۱۰:۳۰ - یکشنبه ۲۵ تیر ۱۴۰۲

ارمغان هولناک کشف حجاب برای زنان

حاکمیت لیبرال کشورهای غربی با نسخه شعار آزادی مردم جوامع خود را به چنان منجلاب و انحطاط اخلاقی کشانده‌اند که امروز هویت گمشده خود را در لجن‌زاری به نام همجنس‌بازی جستجو می کنند و جالب اینکه همین نسخه را با پروپاگاندا و امپراطوری رسانه‌ای خود برای نسل جوان و البته افراد ساده‌اندیش و بعضا کج‌فهم جامعه اسلامی ما نیز پیچیده است.

به گزارش شاهین پرس؛ حجاب و عفاف دو واژه‌ای مجزا ولی همواره پیوسته هستند که عموماً برای بانوان بکار برده می‌شوند؛ یعنی لازم و ملزوم یکدیگرند. حجاب نشانه معرفت به کرامت و ارزش وجودی زن است و رعایت صحیح آن بر این ارزش و کرامت می‌افزاید. به گفته شهید مرتضی مطهری در کتاب مسئله حجاب؛ علت اینکه در اسلام دستور پوشش اختصاص به زنان یافته است این است که میل به خودنمائی و خودآرائی مخصوص زنان است.

گرایش به زیبایی مثل زیبا پوشیدن، زیبا سخن‌گفتن، آراستگی، معطر کردن و تمایلات جنسی، همه‌وهمه اموری است که از فطرت انسان بر می‌خیزد، اما آنچه مهم است، نگه‌داشتن حریم و خارج‌نشدن از حد اعتدال در این موارد است؛ نه سرکوب‌کردن خواهش‌ها و تمایلات فطری و درونی و نه تندروی و افراط در آنها، اساساً معنای عفت همین است. یعنی شخصی عفیف و پاک‌دامن است که بتواند شهوات و غرایز خود را تحت کنترل در آورد، به‌طوری‌که از حد اعتدال خارج نگردد.

پافشاری بر منزلت عفاف در دین اسلام تا جایی است که امام المتقین، امیرالمؤمنین حضرت علی (ع)، مقام و جایگاه عفیف را با مقام شهید در راه خدا مقایسه می‌کند. «ما المجاهد الشهید فی سبیل الله باعظم اجراً ممن قدر فعف لکاد العفیف ان یکون ملکاً من الملئکه. پاداش مجاهد شهید در راه خدا، بزرگ‌تر از پاداش عفیف پاک‌دامنی نیست که قدرت گناه دارد و آلوده نمی‌گردد. همانا عفیف پاک‌دامن فرشته‌ای از فرشته‌هاست».

حجاب نشانه معرفت داشتن به کرامت و ارزش وجودی زن است که رعایت صحیح آن بر این ارزش و کرامت بیش‌ازپیش می‌افزاید. علاوه بر این حجاب یکی از ضروریات همه ادیان الهی به‌ویژه دین مبین اسلام است که بر مبنای تدابیر ارزشمند دین اسلام در راستای حفظ و حراست از ارزش و جایگاه انسانی و عاطفی زن در مرحله اول و سپس پاسداشت جایگاه نهاد خانواده در مرحله دوم و در نهایت دفاع از شئونات اجتماعی پایه‌ریزی شده است و به معنای تجلی معرفتی و باطنی عفاف و غیرت انسانی است؛ لذا نگاه سطحی به مسئله حجاب و منحصر کردن آن به پوشش ظاهری از آسیب‌زاترین نوع تعامل با این مسئله ارزشمند انسانی است.

