کدامیک مهم تر است؟
اقتصاد مقاومتی یا رابطه با آمریکا؟
نرمش قهرمانانه را کسی بیان داشته است که چندی پیش سخن از اقتصاد مقاومتی گفته بود؛ و اگر افرادی بر این باورند که این دو کلام با هم تناقض دارد باید بدانند که نمیتوان از این دو کلام یکی را بر دیگری ترجیح داد.
نرمش قهرمانانه را کسی بیان داشته است که چندی پیش سخن از اقتصاد مقاومتی گفته بود؛ و اگر افرادی بر این باورند که این دو کلام با هم تناقض دارد باید بدانند که نمیتوان از این دو کلام یکی را بر دیگری ترجیح داد.
به گزارش پایگاه خبری شاهین نا به نقل از فرهنگ نیوز اولین روزهای مهر ماه امسال یکی از به یاد ماندنیترین روزهای تاریخ معاصر لقب گرفته است. روزهایی که به گفته برخی از آغاز یک رابطه مهم و تأثیر گذار خبر داده و به اعتقاد بسیاری دیگر آغاز چالش و امتحان سخت دیگری برای نظام اسلامی خواهد بود.
موافقین و امیدواران به این رویداد دیپلماتیک بدون آنکه بخواهند خوشحالی و شعف خود را از وقوع این آن پنهان سازند بر این باورند که این روزها را میتوان سر آغازی بر یک شکوفایی در تاریخ کشور دانست و به همین واسطه بر آینده اقتصادی و اجتماعی میتوان بسیار امیدوار بود تا جایی که برخی از بزرگان این تفکر دوران دولت گذشته را حرکت به عقب خوانده و اذعان داشتند که اگر آن هشت سال نبود ایران امروزه از قدرت های جهان به شمار می رفت. این گروه این پیشرفت را در گرو ارتباطاتی میدانند که در مهر امسال طلیعه ان کلید خورده است.
اما در طرف دیگر مخالفین معتقدند که با این جماعت آنگلوساکسون نمیتوان از در دوستی و آشتی وارد شد چرا که ایشان بر عهد و پیمان خود –به شهادت تاریخ گذشته- استوار نبودند بنابراین نه تنها نباید بر لبخند این گروه دل خوش داشت بلکه اصولاً اهداف و چشم انداز حکومت بنا شده ای با داعیه اسلام نمیتواند با این جماعت سر سازش داشته باشد، که با کافران چه کارت گر بت نمیپرستی؟
در این میان هدایت این دو جبهه را دستی بر عهده دارد که خود را وصی این جماعت دانسته و همواره با توصیه های خود سعی بر هدایت جامعه همراه با حفظ اتحاد و دوری از انشقاق داشته است. هردو گروه از رهنمودهای این رهبر بخشی را در مسیر اهداف خود تبیین نموده و به آن استناد مینمایند و غافل از آنکه نباید کلام و توصیه تام را تکه تکه نمود و هر بخشی را که موافق طبع بود برگزید.
نرمش قهرمانانه را کسی بیان داشته است که چندی پیش سخن از اقتصاد مقاومتی گفته بود؛ و اگر افرادی بر این باورند که این دو کلام با هم تناقض دارد باید بدانند که نمیتوان از این دو کلام یکی را بر دیگری ترجیح داد چرا که خلاف نظر ایشان این دو سخن در یک راستا بوده و نه تنها متنافر هم نیستد بلکه مکمل و همراه یکدیگرند.
جامعه ای که بخواهد روی پای خود بایستد و استقلال خود را حفظ کند باید بداند که اتکای به غیر همواره نیازمند را ذلیل و در معرض ظلم قرار میدهد و از طرفی بستن درهای تجارت در زمینه اقتصادی و همچنین دروازه های فرهنگی و سیاسی به هیچ وجه –حداقل در زمان کنونی- ممکن نبوده و نخواهد بود. بنابراین در عین ایجاد رابطه با اغیار و بیگانه و تسهیل در امور مراودات جهانی نباید از این نکته غافل ماند که عزت یک ملت در گرو استقلال و بی نیازی آن ملت است و این امر ممکن نمیشود مگر با مقاومت در تمام زمینهها از جمله اقتصاد و این مقاومت به معنای بستن دروازه های تجاری نیست بلکه به جای بستن در باید دلها را از روی آوردن به بیگانه منصرف کرد و جمع بین این دو مطلب شدنی و بلکه ضروری است به این معنا که مردم یک جامعه باید در تماس با تعالیم و توصیه های متعالی رشد نموده و به جائی برسند که با دروازه های باز تجاری و فرهنگی و سیاسی، اسیر غرب نشده و عزت خود را حفظ کنند و این همان رهنمود تام و تمام است که از یک رهبر فرزانه انتظار میرود که علاوه بر تائید مذاکره با غرب و غربی با بیان این موضوع که نمیتوان به این جماعت یهود مسلک اعتماد کرد، باب مقاومت را در تمام زمینهها بگشاید تا مخاطبین بدانند که راه برای انسان باز است اما خطر را همواره باید دید و از آن پرهیز نمود.
این همان ره آورد انبیا است که تنها راه نجات از تمام گرفتاریهای بشری به شمار میرود و تنها شاخصی است که میتوان این اختلافات چپ و راست و تند و کند را با آن سنجید و از میان برداشت.
جنگ هفتاد و دو ملت همه را عذر بنه چون ندیدند حقیقت ره افسانه زدند.