ویژگیهای آخرین آیه سوره کهف
رئیس فرهنگستان علوم اسلامی قم میگوید: پیامبر(ص) به مقامی رسید که هیچ حجابی در کار نبود، همه سماوات را پشت سر گذاشتند، همه انبیاء و حتی جبرئیل را پشت سر گذاشتند و وحی آنجا به حضرت(ص) بدون هیچ واسطهای صورت گرفت.
به گزارش پایگاه خبری شاهین نا؛ آیتالله سیدمحمدمهدی میرباقری رئیس فرهنگستان علوم اسلامی قم درباره «مقامات رسول خاتم(ص)» به بیان برخی نکات پرداخته است که در ادامه به آن اشاره میشود:
* پیامبر(ص) بشری هستند که به وجودشان وحی میشود؛ خدای متعال به این وجود مقدس میفرماید: «قُلْ إِنَّما أَنَا بَشَرٌ مِثْلُکُمْ یُوحى إِلَیّ»، من بشری هستم مثل شما با این تفاوت که به من وحی میشود، خود این قسمت از آیه دو بخش دارد که یکی از آن جنبه بشریتی حضرت است و دوم اینکه حضرت در لباس بشر آمدهاند، همنشین بشر هستند و خصوصیات بشری دارند؛ اما بشری هستند که «یُوحى إِلَیَّ» به وجودشان وحی میشود و حقیقت وحی به سمت ایشان جاری است.
* راه رسیدن به لقای الهی؛ میفرماید: «فَمَنْ کانَ یَرْجُوا لِقاءَ رَبِّهِ»، ذکر فا در اینجا یعنی که آیه مترتب بر گذشته است، گویا آیه میفرماید اگر کسی ایشان را شناخت و وحی را درک کرد، این امید در وجودش زنده میشود که میشود به لقاء الله رسید. بعد حضرت دستورالعملی میدهند و میفرماید: «فَلْیَعْمَلْ عَمَلاً صالِحاً وَ لا یُشْرِکْ بِعِبادَهِ رَبِّهِ أَحَدا»، باید عمل صالح انجام بدهد و در عبادت پروردگارش احدی را شریک قرار ندهد؛ یعنی در عبادت اخلاص داشته باشد. پس عمل صالح همراه با اخلاص در عبادت، راه لقاء الله است.
* آنچه باعث تمایز پیامبر اکرم(ص) شده است؛ نکته مهم این است که اگر ما حضرت را در قالب بشر شناختیم، دیگر نمیتوانیم راه خودمان را با ایشان ادامه بدهیم و متوقف میشویم، وقتی میتوانیم با ایشان سلوک کنیم که آن نقطه امتیاز ایشان را که او را پیامبر و مرجع قرار داده و به ایشان اولویت داده را «النَّبِیُّ أَوْلى بِالْمُؤْمِنینَ مِنْ أَنْفُسِهِم» بشناسیم. قرآن این جنبه را در این بیان نورانی این گونه مطرح کرده است «یُوحى إِلَیّ»، پیامبر بشری است که به او وحی می شود.
* تنها مرحلهای که مختص رسول خاتم(ص) بود؛ حضرت به مقامی رسید که هیچ حجابی در کار نبود، همه سماوات را پشت سر گذاشتند، همه انبیاء و حتی جبرئیل را پشت سر گذاشتند و در آنجا وحیی به پیامبر(ص) شد که هیچ واسطهای در آن در کار نبود. یکی از آیاتی که وحی حضرت را توضیح میدهد آیه ای است در سوره مبارکه شوری که میفرماید: «وَ ما کانَ لِبَشَرٍ أَنْ یُکَلِّمَهُ اللَّهُ إِلاَّ وَحْیاً أَوْ مِنْ وَراءِ حِجابٍ أَوْ یُرْسِلَ رَسُولاً فَیُوحِیَ بِإِذْنِهِ ما یَشاءُ إِنَّهُ عَلِیٌّ حَکیمٌ»، هیچ بشری این بهره را ندارد که خداوند با او صحبت کند مگر از سه راه؛ بنابراین میتواند بشری مورد تکلم خداوند قرار گیرد کما اینکه «کَلَّمَ اللَّهُ مُوسى تَکْلیماً»(نساء/164)، خداوند متعال تکلم خاصی با حضرت موسی(ع) داشت که به خاطر همین ایشان به کلیم الله شناخته میشوند.