در واقع زن محجبه متقی، به تمام عالمیان اعلام می‌کنند که اینجا حریم عفاف و ورود بیگانگان ممنوع است و به همین خاطر، به هیچ قیمتی حاضر نیست خود را در اختیار بوالهوسان قرار دهد و به هیچ‌کس اجازه نمی‌دهد به ساحت آن نزدیک شود و در شأن خود نمی‌داند که دون‌صفتان و تیره‌روزان را ارضا کند. زن در اسلام مظهر عفاف، حیا و عشق‌ورزی به قداست و پاکی مام بشریت محسوب می‌شود و تداعی‌کننده صفات فرشتگان در روی زمین و کانون گرم خانواده است؛ اما امروزه با الگوگیری از فرهنگ منحط غرب به‌عنوان ابزاری بی‌مقدار در کوی و برزن چون کالایی در دست طماعان و گردانندگان بازار هوی‌وهوس درآمده و در معرض هجوم همه‌جانبه جریان‌های سوء سیاسی و تبلیغاتی و سراشیبی سقوط قرار گرفته و کرامت ذاتی زن زیر غباری از غفلت و فراموشی در حال مدفون شدن است.

* مدیران ناکارآمد و بی‌تدبیری که جامعه اسلامی را دچار استحاله فرهنگی می‌کنند

داشتن پوشش متناسب بافرهنگ دینی و قانونی کشور یکی از بایدها و هنجارهای فرهنگ دینی و بومی ما و از سوی دیگر، یکی از مهم‌ترین جنبه‌های جنگ نرم دشمنان انقلاب اسلامی است. مسئله بدحجابی بدون شک یکی از پیامدهای تهاجم فرهنگی است و نگرش سطحی و مقطعی به این مسئله، شناخت لازم و درک صحیح برای برنامه‌ریزی‌های فرهنگی مؤثر و اثربخش را ممکن نمی‌سازد.

* گوش‌های ناشنوایی که نصایح و هشدارهای 20ساله رهبری را نشیندند 

از حدود 20 سال قبل تاکنون رهبر انقلاب مدام با عبارت‌هایی نظیر تهاجم فرهنگی، شبیخون فرهنگی، ناتو فرهنگی، ولنگاری فرهنگی، قتل‌عام فرهنگی و… به مسئولان و متولیان فرهنگی هشدار داده‌اند؛ ولی متأسفانه مسئولان فرهنگی با پنبه‌هایی در گوش به خواب خرگوشی فرورفته بودند که دشمن گام‌به‌گام جلو آمد و فرهنگ دینی و انقلابی ما را که خون هزاران شهید به‌پای آن ریخته شده است را به ابتذال کشید و پاییز سال 1401 آشوب‌های برنامه‌ریزی‌شده دقیق خود را در کشور پیاده کرد و باعث ولنگاری و ابتذال بیشتر و جریحه‌دار شدن جامعه دینی و انقلابی و خانواده‌های معظم شهدا در حدود 10 ماه گذشته شده است. گویی متولیان فرهنگی گرفتار همان بی‌تدبیری حاکمان اندلس دیروز شده‌اند که استحاله فرهنگی را در کشورمان رقم می‌زنند.

 * زنان قربانیان واقعی شعار آزادی پوشش

این در حالی است که بر اساس آمارهای رسمی، جوامع غربی به‌واسطه همین ولنگاری فرهنگی گرفتار بحران‌های شدید فردی اجتماعی و خانواده شده و به معنای واقعی کلمه دچار فروپاشی فرهنگی شده است. اما به دلیل ذات پلید سیاست سکولار و لیبرال حاکمان کشورهای غربی همان نسخه‌ای که مردم جوامع خود را به منجلاب و انحراف کشانده‌اند را با پروپاگاندا و امپراطوری رسانه‌ای خود برای نسل جوان و البته افراد کج‌فهم جامعه ما نیز پیچیده است چرا که ذات لیبرالیسم مخالف فطرت پاک انسان‌ها است و برای رسیدن به منافع و اهداف شوم خود چاره‌ای ندارند جز اینکه با شعار آزادی انسان‌ها را در بند شهوات جنسی گرفتار کنند که یک ضلع آن به صنعت کثیف بردگی جنسی زنان و خشونت علیه زنان منتهی می‌شود.

