الکی مثلا اینجا زندان نیست/ عکس
چینیها در تازهترین ابتکار خود دست به طراحی زندانی زدند که شرایطی شبیه به یک شهر معمولی را دارد.
وی همچنین میگوید: «زندانیان معمولا پس از پایان دوران مجازاتشان، به سختی میتوانند خود را با شرایط بیرون وفق بدهند. آنها آموزش میبینند که چگونه باید با کارتهای بانکی، تلفن همراه و حتی رایانه کار کنند و خلاصه تمام کارهایی که قبل از زندان، تجربه آن را نداشتهاند.»
ابتکار این رئیس زندان خطر ارتکاب جرم دوباره این زندانیان تازهآزادشده را کاهش میدهد؛ چرا که بیشتر آنها وقتی نتوانند خود را با محیط جامعه انطباق بدهند، به ناچار دست به قانونشکنی میزنند. زندانیان در این دوره آموزشی سه ماهه، مهارتهایی از قبیل خرید سبزیجات تا استفاده از کارتهای بانکی را میآموزند.
در این پروژه نگهبانان زندان نقش کارمندان بانک و صندوقداران مغازهها را برای زندانیان بازی میکنند. جرقه اصلی این پروژه مربوط به یک زندانی سابق است که به علت همین شوک روبهرو شدن با دنیای پیشرفته، دست به خودکشی زده بود.
«زو گوانگوا» مددکاری است که در این پروژه رئیس زندان را همراهی میکند. او درباره این فرد میگوید: «این زندانی از طرز کار کارتهای بانکی شگفتزده بود. تغییرات رخ داده در زندگی این زندانی آنقدر زیاد بود که او نتوانست خود را با آن وفق بدهد و این منجر شد که حتی از همسرش هم طلاق بگیرد و بالاخره وی خودکشی کرد؛ وقتی فهمید نمیتواند به دلیل همین «در باغ نبودنش» کار مناسبی هم پیدا کند.»
«ژانگ مین» یکی از زندانیانی که ۱۵ سال از عمرش را در زندان گذرانده است، کار کردن با رایانه را دشوار میداند و حتی رصد کردن اخبار از سایتها را بیهوده میداند و معتقد است تا وقتی میتوان به سادگی روزنامه خواند، چرا از اینترنت استفاده کنیم؟! با این طرز تفکر وی، نگهبانان زندان نگرانند که او چگونه میخواهد با گوشیهای فوقهوشمند امروزی مواجه شود؟! گرچه آنها امیدوارند با این طرح بتوانند ژانگ و دیگر زندانیان را اندکی با دنیای مدرن آشنا کنند. حال باید دید که این پروژه تا چه میزان موفق است و تا چه حد میتواند آنها را با جهان پشت میلههای زندان آشتی دهد؟