۲۲:۰۰ - چهارشنبه ۰۱ فروردین ۱۴۰۳

تنها بانویی که خدا به او سلام کرد

در حدیثی از پیامبر گرامی اسلام نقل شده است؛ وقتی که در شب معراج، جبرئیل مرا به‌سوی آسمان‌ها برد و سیر داد، هنگام مراجعت به جبرئیل گفتم: آیا حاجتی داری؟ جبرئیل گفت: حاجت من این است که سلام خدا و سلام مرا به خدیجه (س) برسانی.

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی «شاهین پرس»؛ دهمین روز از ماه مبارک رمضان، سالروز وفات حضرت خدیجه (سلام الله علیها) همسر گران‌قدر پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) و مادر حضرت فاطمه زهرا (س) است. نقش ایشان در شکل‌گیری نهضت اسلامی پیامبر (ص) در مکه، شخصیت ویژه، فضائل و نیز جایگاه والای ایشان نزد پیامبر اکرم (ص)، لزوم شناخت ایشان و الهام‌گرفتن از سیره و منش آن بانوی بزرگ را تبدیل به امری ضروری برای آحاد زنان و مردان مسلمان می‌کند.

شخصیت حضرت خدیجه (س)
حضرت خدیجه (س) از پدری به نام خویلد بن أسد از خاندان قریش و مادری به نام فاطمه بنت زائده متولد شد. در منابع تاریخی از آن بانوی مکرمه با القابی چون زکیه، مرضیه، صدیقه، سیده نساء قریش و خیرالنساء یاد شده است. منابع تاریخی، اطلاعات زیادی درباره شخصیت خدیجه (س) در دوره پیش از اسلام بیان نمی‌کنند. اما تقریباً بر یک نکته اتفاق‌نظر دارند که او زنی داری حسن شهرت و حسن شرف و نسب و ثروتمند بود. او با این ثروت تجارت می‌کرد و سرمایه خود را به‌صورت مضاربه و استخدام افراد برای تجارت، به کار می‌گرفت.

عصر تولد و رشد و بلوغ اجتماعی خدیجه (س)، روزگار زنده‌به‌گور کردن دختران و محروم ساختنشان از تمامی امتیازات خانوادگی و اجتماعی بود. اینکه خدیجه (س) در چنین زمانه‌ای به فعالیت اقتصادی می‌پرداخت و موقعیتی تثبیت شده‌ای در این عرصه رسیده بود، دلالت بر هوش و خردمندی او دارد. درعین‌حال به‌رغم زیستن در شرایطی مرفه و گشاده دستانه و به‌رغم اعتبار در خور خانوادگی، هیچ‌گاه دچار غفلت نشد. با اینکه پیش از ازدواج با پیامبر، به‌عنوان یک تاجر ثروتمند، مدیریت ده‌ها مرد را در تشکیلات اقتصادی خود به عهده داشت، جز به‌اندازه ضرورت با آن مردان، ارتباط و تعامل نداشت. او در دیگر فعالیت‌های اجتماعی‌اش نیز همواره از این منش پرهیزکارانه تبعیت می‌کرد؛ به‌خاطر همین عفت بود که در آن دوران پر از جهالت، به لقب «طاهره» معروف شد.

ثمره ازدواج پیامبر اکرم (ص) و خدیجه (س)
چنان که در منابع ثبت شده، این خدیجه (س) بود که پیشنهاد ازدواج با پیامبر (صلی الله علیه وآله) را به ایشان مطرح کرده است. این پیشنهاد پس از آن روی داد که با درست‌کاری و درست‌گفتاری و امانت‌داری، حسن خلق و کرامت اخلاقی محمد (ص) آشنا شد. این زمانی بود که او را امین بر مالش قرار داده بود و پس از برگشتن پیامبر (ص) از سفر تجاری شام، توسط میسره، غلامش با ویژگی‌های آن حضرت (ص) آشنا شد.