* هجوم غرب علیه آزادی زن

در کشورهای اروپایی و آمریکایی علی‌رغم ادعاها در مورد آزادی زنان در نوع انتخاب پوشش اما گزارش‌ها حاکی از آن است که روزبه‌روز فشارها علیه زنان مسلمان محجبه بیشتر و بیشتر می‌شود. دادگاه عالی اتحادیه اروپا حکم کرده کارفرمایان می‌توانند در برخی موارد، کارکنان زن مسلمان را از پوشیدن حجاب اسلامی منع کنند. رأی این دادگاه بعد از شکایت ۲ زن مسلمان در آلمان که گفته بودند به دلیل پوشیدن حجاب اسلامی از کار اخراج شده‌اند صادر شده است. یکی از این زن‌ها، سرپرست کودکان دارای نیازهای ویژه در مرکزی در هامبورگ بود، زن دیگر، به‌عنوان حسابدار در یک داروخانه زنجیره‌ای فعالیت می‌کرد. روزنامه ایندیپندنت نوشته هیچ یک از این دو زن، هنگام شروع به کار حجاب نداشتند، اما بعداً تصمیم گرفتند که باحجاب در محل کار حاضر شوند. اسناد دادگاه نشان می‌دهد کارفرمایان به این دو زن گفته‌اند که پوشیدن حجاب جایز نیست و اگر می‌خواهند کارشان را ادامه دهند باید بدون حجاب به محل کار بیایند.

* صنعت بردگی جنسی در آمریکا

درحالی‌که بیشترین تعداد زنان زندانی در دنیا، در زندان‌های آمریکا محبوس هستند؛ در حال حاضر 2 میلیون و 100 هزار زن تحت نظارت سیستم عدالت کیفری در آمریکا زندگی می‌کنند؛ هم‌اکنون زنان بخش بزرگی از جمعیت زندان‌ها را نسبت به گذشته تشکیل می‌دهند و تعداد آنها در زندان 8 برابر بیشتر از سال 1980 است.
بسیاری از این زنان از لحاظ مالی و شرایطی خانوادگی در شرایط مناسبی به سر نمی‌برند؛ این در حالی است که زنان زندانی آمریکایی، مورد طعمه و اهداف جنسی دیگران به‌شرط آزادی از زندان قرار می‌گیرند. دادگاه فدرال آمریکا در گزارشی توضیح می‌دهد که «صنعت بردگی جنسی» در آمریکا سالیانه به طور میانگین ۹.۵ میلیارد دلار برای قاچاقچیان زنان درآمد دارد؛ قاچاقچیان جنسی در آمریکا با گذاشتن وثیقه و آزادی زنان موردنظر خود، آنان را برای «بردگی جنسی» می‌فروشند!
«دایان چیچو» دادستان سابق اورلاندو در ایالت فلوریدا، در مورد خریداری زنان زندانی می‌گوید: «بعضی‌اوقات زنان زندانی آزاد شده‌اند و نمی‌دانند چه کسی آنها را آزادکرده است یا چرا؛ آنها از زندان بیرون می‌آیند و کسی در انتظار آنان است؛ این افراد با توضیح اینکه «من شما را آزاد کرده‌ام و اکنون مدیون من هستید»، زنان زندانی را به‌عنوان برده جنسی به فروش می‌رسانند!» یکی دیگر از کاربری‌هایی که زنان زندانی برای قاچاقچیان دارند، جابه‌جایی مواد مخدر است؛ صاحبان زنان علاوه بر بردگی جنسی، زنان را وادار به خرید مواد مخدر و جابه‌جایی آن می‌کنند. بررسی‌های انجام شده در سال 2018، نشان می‌دهد که 91 درصد زنان زندانی در آمریکا علاوه بر بردگی جنسی به جابه‌جایی مواد مخدر مشغول بودند.

