دلنوشته ای برای شهدای غواص؛
که گفته که دست های تو بسته بود!!
تو چون ماهی در دریای بی کران عشق لغزیدی! نام تو را غواص نهادند! دریا در برابر عظمت تو چه حقیر است و موج های طوفانی اش در برابر موج اراده تو چه آرام! تو مروارید دریای عرفانی و سربند زهرایت رمز شکست مرزهاست.
به گزارش پایگاه خبری“شاهین نا، یادش بخیر روزهایی که عطر لباس خاکی ات در فضای شهر پیچیده بود. من در قاب شبکه های چفیه ات تصویر مردانگی و غیرت را به چشم دیدم. آن هنگام که تو عزم میدان نمودی در چشم های اقیانوس گونه ات دلدادگی به آرمانت موج می زد تو بر روی پله های آسمان گام برداشتی و دروازه شهادت منتهای مسیرت بود.
یاد باد آن روزها که بوی اسپند گواه پرکشیدنت از شهرهای غبار گرفته بود. با قدی رشید و عزمی راسخ، در چهره ات خطی از عشق نگاشته شده بود، تو تصویر آفتابی که گرمای وجودت علت زیست ماست.
هنوز به خاطرهاست آن روزها که برای عروج سر از پای نمی شناختی. آن روزها که خط رفتنت رنگین کمان قلب های منتظر گشت و چشم های مهربان مادری جوان بدرقه راهت شد. چشم هایی به اندازه آسمان که اشک های آبی اش مسیر سبز تو را بارانی کرد. لیک می دانی که فاصله من و تو در این ایام چه طولانی است!
من گرفتار پیچ و خم دنیا شده ام. دست و پایی دارم زنجیر در زرق و برق روزگار، گویی تو از سرزمین دیگری که برای آمدن من جاده را به انتظار نشسته ای ای مجاهد خدا بدان پس از سالها در سرزمین ما چشم های جوانی که روزگاری برای رفتنت می بارید در کوچه پس کوچه های پر زدنت آنقدر به انتظار نشسته که قاب نظاره اش سپید گشته بیا و پیراهن یوسف گونه ات را به چهره غم گرفته اش بکش تا درد این سالها دوری التیام یابد. تو بیا و بگو کی و کجا در آغوش گیرم آن قد رعنایت را !! به دلم گواهی است لحظه وصال نزدیک است. وقتی تو چون ماهی در دریای بی کران عشق لغزیدی! نام تو را غواص نهادند! دریا در برابر عظمت تو چه حقیر است موج های طوفانی اش در برابر موج اراده تو چه آرام است! تو مروارید دریای عرفانی و سربند زهرایت رمز شکست مرزهاست.
که گفته که دست های تو بسته بود؟؟!!
دست های دشمنت در برابر ایمان تو، اراده تو و عزت تو در غل و زنجیر بود تو شعر ایستادگی خواندی، درس مقاومت دادی، تو آموزگار مکتب شجاعتی.
که گفته که دست های تو بسته بود؟؟!!
تو عدو را دست بسته بودی آن سان که در برابر ایمان تو، قدرت سلاح هایش بی اثر گشته بود. پنداشت که قدرت تو در دست های توست چه کوته فکر و سبک مغز!! قدرت تو اراده تو بود، قدرت تو افکارت بود. تو عاشق بودی، سراپا شور!! تو شاگرد مکتب عباسی. آموزگارت امیر علقمست. اویی که با دست های بریده دل از عالم برید. حبیب حسین است و دنیا بی او جهنم. در این راه تقدیم دست ها تحفه ناقابلی است. سلام بر تو ای مجاهد! بمیرم که دست های تو بسته شد ولی تو گره گشای هردردی. با دست های به ظاهر بسته می روی ولی بال های الهی داری. بیا و در آسمان شهرما که غبار مادیات همچون ابری سایه افکنده پری بزن. ما خسته این روزهای آلوده ایم آلوده به فراموشی ها. بیا و شهرما را باز بارانی کن تو پیچیده در قاب سه رنگی و من جامه شهوت به تن. تو مسافر آسمانی و من گره خورده در زمین. بیا و تسلای خاطرم باش. بیا تا بدانم که رسم غیرت و عزت چیست؟ بیا تا بدانم سرمایه هایم چه بسیارند.
استخوان هایت قلم عشق بر دفتر دلم خواهند شد و می نگارند الفبای مردانگی و ایستادگی را تا ابد مدیون آنانی هستیم که قمقمه هاشان به حرمت رمز فتحشان هرگز دست نخورد.
بایست بدانیم که با دست های بسته نیز می توان قهرمان بود لیک کافیست بمانی… مردانه….!! پای در رکاب!!
بر سر ارزشها معامله کردن محال است این بود سخن و کلام مجاهدان قهرمان درود بر آنهایی که حاضر شدند دست بسته، مظلومانه پر بکشند و داغ لبخند بر لب دشمن بگذارند.
سلام بر فرزندان روح خدا آن مجاهدان عاشق که قله های عرفان را یک به یک فتح کردند. / مهدی روستا
شهدای غواص، همگی «عطر یاس» میدهند. امروز با وجود این همه شهید غواص، عجیب روضه عباس(ع) میچسبد. دوستی میگفت ضجههای شبانه غواصهای اروند، ریشه در نهر علقمه دارد. عباس(ع) هم دست بسته شد. دستانش را در آن روز حساس گرفتند تا «باب الحوائج» شود تا امروز بتواند گرههای افتاده به کارمان را بهتر باز کند. گویی حکمت این دنیا اینطور است که با دستهای بسته بهتر میشود گره گشایی کرد.
شهدای غواص هم فرزندان آخرالزمانی امالبنین هستند. نسلی دیگر از جوانان بنیهاشم(ع) که آمدهاند تا رجز «والله ان قطعتموا یمینی…» سر دهند. اینان سنگ عزت و غیرت به سینه زدند تا امروز همه تشییع کنندگان فریاد عزت و غیرت سر دهند و با غرور به میزبانی این آلالهها بشتابند.
سربند زهرايت رمز شكست مرزهاست…. متن زيبايي بود
برادر روستا بسیار عالی است. متن قوی و خوبی است
ولا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا….بل احیاء عند ربهم یرزقون! بسیار عالی و زیبا بود. موفق باشید.