مطرح میکنند. طاهری بحث آزمایش آخر را در کتاب “چند مقاله و انسان و معرفت” خود بیان میکند این بحث در فایلهای صوتی و تصویری مربوط به کلاسهای درس وی نیز وجود دارد که انسان پس از آزمون آخر به مقام خدایی میرسد و برای خود جهانی قطبی را خلق میکند. جالب است بدانید که این فرد معتقد است حتی کثیفترین انسانها که ما آنها را انسانهای خبیث میشناسیم و زندگیشان تماماً منشاء فساد و افساد بوده، از جهنم خارج میشوند که این مسئله نقض صریح آیات الهی است.
خداوند میفرماید «بَلى مَنْ کَسَبَ سَیِّئَةً وَ أَحاطَتْ بِهِ خَطیئَتُهُ فَأُولئِکَ أَصْحابُ النَّارِ هُمْ فیها خالِدُونَ » آرى، کسانى که کسب گناه کنند، و آثار گناه، سراسر وجودشان را بپوشاند، آنها اهل آتشند؛ و جاودانه در آن خواهند بود.؛ آنها خالد در جهنم هستند ولی طاهری میگوید به خاطر اینکه روح خدا در انسان وجود دارد، از جهنم خارج میشوند؛ اینها افکار و برداشتهای کاملاً شخصی و غلطی است که این فرد دارد و باید به این مسایل دقت کرد.
طاهری بحث نبوت را هم به نوعی زیر سئوال میبرد و میگوید پیامبران و امامان علیها السلام معصوم نیستند که فایل آن نیز موجود است. حتی نعوذ بالله حضرت سلیمان را با عنوان بیشعور بیان میکنند که شعور الهی نداشت و به جای اینکه از خدا آگاهی بخواهد از خدا مُلک خواست لذا نفهمیده از خدا چه بخواهد. این الفاظی است که وی دقیقاً مطرح میکند و این ادبیات نشان میدهد یک ادبیات مغرضانه است و کاملاً دین را زیر سئوال میبرد.
ایشان میگوید من یکبار قرآن را نخواندهام ولی چطور به خود اجازه میدهد که درباره پیامبر بزرگی که نامش قریب به 17 بار در قرآن آمده اینگونه اظهارنظر کند و حال آنکه قرآن درباره حضرت سلیمان میفرماید: فَفَهَّمْناها سُلَیْمانَ وَ کُلاًّ آتَیْنا حُکْماً وَ عِلْماً که حکمت و علم را به سلیمان آموختیم…
از طرف دیگر در بحث امامت نیز مطرح میکند که امامان معصوم نیستند. بحث مهدویت و رجعت را کاملاً به تمسخر میکشد و مطرح میکند که امامان میخواهند دوباره برگردند حکومت کنند و آن زمان اسب بوده و الآن باید بروند گواهینامه بگیرند و ماشین و موتور سوار شوند و اینگونه به مقام امامت توهین میکند؛ وی میگوید تا حالا دیدید امامی جایی مطرح کند که من معصوم هستم در صورتی که قرآن صراحتاً میگوید «انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیرا». این رجس و کثیفی مذکور در آیه کاملاً نشان میدهد که خداوند منظورش این نیست که فقط بدن و لباس اینها را تمیز کند بلکه رجس از بحث گناه است یعنی خداوند اراده کرده تمام آلودگیها و گناهان را از اهل بیت پاک کند.
این فرد در بحث سوگندنامه در نقض جایگاه معصومین چه در بحث شفاء و چه در بحث توسل و تائید جایگاه شعور کیهانی در کنار جای خداوند اینگونه بیان میدارد که: در رأس قرار دادن هر نامی (حتی مقدسین و معصومین) به جای نام خداوند و هوشمندی او (شبکه شعور کیهانی) موجب قطع لایه محافظ طاهری میشود.
مسئله بعدی بحث عدالت خداست که زیر سئوال میبرد. ایشان در کتاب “انسان و معرفت” و در ترمهای عرفان حلقه مطرح میکنند که انسان در یک جایی با خدا به مجادله میپردازد و از آن به عنوان «یومالمجادله» یاد میکند. در یومالمجادله بیان میکند که انسانها از خدا شکایت میکنند یعنی جالب است که عرصه قیامت عرصه پاسخگویی انسان به کردههایش نیست بلکه عرصه این است که خدا باید به مردم پاسخ بدهد که چرا من تو را اینگونه خلق کردم که نتوانستی به کمال برسی؛
در نگاه طاهری این خداست که محکوم میشود و انسان با هر خطایی که انجام داده در واقع عدالت خدا را نیز زیر سئوال میبرد که این چه دنیایی بود که مرا خلق کردی! (رجوع شود به فایل صوتی و کتاب انسان و معرفت) و در این مسایل نیز افکار انحرافی بسیاری دارند.