مهریه این بانو ۱۲ اوقیه (هر اوقیه معادل ۴۰ درهم) بود. بااین‌حال او پس از ازدواج، تمام اموالش را به پیامبر بخشید. علاوه‌برآن، از شدت مهر و محبت به پیامبر، حلیمه سعدیه، دایه پیامبر در ایام طفولیت را اکرام کرد و در برهه‌ای که خشکسالی شده بود، به حلیمه و همسرش، چهل گوسفند و یک شتر داد. او حتی می‌خواست ثوبیه را، کنیزی که برای اولین‌بار در زمان نوزادی پیامبر به آن حضرت شیر داده بود، از صاحبش ابولهب بخرد و آن را آزاد کند؛ ولی موفق نشد. خدیجه همچنین غلامی را به نام «زید بن حارثه» به پیامبر هدیه داد و حضرت نیز او آزاد کرد و پسرخوانده خود قرار داد.

غیر از ابراهیم، همه فرزندان پیامبر اکرم (ص)، از خدیجه بودند. به گواهی منابع تاریخی، حضرت خدیجه (سلام الله علی‌ها) دو پسر به نام‌های قاسم و عبدالله برای پیامبر به دنیا آورد که هر دو در کودکی جان باختند، امّا علاوه‌برآن دو پسر، یکی از مبارک‌ترین ثمرات ازدواج پیامبر با خدیجه، تولد حضرت زهرا (س) به‌عنوان مادر ائمه اهل‌بیت (ع) و ادامه‌دهنده نسل پیامبر (ص) بود. این نکته نیز گفتنی است که در آن منابع تاریخی سه دختر دیگر از رسول خدا (ص) به نام‌های زینب، رقیه و ام‌کلثوم نیز به حضرت خدیجه (س) منتسب شده، اما انتساب آن سه دختر به ایشان، در بررسی‌های متأخر تاریخی، به‌شدت مورد نقد و خدشه قرار گرفته است.

خدیجه (س)، اولین بانوی مسلمان
خدیجه (س) از پیش‌گام‌ترین مؤمنین به دعوت توحیدی پیامبر اکرم (ص) بود. مورخینی مانند بلاذری، ابن سعد، ابن عبدالبر و ابن خلدون، خدیجه را اولین مسلمان معرفی نموده‌اند و در برخی دیگر از منابع به خدیجه و حضرت علی (ع) به‌عنوان مصادیق «السابقون» در اسلام اشاره کرده‌اند. به‌هرحال این موضوع به‌اندازه‌ای مشهور است که حتی برخی از مورخین، آن را موضوعی مورد اجماع تمامی مسلمانان دانسته‌اند.

حمایت همه‌جانبه حضرت خدیجه (س) از نهضت توحیدی پیامبرگرامی اسلام (ص)
نهضت اصلاح‌گرایانه پیامبر اکرم (ص) به‌عنوان یک حرکت اجتماعی و فرهنگی تحول‌ساز، در محیط منحط عرب جاهلی، با مقاومت‌ها و سختی‌ها و سنگ‌اندازی‌های فراوانی از سوی قدرتمندانی که حفظ وضع موجود جامعه آن روز را به سود خود می‌دیدند، مواجه شد و این یکی از سعادت‌ها و شیرینی‌های زندگی آن حضرت بود که در مقابل آن همه سختی، از پشتیبانی همه‌جانبه و بی‌دریغ و دلگرم‌کننده همسری معتقد و یک دل چون خدیجه (س) برخوردار بود. حضور خدیجه به‌عنوان همراه و مشاوری مهربان و باصفا، تحمل سختی‌های رسالت را آسان می‌نمود و به پیامبر آرامش می‌داد. وقتی مشرکان با سخنان ناشایستشان، رسالت پیامبر خدا را تکذیب می‌کردند، این خدیجه بود که غبار غم و ناراحتی را از چهره پیامبر پاک می‌کرد و تحمل این دشواری‌ها را برای حضرت، آسان می‌نمود.

