۱۶:۰۷ - سه شنبه ۰۵ اردیبهشت ۱۴۰۲

واقعه طبس، تجلی نصرت الهی بود/ پنجه عقابی که گرفتار مکر خود شد

در واقعه طبس، بارديگر خداوند قهار به ياري امت انقلابی آمد و از عالم غیب؛ جنودِ رحمانی که بادها و شن‌ها بودند برای نصرت نظام اسلامی برانگیخته شدند و مُهر ذلت و خذلان را بر سر شیطان بزرگ تا ابد کوبیدند چرا كه خود در قرآن شريفش فرموده: «ان تنصرواالله ينصركم ويثبت اقدامكم» و وعده او تخلف ناپذير است.

به گزارش شاهین پرس؛ امدادهای غیبی یکی از سنت های حتمی الهی است که مؤمن می تواند در شدائد و سختی های زندگی به آن دل ببندد و امید نجات داشته باشد. البته دریافت امداد الهی که یکی از وعده های حتمی خداوند است، تابعِ شرایطی از جمله ایمان، تقوا، توکل، اخلاص، جهاد، صبر و استقامت است که در قرآن بارها به مومنان بشارت داده شده است.

مصادیق مختلف تاریخی برای تحقق وعده الهی و امدادهای غیبی وجود دارد که شکست سپاه ابرهه در برابر ابابیل، نجات موسی از رود نیل و بازگشت به آغوش مادر، نجات یوسف از دام گناه‌آلود زلیخا، نجات جان پیامبر اسلام(ص) در لیله المبیت، پیروزی سپاه اسلام در جنگ‌های بدر، احد، حنین و احزاب که با محاسبات دنیایی غیر ممکن بود ولی با مدد الهی بر سپاه کفار غلبه کرده و به پیروزی رسیدند و همچنین هدایت جهادگران، امداد رساندن به یاورانِ دین خدا و نجات پرهیزگاران از مشکلات که به اشکال مختلفی در طول تاریخ اتفاق افتاده، از مهمترین مواردی است که در قرآن به داستان برخی از آنها اشاره شده است.

پنجم اردیبهشت سال ۱۳۵۹ در تاریخ انقلاب اسلامی نیز یادآور یکی دیگر از امدادهای الهی است که شن‌های صحرای طبس مامور خدا شدند تا نهال نوپای انقلاب اسلامی را از گزند لشکر شیطان بزرگ حفظ کند.

این واقعه، پس از آن روی داد که جیمی کارتر، رئیس جمهور ایالات متحده، لشکر ابرهه خود را با 132 نیروی زبده کماندو در قالب عملیات «پنجه عقاب» به صحرای طبس فرستاد تا جاسوسان خود را که سیزدهم آبان سال 58 در لانه جاسوسی آمریکا توسط دانشجویان پیرو خط امام دستگیر شده بودند را آزاد کند که این لشکر ابرهه گرفتار تیر غیب شده و در برابر طوفان شن شکست خوردند هواپیماها و هلی‌کوپترهای عظیم الجثه با بروزترین تجهیزات آن روز در برابر دانه های کوچک شن هیچ قدرتی نداشتند و زمینگیر شده و در چشم به زدنی تقریبا همه آنها به درک واصل شده و از آن لشکر ابرهه جز چند پاره آهن چیزی باقی نماند.

انقلاب سال 57 یک انقلاب بزرگ مردمی یا به تعبیری معجزه قرن بود که امام خمینی(ره) آن بزرگ مرد الهی مردم ستمدیده ایران را از چنگال رژیم ظالم و مستبد ستم شاهی نجات داد با پیروزی انقلاب اسلامی دست کشورهای مستکبر جهان در راس انها آمریکای جنایتکار از منابع عظیم و خدادادی کشورمان  کوتاه و قطع شد، به همین جهت پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران آمریکا همه تلاش خود را به کار گرفت تا این انقلاب مردمی و نوپا را شکست دهد اما موفق نشد و زمانی که قشرهای مختلف مردم ایران از اقدامات جاسوسی آمریکا در سفارتخانه این کشور در تهران آگاهی یافتند، دانشجویان مسلمان پیرو خط امام (ره) ۱۳ آبان ۱۳۵۸، سفارت آمریکا در تهران را اشغال کرده و اعضای آن را گروگان گرفتند. این اقدام از سوی امام خمینی (ره) مورد تایید قرار گرفت و تسخیر لانه جاسوسی آمریکا را «انقلاب دوم» نامیدند.