اما بحث معاد؛ شاید ایشان به صراحت منکر معاد نباشد ولی مبانی نظری و آموزههای دینی را زیرکانه و موذیانه تحریف میکند و مؤلفههای اسلامی و دینی را تبدیل به مولفههای کیهانی خود میکند. به عنوان مثال به مسئله معاد قائل است اما از طرف دیگر انسان خدایی را مطرح میکند. برای معاد تعریفهای جدید مطرح میکند. به عنوان مثال، بحث برزخ را مطرح میکند اما میگوید ما در برزخ فرصت توبه و جبران داریم. یعنی شما یک فردی را به قتل برسان و بعداً در آن دنیا توبه و جبران میکنی چرا که به تو آگاهیاش نرسیده که این کار را کردی و لذا میروی و در برزخ که فرصت جبران هست توبه میکنی. در واقع یک سری حرفهای بچهگانه مطرح میکند که متاسفانه طرفدارهای زیادی هم پیدا کرده است.
حتی برای قیامت که خداوند میفرماید زمانی مشخصی ندارد و چه بسا نزدیک است (لَعَلَّ السَّاعَةَ قَریب). اصلا در قرآن درباره بحث قیامت، زمان مطرح نمیشود و طوری اشاره میشود که گویی همین الآن امکان وقوع قیامت هست.
طاهری قیامت را به دو قسمت قیامت زمینی و قیامت اصلی تقسیم میکند و میگوید که قیامت زمینی بر اساس قانون آنتروپی یعنی قانون افت و کهولت به وجود میآید. یعنی زمین و خورشید یک عمری دارد و چند میلیارد سال طول میکشد تا از بین برود و تمام شود و بعد از اینکه از بین رفت و تمام شد، تازه قیامت اصلی به وجود میآید. به عبارت دیگر زمانبندی قیامت را به صورت موذیانه مطرح میکند چرا که تا قیامت زمینی رخ ندهد قیامت اصلی به وقوع نمیپیوندد!
و از طرف دیگر با بحث آنتروپی، ملکالموت را نیز زیر سؤال میبرد و میگوید ملکالموت یک قانون آنتروپی است. میگوید انسان با افت و کهولت از بین میرود و این مسایل در گفته و در کتاب انسان و معرفتش موجود است.
وی کتابهایی مانند عرفان کیهانی، انسان از منظری دیگر، موجودات غیرارگانیک و سایمنتولوژی با کمک کمیتههای خود نوشته است و چند مقاله نیز در مجلههای پزشکی که اصلاً مورد تأیید در دپارتمان علمی نیست چاپ شده است و نکته بسیار ظریف اینجاست که این کتابها به دلیل اینکه غیرقانونی است چاپهای مختلف با صفحات مختلف و به چاپ رسیده و علیرغم پخش گسترده آن در طیف حلقه هر جا مورد نقد واقع میشود گفته میشود این کتاب مورد قبول نیست و آن را در ظاهر کنار میگذارند ولی در باطن آن را تدریس و خرید و فروش میکنند. بین خودشان پخش میکنند و کلی هم از خودشان تمجید میکنند اما هیچ تأییدی از دپارتمانهای علمی وجود ندارد بدون اینکه اشکالات آن گرفته شود و بدون اینکه نهاد یا حوزه دینی و علمی این مسایل را تأیید یا رد کند برای خودشان چاپ میکنند و با قیمتهای بسیار زیاد به فروش میرسانند.
انحرافات افکاری عرفان حلقه در فروع دین شامل چه مواردی است؟
طاهری در بحث نماز که جزء اصلیترین فروعات دین ماست، افراد را نه تنها به یک سمتی سوق میدهد که نماز نخوانند بلکه برای نماز یک برنامه جدیدی مطرح میکند
وی با آموزههای خود نماز را زیر سوال میبرد. مثلاً میگوید تو که عاشق خدا نیستی، نمازت کیفیت ندارد و به درد نمیخورد. از طرف دیگر در کتاب عرفان کیهانی و در ترم هشت میگویند انسان نمیتواند عاشق خدا شود. وقتی فرد اینها را کنار هم جمع میکند، میگوید وقتی من نمیتوانم عاشق خدا شوم، نمیتوانم نماز درستی بخوانم. بر این اساس، خیلی زیرکانه، طاهری نماز را از دست مردم میگیرد. همان طور که بسمالله الرحمن الرحیم را گرفت و «به نام بینام او» را جایگزین کرد.
