۰۹:۰۴ - چهارشنبه ۲۰ اسفند ۱۳۹۹

تاریخی تازه همچون چشمه ای زلال، از حرا جاری شد

تاریخی تازه همچون چشمه ای زلال، از حرا جاری شد تا دل های تشنه را از آنچه در سینه دارد، بنوشاند. اما تاریک نشینانِ تاریک اندیش، توان نظاره بر نور را نداشتند.

به گزارش شاهین پرس؛ آن زمان که تاریخ، به مکه رسید تا شروعی دیگرگونه را رقم بزند؛ آغازی دیگرگونه در خاکی آفتاب سوخته، در خاکی تشنه، در خاک آکنده از دختران زنده به گور، در خاک آرزوهای زیر خاک. تاریخ ایستاد تا بنویسد؛ تا پنجره ها را به خواندن و کوچه ها را به شنیدن فراخواند. ایستاد تا در دل صخره ها و سنگریزه ها، نور جاری کند.

تاریخ، به مکه رسید و کسی از آسمان به زمین پا گذاشت. با دست هایی از روشنی آکنده و از نور آکنده. فریادگر آزادی، فریادگر عشق و آزادگی؛ این که از دامن تاریخ، پا بر خاک مکه می گذارد و افلاک، پا به پای او حرکت می کنند. نقطه ثقل تاریخ است؛ این که ابرها، بر فرازش سایه می گسترند، این که قلم در دست هایش به فریاد آمده و می گوید: اقراء اینک، تو پیامبر خدایی و راه آسمان، از دست های تو می گذرد. تاریخ در مکه می ایستد تا شروعی دیگرگونه را رقم بزند، تا صدایی رسا، در گوش خاک بپیچد، تا آرزوهای زنده به گور شده را از خاک بیرون کشد، تا از خاک، به افلاک پل بزند. دیوارها، به سایه آسمانی دست می کشند. درخت ها، اقتدا به صلابتش می کنند. دست هایش، بهاری دیگرگونه را برای خاک، به ارمغان آورده است.

تاریخی تازه همچون چشمه ای زلال، از حرا جاری شد تا دل های تشنه را از آنچه در سینه دارد، بنوشاند. اما تاریک نشینانِ تاریک اندیش، توان نظاره بر نور را نداشتند. افکار سیاه و کردار ظلمانی آنان، جامعه را تنها برای خدمت به خود می خواست. حاکمان جور و ستم، همواره خود را با شمشیر و سرنیزه بر مردم تحمیل می کردند. در این میان، مردانی بودند که بر وسعت انسانیت حکومت می کردند؛ حکومت بر قلب ها. اربابان نادانی، می پنداشتند اگر این مردان را با شهادت یا مسموم و یا همچون پیشوای هفتم شیعیان حضرت موسی بن جعفر علیه السلام با زندانی کردند، مشکل خود را حل می کنند؛ ولی نمی دانستند آنانی که به موجب شرافت ذاتی و بزرگواری و حق گویی شهید و یا زندانی می شوند، بر شرفشان افزوده می شود.

روزها و سالها و قرنها گذشت تا امام خمینی(س) با اینکه شریعت تازه ای نیاورد اما غبار را از چهره هزار و چهار صد ساله اسلام برداشت و در روز پر برکت 12 فروردین، نظامی متولد شد که نور اسلام عزیز را، دگر باره، نه فقط در ایران، بلکه در سراسر جهان متجلّی ساخت. شعار اصلی انقلاب، استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی بود که میلیون ها ایرانی آزاده و مسلمان در طول مبارزه ها در جای جای ایران اسلامی فریاد کشیده بودند. این شعارها، حکومتی را پایه ریزی می کرد که عدالت اسلامی، از هدف های والای آن بود. تشکیل جمهوری اسلامی نه فقط اراده ملت را بر سرنوشت خود به اثبات رساند و برای آنان استقلال و آزادی را به ارمغان آورد، بلکه امید را در دل محرومان و مستضعفان جهان برافروخت که آنان نیز می توانند بعد از قرن ها رنج و درد، جلوه ای از وعده خداوند تبارک و تعالی را ببینند؛ همان وعده پیروزی مستضعفان بر مستکبران را، که کتاب وحی، آن را نوید می دهد.

با گذشت چهل و دو سال از انقلاب شکوهمند اسلامی، این چراغ پر فروغ تاریخ ایران، سخن گفتن از آینده پیش رو، بیش از هر زمان دیگری، اهمیت می یابد در زمانی که ایرانیان، پس از بهمن 97، برای برداشتن «گام دوم انقلاب» آماده می شوند، با جهانی روبرو هستند که با روزهای بهمن 57، بسیار متفاوت است. باید با توجه به شرایط موجود قواعدی را سرلوحه کار خود قرار دهیم تا بتوانیم در گام دوم انقلاب، با خودسازی، جامعه پردازی به تمدن نوین اسلامی برسیم.