 * خشونت علیه زنان در هالیوود

آمار خشونت و تعرض به زنان در هالیوود بسیار وحشتناک‌تر است. طی سال‌های اخیر گزارش‌های متعددی در این زمینه منتشر شده که به جنبش «من هم» منتهی شده است، تحقیقات نشان می‌دهد که ۹۴ درصد زنان مشغول در سینمای هالیوود تجاوز و تعرض جنسی را تجربه کرده‌اند. رقم ۹۴ درصدی تجاوز و تعرض جنسی در هالیوود شامل تمام مصادیق این معضل بزرگ سینمای آمریکا است. طبق تحقیقاتی که از سوی «مرکز تحقیقات ملی تجاوز جنسی» در همکاری با «ائتلاف خلاق» بیشترین مصادیق آزار و تجاوز جنسی شامل تجاوز، لمس و سخنان رکیک و جوک‌های زشت در محل فعالیت‌های سینمایی در هالیوود بسیار شایع است و زنان از این اوضاع بسیار آزرده‌خاطر بوده و احساس ناامنی می‌کنند. در این تحقیق همچنین به سن این تجاوزها اشاره شده و زنان زیر ۳۰ سال بیشترین موارد آزار و تجاوز را داشته‌اند و زنان بالاتر از این سن نیز بیشتر در هتل‌ها با استفاده از زور و پیشنهاد ارتقاء سطح کاری مورد تجاوز جنسی قرار گرفته‌اند. تجاوزکنندگان هم در این تحقیق لحاظ شده‌اند به‌این‌ترتیب که ۲۹ درصد از آنها مدیران کمپانی‌ها و کارگردانان و تهیه‌کنندگان، ۲۴ درصد هم‌بازی‌ها و همکاران و ۲۰ درصد سوپروایزرها و مدیران ارشد بوده‌اند.

* خشونت علیه زنان در انگلیس

بر اساس آمارهای رسمی منتشر شده علاوه بر آمریکا در انگلیس نیز خشونت علیه زنان روندی تصاعدی طی می‌کند. خشونت علیه زنان در انگلیس در حالی بحرانی شده که نهادهای مسئول بخشی از این چرخه معیوب هستند. با وجود اعتراض‌های شدید و مکرر به خشونت علیه زنان و رشد سریع پدیده زن‌کشی در انگلیس، این بحران همچنان قربانی می‌گیرد. بر اساس بررسی یک گروه فعال در زمینه خشونت علیه زنان در انگلیس، دست‌کم ۱۴۰ زن در سال ۲۰۲۱ در انگلیس قربانی زن‌کشی شدند.

درعین‌حال، بنا بر اعلام دفتر آمار ملی، شمار تجاوزهای ثبت شده در انگلیس تا پایان سپتامبر ۲۰۲۱ (شهریور 1400) نسبت به مدت مشابه در سال قبل ۱۲ درصد افزایش داشت. تجاوز و خشونت علیه زنان در این بازه زمانی رکورد زد و به رقم ۱۷۰ هزار و ۹۷۳ مورد رسید. در حالی بسیاری از زنان انگلیسی قربانی خشونت و تجاوز می‌شوند که اغلب احساس می‌کنند از سوی سیستم حقوقی به حال خود رها شده‌اند. روزنامه گاردین نیز به نقل از گزارش مؤسسه «کرایم سروی» نوشته است: «برآورد می‌شود در ۱۲ماهه منتهی به ماه مارس ۲۰۲۰ میلادی، ۱.۶ میلیون اقدام خشونت‌آمیز علیه دختران و زنان انگلیس انجام شده باشد. این مؤسسه اعلام کرد در 12 ماه یاد شده، ۱۵۳ هزار و ۱۳۶ مورد تجاوز جنسی و دیگرآزارهای جنسی ثبت شده که ۸۴ درصد از قربانیان این سوءاستفاده‌های جنسی، دختران و زنان بودند.»

جوامع غربی امروزه در حالی در منجلاب فساد و تباهی غوطه‌ور شده است که تا همین کمتر از 100 سال قبل همه زنان و مردان با پوشیدگی و حفظ حریم و رعایت عفت دارای جامعه‌ای به نام خانواده هم بودند افراد هویت مشخص داشتند؛ اما امروز نه از آن پوشیدگی زنان و مردان و نه از آن کانون خانواده هیچ‌کدام خبری نیست و افرادی که غالباً در خانواده‌های تک والد متولد و رشد کرده‌اند هویت گمشده خود را در لجنزاری به نام همجنس‌بازی و ازدواج با حیوانات و… جستجو می‌کنند و همانگونه که اشاره شد زنان به کالایی برای بهره‌مندی بیشتر مردان تبدیل شده‌اند.

انتهای پیام/ فرحناز خیراتی

دیدگاهتان را بنویسید

توجه: از انتشار نظرات توهین آمیز معذوریم.