چرا بحث سبد پایان ندارد؟!
کدخبر: 6219
۷ اسفند ۱۳۹۲ در ساعت ۹:۰۷ بعد از ظهر
به گزارش پایگاه خبری شهرستان شاهین شهر و میمه “شاهین نا”، ناصر فیض در تهران امروز نوشت:
پس از هر رفت اگر آمد نمیشد
کسى از کوچه ى ما رد نمیشد
اگر اقلام خوبى داخل اش بود
سبد هرگز بدین حد بد نمیشد
*
یکى آمد یکى را با لگد کشت
لگد را خوب زد اما چه بد کشت
در این غوغا و در این کشت و کشتار
مرا کیفیت جنس سبد کشت!
*
یکى نان دارد و دندان ندارد
یکى دندان، ولیکن نان ندارد
تمام بحث ها پایان گرفته
چرا بحث سبد پایان ندارد
*
فقط من بودم آنجا مشکل صف
که تنها مانده بودم در دل صف
دهانم اندکى کج بود قبلاً
که آن هم صاف شد در داخل صف
*
کلاسم نیست بىاندازه بالا
نه…!این مصرع چه ربطى داشت حالا
بسازم یک سبد جنس اش ز الیاف
بریزم توى آن انواع کالا
*
نمى آید خوش این جورى خدا را
که سازند این چنین علّاف ما را
من از بیگانگان هرگز ننالم
که در صف آشنا زد آشنا را
*
یکى با قهوه یا چایى بسازه
نشسته یا که سر پایى بسازه
ندارم غیر از این هرگز توقع
ریاضت کش به کالایى بسازه
*
ندارد ته، سخن، چون سر ندارد
که آدم چارهاى دیگر ندارد
اگر هم من رها سازم سبد را
سبد دست از سر من بر ندارد
تمامی حقوق برای پایگاه خبری شاهین پرس محفوظ می باشد.