شماره 35
گلدون وبلاگی شماره 35
به گزارش پایگاه خبری شهرستان شاهین شهر و میمه “شاهین نا“ اتلاف سگهای ولگرد!!! وبلاگ ولایتمدار نوشت: چندی پیش با خود میاندیشیدم که ما قرار است چگونه با رژیم صهیونیستی مقابله کنیم. چگونه است که مسئولان ما اینقدر قاطعانه درباره این رژیم جعلی سخن میگویند. چگونه امام خمینی(ره) میفرمود: «اسرائیل باید از صفحهی روزگار محو […]
به گزارش پایگاه خبری شهرستان شاهین شهر و میمه “شاهین نا“
اتلاف سگهای ولگرد!!!
وبلاگ ولایتمدار نوشت:
چندی پیش با خود میاندیشیدم که ما قرار است چگونه با رژیم صهیونیستی مقابله کنیم. چگونه است که مسئولان ما اینقدر قاطعانه درباره این رژیم جعلی سخن میگویند. چگونه امام خمینی(ره) میفرمود: «اسرائیل باید از صفحهی روزگار محو شود»
چگونه امام خامنهای قاطعانه میفرماید: «اگر غلطی از آنها(رژیم صهیونیستی) سربزند، جمهوری اسلامی تلآویو و حیفا را با خاک یکسان خواهد کرد.» یا چگونه محمود احمدینژاد با شجاعت به مرز لبنان و اسرائیل رفت و نابودی صهیونیستها را وعده داد…
*********************************************
مانور یاران مهدی(عج) در دمشق
وبلاگ افاضات عقل کل نوشت:
اینجا نه نژاد مطرح است ، نه زبان و نه حتی وطن
فرقی ندارد لبنانی باشی یا عراقی یا افغانی یا ایرانی یا اهل هر نقطه از این کره خاکی
اینجا فقط آرمان و عقیده است که همه را دور هم جمع نموده تا پاسدار حرم آل الله باشند و راه را بر سپاهیان یزید ببندند.
وقتی قرار باشد شیعیان مهدی(عج) ،قیام جهانی آخرالزمان را رقم بزنند شرطش کسب آمادگی است و کسب آمادگی نیاز به تمرین دارد.
باید مانوری بر پا شود تا شیعه یاد بگیرد چگونه از هر جا و مکانی، دل را از روزمرگی های زندگی جدا کند و خود را به حجاز برساند.
و این مانور یاران مهدی(عج) است که در دمشق برپا شده است؛ آن هم نه با دشمن فرضی بلکه با دشمن واقعی.
*********************************************
بیمارهای قلبی نخونن – ماجرای درخت سیب و پسرک!
وبلاگ عرق سرد نوشت:
روزی روزگاری درختی بود ….
و پسر کوچولویی را دوست می داشت.
پسرک هر روز می آمد
برگ هایش را جمع می کرد
از آن ها تاج می ساخت و شاه جنگل می شد.
از تنه اش بالا می رفت
از شاخه هایش آویزان می شد و تاب می خورد
و سیب می خورد
با هم قایم باشک بازی می کردند .
پسرک هر وقت خسته می شد زیر سایه اش می خوابید.
*********************************************
تابستانها، کتاب هم میخوانید؟
وبلاگ زنگ کتاب نوشت:
لیندا، 15 ساله: الان وقت این حرفها نیست. تازه از دست کتاب راحت شده ایم.
علی، 14 ساله: از قیافه کتاب حالم بد میشود.
مهدی، 16 ساله: کتاب درسی و غیردرسی ندارد.
عارفه ،17 ساله: بدم نمیآید. گاهی میخوانم. البته خیلیخیلی کم.
ستاره، 13 ساله: حوصله میخواهد.
*********************************************
خط قرمز …!
وبلاگ دیگه چه خبر نوشت:
حاج قاسم سلیمانـی:
اگــر کسی صدای رهبــر خود را نشنود بــه طور یقیــن،
صـدای امـام زمــان (عج) خود را هم نمیشنــود،
و امروز خط قرمــز بایــد توجه تمـام و اطاعت از ولی خود،
رهبــریِ نظام باشـد…
*********************************************
حرفای خودمونی
وبلاگ هزارنکته نوشت:
عده ای دارند تلاش می کنند تا موقعیت از دست رفته خود را دوباره به دست بیارن و عده ای دیگر هم که احتمالاً چراغ سبز مالی دیده اند دارن به این افراد کمک می کنن. این را نوشتم که یه وقت فکر نکنند مردم نمی فهمند.
***
از یکی از نهادهای انقلابی خبرهای ناگواری از اقداماتی که در گذشته انجام شده به گوش می رسد انشااله که صحت نداشته نباشه ولی اگر درست باشه که جای بسی تاسف داره.
***
در حالی که مرتب عده ای دارند برای امر به معروف و نهی از منکر فریاد می زنند و حتی چند نفری نیز در این راه شهید و یا زخمی شده اند ولی هیچ کس در این زمینه اقدامی نمی کند.
*********************************************
خودت را بسنج…
وبلاگ جوانان اصیل ایرانی نوشت:
تا زمانی که ما ارزوها و افکارمان در راستای عقاید و افکار اماممان نباشد هر لحظه از اماممان دور میشویم. یه مثال ساده: وقتی دانشجوها فارغ التحصیل می شوند تا ترمینال با هم هستند ولی از ترمینال به بعد هر کسی به طرفی می رود و از هم دور می شوند چون افکار و ارزوهایشان و.. باهم متفاوت است،
اما چرا وقتی می خواهند به زیارت امام حسین (ع) عزیز بروند از مرز همه با هم هستند ومشرف میشوند، خب معلوم است چون افکار و ارزوهایشان با هم یکی است و زین سبب به هم نزدیک می شوند و به هدف می رسند.
*********************************************