۲۲:۰۱ - سه شنبه ۳۰ مهر ۱۳۹۸

شهید عبدالرسول زرین

برداشتی متفاوت از زندگی اسطوره تیراندازی جهان

شهيد عبدالرسول زرين سه هزار شلیک موفق داشته است و پس از شهادت این شهید رادیوی عراق اعلام کرد «شکارچی خمینی» را زدیم.

به گزارش شاهین پرس؛ اسطوره در لغت به معنای خیالی و غیر واقعی است و جنبه افسانه‌ای محض دارد که این نکته را می تواند در اسطوره سازی غرب و به خصوص هالیود دید اما این در حالی است که در تاریخ کهن ایران اسطوره های متعدد واقعی و به دور از افسانه وجود دارند.

اسطوره های ایرانی نه در قصه بلکه در میدان جنگ از مقابله با اسکندر مقدونی تا قیام سربداران، مشروطه و انقلاب اسلامی و دفاع مقدس بودند، جوانان و نوجوانانی و گاهی هم سالخورده ها از جان خود برای ناموس و مملکت گذشتند و امروز می تواند جمله شهید آوینی را فهمید گفت پندار ما این است که ما مانده ایم و شهدا رفته اند، اما حقیقت آن است که زمان ما را با خود برده است و شهدا مانده اند.

هشت سال جنگ تحمیلی علیه جمهوری اسلامی ایران مانند یک دانشگاه اسطوره سازی بود، اسطوره هایی که نه خیالی و معجزه پرده سبز سینما بلکه واقعی و حقیقی بودند؛ آمریکایی ها كريس كايل تک تير‌انداز خود را که 160 شلیک موفق داشته را اسطوره ایالات متحده آمریکا می دانند اما این در حالب است که شهيد عبدالرسول زرين سه هزار شلیک موفق داشته است و پس از شهادت این شهید رادیوی عراق اعلام کرد «شکارچی خمینی» را زدیم.

ایران اسلامی و اصفهان پر افتخار کم از این اسطوره های واقعی ندارند اما مثل اینکه این اسطوره های فراموش نشدنی تاریخ، امروز فراموش شده اند.

عبدالرسول زرین درسال 1320 در اطراف شهرستان قلعه گل از توابع شهرستان کهگیلویه متولد شد؛ در چهار سالگی پدر و در شش سالگی مادرش را از دست داد و تحت سرپرستی دایی‌اش قرار گرفت. در نوجوانی توانست اقوام پدری خود رادر اصفهان پیدا کند و برای کار و زندگی، در کنار آنان مستقر شود؛ عبدالرسول سرانجام با کار کردن توانست مغازه لباس‌فروشی در حوالی مسجد باباعلی‌عسگر اصفهان تهیه کرده و خانواده تشکیل دهد.

با آشكار شدن طلیعه انقلاب اسلامی فرمان امام خمینی (ره) را اجابت كرد و علیه طاغوت به پا خاست؛ او همواره در تظاهرات شركت می كرد و مزاحمت های ساواک هم بر اراده محكم او تأثیری نداشت و مدتی به علت پایین كشیدن مجسمه شاه در راهپیمایی روز تاسوعا و عاشورا در اصفهان مورد تعقیب ساواک بود.

پس از پیروزی انقلاب اسلامی وی به عضویت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی اصفهان درآمد و عازم منطقه غرب شد و به سركوبی ضد انقلاب پرداخت؛ سپس به جنوب كشور رفت و در كنار سردار حاج حسین خرازی به نبرد پرداخت؛ وی در جنگ های نامنظم و دیگر عملیات ها به عنوان تک تیرانداز، نقش حساسی را ایفا کرد و ضربات مهلكی به دشمن وارد ساخت.

 

رابطه او با حاج حسین خرازی رابطه پدر و فرزندی بود و بارها همدوش یكدیگر در صحنه های پر خطر كردستان و جنوب حاضر شدند. او بارها زخمی شد و 60 درصد كارافتادگی داشت. حاج حسین معافیت او را از رزم صادر كرده بود اما نشستن برای او معنایی نداشت.

وی تا اسفند 1362 پیوسته در بیشتر عملیات در مناطق جنوب و غرب حضور فعال داشت و مسؤولیت های مختلفی به عهده داشت از جمله گروه های مختلفی را آموزش می داد و به عنوان تك تیرانداز، بین گردان ها می فرستاد.

