اندیشکده «رند» مطرح کرد:
نیروی قدس سپاه چگونه آمریکا را در عراق زمینگیر کرد
نیروی قدس سپاه پس از حمله آمریکا به عراق، با اقدامات اقتصادی، سیاسی، مذهبی، و دیپلماتیک که به خوبی در راستای طرح عملیاتی قرار میگرفت، توانست آمریکا را در عراق زمینگیر کند.
به گزارش پایگاه خبری شاهین نا؛ اندیشکده «رند» در یکی از جدیدترین گزارشات خود با عنوان «فرسایشی ساختن و بهرهبرداری از آستانه تحمل (آمریکا) در زمینه جنگهای سطح بالا» به تشریح این موضوع میپردازد که روسیه، چین و ایران چگونه از اقدامات کوتاه جنگی (measures short of war) استفاده کردهاند تا آستانههای استراتژیک آمریکا را گسترش داده و از آنها برای نزاع هستهای یا مرسومِ درجه بالا در شرق اروپا، شرق آسیا و غرب آسیا (خاورمیانه) بهره ببرند. اقدامات کوتاه جنگی شامل هر گونه عمل و ابزارِ در دسترس یک دولتـملت است که ممکن است بدون عبور از آستانه و بدون ورود به جنگِ بین دولتیِ با درجه بالا و اغلب غیرقابل مدیریت، منافع آن دولت را پیش ببرد. طیف این اقدامات مشتمل بر مذاکره جهت انجام ترور تا استفاده از نیروهای عملیاتهای ویژه نظامی میشود.
اندیشکده «رند» در این گزارش، با اشاره به وجود تحریمهای آمریکا علیه ایران به بهانه داشتن برنامه هستهای، بابت اینکه آمریکا هیچ اقدام آشکاری برای تنبیه ایران به خاطر اقدامات پنهان نیروی قدس در عراق از زمان حمله آمریکا به این کشور در سال 2003 انجام نداده، ابراز ناراحتی میکند: «به همین دلیل (تنبیه نکردن) ایران توانسته بدون هیچ پیامدِ استراتژیکِ مهمی، کمپین نظامی آمریکا را تحلیل ببرد. از اوایل 2015، به نظر میرسد که ایران نسبت به هر کشور دیگری دارای تاثیر بیشتری بر دولت عراق است. ایران در حمایت از نیروهای زمینی عراق آشکارا گردانهای نیروی قدس را در شمال شرقی این کشور مستقر کرده و دست به حملات هوایی در قلمروی عراق زده است. مهمتر از همه اینکه، در نتیجه موفقیت ایران در استفاده از اقدامات کوتاه جنگی، عراق میتواند تبدیل به یک دولت نیابتی برای ایران شود، و آمریکا درصد زیادی از تاثیرگذاری خود بر یکی از همپیمانان خاورمیانهای مهم را از دست داده است».
در قسمت مربوط به ایران در این گزارش، ابتدا به سقوط محمدرضا شاه پهلوی در سال 1979 اشاره میکند که ایران به رقیبی مستقیم برای آمریکا تبدیل شده است. نویسندگان این گزارش معتقدند که از سال 1979 تا حداقل اواخر 2011، سیاستمداران، افسران اطلاعاتی و نایبان ایرانی از اقدامات کوتاه جنگی به خوبی استفاده کردند تا سیاست آمریکا را تحلیل برده و به نیروهای آمریکایی در غرب آسیا (خاورمیانه) آسیب بزنند: «ایران همچنین از جنگ 2011ـ2003 در عراق به عنوان فرصتی برای مقابله با استراتژی آمریکا در غرب آسیا (خاورمیانه) استفاده کرد و منافع خود را به پیش برد».
این اندیشکده آمریکایی با بیان اینکه منافع ایران در عراق بلندمدت است، مینویسد: «از زمان شروع جنگ ایران و عراق در سال 1980، یعنی درست یکسال پس از سقوط شاه پهلوی، نظام تئوکراتیک شیعه در حال رقابت با آمریکا در عراق بوده است. آمریکا حمایتهای اطلاعاتی حیاتیای برای نظام سنی صدام حسین از سال 1982 تا زمان پایان جنگ ایران و عراق فراهم کرده است، که به عراق کمک میکرد تا بهطور موقت کنترل راه آبی استراتژیک شط العرب (اروند رود) را بدست آورد».
