درسی در روز میلاد حضرت سید الشهدا(ع)؛
چرا نبرد در سپاه یزید راحت تر از نبرد در سپاه امام حسین علیه السلام است
انسانی که فرمان امام خویش را شنیده است و از امام خود دوری می کند یا حتی امام را نصحیت به فرار از مسیر خود می کند، چنین انسانی به قطع، دین را تا جایی می خواهد که با راحتی های خود در تضاد نبیند. امام را دوست دارند اما امام مظلوم را نه امام مقتدر و مبارز را.
به گزارش پایگاه خبری شاهین نا به نقل از صاحب یوز؛ امام حسین علیه السلام در ماجرای پر رمز و راز کربلا افراد مختلفی را مواجه بوده اند. که این افراد هر کدام ویژگی هایی داشتند.که در تحقیقات به آن ها پرداخته شده است.
یکی از گونه هایی که در کربلا به صورت رایج در دو گروه حق و باطل جلوه نمایی کرده است مساله راحت طلبی و آسوده خواهی است. مساله ای که شاید در آن جامعه بسیار قابل بررسی خواهد بود. شاید ریشه خیلی از کوتاهی های مردم به این موضوع مرتبط باشد. مساله ای که اگر واکاوی نشود و تطبیق به مسائل جامعه ی فعلی خودمان نشود، ما را موجب گرفتاری های زیادی خواهد کرد. راحت طلبی به صفت های افعال انسان مرتبط نمی شود بلکه جزو صفات روحی انسان است.
صفاتی مانند دوست داشتن، عجله کردن، طغیان کردن که همه اینها با روح انسانی ارتباط دارد. انسانی که دچار راحت طلبی شده است، زمینه بروز انحرافات اجتماعی را بسیار جدی خواهد داشت. اگه عمر سعدی که با امام انس دارد و باور نمیکند که دست به خون حسین بکشد و فقط به فکر ملک ری است. راحت طلبی اوست که او را وادار به چنین جنایتی میکند. درست است که گوشه هایی از قدرت طلبی در این مساله دیده میشود اما قیمت این قدرت آنچنان برای عمربن سعد سنگین است که به قیمت جان امام تمام می شود.
چرا که عمر بن سعد تمایل دارد خود را عادت به راحتی های خود داده است. و نبرد در سپاه یزید برای او راحت تر است نبرد در سپاه حسین علیه السلام است. هر چند که حسین نیز خود وعده هایی میدهد و خیال ها را می شکند اما عمر بن سعد کوتاه نمی آید. اگر آن همه مردم کوفه که نامه یاری حسین را کتابت کردند و با تشری و طمعی از کنار مسلم به سپاه شمر پیوشتند به خاطر همین راحت طلبی آنها بود.
مگر میشود مردم مومنی که با طاغوت زمان خویش درگیر نزاع هستند یک دفعه رنگ عوض کنند و به جنگ ناجی خویش بروند. جواب همان راحت طلبی است. قطعا صفات و روحیات متعددی هر فرد را به آن خیانت بزرگ سوق داده است.اما ریشه خیلی از صفات آنها راحت طلبی بوده است. مگر کسی که با پولی یا وعده ای سپاه حق را خلوت میکند جزو خود و نفسانیت خود چیزی را می بیند.
و نقطه مقابل آن یارانی است که با قلّت خود دست از یاری حسین علیه السلام بر نداشته اند. حتی اگر زهیر مشغول لذت جویی خود بوده است اما راحت طلبی او را نابود نکرده است. مگر چه کسی از لذت بدش می آید لذت وقتی آسیب میزند که مکمل داشته باشند مکمل یا نفسانی است و یا با راحتی همسو می شود. آن همه مومنی که از دور سپاه حسین علیه السلام پراکنده شدند اگر در درون خود را واکاوی کنند جز راحت طلبی و منفعت شخصی خود چیزی بوده است؟
انسانی که فرمان امام خویش را شنیده است و از امام خود دوری میکند یا حتی امام را نصحیت به فرار از مسیر خود میکند، چنین انسانی به قطع دین را تا جایی میخواهد که با راحتی های خود در تضاد نبیند. امام را دوست دارند اما امام مظلوم را نه امام مقتدر و مبارز را.
این حکایت البته نیز در زمان ما وجود دارد مردمانی که از مشکلات اقتصادی خسته میشوند تن به دوستی طاغوت زمان آمریکا میدهند تا مشکلات خود را از این طریق برطرف کنند.
انسانی که کار و مجاهدت خلق و سجیه ی اوست از مبارزه خسته نمیشود. حتی اگر این مبارزه نان شبش را هم با مشکل مواجه کند اما انسانی که نان شب و سرخوشی روز را به همه چیز ترجیح دهد این انسان دچار راحت طلبی میشود. جالب است خیلی ها دین در زمان صلح را بیشتر دوست دارند. و اصلا دین را تا وقتی دوست دارند تا راحتی آنها را تامین کند. خیلی ها هم انقلاب را به همین خاطرامنیت و آرامش میخواهند اما هیچ گاه حاضر نیستند در سختی ها بسازند.
این گروه ها بسیار آسیب پذیرند دشمن زمینی و ابلیس جان ها به راحتی او را با سختی می آزارد و دین و حیثیت او را به بازی میگیرد. زندگی جهادی و حرکت های جهادی نمونه ای است از این مبارزه با راحت طلبی ها.راحت طلبی که از کودکی با انسان همراه است و انسان مبارزه میکند تا به آن دست یابد. البته همیشه راحت طلبی بد نیست و آسیب زا نیست آن وقت که با نفس گره بخورد خطرناک میشود و به انسان هشدار میدهد که ممکن است با همین صفت دستت به خون امامت آلوده شود.
مگر عمربن سعد وکوفیان باور میکردند چنین جنایتی بکنند؟ چه کسی به خواب می دید مومنان با وفای کوفه چنین بی وفایی بکنند؟ نه تنها حسین بن علی علیه السلام را راحت طلبی ها به گودی قتله گاه برد بلکه فاطمه زهرا سلام الله علیها را هم راحت طلبی ها غریب کرد مردمی که حتی حاضر نشدند در جهت حمایت امام زمان آن روز کوچکترین تجمع یا راهپیمایی را انجام دهند.
در زمان ما که راهپیمایی ها مساوی با دفاع از حیثیت دین و کیان انقلاب برخی متدینین و انقلابی ها با توجیهاتی به راحتی خود لبیک میگویند و حاضر نیستند ساعاتی را با کمترین هزینه ها به زحمت بیندازند. یقینا امامان ما همواره منتظر افرادی بودند که راحت طلبی خود را رام کرده باشند اما دریغ که مردم آن را به ظهور منجی موکول کرده اند و خدا یکی از شرایط ظهور منجی جهانی اش را آمادگی یارانی میداند که با راحت طلبی خود کنار آمده باشند.
سید محمد حسین اخوان