 

* واقعه طبس، تجلی نصرت الهی

پنجم ارديبهشت 1359 يكي از روزهاي حساس و سرنوشت ساز و به يادماندني در تاريخ ايران اسلامي است. در اين روز بزرگ يك بارديگر خداوند قهار به ياري امت انقلابی آمد و از عالم غیب؛ جنودِ رحمانی که بادها و شن ها بودند برای نصرت نظام اسلامی برانگیخته شدند و مُهر ذلت و خذلان را بر سر شیطان بزرگ تا ابد کوبیدند چرا كه خود در قرآن شريفش فرموده: «ان تنصرواالله ينصركم ويثبت اقدامكم» و وعده او تخلف ناپذير است.

صحرای طبس یادآور شکست خفت‌بار متجاوزان در عملیات «پنجه عقاب» و تبلور قدرت امداد الهی است؛ این واقعه عبرت‌آموز در تاریخ معاصر، علاوه بر اینکه باعث تحقیر، ناکامی و رسوایی بزرگ آمریکا در دستیابی به توطئه‌های شوم خود شد، حقانیت نظام جمهوری اسلامی ایران را نیز به جهانیان اثبات کرد.

* شکست پنجه عقاب در برابر اراده الهی

براساس اسناد موجود ۶ فروند هواپیمای نظامی سی – ۱۳۰ و هشت فروند بالگرد نظامی مجهز آمریکا در عملیات موسوم به «پنجه عقاب» شامگاه پنجم اردیبهشت ۱۳۵۹ (۲۵ آوریل ۱۹۸۰ میلادی) از نقاط کور راداری وارد ایران شدند اما همان ابتدا یکی از بالگردها در ۱۲۰ کیلومتری شهر راور کرمان دچار نقص فنی و مجبور به فرود شد. سرنشینان آن به بالگرد دیگری منتقل شدند و پس از طی مسافتی و با توجه به وقوع توفان شن، دستگاه هیدرولیک این بالگرد نیز از کار افتاد اما توانست خود را به ناو هواپیمابر نیمیتز برساند.

۶ فروند هواپیمای سی – ۱۳۰ و ۶ فروند بالگرد در محل مورد نظر واقع در صحرای طبس در تاریکی شب فرود آمدند تا از این مکان بیابانی عملیات خود را آغاز کنند اما در حال سوخت‌گیری بالگردها برای اجرای مرحله بعدی عملیات، یکی دیگر از آنها دچار نقص فنی شد و با از کار افتادن آن، همه برنامه‌های آمریکایی‌ها به هم ریخت زیرا با محاسباتی که انجام داده بودند، برای انجام مرحله بعدی عملیات حداقل به ۶ بالگرد نیاز داشتند.

این اتفاقات به ناو نیمیتز و از آنجا به کاخ سفید گزارش شد. کارتر دستور توقف عملیات و عقب‌نشینی را صادر کرد اما نظامیان آمریکایی در توفان شن گرفتار شده بودند. هواپیماها و بالگردها در حال برخاستن از زمین دچار مشکل شدند و یک هواپیما و یک فروند بالگرد با هم برخورد کردند و هر دو آتش گرفتند.

نیروی مهاجم در خیالش عقابی بود که هیچ شکارچی یارای شکارش را نداشت غافل از اینکه صحرای طبس دام و شن‌های این صحرا با اراده الهی سربازان و گلوله‌هایی شدند که یکی از شکست‌های مفتضحانه را برای نظامیان آمریکایی رقم زدند.

در این واقعه هشت تن از نیروهای کماندو آمریکایی‌ها کشته شدند و بقیه نیروها با هواپیماهای باقیمانده در اوج پریشانی از خاک ایران فرار کردند؛ نیروهایی که طبق خلاصه طرح واحد عملیاتی سرهنگ «چارلز آلوین بکویث» قرار بود پس از طبس با تجمع در فرودگاه «پشت بادام» و با ۶ فروند بالگرد عازم نقاط کوهستانی اطراف تهران شوند و روز بعد با اتوبوس‌هایی که از پیش برای آنان آماده کرده بودند در ورزشگاه مجاور سفارت مستقر و سپس در یک یورش برق آسا وارد سفارت شوند و با رهایی جاسوسان و به گروگان گرفتن عده‌ای از دانشجویان ایرانی با همان بالگردها به محل اولیه خود بازگشته و با هواپیماها به پایگاه اصلی خود برگردند.