اندیشکده «رند» با اشاره به آسیب رساندن ایران به آمریکاییها، معتقد است که مشخص نگردیده که تمامی این اقدامات ایران در واکنش به حمایت آمریکا از صدام حسین بوده است یا خیر، اما به تحکیم الگوی اقدامات کوتاه جنگی بین ایران و آمریکا کمک کرده است.
این گزارش سپس به حمله ائتلاف تحت رهبری آمریکا در سال 2003 به عراق میپردازد کهاکثریت شیعه عراق ــ با حمایت زیاد آمریکا ــ به پیش آمدند، و در این رابطه ادعاهایی را علیه ایران مطرح میکند: «رهبران ایران نیز از این فرصت استفاده کردند تا بهطور همزمان دولت سنی عراق را از بین برده، منافع جامعه مسلمان شیعی را به پیش برده، و آمریکا را تحلیل ببرند. در طول حمله آمریکا به عراق، ایران دست به اجرای یک برنامه چندشاخهای عملیاتی و پنهان در عراق زد که هدف آن رسیدن به تمامی این اهداف بود».
این اندیشکده آمریکایی در ادامه ادعاهای خود، نیروی قدس سپاه پاسداران را مسئول این برنامه پنهان عنوان میکند که این عملیات پنهان در گذشته نیز جهت تحلیل نظام صدام حسین به کار رفته است: «حمله آمریکا به عراق، و هرج و مرج پس از آن و استقرار یک دولت قویِ تحت رهبری شیعه، به نیروی قدس اجازه داد تا تلاشهای خود را تسریع بخشد. در سال 2008، سفیر وقت آمریکا ریان کراکر اظهار داشت که ایران در حال جنگ نیابتی با آمریکا در عراق است. در طول جنگ، ایران صدها وسیله انفجاری، آرپیجی 29، راکتهای 107 و 240 میلیمتری و دیگر وسایل را فراهم کرد».
اندیشکده «رند» سپس با اشاره به گزارش “جوزف فلتر” و “بریان فیشرمن” پیرامون استراتژی ایران در عراق، از عدم توانایی آمریکا در توقف برنامههای ایران در عراق مینویسد: «ایران بهشدت از اقدامات اقتصادی، سیاسی، مذهبی، و دیپلماتیکی استفاده کرده است که به خوبی در راستای طرح عملیاتی و پنهانی نیروی قدس بوده است. از سال 2003 الی 2011، ایران اقدامات کوتاه مدت جنگی با درجه بالایِ زیادی را انجام داده است، از جمله سرمایهگذاری احتمالا صدها میلیون دلار در زیرساخت عراق، کمکهای انساندوستانه مستقیم و غیرمستقیم، و اجبارهای سیاسی و مذهبی. گرچه برخی تلاشهای ایران پوشیده نبود، اما بسیاری از آنها احتمالا مورد توجه قرار نگرفتهاند، و آمریکا هیچگاه قادر به توقف ایران از اجرای طرحهای خود نبوده است».
این گزارش استراتژی ایران در عراق را از سال 2003 الی 2011 جدای از اینکه بهدقت طراحی شده بود یا خیر را مانند استراتژی چین در دریاهای چین شرقی و جنوبی، و یا همانند استراتژی روسیه در اوکراین در سالهای 2014 و 2015، موفق ارزیابی میکند و معتقد به “موفقیت قابل توجه” ایران است.
این اندیشکده آمریکایی در پایان این بخش از گزارش با بیان اینکه در طی نخستین 23 سال از زمان آغاز جنگ ایران و عراق در 1980، ایران مقابله کمی با دولت عراق داشته است، مینویسد: «پس از حمله آمریکا در سال 2003، ایران بهشدت فعالیتهای خود را تسریع بخشیده و شروع به درو کردن پاداشهای بسیار بزرگتری کرده است. ایران موفق شد تا در عراق از تمهیدات کوتاه جنگی استفاده کند. گرچه افسران نظامی و سیاستمداران آمریکا از مداخله ایران در عراق (و آسیب به آمریکاییها) شکایت دارند، اما پیامدهای اندکی برای اقدامات ایران وجود داشته است».