بنابراین میگوید چون عاشق خدا نیستید و نمازتان با کیفیت نیست، هوشمندی، ترمز دستی نمازتان را میکشد. یعنی یک طنزی است که واقعاً به آن باید خندید که این هوشمندی و روحالقدس و جبرئیل، کیست که شریعت را از دامن انسان برمیدارد. طاهری مستقیماً نمیگوید نماز نخوانید بلکه میگوید هوشمندی ترمز دستی نمازت را میکشد. ما موارد زیادی داریم از کسانی که وقتی وارد آموزههای عرفان حلقه میشوند، نماز و روزه را کنار میگذارند. چرا که طاهری میگوید همه مسیر سیر و سلوک آن، از طریق اتصال به این حلقهها صورت میگیرد، نمیگوید سلوک ما بر مبنای نماز و عبادات و ترک محرمات است و به راحتی این مسائل را زیر سئوال میبرد و یا به نوعی به دلخواه تحریف و یا توجیه میکند.
این اتصال چیست؟
اتصال به شبکه شعور کیهانی و هوشمندی؛
طاهری در کتابهای عرفان کیهانی و انسان از منظری دیگر در رابطه با اتصال میگوید که ماهیتش مشخص نیست. کسی که معتقد است اصلیترین مبنا برای سیر و سلوک، اتصال است، میگوید ماهیت آن مشخص نیست و توجیه میکند دنیای عرفان دنیای بیابزاری است. یک چیز خیلی بامزه اینکه اگر دنیای عرفان دنیای بیابزار و دنیای تعریف کردن نیست، این همه کتابی که طاهری نوشته و این همه کلاس و درس و بحث و جزوه، بر چه مبنایی است. همه اینها نشان میدهد که طاهری از یک مسئلهای گریزان است. وی مینویسد: منظور از اتصال در فرادرمانی، برقراری نوعی ارتباط است که هیچ تعریف دقیقی ندارد زیرا در دنیای بیابزاری صورت گرفته است. (انسان از منظر دیگر ص 82و عرفان کیهانی ص 80)
هر چه ما میگوییم این اتصالات، متصل به چیست؟ میگویند اتصال به روحالقدس، جبرئیل، یدالله و … است. اگر اتصال به روحالقدس و جبرئیل هست، اولاً اینکه خود فرد تعیین میکند در چه ساعتی به روحالقدس متصل شود که خیلی جالب است. ثانیاً یک ادعایی فراتر از پیامبران مطرح میکند که من شما را هم به این روحالقدس و جبرئیل وصل میکنم.
اگر اتصالات و ارتباطات شما به روحالقدس است، چرا آموزههایتان مغایر با آموزههای دین است که آیتالله مکارم شیرازی به زیبایی این را بیان میکنند و در سایت خودشان تناقضات حرفها و ادعاهای طاهری را با قرآن جواب میدهند. اگر این اتصال الهی و رحمانی است که بنده میگویم شیطانی است، چطور در این اتصالات این مقدار خطا، اشتباه و دروغ و تحریف دینی وجود دارد؟
طاهری یا روحالقدس جدید خلق کرده که ما میگوییم شیطان است و جالب است که خیلی زیبا قرآن کریم درباره بحث الهام شیطانی میفرماید«إن الشیاطین لیوحون إلى أولیائهم». شیاطین به دوستان خودشان وحی میکنند. به طور قطع یک کسی که این همه قرآن و دین را تحریف میکند، هدفش شیطان و ابلیس است. چه دوستی بالاتر از کسی که بیاید به اسم اسلام، آموزههای عرفانی را زیر سئوال ببرد و با اتصال به جنیان کافر کار خود را توجیه میکند که این اتصال به روح القدس است تا افراد نترسند و به حلقه وصل شود. یا اصلاً نمیداند روحالقدس یعنی چه که از این اسم استفاده میکند.
…. ادامه دارد
انتهای پیام/