آری بعثت نبی مکرم اسلام برای اتمام مکارم اخلاق بود و تاکید مقام معظم رهبری مدظله العالی در بیانیه گام دوم موضوع خودسازی است این بیانیه از جنس نامه ۳۱ نهج‌البلاغه امیرالمؤمنین به فرزندش امام حسن عليه السّلام می باشد آنجا که فرمودند: پسرم همانا تو را به ترس از خدا سفارش مى ‏كنم كه پيوسته در فرمان او باشى، و دلت را با ياد خدا زنده كنى، و به ريسمان او چنگ زنى، چه وسيله‏ اى مطمئن‏ تر از رابطه تو با خداست اگر سر رشته آن را در دست گيرى. دلت را با اندرز نيكو زنده كن، هواى نفس را با بى اعتنايى به حرام بميران، جان را با يقين نيرومند كن، و با نور حكمت روشنائى بخش، و با ياد مرگ آرام كن، به نابودى از او اعتراف گير، و با بررسى تحولات ناگوار دنيا به او آگاهى بخش، و از دگرگونى روزگار، و زشتى‏هاى گردش شب و روز او را بترسان، تاريخ گذشتگان را بر او بنما، و آنچه كه بر سر پيشينيان آمده است به يادش آور. در ديار و آثار ويران رفتگان گردش كن و بينديش كه آنها چه كردند از كجا كوچ كرده و در كجا فرود آمدند از جمع دوستان جدا شده و به ديار غربت سفر كردند، گويا زمانى نمى‏گذرد كه تو هم يكى از آنانى پس جايگاه آينده را آباد كن، آخرت را به دنيا مفروش و آنچه نمى‏دانى مگو و آنچه بر تو لازم نيست بر زبان نياور، و در جادّه ه‏اى كه از گمراهى آن مى‏ترسى قدم مگذار، زيرا خوددارى به هنگام سرگردانى و گمراهى، بهتر از سقوط در تباهى‌‏هاست. به نيكى‏‌ها امر كن و خود نيكوكار باش، و با دست و زبان بدي‌ها را انكار كن و بكوش تا از بدكاران دور باشى و در راه خدا آنگونه كه شايسته است تلاش كن و هرگز سرزنش ملامتگران تو را از تلاش در راه خدا باز ندارد. براى حق در مشكلات و سختى‏‌ها شنا كن، شناخت خود را در دين به كمال رسان، خود را براى استقامت برابر مشكلات عادت ده، كه شكيبايى در راه حق عادتى پسنديده است، در تمام كارها خود را به خدا واگذار، كه به پناهگاه مطمئن و نيرومندى رسيده‏ اى، در دعا با اخلاص پروردگارت را بخوان، كه بخشيدن و محروم كردن به دست اوست و فراوان از خدا درخواست خير و نيكى داشته باش. وصيّت مرا بدرستى درياب و به سادگى از آن نگذر، زيرا بهترين سخن آن است كه سودمند باشد، بدان علمى كه سودمند نباشد، فايده ‏اى نخواهد داشت و دانشى كه سزاوار ياد گيرى نيست سودى ندارد.

اداره تبلیغات اسلامی شهرستان شاهین شهر و میمه ضمن گرامیداشت عید سعید مبعث در سالی که بنام سال جهش تولید نامگزاری شده است و در اجرای گام دوم انقلاب، قرآن را محور فعالیت ها ی فرهنگی تبلیغی خود قرار داده است چرا که  خداوند همه صفات خودش را در قرآن تجلی بخشیده و سفره عرفان و معرفت است و کسی که قرآن را مهجور کرده در اصل خودش را مهجور نموده و خودش را از حقائق و معارف قرآنی دور نگه داشته است، بیاییم قرآن را سر سفره های زندگیمان جاری کنیم. قرآن هادی انسانها در همه اعصار است و تمسک به حدیث پیامبر اکرم(ص) که فرمودند: حَمَلَةُ الْقُرْآنِ عُرَفَاءُ أَهْلِ الْجَنَّةِ حاملان (همراهان) قرآن عارفان اهل بهشت هستند، کسی که حامل و حافظ قرآن است، عرفان و معرفت، او را به بالاترین مراتب بهشت می رساند. نسل جوان باید مانند نسل اولی ها که برای دفاع از حریم قرآن تلاش می کردند، حرکت کنند. همه ما مدیون کسانی هستیم که انقلاب را به دست نسل جوان رساندند.

انتهای پیام/ حجت الاسلام حسن بابایی رئیس اداره تبلیغات اسلامی شهرستان شاهن شهر و میمه

همچنین بخوانید:

دیدگاهتان را بنویسید

توجه: از انتشار نظرات توهین آمیز معذوریم.