و نیز این خدیجه بود که در دوران سخت و پررنج محاصره اقتصادی سه‌ساله مسلمانان توسط مشرکین، تمام اموالش را در حمایت از پیامبر و رسالتش خرج کرد و بر تاب‌آوری جامعه کوچک و مورد تهاجم اسلام در آن روزگار، تأثیر چشمگیری گذاشت به‌گونه‌ای که بعدها پیامبر از آن با این توصیف یادکرد که: «هیچ ثروتی به‌اندازه ثروت خدیجه برایم سودمند نبود». نقش این ثروت به حدی بود که گروهی از مفسرین، در تفسیر آیه ۸ سوره ضحی یعنی «وَوَجَدَکَ عَائِلًا فَأَغْنَی»؛ (و تو را تنگدست یافت و بی‌نیاز گردانید) آن را اشاره به حمایت‌های مالی خدیجه از پیامبر می‌دانند

وفات حضرت خدیجه (س)
در بسیاری از منابع تاریخی، سال دهم بعثت به‌عنوان سال وفات خدیجه (س) معرفی شده است. حضرت ابوطالب، عموی پیامبر نیز در همین سال درگذشت. پیامبر (ص) در واکنش به این مصائب فرمود: «این روزها، بر این امت دو مصیبت وارد شده که نمی‌دانم به کدام‌یک از آن دو بی‌تاب ترم». ازاین‌رو بود که آن حضرت این سال را عام الحزن نامید.

در آخرین لحظات حیات خدیجه، پیامبر نزد او آمد و گفت: «مرا آنچه می‌بینم ناگوار است و شاید خدا در ناگواری، خیری بسیار قرار دهد». وقتی خدیجه جان به جان آفرین سپرد، حضرت فاطمه (س) می‌گریست و از پدر سراغ مادرش را می‌گرفت. آنگاه جبرئیل فرود آمد و حضرت را این گونه خطاب قرار داد که: «به فاطمه بگو که خدای متعال برای مادرت در بهشت خانه‌ای از در و گوهر بنا کرده است که رنج و داد و بیدادی در آن نیست و او در کنار آسیه و مریم است». پس از آن، پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله)، پیکر آن بانو را با ردای خود کفن کرد و در قبرستان معلاة که در دامنه کوه حجون و مشرف به مکه بود، به خاک سپرد.

جایگاه رفیع خدیجه (س) نزد پیامبر اکرم (ص)
لزوم واکاوی زندگی حضرت خدیجه (سلام الله علیها) وقتی آشکار می‌شود که بدانیم عده‌ای، خدمات برجسته او را به فراموشی سپرده‌اند. حال‌آنکه در پیشرفت اسلام، زنان بزرگ و با شخصیتی همچون خدیجه شرکت داشته‌اند، و برای تثبیت و ترویج اسلام و اجرای حق و عدالت بزرگ‌ترین فداکاری را به خرج داده‌اند و با ایمانی محکم و تفکری عالی، مردان خود را با تمام وجود در این مسیر حمایت کردند. شاید به همین خاطر بود که پیامبر (صلی الله علیه وآله) در موارد بسیار متعددی، در قول و فعل، جایگاه رفیع آن بانو را تبیین می‌کردند و شخصیتشان را مورد تکریم قرار می‌دادند. آن حضرت یک‌بار فرمودند: خدیجه، در زیبایی یکی از نیکوترین زنان و در خردورزی از کامل‌ترین زنان و در فرزانگی از داناترین زنان بود. او عفیف‌ترین، متدین‌ترین، باحیاترین، باشخصیت‌ترین و برازنده‌ترین زنان بود.

رسول خدا (صلی الله علیه وآله) در بیان فضائل آن بانوی مکرمه، او را یکی از برترین زنان بهشت نامیده است: «برترین زنان بهشت چهار نفرند: خدیجه دختر خویلد، و فاطمه دختر محمد (ص)، و مریم دختر عمران، و آسیه دختر مزاحم». این حدیث یا مضمون آن در منابع مختلف و معتبر و شناخته شده بسیار فراوانی نقل شده است. بیانات پیامبر (صلی الله علیه وآله) راجع به فضائل خدیجه (سلام الله علی‌ها) محدود به این موارد خاص نیست؛ بلکه بارهاوبارها به مناسبت‌های مختلف از زبان پیامبر (صلی الله علیه وآله) بیان شده است. ابوسعید خدری از پیامبر اکرم (ص) این حدیث را – که مورد پذیرش فریقین است – نقل می‌کند که: وقتی که در شب معراج، جبرئیل مرا به‌سوی آسمان‌ها برد و سیر داد، هنگام مراجعت به جبرئیل گفتم: آیا حاجتی داری؟ جبرئیل گفت: حاجت من این است که سلام خدا و سلام مرا به خدیجه (س) برسانی. پیامبر وقتی که به زمین رسید، سلام خدا و جبرئیل را به خدیجه (س) ابلاغ کرد. خدیجه گفت: «إِنَّ اللَّهَ هُوَ السَّلَامُ وَ مِنْهُ السَّلَامُ وَ إِلَیْهِ السَّلَامُ وَ عَلَی جَبْرَئِیلَ السَّلَام»؛ (همانا ذات پاک خدا سلام است، و از او است سلام، و سلام به‌سوی او باز گردد و بر جبرئیل سلام باد).