* سه راهی که خداوند با بشر تکلم میکند؛ سه راهی که خداوند از این طریق با بشر تکلم می کند عبارتند از: «وَحْیاً» وحی، «أَوْ مِنْ وَراءِ حِجابٍ» یا از طریق حجاب، یعنی کلام الهی را از طریق واسطه ای دریافت می کند، مثل حضرت موسی که کلام خدا را از طریق درختی می شنیدند، «أَوْ یُرْسِلَ رَسُولاً فَیُوحِیَ بِإِذْنِهِ» یا اینکه واسطهای را می فرستند و کلام الهی از طریق این واسطه به بشر میرسد، مثل خیلی از وحیهایی که به انبیاء میشده، این وحیها به این صورت بود که حضرت جبرئیل کلام الهی را تلقّی میکردند و کلام الهی را به پیامبران میرساندند. از این تقسیم استفاده میشود که نوع وحی غیر از آنجایی است که واسطهای در کار است یا حجابی وجود دارد.
* روایتی از علوم خاص پیامبر و اهل بیت؛ در کافی نقل کرده که از امام صادق(ع) سؤال کردند: «این علومی که در اختیار شماست از کتابی رسیده یا معلم خاصی به شما تعلیم میکند که ما از آن بیخبر هستیم؟ حضرت(ع) فرمود: امر از این خیلی مهمتر است، بعد حضرت همین آیه را خواند «کَذلِکَ أَوْحَیْنا إِلَیْکَ رُوحاً مِنْ أَمْرِنا»، آن روح در اختیار نبی اکرم بوده و بعد هم با ما ائمه است. البته در روایات داریم که همه انبیاء مؤید به روحالقدس هستند، ولی شعاعی از آن روح القدس همراه با انبیاء است، حقیقت روحالقدس پیامبر گرامی ماست که حتی وقتی پیامبر لباس بشر پوشید، او ایشان را همراهی می کند. این موجود مقدسی است که اعظم از همه ملائکه است، پس کلمهای که به حضرت القا شد و خدا با آن با ایشان تکلم کرد، کلمه روح بود؛ یعنی همه حقایق علوم و معارف کتاب و همچنین همه حقایق ایمان در این روح بدون حجاب به پیامبر القا شد، این کلمه روح مشتمل بر همه علوم و معارف است «ما کُنْتَ تَدْری مَا الْکِتابُ وَ لاَ الْإیمان» و همه مراتب ایمان و همه حقایق کتاب که «تِبْیاناً لِکُلِّ شَیْ» است.
* نور وجود مقدس حضرت خاتم(ص) چه زمانی خلق شد+پاسخ امیرالمؤمنین(ع)؛ روایتی در بحارالانوار از امیرالمؤمنین نقل کرده که حضرت فرمود: خداوند 424 هزار سال قبل از خلقت همه عوالم -عرش و لوح و کرسی و قلم و همه عوالم مهم دیگر- نور وجود مقدس نبی اکرم(ص) و حبیبش را آفرید، بعد به او فرمود: «أَنْتَ الْمُرَادُ وَ أَنَا الْمُرِیدِ وَ أَنْتَ خِیَرَتِی مِنْ خَلْقِی» و سپس نور ایشان تلؤلؤیی کرد و خداوند از نور ایشان 12 حجاب را آفرید و به حضرت فرمود: وارد این حجب شو، در روایت آمده که هر یک از این حجب ذکر و عبادت خاصی داشت. همچنین از حضرت سؤال کردند: که شما قبل از خلقت حضرت آدم(ع) کجا بودید؟ ایشان فرمود: حول عرش الهی طواف میکردیم و در اجساد نوری بودیم؛ یعنی در اجساد نوریشان با عالم انوار که عالم ملائکه است ارتباط داشتند و معلم آنها بودند. در آن روایت آمده که حضرت در هر حجابی دوازده هزار سال توقف میکردند و ذکری داشتند که آن عالم را با ذکر خودش نورانی میکردند؛ یعنی سیر در حجب داشتند و آن حجب را به طرف خدای متعال سیر میدادند.
* دو ویژگی خاص آخرین آیه سوره کهف؛ دو تا خاصیت دارد: «قُلْ إِنَّما أَنَا بَشَرٌ مِثْلُکُمْ یُوحى إِلَیَّ أَنَّما إِلهُکُمْ إِلهٌ واحِدٌ فَمَنْ کانَ یَرْجُوا لِقاءَ رَبِّهِ فَلْیَعْمَلْ عَمَلاً صالِحاً وَ لا یُشْرِکْ بِعِبادَهِ رَبِّهِ أَحَدا»، اگر کسی این آیه را قبل از خواب بخواند، هر وقت که اراده کند بیدار میشود، تلقی من این است که اگر کسی بخواهد بر خواب خودش کنترل پیدا کند که مقام خیلی مهمی است، از طریق سلوک و انس و شفاعت این آیه میتواند این کار را کند، دیگر اینکه اگر کسی این آیه را وقتی در بستر قرار میگیرد بخواند، خداوند نوری بین او و مسجد الحرام ساطع میکند که اطراف آن ملائکهای هستند که تا صبح برای او استغفار میکنند.
منبع: فارس