شهید ولی الله نعمتی در وصیتنامه خود ضمن توصیه به خواهران در رعایت و حفظ حجاب تاکید کرده؛ من تنها با فرمان امام خميني بود كه به جبهه رفتم و اگر در شب هاي حمله مي ديديد كه رزمندگان چطور خود را شناخته اند، پر مي زديد و اينجا مي آمديد.
شهیدحاجی رضا صمدیان: از مردم غیور ایران می خواهم که فریب استکبار را نخورند و اتحاد و وحدت خویش را حفظ کنند. دعای بنده حقیر این است که اگر شهید شدم جنازه ام هرگز پیدا نشود تا موقعی که جنازه ی مادرم حضرت زهرا(س) پیدا شود و تا آن موقع همچون ایشان مخفی و ناپیذا باشم ان شا الله.
شهید علیرضا صمدیان: ما برای خدا قیام کرده ایم و برای خدا کار می کنیم نه برای تشویق و تمجید و شهرت طلبی و ریاست طلبی، کار برای خدا ارزش دارد نه برای چیز دیگر. ما دیر یا زود از دنیا خواهیم رفت .امّا اثری که در این دنیا از ما می ماند مهم است. وقتی این اثر الهی و خدایی باشد خیلی ارزشمند است.
ای ملل جهان! از خواب بیدار شوید و این جهانخواران را از قدرت براندازید و آنان را از صفحه ی روزگار محو نمایید. خدا یار ستمدیدگان است.
شهید فرهاد هادیزاده بسیاراهل صله ی رحم و شکیبا و صبور بود. همواره گل تبسم بر باغچه ی چهره اش نشسته بود.
نام شناسنامه ای او فرهاد است امّا به علّت علاقه ای که به نام مهدی داشت در جبهه به دوستانش سفارش کرده بود تا او را با این نام خطاب قرار دهند.
شهيد عابدي در مقطع دبستان با وجود اينكه به سن تكليف نرسيده بود در نمازهاي جمعه و جماعت شركت ميکرد و به فرائض ديني خود فوق العاده اهميت مي داد .
شهید بزرگوار تهذیب را با تحصیل خویش آمیخته بود و همین نیز او را به عنوان سمبل در میان دوستان، آشنایان و اقوام قرار داده بود.
شهیدرضانقیان رابطه ی بسیار محکم و مستدامی با مسجد و نمازجماعت داشت، به تحصیل و تهذیب اهمیّت بسیاری می داد به گونه ای که در آخرین دیدارش و همچنین آخرین یادداشت هایش برادران و سایر اطرافیانش را به تحصیل سفارش مؤکد نموده است.
شهید عباسعلی مندی فردی حق طلب و مجاهد بود که در میان خانواده و بستگانش نیز به روشن سازی و آگاه سازی افراد می پرداخت تا نکند حقیقت از منظر نزدیکانش در پرده ی ابهام و حجاب بماند.