 

واقعه بزرگ پنجم اردیبهشت ۱۳۵۹ که از آن به عنوان امداد الهی یاد می‌شود، آن قدر مهم و سرنوشت‌ساز بود که حتی مشهورترین چهره‌های سیاسی را در آمریکا وادار به پذیرفتن شکست کرد. از جمله «زبیگنیف برژینسکی» مشاور امنیت ملی دولت جیمی کارتر احساس ناامیدی ملی در آمریکا را از پیامدهای مهم شکست این کشور در طبس دانست و گفت: «ماجرای مفتضح ایران، یکی از سه عامل مهم شکست کارتر بود و این ماجرا، احساس ناامیدی ملی را برانگیخت».

«ویلیام سولیوان» سفیر سابق آمریکا در تهران نیز از این واقعه با عنوان دوران تحقیر ملی آمریکا یاد کرد و گفت: «روش سست و بی‌قید حکومت کارتر و اقدامات نامعقول او، به گروگان‌گیری اعضای سفارت آمریکا انجامید و دوران تحقیر ملی که در تاریخ آمریکا نظیر آن دیده نشده است، آغاز شد».

«همیلتون جردن» معاون رییس جمهوری وقت آمریکا در کتاب خود به نام «بحران» در این زمینه نوشت: تصمیم به انجام یک عملیات نجات قدرتمندانه در قلب ایران زمانی از سوی «جیمی کارتر» اتخاذ شد که همه تحریم‌های اقتصادی و فشارهای سیاسی تا آن زمان بی‌نتیجه مانده بود.

برژینسكى مشاور امنيت ملي رئيس جمهور آمريکا حالت كارتر را پس از صدور دستور توقف عملیات و عقب ‏نشینى و آتش گرفتن هواپیما و هلی­كوپتر آمریكایى چنین توصیف كرده است: «وى بعداً سرش را میان دو دستش گرفت و به مدت چند ثانیه روى میز گذاشت… با شنیدن این خبر، به مانند مار زخمى به خود می‌پیچید و آثار درد و نگرانى بر تمامى صورت او آشكار شد و به اطرافیانش بد و بى راه می‌گفت».

جالب است بدانید شبی که واقعه طبس در آن به وقوع پیوست شبی کاملا مهتابی بود و معمولاً در شب‌های مهتابی از توفان و بادهای تند خبری نیست علاوه بر این، بر اساس پیش بینی‌های علمی اداره هواشناسی آمریکا، در شب عملیات پنجه عقاب، هوای کویر توفانی نبوده است!

* خیانت دوباره عناصر داخلی

پس از فرار آمریکایی ها و صدور اعلامیه توسط کاخ سفید مبنی بر شکست عملیات و این که اسنادی سری و مهمی در درون هلی کوپترها به جای مانده است. به دستور مستقیم بنی صدر که در آن زمان سمت فرماندهی کل قوا را داشت، هلی کوپترهای به جا مانده بمباران شدند و اسناد سری و مهم باقی مانده در آتش سوختند و محمد منتظر قائم فرمانده سپاه پاسداران یزد که از هلی کوپترها حفاظت می کرد، به شهادت رسید.

امام خمینی(ره) پس از این واقعه در پیامی در تاریخ ۵ اردیبهشت ماه ۱۳۵۹ فرمودند: «نباید بیدار شوند آنهایی که به معنویات توجه ندارند و به این غیب ایمان نیاوردند، آیا جز این بود که یک دست غیبی در کار است؟ چه کسی هلی کوپترهای آقای کارتر را ساقط کرد؟ ما ساقط کردیم؟ شن‌ها ساقط کردند. شن‌ها مأمور خدا بودند، باد مأمور خداست».

انتهای پیام/ خیراتی

دیدگاهتان را بنویسید

توجه: از انتشار نظرات توهین آمیز معذوریم.