بخوان به نام نامی توحید:
بعثت آغاز فصل رستگاری انسان
پروردگار ظرف وجود تو را برگزید تا سنگین ترین عهد خود را بر آن قرار دهد و تو شدی رسول بهترین پیام، پاک ترین سینه برای پاک ترین پیغام.
به گزارش پایگاه خبری”شاهین نا” به نقل از صاحب نیوز/ تیره روزگاری بود، عهد بدعهدی، روزگار نامردی. عصر خفت انسان، سیاهه ای از شقاوت و پلشتی. آدمی از شأن انسانی خود نزول کرده بود و آفتاب کرامت غروب.
برای خصال نیکو آینده ای تصور نمی شد و آرزوی رستگاری امیدی دور و واهی می نمود. صدایی از عمق وجود خوبی ها شنیده نمی شد و شیطان حکومتش را سیطره بخشیده بود.
شامگاه عصر انسان گویی فرارسیده بود و تیره ترین شب تاریخ هیچ کورسویی از نور رهایی را در ذهن بشریت باقی نمی گذاشت.
همه چیز آماده بود تا انسان از لبه پرتگاه زشتی ها به ذیل افتد و کار آدمی برای همیشه یکسره شود، اما به ناگاه شفقی از نور، پرتویی از خورشید نجات بخش تابیدن گرفت تا روح خسته آدمیان را روشنایی بخشد.
سلام هی حتی مطلع الفجر، آری والفجر؛ شعاع پرفروغ وجود توهمان نوری بود که شب دیجور انسان را به روشن ترین صبح صادق بدل کرد.
پروردگار ظرف وجود تو را برگزید تا سنگین ترین عهد خود را بر آن قرار دهد و تو شدی رسول بهترین پیام، پاک ترین سینه برای پاک ترین پیغام.
سحرگه که رمز عبور خوبان عالم است شاهد حقانیت پیام بزرگ توست و جبرئیل محمل ملکوتی کلماتی بود که سینه تو را محرم آن یافت.
بخوان به نام پرورگارت.
بخوان که اول کلمه بود، بخوان که عصر انسان و انسانیت با حرف حرف این کلمات آغاز می شود.
بخوان به نا م پروردگارت که رب جلیل است، بخوان که با این کلمات انسان به سر منزل مقصود نائل آمد.
بخوان به اسم بزرگش، بخوان که رستگار شد انسان.
بخوان به نام صاعقه در انتهای شب، بخوان نبی گرامی، بخوان به نام نامی توحید.
بخوان.
آری تو شاهد این امت هستی، تو شاهدی که امروز امت تو و بلکه انسان بیش از هر زمان و عصر دیگری به بازگشت، به بعثت نیاز دارد.
امروز نیز روزگاری است که نزدیک است انسان در پرتگاه شقاوت سقوط کند.
ای شاهد بر امت، ای پیامبر رحمت، هوای این روزهای روزگار ما یادآور فضایی است که انسان را به جرم انسانیتش دفن می کردند.
روزگاری است که اویس ها را به جرم حقانیت عشق در تاریکی جهل و تعصب ذبح می کنند.
شمیم اویس بار دیگر از یمن به مشام می رسد، این روزها مشام همه به خون اویس ها عادت کرده است.
سر بقاء پیام تو حقانیت خون هایی است که برای به جا ماندن مکتبت ریخته شده و اگر امروز در گوشه ای از این جهان جمعی را به گناه باقی ماندن بر راه مکتب و پیامی که به سینه نازنین تو نازل شد از دم تیغ جهل و کوردلی می گذرانند بهایی است که این جان های صادق بر عهد ازلی که با خدای تو بسته اند می دهند.
برای مردمان دیار اویس همین شرافت بس که از عهد خاتم تا عصر قائم بر نامه پیمانشان با سلسله نور مهر محبت و خوش عهدی زده اند.
آری هنوز بوی اویس از یمن می آید
و هنوز بعثتی دیگر باید تا انسانی دگر برانگیخته شود.