همچنین این روایت از پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) خطاب به امام علی (علیه‌السلام) نقل شده که: «تو همسری چون فاطمه داری که من چنان همسری ندارم. تو مادرزنی چون خدیجه داری که من چنان مادرزنی ندارم». آن حضرت مدام در فراق خدیجه می‌گریستند و می‌فرمودند: «أَیْنَ مِثْلُ خَدِیجَة»؛ (کجاست مانند خدیجه)؟
منش و شخصیت ویژه خدیجه (سلام‌الله‌علیه) و فداکاری‌ها و حمایت‌هایش در راه اقامه نهضت توحیدی رسول خدا (صلی الله علیه وآله) چنان آن حضرت را شیفته خودساخته بود که سال‌ها پس از وفات خدیجه، از اظهار محبت و ارادت و یادآوری ارزش‌هایش دریغ نمی‌کرد و به‌صورت مرتب به نیکی و عظمت از یادش را زنده می‌ساخت به حدی که گاهی احساسات خردورزانه دیگر همسران پیامبر تحریک می‌شد و به‌خاطر این تجلیل از خدیجه، به ایشان اعتراض می‌کردند. از عایشه نقل شده که گفت: «به هیچ یک از زنان پیامبر به‌اندازه خدیجه حسادت نورزیدم درحالی‌که هرگز او را ندیده بودم و این به سبب یادآوری بیش از حد او توسط پیامبر بود».

عایشه نیز در نقلی دیگر تعریف می‌کند که: رسول خدا (صلی الله علیه وآله) از خانه خارج نمی‌شد مگر آنکه از خدیجه یادی می‌کرد و ثنایش می‌گفت. روزی غیرت زنانگی‌ام بر من مسلط شد و گفتم که او پیرزنی بیش نبود که خدا بعد از مرگش بهترش را نصیب تو کرد. پس حضرت به‌شدت برآشفت و فرمود: نه؛ به خدا قسم خدا بهتر از او را نصیبم نکرد او به من ایمان آورد زمانی که مردم کافر بودند و تصدیقم کرد زمانی که مردم تکذیبم می‌کردند و به مالش مرا یاری می‌رساند زمانی که مردم تحریمم کردند و خدا از او فرزندانی نصیبم کرد که از دیگر زنان نصیبم نکرد.

تجلیل‌های پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) از خدیجه، منحصر در بیانات زبانی نبود و آن حضرت، در عمل نیز محبت و عشقشان را به آن بانوی سفرکرده نشان می‌دادند. مثلاً نقل شده که آن حضرت در روز فتح مکه، سپاهیان و مسیر حرکتشان را به‌گونه‌ای هدایت کردند که از کنار مزار خدیجه (س) عبور نمایند و پس از آن در مجاورت همان منطقه‌ای که مزار خدیجه (س) در آن واقع شده بود خیمه‌شان را علم نموده و لشکر مسلمانان را فرماندهی نمودند.

خاطره نیکوی حضرت خدیجه به‌واسطه بیان رسول خدا نزد فرزندانشان نیز حاضر بود؛ مثلاً می‌بینیم که امام حسین (علیه‌السلام) در واقعه عاشورا وقتی مقابل سپاه شام ایستاد، از مادرش خدیجه به‌عنوان اولین زن مسلمان با افتخار یادکرد. امام سجاد (علیه‌السلام) نیز در مجلس یزید، در شام خود را فرزند خدیجه معرفی کرد.

انتهای خبر/ فرحناز خیراتی

همچنین بخوانید:

دیدگاهتان را بنویسید

توجه: از انتشار نظرات توهین آمیز معذوریم.