حاج حسین خرازی در مورد او بیان می کند: « انگار كه ایشان جنگی به دنیا آمده بود و در جای دیگر او را گردان تک نفره خطاب كرده و او به اندازه یک گردان مؤثر واقع بود و او را مصداق آیه «اشداءُ علی الكفار رحماءُ بینهم» می دانست.

 

او به وسیله سلاح مگ، بعثی های زیادی را به هلاكت رساند و تپه ای را به تنهایی تصرف كرد كه به نام خودش نامگذاری كرده اند. در عملیات ها هر كجا با مشكلی برخورد می كردیم، او را می فرستادیم جلو و او قضایا را با خونسردی حل می كرد. در عملیات والفجر4 نقش مهمی داشت و موفق شد با کمین و تک تیراندازی خود بعثی های زیادی را شکار کند و  در عملیات خیبر نیز نقش مؤثری داشت ».

در تیراندازی به اهداف متحرک و بدون استفاده از دوربین شكاری متخصص بود و هرگاه به خطوط دشمن می رفت، مدت سه یا چهار روز مستقر می-شد و دست خالی برنمی گشت. وی از نیروهای زبده لشگر مقدس امام حسین (ع) بود.

واقعاً شیر مرد جبهه و استاد بود. وی عاملی مؤثر در بالا بردن روحیه نیروها بود و هرگاه در خلال عملیات روحیه بچه ها ضعیف می شد، روحیه ایشان را بالا می برد و موجب می شد تا با شجاعت به دشمن یورش می بردند. او به واقع خود یک گردان بود.

مسأله استتار یكی از اصلی ترین فنون تک تیرانداز است و او بسیار مهارت داشت و از سال 1364ش به بعد در مورد مسأله استتار به صورت تخصصی در جبهه شروع به آموزش كرد .

روزی تعدادی از رزمندگان اسلام به اتفاق زرین به دیدار امام خمینی شرفیاب شدند. امام نگاه معنی داری به زرین كردند و با مكثی كوتاه مجله ای را كه عكس زرین در حالی كه گلوله ای گوشش را زخمی كرده بود  بر آن چاپ شده بود، آوردند و لبخند زدند.

پس از شهادت شهید زرین عكس او را برای امام بردیم و او دوباره با دیدن این عكس شروع به تبسم كردند ولی وقتی خبر شهادت او را شنیدند، بسیار متأثر و مدتی غمگین بودند.

 

در عملیات رمضان از ناحیه شكم مجروح شد و امیدی به زنده ماندنش نبود تا اینكه در عالم رؤیا پیامبر گرامی اسلام(ص) را در خواب می بیند که قصد نماز كردند. سپس رسول خدا (ص) امام حسین علیه السلام را گرفتند و آن حضرت دست وی را گرفتند و پیش خود بردند و نماز  خواندند. وی پس از بیداری احساس کرد که آثار مجروحیتش کاسته شده است

تاریخ شهادت

سرانجام زرین در عملیات خیبر در 22 اسفند 1362 به شهادت رسید و در گلستان شهدای اصفهان، قطعه خیبر2، ردیف4، شماره چهار به خاک سپرده شد.

اخلاق و سیره شهید

خاطرات حیرت انگیزی این تک تیرانداز پیر دلاور در جبهه ها از خود به یادگار گذاشت. وی فردی بسیار ساده و صمیمی بود. تواضع تمام وجودش را فرا گرفته بود، ذره ای تکبر نداشت. اگر چه ظاهر بسیار ساده و قدی کوتاه داشت ولی در مقابل دشمن غرنده و توفنده و شکارگری ماهر و تک تیراندازی بزرگ بود که چندین فرمانده بعثی را به هلاکت رسانده بود.

فرازی از وصیت نامه شهید

حفاظت خون شهدا این است كه تابع رهبر كبیر انقلاب بوده و سخنان او را گوش فرا دهیم. چرا كه صحبت های امام از خودش نیست بلكه از قرآن و عترت است… وحدت را حفظ نموده تا ضربه از دشمن خارجی و داخلی نخوریم و در خط ولایت فقیه كه همان رسول الله است، قرار گیریم. ای مسؤولین و ای كسانیكه كارهای اجرایی در دست شماست بدانید كه این كارها مسؤولیت و تعهد است در قبال اسلام و خدای ناكرده اگر هوای نفس بر شما غلبه كند، به زمین می خورید.

انتهای پیام/ صاحب نیوز

دیدگاهتان را بنویسید

توجه: از انتشار نظرات توهین آمیز معذوریم.